افتخار ائمه به فرزندی حضرت خدیجه
📢 افتخارِ امام حسن علیه السلام به حضرت خدیجه سلام الله علیها
👈🏻 در عصر خلافت امام حسن علیه السَّلام در کوفه پس از آنکه معاویه لعنه الله بر اوضاع مسلط شد و از مردم برای خود بیعت گرفت، امام حسن علیه السلام در پاسخ به جسارت و ناسزای او به ساحت مقدس امیرمؤمنان علیه السَّلام طی خطبهای طولانی با افتخار
به حسب و نسب و جدّة طاهرهشان فرمودند:
«و جَدَّتی خدیجة علیهاالسَّلام و جدَّتک قَتِیلَةُ [قُتَیلَةُ] فلعن الله أخملنا ذکراً وألأمنا حسبا...»
✍🏻 ای معاویه، جدّة من خدیجه طاهره، ولی جدّۀ تو قتیله (زن زشتکار جاهلیت) است و خداوند متعال لعنت کند آن کس را که حسب و نسبش پلید و پست است... »
📚 الارشاد، مفید رحمه الله، ٢/١٥
📢 افتخار امام حسین علیه السلام به حضرت خدیجه سلام الله علیها
🔴 امام حسین علیه السلام روز عاشورا مقابل سپاه دشمن ایستاد و نگاهی به صفهای طولانی آنها کرد که مانند سیل بود و نیز نگاهی به ابن سعد لعنه الله کرد که در میان لشکر ایستاده بود. آن حضرت در این هنگام خطبهای ایراد کردند و فرمودند:
«.. الحمد لله الذی خلق الدنیا فجعلها دار فناء... فإنّی ابن بنت نبیکم و جدتی خدیجة زوجة نبیکم...»
✍🏻 ستایش سزاوار خداوندی است که دنیا را خلق فرمود و آن را دار نیستی قرار داد... من پسر دختر پیامبر شما هستم و جدهام خدیجه عَلیهاالسَّلام همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله میباشد.»
⚫️ و نیز خطاب به دشمن فرمودند:
«قال أنشدکم الله؛ هل تعلمونَ أنَّ جدّتی خدیجة بنت خویلد، أوّل نساء هذه الأمّة إسلاماً؟»
✍🏻 شما را بخدای تعالی سوگند آیا میدانید که مادر بزرگم خدیجه دختر خویلد علیهاالسَّلام، نخستین بانوی گرونده به اسلام و تصدیق کننده پیامبر و پیشتاز در یاری و حمایت اوست؟»
📙 امالی، صدوق رحمه الله، مجلس ۳۰، ص۱۵۸
📚 بحارالانوار، ٤٥/٦
📢 افتخارِ امام سجاد علیه السلام به حضرت خدیجه سلام الله علیها
🔸امام سجاد علیه السَّلام در مجلس یزید زنازاده لعنه الله و در آن شرایط حساس و تاریخساز در معرفی خویش به مردم شام، ضمن روشنگری در مورد نَسَب شریف و تبار پرافتخار خویش به مردم شام، با افتخار نام پر شکوه و با عظمت جدۂ گرانمایهاش حضرت خدیجه علیهاالسَّلام را در کنار نام بلند پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علی السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام میآورد و خود را اینگونه مینامد: «أنا ابن خدیجة الکبری.» من فرزند خدیجه کبری هستم. (سلام الله علیهم)
📚 بحارالانوار، ٤٥/١٧٥
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🏴 رهبر معظم انقلاب:
جناب خدیجه(س) حقیقتا مظلوم است به خاطراین که شرف همسری پیامبر درباره ایشان دارای ارزش مضاعف است، دیگران مشرف به شرف همسری پیغمبر شدند لکن رنجهایی را که پیغمبر در عمده زمان رسالت به آنها مبتلا بودند این رنجها را ندیدند، ده سال در مدینه بود عزت بود احترام بود و زندگی راحت نسبت به آن دوره بود.
جناب خدیجه دوران رنج و سختیهای پیغمبر را تحمل کرد، اولا نفس ایمان آوردن به پیغمبر که اولین کسی که ایمان آورد امیرالمؤمنین و حضرت خدیجه بودند خود این یک امتیاز بزرگ و یک ارزش بسیار بالا است، آسان نیست عبور کردن و صرف نظر کردن از عقایدی که انسانها با آنها سالهای متمادی زندگی
کرده آسان نیست.
