قدیری ابیانه:👈 مواضع همه دستگاه‌ها در مقابل تهدید دشمن باید در یک جهت باشد. محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل بین الملل در زمینه تهدید ف مانده سپاه به انتقام از عوامل به شهادت رساندن سردار سلیمانی به جام جم می گوید: ضرورتی ندارد که موضع دستگاه دیپلماسی کشور عینا مانند سپاه، مجلس و... باشد اما مهم این است که همه مواضع در یک جهت باشد. وی با تاکید بر ضرورت پاسخگویی در مقابل تهدیدات دیگران به ویژه تهدیدات اخیر ترامپ علیه ایران معتقد است: الزاما نیازی نیست که دستگاه دیپلماسی هم علیه تهدیدات با ادبیات سایر نهادها سخن گوید اما در هرحال طبیعتا وزارت خارجه باید نسبت به تهدیدات اخیر ترامپ واکنش قاطع داشته باشد و تاکید کند که دوران بزن در رو تمام شده و اگر اشتباهی از آمریکا سر بزند از اقدام خود پشیمان خواهد شد. قدیری ابیانه بر این مساله تاکید دارد که باید از موضع اقتدار نسبت به این گونه تهدیدات واکنش داشت و نباید در مقابل آن سکوت کرد. وی در همین زمینه با تاکید بر اینکه باید به طرف مقابل نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در عملی کردن تهدیدات خود جدی است افزود: دو صد گفته چون نیم کردار نیست. این کارشناس مسائل بین الملل در همین خصوص به اعزام نفتکش های ایران به ونزوئلا و ناتوانی آمریکا در اختلال در این مسیر اشاره کرد و گفت: یکی از دلایلی که آمریکا جرات ممانعت از حرکت نفتکش های ایرانی را نداشت این بود که می دانست در صورت توقیف کشتی ها قطعا ایران واکنش قاطع خواهد داشت و کشتی های آنها را در منطقه توقیف می کند. 📰گزارش کامل جام جم در 👇 jamejamdaily.ir/newspaper/item/77699

حال آمدن با خودت... لینک ثبت نام: 📌 https://b2n.ir/FathRegister ربات ثبت نام در تلگرام: 📌 @Andishkadefath_bot ✅کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح 🆔 @Mastermahdiamini

قدیری ابیانه: یکی از دلائل بدحجابی بی‌اعتمادی مردم نسبت به مسؤلان است کارشناس امور فرهنگی و بین‌المللی با اشاره به اینکه برخی از عوامل بد‌حجابی را باید در جای دیگر پیدا کنیم، عنوان کرد: مثل تصور غلط مردم نسبت به درآمد‌های نفتی که همین موضوع نیز باعث بی‌اعتمادی مردم نسبت به مسؤلان و در پی آن بدحجابی شده است. سرویس سیاسی جوان آنلاین: «محمدحسن قدیری ابیانه» با اشاره به طرح موضوع «علی غلامی» کارشناس برنامه «بد ن توقف» مبنی بر اینکه «عصبانیت مردم نسبت به حاکمیت یکی از دلائل بدحجابی است» اظهار کرد: برخی از عوامل بد‌حجابی را باید در جای دیگر پیدا کنیم مثل تصور غلط مردم نسبت به درآمد‌های نفتی که همین موضوع نیز باعث بی‌اعتمادی مردم نسبت به دولت و حاکمیت شده است. مثلا یکی از مشکلات این است که مردم تصور درستی از درآمد‌های کشور به ویژه درآمد‌های نفتی ندارند و فکر می‌کنند که دولت آن قدر درآمد دارد که می‌تواند با اتکا به آن‌ها نیاز‌های مردم را برطرف کند، از آن طرف هم اخباری داریم در خصوص اندازه اختلاس‌ها، و حالا موارد دیگر مثل خرج و برج آقازاده‌ها و کمک به کشور‌های دیگر که این موارد مردم را عصبانی و نسبت به مسؤلان بی‌اعتماد می‌کند. وی ادامه داد: در واقع تصور مردم از درآمد صادرات نفت ده‌ها و صد‌ها برابر واقعیت است، یا اینکه فکر می‌کنند به ازای هر ایرانی صد‌ها