هدایت شده از غدیر شناسنامه شیعه
امام رضا علیهالسلام فرمودند:
فتنهی بعضی از کسانی که ادعای محبت ما را دارند بر شیعیان ما، از فتنهی دجال سختتر است!
راوی پرسید: چرا؟
💭 حضرت فرمودند:
چون با دشمنان ما دوستی و با دوستان ما دشمنی میکنند، این کار آنها باعث خلط حق و باطل شده و امر را بر مردم مشتبه میسازد، تا جایی که مؤمن از منافق تشخیص داده نمیشود.
--------
وسائلالشيعه ، ج 16 ، ص179
بحار الأنوار، ج 72 ، ص391
هدایت شده از غدیر شناسنامه شیعه
به امام رضا علیه السلام گفتم:
به چه علتی خداوند عز و جل در زمان نوح، کل دنیا را غرق کرد و به زیر آب برد در حالی که در میان آنها، بچه ها و افراد بی گناهی وجود داشت؟
فرمودند: در بین آنها کودکی نبود؛ زیرا خداوند صُلب[= پشت] مردان و رحم زنان قوم نوح را به مدت چهل سال عقیم و نابارور کرد و نسلشان منقطع شد و هیچ کودکی در بین آنها نبود. سنت خداوند هرگز بر این نبوده که انسانهای بی گناه را هلاک کند و اما بقیه قوم نوح به خاطر تکذیب پیامبر خدا، نوح، غرق شدند و سایر آنها نیز به خاطر رضایت به تکذیب تکذیب کنندگان. و هر کس از کاری غائب باشد و در آن حضور نداشته باشد اما به آن راضی باشد مانند کسی است که آن را مشاهده کرده و انجام داده است.
وَ فِی الْعِلَلِ وَ التَّوْحِیدِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِأَیِّ عِلَّةٍ أَغْرَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّنْیَا کُلَّهَا فِی زَمَنِ نُوحٍ وَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ وَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ، فَقَالَ:
ما کَانَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلَابَ قَوْمِ نُوحٍ وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِینَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِیهِمْ، مَا کَانَ اللَّهُ لِیُهْلِکَ بِعَذَابِهِ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ أَمَّا الْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ فَأُغْرِقُوا بِتَکْذِیبِهِمْ لِنَبِیِّ اللَّهِ نُوحٍ وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَکْذِیبِ الْمُکَذِّبِینَ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَ بِهِ کَانَ کَمَنْ شَاهَدَهُ وَ أَتَاهُ.
حرعاملی، وسائل الشیعة؛ ج16، ص: 139
هدایت شده از غدیر شناسنامه شیعه
🔸امام، آشنای به همه زبانها!
اباصلت هروى میگوید:
حضرت امام رضا علیهالسلام با مردم به زبان خودشان صحبت مىکرد، و به خدا قسم به هر زبانى، از اهل آن زبان، داناتر بود و رساتر سخن مىگفت.
روزى به ایشان عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! من از آشنایى شما به این زبانهاى گوناگون در شگفتم.
فرمودند: اى ابا صلت! من حجّت خدا بر آفریدگان او هستم و خداوند حجّتى را براى مردم قرار نمىدهد که زبان آنها را نداند. آیا نشنیدهاى که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «فصلالخطاب» به ما عطا شده است، و مگر فصلالخطاب چیزى جز دانستن زبانهاست؟
❖ــــــــــــــ❖
[عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيِّ قَالَ: كَانَ الرِّضَا ع يُكَلِّمُ النَّاسَ بِلُغَاتِهِمْ وَ كَانَ وَ اللَّهِ أَفْصَحَ النَّاسِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِكُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَةٍ فَقُلْتُ لَهُ يَوْماً يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْجَبُ مِنْ مَعْرِفَتِكَ بِهَذِهِ اللُّغَاتِ عَلَى اخْتِلَافِهَا فَقَالَ يَا أَبَا الصَّلْتِ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيَتَّخِذَ حُجَّةً عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُ لُغَاتِهِمْ أَ وَ مَا بَلَغَكَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أُوتِينَا فَصْلَ الْخِطابِ فَهَلْ فَصْلُ الْخِطَابِ إِلَّا مَعْرِفَةُ اللُّغَاتِ]
📚عیون أخبار الرضا : ج2 / ص228 /ح3
هدایت شده از غدیر شناسنامه شیعه
🔹 عدهای از حضرت رضا علیهالسلام خواهش کردند که در حضور مأمون در مناظرهای در مورد امامت شرکت کند. امام پذیرفت، مجلسی تشکیل شد و «یحیی بن ضحاک سمرقندی» برای بحث با ایشان دعوت شد.
