به گمان من یکی از بدترین و پرخسارتترین تنبلیها، تنبلی در خواندن کتاب است. هرچه هم انسان به این تنبلی میدان بدهد، بیشتر میشود. کتابخوانی باید در جامعه ترویج شود؛ و این کار بر عهدهی همهی دستگاههائی است که در این زمینه مسئولند؛ از مدارس ابتدائی بگیرید - که برنامههائی باید باشد که کودکان ما را از اوان کودکی به خواندن کتاب عادت بدهد؛ خواندن با تدبر، خواندن با تحقیق و تأمل - تا دستگاههای ارتباطجمعی، تا صدا و سیما، تا وسائل تبلیغاتی گوناگون.
بیانات در دیدار مسئولان کتابخانهها و کتابداران.
۱۳۹۰/۰۴/۲۴
@ghalamenajib
بعضی از ذهنها اهل کتابند؛ منتها کتاب آسان، کتابی که احتیاج به فکر کردن نداشته باشد. عیبی ندارد، این هم کتاب خواندن است، نفی نمیکنیم؛ اما بهتر از این شیوهی کتابخوانی، این است که انسان در مجموعهی کتابخوانىِ خود بتواند بیامیزد کتاب آسان را - فرض کنید رمان را، خاطره را، کتابهای تاریخی آسان را - با کتابهائی که احتیاج دارد به فکر کردن، مطالعه کردن؛ این نوع کتابها را باید وارد مقولهی کتابخوانی کرد. ذهن را عادت بدهیم به این که اهل تأمل باشد، اهل تدقیق باشد؛ ذهن کار کند، در مواجههی با کتاب فعالیت کند؛ این احتیاج دارد به راهنمائی.
بیانات در دیدار مسئولان کتابخانهها و کتابداران.
۱۳۹۰/۰۴/۲۴
@ghalamenajib
چقدر زود بزرگ شد. خیلی زودتر از تاریخ تولدش. اصلا مگر میشود آدم از سنش جلو بزند؟
برای نوزاد همسایه، لالایی میخواند. شاید همچون یک مادر با دستان کوچکش سر نوزاد یتیم را نوازش میکرد. قربانصدقهاش میرفت و مدام میبوسیدش.
او مادر بودن را در کودکی تمرین میکرد و بهجای بازی با عروسکهایش، مسئولیت حفاظت از نوزاد را بهعهده داشت. به جای خالهبازی به نوزاد میرسید و به جای خیالپردازی، زندگی میساخت.
چقدر دلواپس نوزاد شد وقتی بعد از انفجار و بیهوشی، او را در آغوش خودش ندید. برای دیدنش مثل یک مادر بیتاب بود.
وقتی اصرار او را دیدند، از دور، نوزاد را نشانش دادند.
خوشحال شد و دراز کشید.
او نمیدانست که نوزاد برای همیشه آرام گرفته بود.
این داستان دختر کوچکی در غزه است.
داستان بزرگ شدن او، همچون داستان بزرگشدنِ "هیا" است که در کودکی وصیتنامه نوشته و تکلیف وسایل خود را روشن کرده است.
او به عدالت، هر آنچه را داشت در میان اقوام تقسیم کرد و از همه برای خودش طلب خیر و دعا نمود. او میداند مرگ چقدر به او نزدیک است.
در دنیایی که با انواع جاهلیت، چه جاهلیت قبل از اسلام و چه جاهلیت مدرن، به منزلت و مقام دختر، این ریحانهی هستی، هتک حرمت میشود؛ یک روز او را در میان خروارها خاک زندهبه گور میکنند و یک روز در میان خروارها فریب و نیرنگ و فساد به لجن میکشند؛ در قطعهای کوچک و محدود از زمین، دخترانی سربر میآورند که برای ساخت تمدن نوین اسلامی تربیت میشوند.
اینها در عمل، مقام حقیقی و راستین دختر را پاس میدارند.
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
🖼 #پرونده | سلامت فکری با «کتاب خوب»
⬅️ حضرت آیتالله خامنهای چه کتابهایی را برای مطالعه توصیه کردهاند؟
🔸«خط رهبری» به مناسبت برگزاری نمایشگاه کتاب در این #اطلاع_نگاشت برخی از مهمترین کتابهای توصیه شده از طرف حضرت آیتالله خامنهای برای کتابخوانی را معرفی میکند.