میلیون تومان اختلاس شده، سه هزار میلیون اختلاس یعنی به ازای هر ایرانی ۳۷ هزار تومان، اما این رقم اختلاس برای یک نفر خیلی زیاد است، یا اینکه مردم فکر می‌کنند هر چه پول نفت است برای کمک به دیگر کشور‌ها فرستاده شده، در حالیکه اگر حساب کنید شاید به ازای هر نفر این کمک حدود یک دلار در ماه باشد، یا مثلا می‌گویند آقازاده‌ها در خارج از کشور ۱۴۸ میلیارد دلار دارایی دارند که بعد‌ها مشخص شد خبر کذب بود و از طرف ضد انقلاب منتشر شده، خوب وقتی این تصور برای مردم پیش بیاید می‌گویند این‌ها که ادعای دین و دینداری دارند همه دزدند و این دزد‌ها به ما می‌گویند حجابتان را رعایت کنید، حرف من این است که تصورات غلط از اندازه درآمد‌های نفتی در اعتماد عمومی و تبعیت آن‌ها از قانون اثر دارد. این کارشناس فرهنگی با اشاره به اینکه اگر این تصور را درست کنیم خیلی چیز‌ها درست می‌شود، گفت: این تصور همچنین باعث تنبلی در جامعه شده، یعنی من اگر فکر کنم که تأمین نیاز و حل مشکلات من باید توسط دولت انجام شود دیگر تلاش لازم را نمی‌کنم، اما ما نتوانستیم این‌ها را به مردم توضیح دهیم و وضعیت می‌شود تنبلی، مشکل اقتصادی و اسلام هم تأکید دارد که وقتی فقر بیاید ایمان می‌رود، لذا بخشی از راه‌حل این مشکلات این است که این اندازه درآمد‌ها برای مردم ملموس باشد. قدیری ابیانه همچنین در خصوص موضوع دیگر مطرح شده در برنامه «بدون توقف» با این عنوان که گشت ارشاد با برخورد‌های قهری نمی‌تواند معضل بدحجابی را حل کند، گفت: اگر شما بدحجابی را کنترل نکنید افرادی که مأمور یا غافلند هنجارشکنی می‌کنند، مشکل گشت ارشاد نیست، مشکل این است که بقیه دستگاه‌ها کارشان را درست انجام نمی‌دهند، اگر دیگر نهاد‌ها کارشان را درست انجام دهند گشت ارشاد هم مکمل خواهد بود و تخلف افراد معدودی را شامل می‌شود، اما اینکه دیگران وظائف‌شان را درست انجام ندهند و برخورد با حجاب منحصر به گشت ارشاد شود، هر چند ضروری، اما کافی نیست. وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر ما با مشکل بدحجابی حتی در ارگان‌های دولتی هم روبرو هستیم، یادآور شد: این را که دولت می‌تواند جلویش را بگیرد، اصناف می‌توانند بر صنف خود نظارت کنند، به نظرمن در کنار این‌ها گشت ارشاد هم لازم است، جریمه‌ها هم خیلی سبک است، ما اگر شل کنیم خیلی چیز‌ها شل می‌شود، این طور نیست که به روسری ختم شود، فضا می‌تواند بدتر هم بشود، لذا گشت ارشاد باید باشد، امر به معروف و نهی از منکر توسط همه مردم هم باید باشد، دستگاه‌های دیگر هم باید وظائف‌شان را درست انجام دهند، مثلا در فیلم‌های سینمایی یک زن فرهیخته و باسواد را بدون حجاب نشان می‌دهند و یک زن مستخدم یا نظافتچی را چادری. سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک در ادامه با اشاره به اینکه همه این‌ها یعنی لطمه به حجاب، وقتی در محاکم قوه قضائیه زنانی که مجرمند برای اینکه رویشان بپوشانند چادر سر می کنند و رویشان راهم سفت می‌گیرند، این لطمه به حجاب است، متأسفانه این بی‌دقتی‌ها انجام شده. ما باید ارزش‌های اسلامی را در جامعه ترویج کنیم ارزش زن باید به سواد، ایمان، مادر بودنش باشد نه اینکه از کودکی زیبایی را به عنوان معیار مطرح کنیم. یکی دیگر از دلائل بدحجابی عدم خودباوری است، فرد فکر می‌کند احساس کمبود را می‌تواند با بی‌حجابی جبران کند، اگر آموزش و پرورش ما طوری بچه‌ها را تربیت کند که احساس خود کم‌بینی نداشته و اعتماد به نفس‌شان را تقویت کند، مشکل بدحجابی هم حل می‌شود. نماینده اسبق وزارت خارجه

در مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی در پایان تصریح کرد: ما مشکل‌مان در تبلیغ حجاب این است که مرتب از حدیث و روایات و آیات قرآن سند می‌آوریم در حالیکه همه بدحجاب‌ها این‌ها را می‌دانند حتی غیر مسلمان‌ها هم قوانین اسلام در مورد حجاب را می‌دانند، در واقع ما بیش از اینکه عقلی توضیح دهیم نقلی توضیح می‌دهیم، درحالیکه باید به روش عقلی افراد را قانع کنیم. مثل اینکه ارزش اجتماعی یک زن به انسانیت و عمل اوست نه به اندام و زیبایی و جوانی او و همچنین مزایای حجاب را به صورت عینی تشریح کنیم. javanonline.ir/fa/news/1020228

قدیری ابیانه: 👈کسانی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند، داوطلبانه حق تعیین سرنوشت خود را به شرکت‌کنندگان واگذار می‌کنند. تهران- ایرنا- ... بحث حضور یا عدم حضور اصلاح طلبان، مشارکت مردم، گزینه نهایی مطرح در اردوگاه اصولگرایی، عملکرد شورای نگهبان و موارد دیگری از این دست پیرامون انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم در رسانه‌ها طرح شده است. در میانه این بحث‌ها، ارائه تحلیل‌هایی مبنی بر رقابت درون گروهی اصولگرایان در انتخابات سال آینده باعث شده تا این ذهنیت شکل بگیرد که به احتمال زیاد انتخابات سال آینده چندان رقابتی نخواهد بود. گروهی از تحلیلگران و فعالان سیاسی اصولگرا معتقدند که انتخابات سال آینده ریاست جمهوری با حضور طیف‌های مختلف اصولگرایی و با غیبت اصلاح طلبان برگزار خواهد شد؛ شرایطی که آن را با کلیدواژه «رقابت درون گروهی» توصیف می‌کنند. اینکه این تحلیل چقدر به واقعیت نزدیک است، در صورت تحقق چنین وضعیتی بحث مشارکت مردم در چه سطحی خواهد بود و نگاه نخبگان سیاسی چیست را در گفتگو با «محمدحسن قدیری ابیانه» فعال سیاسی اصولگرا به بحث گذاشته‌ایم. قدیری ابیانه: اصلاح‌طلبان چون می‌دانند رای نمی‌آورند می‌خواهند حفظ آبرو کنند قدیری ابیانه در پاسخ به این پرسش که طیفی از تحلیلگران اصولگرا معتقدند که انتخابات سال آینده درون گروهی برگزار خواهد شد آیا شما به این تحلیل باور دارید یا خیر، گفت: اگر در بین اصلاح طلبان افرادی باشند که صلاحیت‌های لازم را برای ریاست جمهوری داشته باشند و در فسادهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی مشارکت نداشته باشند می‌توانند تایید صلاحیت شوند و در انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم حضور پیدا کنند. وی ادامه داد: اما پیش‌بینی من این است که حتی اگر افراد سرشناس اصلاح‌طلب تایید شوند و در انتخابات شرکت کنند هم رای نمی‌آورند چون عملکرد مطلوبی نداشته‌اند. جریان اصلاح طلب تمام وعده‌هایی را که به مردم داده بود زیر پا گذاشت و خلاف آن عمل کرد. از سوی دیگر من معتقدم که فساد در بین این جریان سیاسی بسیار بالا است. به عنوان مثال در شورای شهر که نظارت شورای نگهبان را نداشته می‌بینید اصلاح طلبان عملکرد بسیار ضعیفی داشتند. حتی در انتخابات شهردار هم نتوانستند به ثبات برسند. از طرف دیگر سطح فساد در شوراهای شهر هم بالا است. اصلاح