🔹 امام فرمود: «بپرس!»
او گفت: «شما بپرسید ای پسر رسول خدا تا ما به سؤال شما افتخار کنیم».
امام فرمود: «ای یحیی! نظر تو درباره کسی که ادعا میکند راستگوست ولی به راستگویان، نسبت دروغگویی میدهد، چیست؟ آیا چنین کسی راستگو و پیرو دین حق است یا دروغگو؟»
یحیی مدتی به فکر فرو رفت و چیزی نگفت.
مأمون گفت: «چرا جواب نمیدهی؟»
یحیی گفت: «سؤالی از من کرد که نمیتوانم پاسخ دهم».
🔹 مأمون از حضرت رضا علیهالسلام پرسید: «منظورتان از این سؤال چه بود؟»
امام فرمود: «من از یحیی با کنایه پرسیدم اگر ابوبکر راستگو بوده، پس راویان صادق و راستگو که گفتهاند ابوبکر بر فراز منبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اعلام کرد: «شما مرا امیر خود قرار دادید ولی من بهتر از شما نیستم». باید این سخن هم راست باشد و اگر این سخن ابوبکر راست است میگوییم امیر باید از رعیت بهتر باشد، پس ابوبکر امام نیست.
🔹 همچنین از قول ابوبکر نقل کردهاند که گفته است: «من شیطانی دارم که مرا وسوسه میکند و من گرفتار او هستم»، اگر ابوبکر راستگوست و این سخن هم راست است، پس نمیتواند امام باشد چون شیطان نمیتواند در امام تصرف کند و نیز از عمر نقل کردهاند که گفته است: «امامت ابوبکر یک کار ناگهانی و بدون مقدمه بود که خداوند ما را از شرّ آن حفظ کرد، پس هر کس این کار را تکرار کند، او را بکشید».
اگر عمر راستگو بود پس امامت ابوبکر به نظر عمر هم صحیح نبوده و اگر دروغ گفته که خودش برای زعامت و رهبری مسلمین لیاقت ندارد.»
🔹 سخن حضرت که به اینجا رسید مأمون آنچنان عصبانی و ناراحت شد که بیمقدمه فریادی کشید که همه آن عده متفرق شدند.
سپس رو کرد به بنی هاشم و گفت: «مگر من نگفتم حضرت رضا علیهالسلام را شروع کننده بحث قرار ندهید و علیه او جمع نشوید؟ اینها علمشان از علم رسول الله است».
بحار الأنوار، ج ۱۰، ص ۳۴۸ (باب۱۹، مناظرات علی بن موسی الرضا علیه السلام، ح ۶)
هدایت شده از غدیر شناسنامه شیعه
🔴 آنها از شما بهترند!
محمد بن عُبیده می گوید: امام رضا علیه السلام از من پرسید: شما بیشتر پیروِ امامتان هستید یا فلان گروه [منحرف]؟
محمد بن عُبیده می گوید: هر کس از امام خودش پیروی می کند.
امام علیه السلام فرمود: من از اصلِ پیروی سؤال نکردم. (محمد بن عبیده با خود می گوید من جوابی بیش از این نداشتم).