برای ما چنین چیزی پیش نیامده تا بدانیم چقدر مشکل است، ایشان اولا با آن فطرت پاک سر و حقانیت قضیه را فهمید، تا پیغمبر را دید با آن حال که از حرا برگشته بود فهمید که یک حادثه مهمی اتفاق افتاده و قلب مبارکش مجذوب شد و ایمان آورد و بعد پای این ایمان ایستاد.
از همه اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه ترویج اسلام و تقویت پیغمبر، بعد هم دچار آن سختی و مشکلات طاقت فرسا شد که یکی مسئله شعب ابی طالب بود که سه سال آنجا بودند و سختیهایی که این بزرگوار متحمل شد.
این بزرگوار واقعا مظلومه است، واقعا غریب هست، مادر دوازده امام است، ایشان مادر امیرالمؤمنین هم است، ایشان امیرالمؤمنین را در دامان خودش، آغوش خودش و زندگی خودش پرورش داده است تا چند سالگی.
🔷دو جمله حکیمانه از کنفوسیوس:
🔸«ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ»
🔸«ﮐﯿﻨﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ»
🌹شیعه کیست؟
♦️امام صادق علیه السلام خطاب به اصحاب خود فرمودند :هر گاه یکی از شما راستگو، امانتدار و خوشاخلاق باشید و در وصفتان بگویند:
"این شخص، شیعه است"؛
من خوشحال می شوم.
زیرا خواهند گفت که:
"این نمونه ای از آداب شیعیان است"
اما اگر اخلاق شما به غیر از این باشد، پیش از همه، ننگ و ناراحتی به من می رسد زیرا دیگران با مشاهده شما خواهند گفت:
"این نتیجه تربیت امام شیعیان است"
📚اصول کافی ، ج ۲ ، ص ۶۳۶
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: «از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که میفرمود: «امیدبخشترین آیهی قرآنکریم، این آیه است وَ أَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَ زُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ و تمامی آیه را تلاوت کرده و به من فرمود: ای علی (علیه السلام)! قسم به آن خدایی که مرا به حقّ، بشارتدهنده و بیمدهنده، مبعوث گردانید، هرکس به این نیّت که وضو بسازد از جای خویش برخیزد، همهی گناهان او میریزد و آنگاه که با دل و روی خویش رو در روی پروردگار بایستد، قبل از آنکه نمازش تمام شود همهی گناهانش بخشوده میشود، و همچون نوزاد معصومی میشود که از مادر زاییده شده است و اگر در میان دو نماز کار نیکی انجام دهد، اجر و مزد دو چندان ببیند؛ و حضرت ادامه داد تا آنکه نمازهای پنجگانه را برشمرد و سپس فرمود: ای علی (علیه السلام)! جایگاه نمازهای پنجگانه برای امّت من مثل جوی آبی است که بر در منزل آنها رواناست. به نظر شما اگر کسی که بدنش چرکین و آلوده است، روزی پنجبار در این جوی، خود را بشوید، آیا چرک و آلودگی در بدن او باقی خواهد ماند؟ به خدا قسم! حکایت نمازهای پنجگانه برای امّت من نیز چنین است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۸۰۶
بحار الأنوار، ج۷۹، ص۲۲۰/ العیاشی، ج۲، ص۱۶۱/ عوالی اللآلی، ج۲، ص۲۴، «زلفا من الیل ... یا علی» محذوف و «مرات فی الیوم» محذوف/ نور الثقلین / البرهان/ مستدرک الوسایل، ج۳، ص۳۹
هدایت شده از سبک زندگی دینی
🛑📸 اعمال ایامالبیض ماه رمضان از امشب
شب های
۱۳
۱۴
۱۵
ماه رمضان
🔹خواندن دعای مُجیر در این شبها سفارش شده است
هدایت شده از سبک زندگی دینی
💬 سوال:
مقدار مسافت شرعى از دیدگاه مراجع تقلید:
✅پاسخ:
✍آيات عظام امام، بهجت، فاضل ، صافى و نورى: مسافت شرعى تقريباً 22/5 كيلومتر است.
✍آيات عظام تبريزى، سيستانى و وحيد:
مسافت شرعى تقريباً 22 كيلومتر است.
✍آيةاللَّه مكارم:
مسافت شرعى تقريباً21/5 كيلومتر است.
✅ ✍آيةاللَّه خامنه ای:
مسافت شرعی حدود 41 کیلومتر است هر چند به صورت #رفت_و_برگشت باشد - در این صورت نباید رفت آن از 20.5 کیلومتر کمتر باشد .