طلبان اگر مطرح می‌کنند که ما در انتخابات شرکت نمی‌کنیم بخاطر این است که یا صلاحیت ندارند و فساد دارند یا اینکه می‌دانند در انتخابات رای نمی‌آورند. شما در انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره یازدهم مشاهده کردید که چندین گروه اصلاح طلب لیست دادند و آقای «مجید انصاری» سرلیست مشترک این گروه‌ها بود. با این وجود انصاری تنها حدود هفتاد هزار رای آورد. بنابراین اگر قرار باشد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند وضع بهتری نسبت به انتخابات مجلس نخواهند داشت. پس ترجیح می‌دهند که با عدم شرکت و متهم کردن نظام به این امر که ما اصلاح طلبان را راه نداد حداقل حفظ آبرو کنند. کاهش مشارکت در انتخابات هم تقصیر اصلاح‌طلبان است؟ این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که در صورت عدم حضور اصلاح طلبان مشارکت به چه صورتی خواهد بود، بیان داشت: اصلاح طلبان در انتخابات سال پیش لیست دادند و مردم را هم به رای دادن دعوت کردند اما بازهم رای نیاوردند. دلیل این عدم توفیق هم مربوط به عملکرد این جریان است. بنابراین اگر مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری هم کاهش پیدا کند تقصیر اصلاح طلبان است. من افرادی را می‌شناسم که به اصلاح طلبان رای دادند و تبلیغ کردند اما با این عملکرد دیگر جرات ندارند برای این جریان تبلیغ کنند. البته نظام طرفدار این است که مشارکت حداکثری باشد و نظر رهبری هم بر حضور بالای مردم در انتخابات مختلف است. نظام زمینه را برای مشارکت اکثر مردم فراهم کرده و اگر مشارکت بالا باشد تهدیدات خارجی را خنثی می‌کند. اما در همه کشورهای دنیا ملاک مقبولیت، درصد شرکت کنندگان نیست بلکه ملاک درصد رایی است که فرد منتخب در بین شرکت کنندگان به دست آورده است. شما می‌بیند که گاهی ۲۵ درصد مردم در انتخابات پارلمان اروپا شرکت نمی‌کنند. داوطلبانه هم شرکت نمی‌کنند چرا که برای رای ندادن مجبور نیستند. در این کشورها هیچ کس صلاحیت نامزدهایی که اکثریت آرا شرکت کنندگان را به دست آوردند را هر چند تعداد شرکت کنندگان پایین باشد زیر سوال نمی‌برد و آن‌ها را نامشروع نمی‌داند. بنابراین نظام امکان رای دادن را فراهم آورده و ترغیب هم می‌کند اما مجازاتی برای عدم شرکت تعیین نکرده و خود مردم می‌توانند تصمیم بگیرند که در انتخابات شرکت کنند یا خیر و در حقیقت کسی که در انتخابات شرکت نمی‌کند حق خودش را در تعیین سرنوشت واگذار می‌کند به عده‌ای که شرکت می‌کنند. irna.ir/news/84048069

یادداشت👈 قدیری ابیانه برخورد از موضع قدرت راه مقابله با اراذل آمریکایی! 📆چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ✍️ایالات‌ متحده در اقدامی کاملاً انفعالی و خلاف تمامی قواعد عرف بین‌الملل، در راستای اهداف انتخاباتی ترامپ سرانجام به‌ نظر خود با فعال کردن یکطرفه مکانیسم «اسنپ‌بک»، ماشه را علیه جمهوری اسلامی ایران چکاند اما این اقدام برای ایالات‌ متحده نیز تبعاتی به دنبال خواهد داشت. نخستین پیامد اقدام یانکی‌ها تزلزل بیش ‌از پیش نظم بین‌الملل هست که دستپخت خود غرب است. واشنگتن در حالی مدعی بازگشت تحریم‌ها علیه کشورمان آن‌ هم با توسل به برجام شده که این کشور دو سال پیش به‌ صورت رسمی از این توافق‌نامه خارج‌ شده است و توسل یانکی‌ها به