امام رضا علیه السلام فرمودند: آنها از کسی پیروی و اطاعت می کنند که خدا او را تعیین نکرده است، اما شما از کسی که خدا او را تعیین کرده و خودتان هم قبول دارید که از طرف خدا تعیین شده، اطاعت و پیروی نمی کنید. بنابراین آنها از شما مطیع ترند.
(کافی، ج 1، ص 53، ح 2).
امام رضا علیه السلام
کار شایسته و کوشش در عبادت را با تکیه بر محبّت آل محمد رها نکنید و محبّت آل محمد و تسلیم نسبت به امر آنان را با تکیه بر عبادت وامگذارید زیرا یکی از آن دو بدون دیگری پذیرفته نخواهد شد.
لا تَدَعُوا الْعَمَلَ الصَّالِحَ وَ الاجْتِهادَ فی الْعِبادَةِ إِتِّکالًا عَلی حُبِّ آل مُحَمَّدٍ لا تَدَعُوا حُبَّ آلَ مُحَمَّدٍ و التَّسْلِیمَ لأمْرِهِمْ إِتِّکالًا عَلی الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لا یقْبَلُ أَحَدُهُما دُوْنَ الآخَرِ.
اگر کسی رابطهاش با اهلبیت قطع شد، هیچ[گونه] رحمت، هدایت، نورانیت و رشد برایش به وجود نخواهد آمد. راه عنایت و رحمت خدا فقط از طریق اینها است.
خدا رحمت کند، مرحوم آیتالله آقای فِهری را، آدم بزرگواری بودند. خدمات زیادی داشتند. آقازاده آقای بهجت نقل میکردند حدود پانزده، بیست سال پیش آقای فهری خانه ما آمد. آن موقع تقریباً هشتاد سالش بود. حرفهایی به پدرم گفتند که اشک پدرم را درآورد. بعد به ایشان گفت که آقا اگر الآن بگویید سراغتان بیایم که مثلاً دست من را بگیرید، دیگر برای من فایده ندارد. من دیگر پیر شدهام. حدود هشتاد سالم است. هر چه میخواستم بشوم شدهام. اما الان مهمانتان هستم. از خانهتان نمیروم تا یکی از عنایاتی که اهلبیت به شما کرده است را به من بگویید.
مگر امکان دارد کسی به ما اهلبیت پناه بیاورد [ما] به او پناه ندهیم!
آقای بهجت که منقلب بود گفت چیزی به تو میگویم. ایشان فرمود: من مشهد که رفتم خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم. امام رضا ده چیز به من داد. من یکی از آن ده چیز را به تو میگویم. امام رضا علیهالسلام به من فرمود:
«فلانی! مگر امکان دارد کسی به ما اهلبیت پناه بیاورد، [ما] به او پناه ندهیم!»
اینها مظهر رحمت خدا بودند. تمام رحمت خدا را جذب کرده بودند و با بندگان خدا بر این اساس برخورد میکردند.
اگر کسی رابطهاش با اهلبیت قطع شد، هیچ[گونه] رحمت، هدایت، نورانیت و رشد برایش به وجود نخواهد آمد. راه عنایت و رحمت خدا فقط از طریق اینها است. ابوالقاسم اوست. تقسیم کننده آنها هستند. جای دیگر خبری نیست.
مگر امکان دارد کسی به ما اهلبیت پناه بیاورد [ما] به او پناه ندهیم!
