هدایت شده از قاف عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید
🌷انتشار بمناسبت روز دختر
✍لحظاتی تکاندهنده از بیتابیهای دختران شهدای مدافع حرم در آغوش شهیدحاج قاسم سلیمانی
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید
🍃♦️آخرین حضور سردار سلیمانی در حرم حضرت معصومه(س)؛ سه روز قبل از شهادت
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
🍃♦️فیروزه شجاعی را میشناسی؟!
🌷او مادر شهید یوسف داورپناه است. منافقین سر یوسف را بریدند، شکمش را پاره کردند و جگر یوسف را بیرون کشیدند و بدنش را قطعه قطعه کردند و این مادر را همراه با پیکر شهیدش حبس کردند.
♦️سلبریتی نیست، نخل طلایی و اسکار هم نگرفت ولی این زن قهرمان زندگی ماست....
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
🍃🔹با صدور بیانیه ای؛ هیات خانواده شهدا و ایثارگران اقدامات موهن در جشنواره کن را محکوم کرد
♦️هیات خانواده شهدا و ایثارگران در محکومیت اقدامات موهن،ضد اسلامی - ایرانی و ضد ارزشی جشنواره مبتذل غربی کن بیانیه ای صادر کرد.
♦️ این جشنواره کذایی غربی،در اقدامی کاملا سیاسی و رویکردی نژاد پرستانه فیلم توهین کننده به ساحت مقدس امام هشتم شیعیان "ثامن الحجج حضرت امام رضا(ع)" با بازی زهرا ابراهیمی بازیگر ترک وطن کرده و معلوم الحال را به عنوان فیلم برگزیده انتخاب کرد!
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببینید
🍃🔹کاروان دوی امدادی "عاشقان حسینی، زائران خمینی" حرکت خود از اصفهان به مقصد حرم مطهر امام خمینی (ره) را آغاز کرد.
#گزارش
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
AUD-20220530-WA0141.mp3
1.13M
🌟#با_این_ستارهها
🌷به یاد: شهید فرهاد کریمی
🎙راوی : برادر محمدعلی نصر اصفهانی
📻رادیو_اصفهان
💢آرشیو با این ستارهها در اپلیکیشن رادیو اصفهان
👇👇👇
http://cafebazaar.ir/app/?id=radio.esfahan&ref=share
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
🍃🔹مؤمن و منافق نسبت به حضرت امیر چه حسی دارند؟
♦️ #امیرالمومنین_علی (علیهالسلام) فرمودند:«لَوْ ضَرَبْتُ خَیشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیفِی هَذَا عَلَی أَنْ یبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیا بِجَمَّاتِهَا عَلَی الْمُنَافِقِ عَلَی أَنْ یحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی
♦️وَ ذَلِک أَنَّهُ قُضِی فَانْقَضَی عَلَی لِسَانِ النَّبِی الْأُمِّی ص أَنَّهُ قَالَ: «یا عَلِی لَا یبْغِضُک مُؤْمِنٌ وَ لَا یحِبُّک مُنَافِق.»
♦️اگر با همین شمشیرم، بینی مؤمن را از بیخ بزنم تا با من دشمنی کند، دشمنی نخواهد کرد!و اگر همه دنیا را به پای منافق بریزم تا مرا دوست بدارد، مرا دوست نخواهد داشت!
♦️و این، از آن روست که قضای الهی چنین رقم خورده و بر زبان پیامبر امّی (صلّیاللهعلیهوآله) جاری شدهاست که فرمودند:ای علی، مؤمن با تو دشمنی نمیکند و منافق تو را دوست نمیدارد.
📚 نهج البلاغة، ص۴۷۷، الحکمة۴۵
🍃🔹اگر سستی بکنیم این کشور را به باد فنا می دهند.
♦️امام خمینی (ره):
آن کسی که به حد رأی دادن قانونی رسیده واجب است این مسأله که در پای صندوق های تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأی بدهند.