مکانیسم ماشه هیچ مبنای حقوقی نداشته و توسط سازمان ملل رد شده است. از سوی دیگر این تصمیم با مخالفت دیگر کشورها مواجه شده اما آمریکا با قلدری همچنان بر پیشبرد سیاست‌های ضدایرانی خود تأکید دارد. این حرکت خارج از عرف بیش ‌از پیش روابط بین‌الملل را لرزان کرده و آن را به چالش می‌کشد. این موضوع در بعد دیگر، بی‌اعتباری هر چه بیشتر آمریکا را در پی خواهد داشت. واقعیت آن است که بسیاری از دولت‌ها رویکرد یکجانبه دولت ترامپ را رد می‌کنند و موقعیت کنونی می‌تواند آن‌ها را بیش ‌از گذشته علیه واشنگتن شورانده و ایالات ‌متحده را به انزوا بکشاند. روسیه و چین به ‌عنوان دو عضو شورای امنیت هم‌ اکنون مورد تحریم آمریکا قرار دارند. اروپا به ‌عنوان متحد دیرین واشنگتن هم از نوع نگاه آمریکا به اتحادیه و همچنین نوع موضع‌گیری آن در قبال پیمان ناتو دلسرد است و همه این عوامل می‌تواند جدایی دو سوی آتلانتیک را سرعت بخشد. ولی موضوع مهم دیگر تأثیر رویکرد دولت ترامپ بر شکاف‌های درونی جامعه آمریکاست. ایالات‌ متحده این روزها و به‌ ویژه پس از شکل‌گیری بحران کرونا و همچنین اعتراض‌ها علیه نژادپرستی و نابرابری سازمان‌یافته در ارکان این کشور کاملاً دوقطبی شده و موضع ترامپ موجب تشدید این وضعیت می‌شود. در این میان اکنون واکنش قاطع کشورمان به ماجراجویی و تصمیم نابخردانه کاخ‌سفید نشینان نیز امری ضروری به نظر می‌رسد. تکروی واشنگتن و به‌ویژه اقدام اخیر آن‌ها نشان داد که یانکی‌ها و انگلیس، هم‌نژاد اروپاییشان، تنها زبان زور را می‌فهمند و در مقابل آن مجبور به کرنش می‌شوند. این واقعیت در ماجرای توقیف نفتکش انگلیسی توسط نیروهای نظامی کشورمان به عینه مشخص شد. ماجرا از جایی شروع شد که مقامات جبل‌الطارق در 13 تیر سال گذشته به دستور انگلیسی‌ها و با دخالت نیروی دریایی این کشور نفتکش «گریس 1» را که حامل نفت خام ایران بود توقیف کردند. ۲۸ تیرماه ایران با توقیف نفتکش انگلیسی «استنا ایمپرو» نشان داد دیگر دوران بزن‌دررو تمام‌ شده و تنها راه ایستادگی، استفاده از راهبرد مقاومت فعال است. این حرکت موجب شد انگلیسی‌ها از اقدام‌های مشابه پرهیز کرده و در روندهای مرتبط با ایران جانب احتیاط را در پیش گیرند. واقعیت آن است که رفتار کنونی آمریکا را با اوباش خیابانی می‌توان مقایسه کرد. راه برخورد با این اراذل هم تنها اقدام از موضع قدرت است. رویکرد ما در برابر زیاده‌خواهی‌های دولت ترامپ هم بر این مبنا باید شکل گیرد. اظهارات هشدارآمیز اخیر سردار حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خطاب به مقامات کاخ سفید هم قطعاً در این زمینه بی‌تأثیر نیست. بازبینی احتمالی در برجام، تعلیق بازرسی‌ها و کاهش همکاری با آژانس انرژی اتمی و حتی خروج از معاهده منع گسترش هسته‌ای (NPT) هم دیگر راه‌هایی است که تاکنون از سوی مقامات و کارشناسان کشورمان در مورد واکنش احتمالی ایران در مقابل آمریکا مطرح ‌شده است. جمهوری اسلامی با خروج ایالات ‌متحده از برجام پنج گام کاهشی تعهدات خود را آغاز کرد اما این حرکت ادامه‌دار نبود. به نظر می‌رسد تداوم این جریان می‌تواند یک ایده مناسب باشد. البته بهتر آن بود هنگامی ‌که ترامپ برجام را پاره کرد ما هم در واکنشی متقابل که در نظام بین‌الملل مرسوم است آن را آتش می‌زدیم. در آن صورت اقدام ما به‌ عنوان حرکتی واکنشی از سوی جامعه جهانی کاملاً پذیرفته به نظر می‌رسید. با ‌وجود این اکنون هم دیر نشده و تنها باید دولت در این زمینه قاطعیت به خرج دهد. در این میان مجلس هم وظیفه مهمی عهده‌دار است. این نهاد اکنون طرح «اقدام‌های متقابل» در مقابل رفتار خصمانه آمریکا را مدنظر دارد و باید با جدیت آن را پیگیری کند. qudsonline.ir/news/721270/