استاد عالی
چرا پیامبر(ص) با ابوبکر به غار حرا رفتند؟
چرا با حضرت علی(ع) به غار نرفتند؟ ایا در غار جبرئیل بر پیامبر(ص) و ابوبکر نازل شد؟
ديدگاه اهل سنت :
در کتابهای اهل سنت آمده که مسلمانان به مرور زمان، از مکه به مدینه میرفتند، ابوبکر نیز تصمیم گرفت که به مدینه هجرت کند. پیامبر (ص) به وی فرمود: صبر کن. شاید من هم مامور به خروج از مکه شوم، ابوبکر گفت: امید داری که به شما هم ( از سوی خدا) اجازه هجرت داده شود؟ پیامبر فرمود: بلی،
عایشه نقل میکند: در ظهر یکی از روزها، پیامبر به خانه ما آمد. در خانه ما جز من و پدرم ابوبکر و خواهرم اسماء کس دیگری نبود، پیامبر فرمود: افرادی که در خانه هستند ، بیرون بفرست، ابوبکر گفت: این دو، دختران من هستند و جاسوسی در این جا نیست ، پیامبر فرمود: به من اجازه داده شد که به مدینه هجرت نمایم، ابوبکر تقاضا کرد که همراه پیامبر باشد، حضرت هم پذیرفت . پیامبر و ابوبکر از خانه ابوبکر، خارج و رهسبار غار ثور شدند (1) .
در کامل ابن اثیر، نیز مشابه همین روایت از عایشه نقل میکند و می افزاید که پیامبر و ابوبکر، از پنجرهای که پشت خانه ابوبکر بود ،خارج شدند (2)
در برخی نقلها آمده که ابوبکر، نزد علی رفت و جویای حال پیامبر شد ،حضرت فرمود: به سوی غار ثور رفت. اگر به حضرت کاری داری، به سوی او برو، ابوبکر با سرعت به سوی پیامبر شتافت و در مسیر راه به پیامبر ملحق شد. (3)
از داده های تاریخی نمی توان به روشنی دلیل همراهی ابوبکر با پیامبر را یافت. اما از برخی متون اين همراهي را اقدامي پیشگیرانه بيان مي كند، مانند روایتی که سید بن طاووس نقل می کند .وی می نویسد: از روایاتی که دلالت می کند پیامبر اکرم (ص) از ترس این که ابوبکر جای اختفا را به کفار نشان ندهد، او را با خود به غار بردند، روایتی است که شیخ ابوهاشم بن صباغ در کتاب النور و البرهان ، باب : ما أنزل الله علی نبیه ،ذیل آیه « قم فأنذر» و آیه « فاصدع بما تؤمر» و باب« ما ضمن رسول الله لمن أجابه و صدقه » می آورد :
حسان می گوید: برای انجام حج عمرة به مکه آمدم . دیدم مردمی از قریش به اصحاب رسول خدا فحش می دادند.... پس این گونه می گویند : رسول خدا به علی علیه السلام (در شب لیلة المبیت) امر نمود ( که در جای ایشان بخوابد) .علی علیه السلام نیز اجابت نمود ،ولی از ابن ابی قحافة ( کنیه ابوبکر) ترسید که مبادا جای ایشان را به کسانی که دنبال پیامبر بودند ،نشان دهد، به همین خاطر او را با خود به غار بردند .(4)
اما اينكه فرموديد چرا پيامبر علي را به همراه خود نبرد، بايد گفت: امام علي در شب هجرت پيامبر براي آن كه مشركان از حركت پيامبر با خبر نشوند، در بستر حضرت خوابيد، با وجود اينکه اين عمل خطرناك بود اما امام علي جان خود را به خطر انداخت تا جان پیامبر محفوظ بماند. از اين رو بنا بر روایاتی که عالمان شیعه و برخی از عالمان سنی نقل کرده اند، آیه 207 بقره در این مورد نازل شد(5) :
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد؛
بعضى از مردم (با ایمان و فداکار، همچون على (ع) در «لیلة المبیت» هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
نسبت به نزول جبرييل كسي احتمال نداده كه بر ابوبكر نازل شده باشد .جبرئيل بر پيامبر نازل شده، برخي از اهل سنت معتقدند كه آیه« الا تنصروه فقد نصره الله اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا فانزل سکینته علیه و ایده بجنود لم تروها »(6)حكايت از نزول آرامش بر ابوبكر دارد.
محل بحث مرجع ضمیر در جمله "فانزل سکینته علیه"می باشد که خدا آرامش را بر چه کسی نازل کرد؟
دانشمندان شیعه اتفاق دارند که مرجع ضمیر رسول خداست . معنای جمله این است که خدا آرامش را بر پیامبر نازل کرد و....