🔹این آثار در دستههای متنوع موضوعی همچون: رمان، تاریخ، معارف اسلامی، زندگینامه #شهدا و... قرار دارند.
#معرفی_کتاب
#بهار_کتاب
@rahbari_plus
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
تصویر را بزرگ کنید،
اسامی کتب را به یاد بسپارید،
در نمایشگاه کتاب تهيه کنید،
و کتابهایی که حضرت آقا در دیدارهای مختلف به فراخور سخنانشان معرفی کردهاند، مطالعه فرمایید.
@ghalamenajib
بیداری فطرتها در اروپا و آمریکا
✍زينب نجیب
در آیهی ۶۴ سورهی آلعمران میخوانیم:
"قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ..."
"بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم..."
یکی از راههای دعوت بهسوی حق، دعوت بهسوی مشترکات است. از اینرو، انبیاء و اولیاء، در همهی طول تاریخ، فطرت بشر را مخاطب قرار دادهاند.
فطرتی که وجه مشترک همه انسانها است؛ و در هر زمان و مکان، با هر رنگ و زبان و در هر قوم و قبیلهای، یک معنا دارد.
انبیا، بر فطرت بشر حکومت میکردند، آنها با روشنگری، تبیین و تذکر، فطرتها را در معرض آیات الهی قرار میدادند و اینچنین او را در مسیر حق هدایت کرده و به رشد دعوت میکردند. امروز نیز راه نجات بشر و آمادگی برای ظهور آخرین منجی، بازگشت به فطرتهاست.
همان قدرت بیهمتایی که اگر بیدار شود، هیچ قدرت و حکومتی، حریف او نخواهد شد و او قادر خواهد بود، به تنهایی در برابر تاریکی و ظلم بایستد و دستگاه اغواگر شیاطین را به زیر کشد. این معجزه، حق را از باطل جدا خواهد کرد و انسان را از تباهی ظلمت به سوی تعالی نور خواهد کشاند.
امروز، نهفقط در سرزمینهای روشن به نور حقیقت، بلکه، در سراسر دنیای استکبار، در اروپا و آمریکا، شاهد بیداری حق طلبانی هستیم که در قعر تاریکیهای محض تمدن غرب، متوجه سوسوی نوری در نقطهای از جهان شدهاند که عدهای با خوی حیوانی خویش، سعی در خاموش کردن آن دارند. این حقجویانی که از طیف دانشجویان و اساتید دانشگاههای آمریکا و اروپا هستند؛ نتوانستند این نور را نادیده بگیرند و از آن غفلت کنند، بلکه به ندای وجدان خویش لبیک گفته و وارد صحنه اعتراض بهسوی مسببان ویرانیِ آن شدند. اما به بدترین صورت ممکن، با این اعتراض آرام و منطقی، آن هم در محیط علمی دانشگاه، برخورد شد. دانشجویان دانشگاههای آمریکا، نه تخریب کردند، نه شعارِ تخریب دادند، نه کسی را کشتند، نه جایی را آتش زدند و نه شیشهای را شکستند اما با آنها نیز همچون مجرمان رفتار شد.
آنان، نه تحریک شدهاند و نه گماشتهی حزب و گروهی هستند. بلکه فقط توانستهاند، از میان دستها و دسیسههای بههم پیچیده، پروپاگاندای غرب، رسانههای صهیونیستی ومدافعان غربی آنها، خود را نجات داده و سر از باتلاق جاهلیت غرب بیرون کشند و فریاد برآورند که این کودکان و زنان غزه، به کدامین گناه اینچنین به خاک و خون کشیده میشوند؟ آنها به کدامین منطق جنگی، این چنین قتل عام میگردند؟ به کدامین استدلال، حق فلسطین را در به رسمیت شناختن وتو میکنند؟ به کدامین مبنای حقوق بشر، مخاطب موشک و تیر و تفنگ، زنان و پیران و کودکان و ضعیفان است؟ به کدام قانون جنگ، آب را بر ملتی میبندند و به ناموس آنها تعرض میکنند؟
آری، شنیدن این صدا برای پیروان مکاتب مادی مسلک، غیر قابل هضم است. آنان که انسان را تهی از گرایشهای درونی میدانند و او را ظرفی خالی پنداشته که جامعه هرچه در آن بریزد، بی چون و چرا، پر خواهد شد. غافل از آنکه انسانیت، برنامهای است که انسان بر حسب فطرت خود، با نیروی درونی و با هدایت اصحاب حق به سمت آن حرکت میکند. هدایتی که از انبیاء آغاز شد و با انقلاب اسلامی ایران تداوم یافت.