🔴 *«روحانی» به روایت «بولتون»* ✍️ جان بولتون (مشاور سابق امنیت ملی ترامپ) از جدی‌ترین و خشن‌ترین مخالفان ج.ا.ا در میان نخبگان سیاسی و هیات حاکمه آمریکاست. ✍️ او در کتاب خاطراتش درباره «حسن روحانی» چنین نوشته: رهبر ایران بسیار سرسخت‌تر از روحانی است و این خطای امثال مکرون و ترامپ است که به جای « رهبر معظم» با روحانی صحبت می‌کنند. روحانی واقعا خواهان گفتگو با آمریکاست. نخست وزیر سابق ژاپن برای ما تعریف کرد پس از خاتمه ملاقاتش با رهبر ایران (که در این ملاقات ایشان از دادن پاسخ به نامه ترامپ، خودداری کرد و او را شایسته مبادله پیام ندانست) روحانی در راهرو دنبال او دویده که بگوید برداشتن تحریم‌ها می‌تواند راه گفتگو میان ایران و آمریکا را باز کند! ✍️دویدن روحانی دنبال نخست وزیر ژاپن برای باز کردن مسیر مذاکره با آمریکا، از نظر بولتون به این معنی بوده که او (روحانی) طرف مناسبی برای مذاکره با آمریکا نیست! البته باتوجه به هوش و استعداد مدعیان دیپلماسی بعید است که آنها متوجه کنایه «بولتون» شده باشند! 📚 خاطرات بولتون، انتشارات امیر کبیر، ص ۴٨۶ تا ۴٨۸

قدیری ابیانه:📺نقدی متفاوت👈رهن۲۰۰ میلیونی مسکن، خودرو و واکسن ۸ دقیقه و ۴۵ مگ

قدیری ابیانه: بدهی نجومی دولت و خانواده‌های آمریکایی کیهان: تابستان داغ آمریکا و درس های تاریخی آن- بخش دوم آمریکا و کابوسی به نام «فروپاشی» محمدحسن قدیری ابیانه دارای دکترای استراتژیک و سفیر اسبق کشورمان در کشورهای ایتالیا و مکزیک به گزارشگر کیهان می‌گوید: «سایت بدهی‌های آمریکا با عنوان usdebtclock.org حاوی جداولی است که بدهی این کشور را به صورت لحظه‌ای گزارش می‌کند و من می‌گویم نفس درج واقعیات اقتصادی در این پایگاه، جزء نقاط مثبت آمریکاست.» وی با بیان اینکه در حال حاضر بدهی دولت فدرال به بیش از 26 تریلیون دلار رسیده است، می‌گوید: «برای تقریب به ذهن و درک بزرگی این عدد، باید بدانیم اگر درآمد سالانه نفت ایران را 50 میلیارد دلار فرض کنیم، بدهی دولت آمریکا به اندازه 535 سال درآمد نفتی ایران است! در حالی که کلا کمتر از 200 سال از کشف نفت می‌گذرد! بدهی کل آمریکا (شامل بدهی دولت، شرکت‌ها و مردم آمریکا) بیش از 81 تریلیون و 706 میلیارد دلار است که معادل 1634 سال فروش نفت ایران است. این در حالی است که ما باید تمام دلارهایی را که آمریکا چاپ کرده نیز جزء بدهی‌های پنهان آمریکا در نظر بگیریم. در حالی که بدهی خارجی آمریکا بیش از 7 تریلیون و 123 میلیارد دلار است؛ یعنی به اندازه 142 سال درآمد نفتی ایران.» قدیری ابیانه در ادامه با بیان اینکه وضع آمریکا وخیم است، به جابه‌جایی محوریت اقتصاد دنیا از غرب به شرق ‌اشاره کرده، می‌گوید:«بدهی‌های آمریکا روزانه اضافه می‌شود و در این وضعیت کرونایی هم بیش از 50 میلیون نفر بیکار شدند که بعد از کرونا حداقل 20 میلیون نفر اینها نمی‌توانند به سر کار برگردند.