در اين باره به كتاب هاي تفسيري مراجعه نماييد.
پی نوشت ها:
1. ابي جعفر محمد بن جرير طبري، تاريخ الطبري،تحقيق : مراجعة و تصحيح و ضبط : نخبة من العلماء الأجلاء،بيروت ،مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - ، ج 2، ص 101- 102.
2. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر للطباعه و النشر، 1385 ق ، ج 2، ص 103-104.
3. تاریخ طبری، ج 2، ص100.
4. سید ابن طاووس ، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف،چاپ اول،1399،خيام - قم ،ص 410.
5.طبرسي،مجمع البیان،،تهران ، وزارت فرهنگ، 1380،
6.توبه(9)آیه 40.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
لَیلَةُ المَبیت، شبی که امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر(ص) در بستر ایشان خوابید.
در شب اول ربیعالاول رسول الله(ص) برای آنکه مشرکان از هجرت او آگاه نشوند، به امیرالمومنین علی(ع) فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی؟» امیرالمومنین علی (ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» رسول الله (ص) فرمود: «آری». امیر المومنین علی (ع) تبسمی کرد و سجده شکر به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شدهای انجام بده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد ...»
سپس پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.
در لیله المبیت که امیرالمومنین علی (ع) در بستر رسول الله (ص) خوابیده بود، جبرئیل در بالای سر او و میکائیل پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو ای فرزند ابو طالب! که خدا در برابر فرشتگان به تو مباهات میکند.»
مشرکان از ابتدای شب، خانه خاتم الانبیاء(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.
امیرالمومنین علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید. آنان با سنگ به امیر المومنین علی (ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.
صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی امیرالمومنین علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: محمد(ص) کجاست؟ امیرالمومنین علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند». در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در مسجدالحرام زندانی کرده، سپس آزادش کردند.
آنها در جهت مدینه به تعقیب رسول الله (ص) پرداختند در حالیکه غار ثور در سمت دیگر قرار داشت.
🍀💐🌸💐🍀
🎁خداوند: بعضى از مردم جان خود را بهخاطر خشنودى خدا مىفروشند؛ و خداوند نسبت به همهی بندگان مهربان است.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ أللهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد
📋آیۀ207 سوره بقره
امام سجاد علیه السلام:
💠اوّلین کسی که جان خود را [در راه رضای خدا] فروخت، علیّبنابیطالب علیه السلام بود. مشرکین در پی رسولخدا صلی الله علیه و آله رفتند و علی علیه السلام از بستر پیامبر برخاست.
✳️أوَّلُ مَنْ شَرَی نَفْسَهُ لِلَّهِ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبِ (علیه السلام) کَانَ الْمُشْرِکُونَ یَطْلُبُونَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَامَ مِنْ فِرَاشِه.
📚شواهدالتنزیل، ج۱، ص۱۳۰
🍀💐🌸💐🍀
💠مردی که جان به دست، شب لیلة المبیت
جای رسول خفت به بستر فقط علی است
🍀💐🌸💐🍀
امام علی از امام حسین شجاع تر بود چون در شب بدون سلاح در جای پیامبر خوابید .
🔸 آيت الله جوادی آملی مدظله العالی
عبدالعظیم حسنی رضی الله عنه از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که امام فرمود ای عبدالعظیم!
از من به دوستان و یارانم سلام برسان و به آنها بگو که:
... من به جان خود سوگند یاد کردهام، که هر کس یکی از دوستان مرا به خشم آورد، از خدا میخواهم که او را در دنیا به سختترین عذابها گرفتار کند و چنین کسی در آخرت از زیانکاران است.
عَن عَبدِالعَظیم الحَسَنی رَضِیَ اللهُ عَنهُ اَبیِ الحَسَنِ الرِضّا علیه السلام: قالَ یا عَبدُالعَظیم!