آری، این صدا، ساخته و پرداختهی هیچ دستگاهی نیست. این صدا، صدای بیداری فطرتهاست. صدایی که به دفاع از مظلوم، ازعمق جانِ جوانان بیدار برآمده است.
امروز مسئلهی غزه، به عنوان مسئلهی اول جهان، وجه مشترکی است در میان انسانهای آزادیخواه. تأکید بر این اصل مشترک و زنده نگهداشتن آن، بهعنوان مسئلهی اول دنیا، نهتنها غزه را بلکه دنیا را نجات خواهد داد.
چراکه چهرهی خبیث و خوی حیوانصفت رژیم جعلی صهیونیستی و هم دستان او همچون آمریکا بیش از پیش آشکار شده و بهتدریج دامنهی این نهضت به همهی سرزمینها کشیده خواهد شد. بنابراين هر کس با هر دین و مسلک و اعتباری، قدمی در این مسیر الهی و فطری بردارد، بدون شک، در خط مقدم مبارزه با ظلم، و دعوت به صلح و پیروزی نهایی، سهیم خواهد بود.
@ghalamenajib
انتشار یادداشت در فارس نیوز با عنوان"بیداری فطرتها در اروپا و آمریکا"
لینک یادداشت👇
https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1715152647545299400
@ghalamenajib
May 11
هویت حقیقی زن
✍زینب نجیب
[۱]. وقتی به الگوی سوم زن در کلام رهبری توجه میکنیم، به دو مؤلفه برمیخوریم؛ الگوی سوم زن، یعنی نه زن غربی و نه زن شرقی. غربی، یعنی هویتی که غرب برای زن تعریف میکند. همان تعریفی که او را در مردبودگی و شیءبودگی میگنجاند. مردواره میکند، زیرا نیروی ارزانی برای کارسازان است و شیء میکند چون کالای خوبی است برای تلذذ بیشتر مردان. که در هر دو صورت زن سرمایهایست برای ثروتاندوزان. در این تعریف زن موجودیست که جنسیتش بر انسانیتش میچربد. زن شرقی نیز یعنی زنی منفعل، عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی. برای او نیز هویتی تعریف شده است که مهمترین مؤلفهاش عدم استقلال است.
[۲]. در هر دوی این دو هویت غربی و شرقی وجوه مشترکی به چشم میخورد و آن، یک) نگاه مادیگرایانه به زن و دو) عدم اراده در زن است. هویتی که برای او تعریف میشود، نه هویت حقیقیِ او، بلکه هویتسازی برای اوست. در هر دو تفکر که با نام غربی و شرقی شناخته میشود جغرافیا مد نظر نیست، جنسِ تفکر، ملاک است. هرچند خاستگاه آنها همان غرب و شرق است.چرا که میتوان شرقی بود اما الگوی زن غربی را تحقق بخشید و یا در غرب تنفس کرد اما بروز و ظهورت زن شرقی باشد. به هر حال این دو نوع تفکر در هر نقطه از زیستگاه زنان، حقیقت زن نیست بلکه هویتی است که برای او دیکته شده است. لذا اصالت ندارد و نقطه مشترک در هر دوی آنها یک چیز است و آن زن از نگاه مرد و یا زن برای مرد است.
[۳]. درست در نقطه مقابل این دو دیدگاه، ما در اسلام تنها با انسان مواجهایم. انسانی که در دو جریان، خواه مذکر، خواه مؤنث به سوی کمال در حرکت است. در این جاده تکامل و تعالی آنکه حرکت میکند، انسان است. به عبارتی انسانیت او یا از مجرای ذکوریت تحقق مییابد یا از مجرای اناثیت. اگر این انسان در هر یک از این دو قالب قرار گیرد و درست بر اساس طبیعت خود حرکت کند انسانیتش محقق میشود. در این نگاه، هویت زن نه بر اساس دیگری و نه حتی بر اساس جنس او بلکه ابتدا بر مبنای انسانبودن و ابعاد الهی او و سپس بر مبنای تکوینِ او تعریف میشود. نقشها و مسئولیتهای گوناگون در عرصههای شخصی، خانوادگی و اجتماعی نیز ذیل انسان و اقتضائات تکوینی تعیین میشود. در این تعریف هویت زن، مستقل از دیگری تعریف میشود و ارادهی او ذیل ارادهی دیگری، نقش نمیپذیرد و از همه مهمتر ابعادی غیر از جنس و جنسیت ملاک قرار میگیرد.