♦️اگر چنانچه سستی بکنید کسانی که می خواهند این کشور را به باد فنا بدهند ممکن است پیروز بشوند.
♦️باید همه شما، همه ما زن و مرد هر مکلف همانطور که باید نماز بخواند،همانطور باید سرنوشت خودش را تعیین کند.
♦️ما یک سیلی خوردیم از اشتباه،ما همه این نابسامانی هائی که الان داریم برای اینکه اشتباه کردیم،نباید اشتباه تکرار بشود.
♦️دنبال این باشید که یک نفر صددرصد مکتبی اسلامی در خط اسلام، برای ریاست جمهور انتخاب کنید.
📚صحیفه نور جلد ۱۵ صفحه ۶۷
🍃🔹هر کس پای صندوق رأی میآید، در واقع رأی به اسلام و ارزشهای اسلامی میدهد
♦️رهبر معظم انقلاب:
هر کس پای صندوق رأی میآید، در واقع رأی به جمهوری اسلامی، رأی به قانون اساسی و رأی به مواد غیرقابل تغییر قانون اساسی - یعنی اسلام و ارزشهای اسلامی - میدهد.
♦️حضور مردم، یعنی دفاع از جمهوری اسلامی؛ یعنی دفاع از قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی.
♦️ این برای دشمنان ملت ایران مطلوب نیست؛ لذا سعی میکنند حضور مردم را کمرنگ کنند. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵
🍃🌸
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
🏅قهرمانان دفاع مقدس
دست و پایشان بسته شد
تا امروز دستمان
برای انتخاب باز باشد
تا انقلاب سرپا بماند ؛
دِین بزرگی به گردن داریم
شهدا را میگویم ....
#شهید_گمنام
#نگاه_شهدا_به_انتخاب_ماست
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
#پیام_شهید
🍃👈قرارهای عاشقی فراموشمان نشود...
نمازاول وقت
دعای عهد
تلاوت قرآن
زیارت عاشورا
♦️حاج حسین:
شاید یک نگاه حرام توفیق شهادت را از ما بگیرد
گناه نکنیم
شبیه شهدا رفتار کنیم
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
🍃🔳سالروز درگذشت آزاده مقاوم،سیدِ آزادگان نماینده ولی فقیه در امور آزادگان حجت الاسلام و المسلمین سید علیاکبر ابوترابیفرد گرامی باد
♦️در سال ١٣١٨ در قم متولد شد. در سال ١٣٣٧ برای تحصیلات علوم حوزوی به مشهد عزیمت کرد.
♦️با شروع جنگ تحمیلی، با لباس رزم در جبهه حاضر شد و در کنار شهید دکتر چمران به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. شخصاً به مأموریتها و عملیات رزمی شناسایی میرفت و در یکی از همین مأموریتها، به اسارت در آمد. در دوران اسارت با تمسک به سیره ائمه (ع) مکر و حیله دشمن را بیتأثیر کرد و شمع محفل اسیران ایرانی شد.
♦️او به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان میداد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان میبارید»
♦️پس از آزادی، همراهی با آزادگان و رفع مشکلات را، وظیفه خود میدانست و در این راستا هیچ سختی و مشکلی مانع او نشد.
♦️سرانجام در تاریخ ۷۹/۳/۱۲ در حالی که به همراه پدر بزرگوارش آیتالله حاج سیدعباس ابوترابی عازم مشهد و زیارت حضرت ثامنالحجج (ع) بودند به لقاءالله پیوست.
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
🍃🔹خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم:
🔺در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
🔹روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.
🔹وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است».
🔹به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ۱ و ۲) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند ، آب میآورد ، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد» .
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم» .
سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار میکنم . این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن .
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است .
🔹در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام .
اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید : بیا آب آوردهام .
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم .
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم .
گفت : دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد .
🔺فقط بگو لبيک يازهرا (س)
حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
🔺ارسال از مخاطب محترم سرکار خانم محمد نسب از بابل
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