قدیری ابیانه: بدهی نجومی دولت و خانواده‌های آمریکایی کیهان: تابستان داغ آمریکا و درس های تاریخی آن- بخش دوم آمریکا و کابوسی به نام «فروپاشی» محمدحسن قدیری ابیانه دارای دکترای استراتژیک و سفیر اسبق کشورمان در کشورهای ایتالیا و مکزیک به گزارشگر کیهان می‌گوید: «سایت بدهی‌های آمریکا با عنوان usdebtclock.org حاوی جداولی است که بدهی این کشور را به صورت لحظه‌ای گزارش می‌کند و من می‌گویم نفس درج واقعیات اقتصادی در این پایگاه، جزء نقاط مثبت آمریکاست.» وی با بیان اینکه در حال حاضر بدهی دولت فدرال به بیش از 26 تریلیون دلار رسیده است، می‌گوید: «برای تقریب به ذهن و درک بزرگی این عدد، باید بدانیم اگر درآمد سالانه نفت ایران را 50 میلیارد دلار فرض کنیم، بدهی دولت آمریکا به اندازه 535 سال درآمد نفتی ایران است! در حالی که کلا کمتر از 200 سال از کشف نفت می‌گذرد! بدهی کل آمریکا (شامل بدهی دولت، شرکت‌ها و مردم آمریکا) بیش از 81 تریلیون و 706 میلیارد دلار است که معادل 1634 سال فروش نفت ایران است. این در حالی است که ما باید تمام دلارهایی را که آمریکا چاپ کرده نیز جزء بدهی‌های پنهان آمریکا در نظر بگیریم. در حالی که بدهی خارجی آمریکا بیش از 7 تریلیون و 123 میلیارد دلار است؛ یعنی به اندازه 142 سال درآمد نفتی ایران.» قدیری ابیانه در ادامه با بیان اینکه وضع آمریکا وخیم است، به جابه‌جایی محوریت اقتصاد دنیا از غرب به شرق ‌اشاره کرده، می‌گوید:«بدهی‌های آمریکا روزانه اضافه می‌شود و در این وضعیت کرونایی هم بیش از 50 میلیون نفر بیکار شدند که بعد از کرونا حداقل 20 میلیون نفر اینها نمی‌توانند به سر کار برگردند. خود آقای ترامپ اعلام کرد اگر امروز کرونا پایان می‌یافت، 10 سال طول می‌کشید تا اقتصاد آمریکا به وضعیت قبل از کرونا برگردد. بیش از نیم میلیون نفر از مردم آمریکا کارتن‌خواب هستند و بیش از 40 میلیون نفر هم زیر خط فقر زندگی می‌کنند که اکثر اینها توانایی بیش از یک وعده غذا را ندارند. البته با شرایط فعلی کسانی که به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند خیلی بیش از این است.» 👈متن کامل گزارش کیهان👇 kayhan.ir/fa/news/199526