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@sss1400
تهمت پر طلاق بودن امام حسن مجتبی
عبدالله بن سنان از امام صادق عليه السلام نقل مى كند: «ان عليا قال و هو على المنبر: لاتزوجوا الحسن فانه رجلٌ مِطلاق. فقام رجلٌ من هَمْدان فقال: بلى و الله لنزوجنهُ و هو ابن رسول صلى الله عليه و آله و سلم و ابن اميرالمؤمنين فإنْ شاء امسك و إنْ شاء طلق[۱۹]؛ على بن ابيطالب در حالى كه بر روى منبر بود، فرمود: دخترانتان را به ازدواج فرزندم حسن درنياوريد؛ زيرا او، مردى است كه زياد طلاق مى دهد. در آن هنگام مردى از اهل هَمْدان برخاست و گفت: سوگند به خدا! ما دخترانمان را به ازدواج او درخواهيم آورد؛ زيرا او فرزند پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين عليه السلام است. پس چنان چه او را خواست، نگه مى دارد و اگر نخواست، طلاق مى دهد.»
مرحوم كلينى از يحيى بن ابى يعلا نقل مى كند از قول امام صادق عليه السلام: «همانا حسن بن على پنجاه زن را طلاق داد و اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اى مردم كوفه! به حسن زن ندهيد؛ زيرا وى، مردى است كه زنان را طلاق مى دهد...».[۲۰]
در محاسن برقى از امام صادق عليه السلام روايت شده است: «مردى خدمت اميرالمؤمنين رسيد، عرض كرد: آمده ام با شما مشورتى بكنم؛ زيرا حسن و حسين و عبدالله بن جعفر جهت خواستگارى دخترم آمده اند. حضرت فرمود: كسى كه مورد مشورت قرار مى گيرد، بايد امين باشد؛ راجع به فرزندم حسن، همانا او زنان را طلاق مى دهد و اما حسين براى دخترت بهتر است، پس دخترت را به ازدواج حسين درآور.»[۲۱]
بررسى روايات
گرچه روايات فوق از روى حُسن نيت و البته مقدارى هم از روى ساده انديشى و كم دقتى، در بعضى از كتاب هاى شيعه به مناسبت هاى خاص آمده است؛ اما بررسى سند و محتواى احاديث، وجود ضعف و خدشه در آن ها را ثابت مى كند.
اما ضعف سند حديث
در سلسله سند حديث اول، كه از عبدالله بن سنان نقل شده بود، دو نفر از راويان به نام هاى حميد بن زياد و حسن بن محمد بن سماعه، قرار دارند كه هر دو از «واقفيه» هستند و قولشان در صورتى مورد قبول است كه معارضِ قطعى نداشته باشد و حال آن كه در اين جا معارض وجود دارد؛ زيرا مبغوضيت طلاق از ديدگاه اسلام و احاديث نورانى بركسى پوشيده نيست. و حديث نبوى «اَبْغَضُ الحلالِ الى الله، الطلاق؛ مبغوض ترين كار حلال در نزد خدا، طلاق است». مؤيد مطلب است.
و حديث دوم، كه از يحيى بن ابى يعلا نقل شده است، اين نام در كتاب هاى رجال براى دو شخص آمده است كه يكى معروف به «كوفى» است و البته توثيق هم شده و اما ديگرى معروف به «رازى» است كه مورد بحث بوده و توثيق نشده و چگونگى وضعيت وى مجهول است.
و اما روايت سوم كه از محمد بن على برقى كوفى نقل شده، باز هم به رغم توثيقش، خالى از اشكال نيست؛ چون او در نقل روايات به افراد ضعيف اطمينان مى كرده. مرحوم نجاشى گفته است: «محمد بن على برقى، مردى صد درصد قابل اطمينان است ولكن در نقل احاديث، بر افراد ضعيف اعتماد كرده است و هم چنين داراى روايات مرسله فراوانى است.» از اين رو اعتماد بر روايات ايشان، كه معارض هم دارد، مشكل است.
