eitaa logo
غدیرستان
7.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
279 ویدیو
17 فایل
🕰خیلی وقت پیش یه خبر خوبی به دستم رسید با این خبر، زندگیمون زیر و رو شد🤩 📲منم تصمیم گرفتم اونو به دوستام برسونم الان بیش از بیست(۲٠) ساله داریم اون خبر و به همه می رسونیم اگه می خوای حال دلت خوبتر بشه با ما همراه باش @Ghadirestan ادمین: @Ghadirestan110
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 علیه السلام ◼️ سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه از داغ علی اصغر علیه‌السلام چنان ناله‌ای زد که زمین کربلا لرزید … در نقل‌ها آمده است: 📋 فلمّا رَأى الحُسين علیه‌السلام وَلَدَهُ مذبوحاً أنَّ أنَّةً اِرتَجَفَت لَها أرضُ كربلاء ▪️وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام دید که علی اصغرش را ذبح کردند ، چنان ناله‌ای زد که زمین کربلا لرزید. (ناله‌ای را که از روی درد فراوان انسان می‌کشد، عرب، «أنّة» می‌گوید.) 📋 ... ثُمّ جَعَلَ يَبكي و يَنُوح، ثُمّ جَعَلَ يُعالِجُ السَّهمَ حتّى أَخرَجَه ▪️ بعد شروع کرد به گریه و زاری‌ و سپس با دست مبارکش هرگونه بود آن تیر را از گلوی آن نازنین بیرون کشید. 📚امواج البکاء، ص۱۲۳ 📚تذکرة الشهداء،ص۲۷۶ ‌➥ 🆔 @Ghadirestan ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://www.Ghadirestan.com
💔 علیه السلام ◼️ سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه به خیمه‌ها برمی‌گشت در حالی که خون گلوی شش‌ماهه بر سینه اش روان بود … در نقل‌ها آمده است: 📋 ثُمَّ رَجَعَ بِالطَّفْلِ مَذْبُوحاً وَ دَمُهُ يَجْرِي عَلَى صَدْرِهِ، ▪️ سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه همراه با طفل ذبح‌شده‌اش از میدان برمی‌گشت در حالی خون آن طفل بر سینه‌اش جاری بود. 📚مقتل ابومخنف، ص۹۱ 📚تذکره الشهداء، ص۲۷۷ ‌➥ 🆔 @Ghadirestan ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://www.Ghadirestan.com
💔 علیه السلام ◼️ حضرت‌ سکینه سلام‌الله‌علیها به استقبال پدر می‌رود و احوال برادرش علی اصغر علیه‌السلام را جویا می‌شود … در نقلی آمده است: 📋 استَقَبَلتهُ سَكينةُ و قالَت : يا أبَة لَعَلَّكَ سَقيتَ أخيَ الماء؟ ▪️ حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها جلو رفت و عرضه داشت: ای پدر جان! گویا برادرم را سیراب کرده‌اید؟! 📋 فَبَكى الحُسينُ علیه‌السلام و قال: ▪️در این هنگام سیدالشهداء علیه‌السلام به گریه افتاد و (علی اصغر را از زیر عبا بیرون آورد و) فرمود: 📋 بُنيّةَ هاكَ أخاكَ مَذبوحاً بِسَهمِ الأعدٰاء. ▪️ای دخترم! این برادر توست که اینگونه با تیر دشمنان ذبح شده! 📚امواج البکاء، ص۱۲۶ 📚معالی السبطین، ج۱ ص۴۲۴ ‌➥ 🆔 @Ghadirestan ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://www.Ghadirestan.com
💔 علیه السلام ◼️جایی که شمر ملعون هم دلش به حال سیدالشهداء علیه‌السلام سوخت … در نقلی آمده است: 🥀 یزید ملعون به شمر ملعون گفت: اصلا شد دلت برای حسین «صلوات‌لله‌علیه» بسوزد؟ شمر ملعون گفت: ... آری! 🥀 زمانی که پسرش علی اکبر علیه‌السلام را که از اسب انداختیم صدازد: ادرکنی یا أبتاه! دیدم که حسین «علیه‌السلام» گریه‌کنان همین که بالای نعش زخمی علی اکبرش رسید و نعش جوانش را پاره پاره دید که روی زمینِ خشک و جلوی آفتاب افتاده و زلف و کاکل و خال هاشمی او غرق خون شده، بی‌اختیار خودش را از اسب به زمین انداخت و حالش طوری بود که نتوانست بلند شود و به طرف حضرت علی اکبر -صلوات الله علیه- برود. 🥀 بلکه خودش را روی زمین می کشید و به حضرت علی اکبر علیه‌السلام رساند و بدن زخمی او را در آغوش گرفت و صورتش را روی صورتش گذاشت و چنان با شدت گریه کرد که جمیع عالم را سوزاند و از شدت گریه هفت مرتبه صدا زد: وا علیاه! وا ولداه! که عرش و فرش به لرزه درآمد. 📚 سحاب الدموع، نخجوانی،ص۱۸۴ (نسخه خطی) ‌➥ 🆔 @Ghadirestan ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://www.Ghadirestan.com
💔 علیه السلام ◼️ای کسی که یوسف را به یعقوب برگرداندی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان! در نقلی آمده است: 🥀 وقتی زنها و مخدرات همه بیرون دویدند و دور مركب على اکبر علیه‌السلام حلقه زدند، لیلی مثل قرص قمر از خیمه بیرون آمد و دید علی اکبر علیه‌السلام کفن به گردن انداخته و بر مرکب شهادت نشسته است. 🥀 آهی سوزناک از جگر کشید فرمود: علی جان! رفتی ای نور دیده؟! خدا به همراه تو! شیرم حلالت باد که مرا در حضور فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها رو سفید کردی! نور دیده برو حفظ جان پدر کن! 🥀 این بگفت و پرده خیمه را انداخت و دل از پسر کَند. آمد فرش خیمه را برچید و به خاک نشست خاک بر میداشت بر سر میریخت و می نالید و با خدا مناجات میکرد و میگفت: 📋 يَا رَادَّ يُوسُفَ عَلَى يَعْقُوبَ وَ يَا رَادَّ إِسْمَاعِيلَ عَلَى هَاجَرَ رُدَّ عَلَيَّ وَلَدِي! ▪️ ای کسی که یوسف را به یعقوب برگردانیدی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان! 📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۲۷ ‌➥ 🆔 @Ghadirestan ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://www.Ghadirestan.com