اَبلِغُ عَنّی اَولیائی السّلامُ و قُل لَهُم ... وَلا یَشغَلوُا اَنفُسَهُم بِتَمزیقِ بَعضِهِم بَعضاً. فَاِنّی الَیتَ عَلی نَفسی اَنَّهُ مَن فَعَلَ، ذلِکَ وَ اَسخَطَ وَلیّاً مِن اَولیائی دَعوَتُ اللهُ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنیا اَشَدُّ العَذابِ وَ کانَ فِی الاخِرَةِ مِنَ الخاسرین.
منبع:
«انوارالبهیة، تالیف مرحوم محدث قمی، ص 109»
🔻 خطبه شقشقیه
🔹خطبه شِقشِقیّه یا مُقَمّصه از معروفترین خطبههای نهج البلاغه است. امام علی(ع) در این خطبه عملکرد خلفا را نقد میکند و اصل خلافت هر یک از آنان را زیر سؤال میبرد. وی همچنین به هجوم مردم برای بیعت با او و نیز سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین اشاره و سرانجام وجه پذیرش حکومت توسط خویش را بیان میکند. این خطبه طبق ترتیب اکثر نسخههای مختلف نهج البلاغه، سومین خطبه است.
◀️ آگاه باشید . به خدا سوگند که « فلان » خلافت را چون جامهای بر تن کرد و نیک میدانست که پایگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسیاب . سیلها از من فرو میریزد و پرنده را یارای پرواز به قله رفیع من نیست . پس میان خود و خلافت پردهای آویختم و از آن چشم پوشیدم و به دیگر سو گشتم و رخ برتافتم . در اندیشه شدم که با #دست_شکسته بتازم یا بر آن #فضای_ظلمانی شکیبایی ورزم ، فضایی که بزرگسالان در آن سالخورده شوند و خردسالان به پیری رسند و مؤمن ، همچنان رنج کشد تا به لقای پروردگارش نایل آید . دیدم ، که شکیبایی در آن حالت خردمندانهتر است و من طریق شکیبایی گزیدم ، در حالی که ، همانند کسی بودم که خاشاک به چشمش رفته ،و استخوان در گلویش مانده باشد . میدیدم ، که میراث من به غارت میرود...
◀️ ...بناگاه ، دیدم که انبوه مردم روی به من نهادهاند ، انبوه چون یالهای #کفتاران . گرد مرا از هر طرف گرفتند ، چنان که نزدیک بود استخوانهای بازو و پهلویم را زیر پای فرو کوبند و ردای من از دو سو بر درید . چون رمه گوسفندان مرا در بر گرفتند . اما ،هنگامی که ، زمام کار را به دست گرفتم جماعتی از ایشان عهد خود شکستند و گروهی از دین بیرون شدند و قومی همدست ستمکاران گردیدند . گویی ، سخن خدای سبحان را نشنیده بودند که میگوید : « سرای آخرت از آن کسانی است که در زمین نه برتری میجویند و نه فساد میکنند و سرانجام نیکو از آن پرهیزگاران است »
◀️ آری ، به خدا سوگند که شنیده بودند و دریافته بودند ، ولی دنیا در نظرشان آراسته جلوه میکرد و زر و زیورهای آن فریبشان داده بود . بدانید . سوگند به کسی که دانه را شکافته و جانداران را آفریده ، که اگر انبوه آن جماعت نمیبود ، یا گرد آمدن یاران حجت را بر من تمام نمیکرد و خدا از عالمان پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمکاران و گرسنگی ستمکشان خاموشی نگزینند ، افسارش را بر گردنش میافکندم و رهایش میکردم و در پایان با آن همان میکردم که در آغاز کرده بودم . و میدیدید که دنیای شما در نزد من از عطسه ماده بزی هم کم ارجتر است .
✅ منظور امیرالمومنین از دست شکسته چه بود؟ فضای ظلمانی آن ایام چه فضایی بود؟!
#سیداحمدرضوی