نقد و بررسى محتواى احاديث
اشكالات مهم ديگرى هم از حيث محتوا بر آن وارد است؛ چرا كه در روايات فوق، واژه «مِطلاق» آمده كه به امام حسن عليه السلام نسبت داده شده بود. در حالى كه طلاق هاى مكرر، مستلزم ازدواج هاى متعدد است؛ كه در بحث قبل، اين اتهامات رد شد. ضمناً در اين جا سؤالى پيش مى آيد كه: چرا امام عليه السلام بدون مطالعه و شناخت، ازدواج مى كرده تا بعد از مدت كوتاهى مجبور به طلاق شود؟ وانگهى زنان مُطلقه، از چه خانواده هايى بوده اند و سبب جدايى چه بوده است؟ چه كسانى بر طلاق شهادت داده اند و زن هاى مطلقه، پس از طلاق، به همسرى چه كسانى درآمده اند؟
همه اين سؤالات، بى جواب مانده است. در صورتى كه افراد ديگرى كه اصلاً قابل قياس با امام نبوده اند؛ احوالاتشان مورد به مورد آمده است. مجموع مطالب فوق اشكالاتى است كه بر احاديث نقل شده وارد شده است. اما اشكال ويژه اى هم بر حديث سوم، يعنى حديث برقى، مطرح است كه در ذيل به صورت پرسش مطرح خواهد شد:
مشورت كننده چه كسى بود؟
ـ آيا او به صلاح ديد حضرت امير عليه السلام عمل كرد تا بتوان آن را شناخت؟ ـ برترى حسين عليه السلام بر حسن عليه السلام روشن شده است؛ اما برترى او بر عبدالله بن جعفر چه بوده است؟ ـ چه شد كه يك دفعه، سه نفر (دو برادر و يك عموزاده) باهم به خواستگارى دخترى رفتند؛ آن دختر كه بود و چه امتيازى داشت؟ ـ آيا اين مشورت قبل از سفارش على عليه السلام نسبت به زن ندادن به حسن عليه السلام بوده است يا بعد از آن؟
روايات اهل سنت
الف) ابن شهر آشوب، به نقل از كتاب «قوت القلوب» ابوطالب مكى مى گويد: «همانا او (حسن بن على) با 250 زن ازدواج نمود و گفته شده 300 زن! على از اين ماجرا رنج مى برد و زجر مى كشيد تا اين كه روزى در خطبه اش فرمود: حسن را زن ندهيد كه او زياد طلاق مى دهد...»
گرفتارى هاى اجتماعى سياسى امام، هرگز فرصت و اجازه چنين سرگرمى هاى مسأله ساز و لغو را به امام نمى داد. چه اين كه حل و فصل امور مردم در خيلى از مواقع، به عهده ايشان بوده است. در اين باره مدائنى نقل مى كند: «امام مجتبى عليه السلام هر روز بعد از نماز صبح، تا طلوع آفتاب در محراب عبادت مى نشست؛ لكن پس از طلوع آفتاب تا ظهر، جواب گوى گرفتارى هاى مردم بود.»
ا توجه به علاقه زيادى كه امام به عبادت، تهجد، شب زنده دارى و روزه داشته است به طورى كه حتى روز شهادتش نيز روزه داشت.و عبادت هايش زبانزد عام و خاص بوده و تعداد سفر هاى حجش از مدينه تا مکه با فاصله 450 كيومتر آن هم با پاى پياده، به بيست و پنج بار مى رسيد. و نيز اموال خويش را سه مرتبه در راه خدا تقسيم كرد؛ آيا چنين شخصى با گرفتارى ها و علائق فوق، مى تواند چهارصد زن داشته باشد؟ آيا داستان كثيرالعيال بودن امام، به داستان كوسه و ريش پهن نمى ماند؟ آيا انسان منصف و حقيقت جو، اطمينان به وجود توطئه عظيم از سوى دشمنان اسلام و اهل بيت عليهم السلام پيدا نمى كند؟ و آيا آمار ادعايى را كذب محض نمى بيند؟
📝نظر استاد مطهری درباره نسبت کثرت طلاق به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
🔹در برخی از روایات، حضرت مجتبی علیه السلام مطلاق (کسی که زیاد طلاق میدهد) عنوان شده است. به عنوان نمونه در کتاب کافی جلد6 صفحه56 دو روایت درباره کثرت طلاق حضرت مجتبی علیه السلام نقل شده با این مضمون که امام علی علیه السلام در بالای منبر فرمودند که "دخترتان را به ازدواج فرزندم حسن درنیاورید چون که او زیاد طلاق میدهد."
🔸این نقل با نصوص متعدد دیگر در مذمت طلاق و خصوصا شخص مطلاق سازگاری ندارد. در حاشیه کتاب کافی چاپ دار الحدیث جلد11 صفحه468 نظرات مختلفی را پیرامون این روایت جمع آوری کردهاند که یکی از آنها جعلی بودن این روایات است. استاد مطهری از جمله کسانی است که توضیحات نسبتا مبسوطی را در راستای جعلی بودن این اتهام دادهاند. آنچه در ادامه ذکر میشود توضیحات ایشان پیرامون این نسبت در کتاب "فقه و حقوق" است.
💬لازم است به يك شايعۀ بىاساس كه دست جنايتكار خلفاى عباسى آن را به وجود آورده و در ميان عموم مردم شهرت يافته، اشارۀ مختصر بكنم. در ميان عموم مردم شهرت يافته و در بسيارى از كتابها نوشته شده كه امام مجتبى فرزند برومند امير المؤمنين عليه السلام از كسانى بوده كه زياد زن مىگرفته و طلاق مىداده است.