[۴]. در تعریف هویت زن در اسلام مقدمهی اول موضعگیری انسانشناسانهی اسلام است. یعنی در وهله اول زن و مرد را خارج از جنسیت آنها و تنها در قالب انسانی تعریف میکند و تا جایی که بحث در باب مسائل مربوط به انسان است برای زن و مرد اختلافی قائل نیست. بنابراین "جنسیت در اینجا یک امر ثانوی است. یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد و معنایی پیدا نمیکند".(۱۴ دست ۱۳۹۰، بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی)
[۵]. بنابراین زنان در عین حال که باید با توجه به جسم و روان(تکوین)، خصوصیت زنانه خود را حفظ کنند که یکی از مؤلفههای هویتی آنهاست؛ در عین حال" باید در میدان ارزشهای معنوی مثل علم مثل عبادت مثل تقرب به خدا مثل معرفت الهی و سیر وادیهای عرفان، پیشروی کنند و البته در عرصه مسائل اجتماعی و سیاسی و ایستادگی و صبر و مقاومت و حضور سیاسی و خواست سیاسی و درک و هوش سیاسی، شناخت کشور خود، شناخت آینده خود، شناخت هدفهای ملی و بزرگ و اهداف اسلامی مربوط به کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی، شناخت توطئههای دشمن، شناخت دشمن، شناخت روشهای دشمن، باید روز به روز پیشرفت کنند و در زمینه ایجاد عدل و انصاف و محیط آرامش و سکونت در داخل خانواده پیشرفت داشته باشند. اگر قوانینی لازم است اگر تصحیح و اصلاحی در مسائلی که به اینجا منتهی میشود لازم است زنان، زنان باسواد، زنان آگاه، زنان با معرفت، در همه این میدانها بایستی پیشروی کنند و الگوی زن را نشان بدهند...این میشود الگویی برای زنان.
(۳۰ شهریور ۱۳۷۹ بیانات در دیدار جمعی از بانوان)
@ghalamenajib
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با حرکت این قهرمانان اعتماد به نفس ملی ارتقا یافت. الگوی پیشرفت تقویت شد. خودکفایی در سختترین شرایط ثابت گشت. درس خداشناسی مرور شد. درس "امنیت دریا برای همه"، در دل آبهای آزاد حک شد، پیام انقلاب توسط فرزندان انقلاب اسلامی صادر گشت و در نهایت چهرهی بین المللی ایران برای بار دیگر در اوج، همچون خورشید بر فراز آبهاي آزاد درخشید.
به مناسبت ۲۷ اردیبهشت، سالروز بازگشت غرور آفرین ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
@ghalamenajib
20.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرچه دارم از تو دارم امام رئوفم....
@ghalamenajib
عصر طلایی
☘به میل خود در میان مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان، مانویان، صابعین، جریانهای اهل سنت و متکلمین به گفتگو مینشست.
☘ آنها را به عنوان عالم و پیرو یک دین به رسمیت شناخته و احترامشان میکرد.
☘ صداقت روح این گفتگوها بود و
او مظهر آیه "إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلى هُدىً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِین". آیهای که جدال نیکو با دیگران را توصیه میکند.
☘ روشش تکیه بر اشترکات ادیان بود. یعنی از دل کتب مقدس ادیان، برایشان استدلال میآورد.
☘مخاطبش در گفتگو و دفاع از باورهایش آزاد بود و با تمام قوا حاضر میشد.
☘ اما او، با علم بیکران، با صبر و سعهی صدر، با حکمت و بصیرت، عصر طلایی را رقم زد.
🌴 آری او علی بن موسی الرضا علیه السّلام، امام هشتم شیعیان است.
@ghalamenajib
🇮🇷خدایا خودت حافظ این مرد باش😭
یا امام رضا رئیسجمهور خدوم این مملکت رو از خودت میخوام...
@ghalamenajib