💬چون ريشۀ اين شايعه تقريباً از يك قرن بعد از وفات امام بوده است به همه جا پخش شده است و دوستان آن حضرت نيز [آن را پذيرفتهاند] بدون تحقيق در اصل مطلب و بدون توجه به اينكه اين كار از نظر اسلام يك كار مبغوض و منفورى است و شايستۀ مردم عياش و غافل است نه شايستۀ مردى كه يكى از كارهايش اين بود كه پياده به حج مىرفت، متجاوز از بيست بار تمام ثروت و دارايى خود را با فقرا تقسيم كرد و نيمى را خود برداشت و نيم ديگر را به فقرا و بيچارگان بخشيد، تا چه رسد به مقام اقدس امامت و طهارت آن حضرت.
💬چنانكه مىدانيم در گردش خلافت از امويان به عباسيان، بنى الحسن يعنى فرزندزادگان امام حسن با بنى العباس همكارى داشتند، اما بنى الحسين يعنى فرزندزادگان امام حسين- كه در رأس آنها در آن وقت امام صادق بود- از همكارى با بنى العباس خوددارى كردند. بنى العباس با اينكه در ابتدا خود را تسليم و خاضع نسبت به بنى الحسن نشان مىدادند و آنها را از خود شايستهتر مىخواندند، در پايان كار به آنها خيانت كردند و اكثر آنها را با قتل و حبس از ميان بردند.
💬بنى العباس براى پيشبرد سياست خود شروع كردند به تبليغ عليه بنى الحسن. از جمله تبليغات نارواى آنها اين بود كه گفتند ابو طالب- كه جد اعلاى بنى الحسن و عموى پيغمبر است- مسلمان نبود و كافر از دنيا رفت و اما عباس كه عموى ديگر پيغمبر است وجد اعلاى ماست مسلمان شد و مسلمان از دنيا رفت. پس ما كه اولاد عموى مسلمان پيغمبريم از بنى الحسن كه اولاد عموى كافر پيغمبرند براى خلافت شايسته تريم. در اين راه پولها خرج كردند و قصهها جعل كردند.
💬موضوع دومى كه بنى العباس عليه بنى الحسن عنوان كردند اين بود كه گفتند نياى بنى الحسن بعد از پدرش على به خلافت رسيد و اما چون مرد عياشى بود و به زنان سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنيامد؛ از معاويه كه رقيب سرسختش بود پول گرفت و سرگرم عياشى و زن گرفتن و طلاق دادن شد و خلافت را به معاويه واگذار كرد.
💬خوشبختانه محققان با ارزش عصر اخير در اين زمينه تحقيقاتى كرده و ريشۀ اين دروغ را پيدا كردهاند. ظاهراً اول كسى كه اين سخن از او شنيده شده است قاضى انتصابى منصور دوانيقى بوده كه به امر منصور مأمور بوده اين شايعه را بپراكند. به قول يكى از مورخان: اگر امام حسن اينهمه زن گرفته است، پس فرزندانش كجا هستند؟! چرا عدد فرزندان امام اين قدر كم بوده است؟ امام كه عقيم نبوده و از طرفى رسم جلوگيرى يا سقط جنين هم كه معمول نبوده است.
💬من از سادهدلى بعضى از ناقلان حديث شيعى مذهب تعجب مىكنم كه از طرفى از پيغمبر اكرم و ائمۀ اطهار اخبار و احاديث بسيار زيادى روايت مىكنند كه خداوند دشمن مىدارد يا لعنت مىكند مردمان بسيار طلاق را، پشت سرش مىنويسند: امام حسن مرد بسيار طلاقى بوده.
💬اين اشخاص فكر نكردهاند كه يكى از سه راه را بايد انتخاب كنند: يا بگويند طلاق عيب ندارد و خداوند مرد بسيار طلاق را دشمن نمىدارد، يا بگويند امام حسن مرد بسيار طلاق نبوده است، يا بگويند- العياذ باللّٰه- امام حسن پابند دستورهاى اسلام نبوده است. اما اين آقايان محترم از يك طرف احاديث مبغوضيت طلاق را صحيح و معتبر مىدانند و از طرف ديگر نسبت به مقام قدس امام حسن خضوع و تواضع مىكنند و از طرف ديگر نسبت بسيار طلاقى را براى امام حسن نقل مىكنند و بدون اينكه انتقاد كنند از آن مىگذرند.
🔗مجموعه آثار شهید مطهری جلد19 صفحه255