eitaa logo
قلم نجیب
105 دنبال‌کننده
287 عکس
97 ویدیو
0 فایل
دل‌نوشته، تحلیل، تبیین از نگاه یک بانو در جنگ نرم. ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/ZeinabNajib
مشاهده در ایتا
دانلود
و برعکس «دستگاه‌های مسلط تبلیغاتی دنیا» سربلند می‌کنند، این نشان‌دهنده‌ی این است که یک «فرهنگی»، «سیاستی» و «راهبردی» وجود دارد که سال‌های متمادی است دنبال می‌شود. آنها حجاب را نماد یک حرکت «مذهبی» معرفی می کنند؛ در صورتی که بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحثِ این است که «سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانی غرب» بر «عرضه» شدن و «هرزه» شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتّی اگر حجاب ناشی از یک انگیزه و ایمان دینی و برآمده از مذهب هم نباشد، با آن مخالفت می‌کنند. حال جمهوری اسلامی در مسئله‌ی زن باید به‌طور صریح و بدون هیچ مجامله، حرف خودش را که عمدتاً اعتراض به نگاه غربی و این نامعادله‌ی ظالمانه‌ی غربی است  بگوید. [5] بنابراین با مرور اندیشه رهبری که ما را به این دو رویکرد رهنمون می‌کند می‌توان به این نتیجه رسید که مسئله حجاب علاوه بر حکم الهی و قانون نظام اسلامی، یک امر فرهنگی بوده و بدین ترتیب موضعی فرهنگی می‌طلبد.  هرچند خضوع در برابر احکام دین و قوانین نظام اسلامی وظیفه‌ی تک تک افراد جامعه است و تخطی از قانون نیازمند برخوردی مناسب است اما به طور قطع بسترسازی برای تحقق آن لازم است. مسئله حجاب را می‌توان با جهاد تمام عیار تبیین در کنار وضع قانون حجاب به مقصد رساند و کوتاهی افراد جامعه و مخصوصا متولین امر را در این مسئله توجیه نکرد و تنها با راهکار «برخورد با بی‌حجابی» حل شده نپنداشت. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
البته اگر چیزی جزو مقرّرات باشد و کسی برخلاف آن مقرّرات رفتار کند «دولت» برخورد می‌کند. درعین‌حال آن چیزی که در «اساس» لازم است و مهم‌تر از همه است، آشنا کردن ذهن‌ها با «اهمیت حجاب» است؛ یعنی؛ حجاب را ازلحاظ «شرعی» و «منطقی» تفهیم کرد و «استدلال صحیح» را در مورد «رعایت حجاب» در ذهن‌ها «راسخ» کرد. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات، 04/12/1377) حجاب میان زن و مرد از دیدگاه اسلام منطبق بر یک «حکمت» است. باید  دانست که حجاب به‌هیچ‌وجه مانع و محدودیتی برای ورود زن در عرصه‌های گوناگون «علمی»، «فرهنگی»، «سیاسی»، «مبارزاتی»، «انقلابی» و «نظامی» ایجاد نمی‌کند. (دیدار زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب30/04/1376) همچنین باید «خصوصیّات» زن در این «گفتمان» مانند «کرامت زن»، «عزت زن»، «ظرافت زن»، نه‌فقط ظرافت جسمی بلکه ظرافت ساختمان فکری و عصبی و ظرافت کارکردی او گفته شود.( بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته‌ی حوزوی و دانشگاهی، 21/02/1392) [3] در روش دوم از بخش اول، ما ملزم به‌نوعی برخورد قاطعانه همراه با امر کردن هستیم. «قاطعیت» برخورد فیزیکی و جسمانی نیست و اصلاً توصیه نمی‌شود؛ باید «گفتن» و «تذکّر دادن»، با اخلاق خوب همراه باشد و «آمر به معروف و ناهی از منکر» خود به آنچه امرونهی ‌می‌کند، عالم و عامل باشد. باید دانست که امرونهی، یعنی دستور دادن و این غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، مدارا و محبت - نه با خشونت – باید انجام داد. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، 22/02/1382) در سال شصت‌وچهار عدّه‌ای از جوانان در خیابان‌ها به بدحجاب‌ها حمله می‌کردند. امام با این جوانان مخالف بود؛ درحالی‌که امام، آن مرد شجاع و بی‌نظیری است که مسئله‌ی حجاب را به این کشور برگرداند و در همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب فرمودند: «زن ها باید باحجاب بیایند»! این همان امام است؛ امّا درعین‌حال با آن روش، مخالف بود و ایستادگی کرد.( دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلام، 14/12/1376) بنابراین مشهود است که امامین انقلاب رویکرد متفاوتی نسبت به این مسئله دارند و معتقدند که دل آن خانم بی‌حجاب نیز متعلق به این «جبهه» است؛ جان او، دلباخته‌ی به این «اهداف» و «آرمان»هاست و اگر او یک نقصی دارد ما نیز نقصی داریم. با این نگاه و با این روحیه باید برخورد کرد. (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی19/07/1391) [4] در بخش دوم یعنی در بخش مقاومت فرهنگ حجاب، شفافیت و وضوح در مرزهای فرهنگی با دشمن مهم‌ترین قاعده است. درواقع مقاومت فرهنگی در مقابل تحمیل سبک زندگی غربی آورده می‌شود و مرزبندی با کفر یکی از راهکارهاست. لیکن در مقاومت فرهنگی، ما دو مرحله‌داریم یکی «شبهه زدایی و مغالطه زدایی» از این مفهوم والای قرآنی‌ست تا جلوی کج‌فهمی‌ها و روایت‌های جعلی گرفته شود که در اینجا مجالی برای پاسخ به شبهات نیست و فقط به روش آن اشاره‌ای شد. و مرحله‌ی بعد نیز مرحله «تهاجم» است که جایگزین «تدافع» می باشد. چراکه رهبر معظم انقلاب در مسئله زن می‌فرماید: «موضع شما تدافعی نیست؛ تهاجمی است.». ( بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت امور خارجه، 15/05/1383)چراکه این زن در فرهنگ و دنیای غربی به «ابتذال» کشانده شده، «تحقیر» و به او «اهانت» شده است. بنابراین، «گفتمان اسلام»، «زنِ حقیقی» است و این گفتمان باید به‌صورت «تهاجمی» و «طلبکارانه» مطرح شود، یعنی؛ نه‌تنها اعتراض آن‌ها به‌اجبار حجاب بی‌جاست بلکه ما نیز به‌اجبار بی‌حجابی در غرب معترضیم. و نه‌تنها رویکرد آن‌ها را ستایش مقام زن نمی‌دانیم بلکه معتقدیم مقام زن در تمدن غرب به مسلخ رفته است. پس در کنار تبیین مفهوم خود حجاب و بیان شکوه زن لازم است به افشاگری مقاصد پلید دشمنانِ مقام زن نیز بپردازیم. در این زمینه‌ها خیلی باید متین برخورد کرد، «متین» و «منطقی»، دور از «احساسات بی‌مورد». باید «منطق استعماری غربی» را که آتش‌بیار معرکه است با دلایل روشن تبیین کرد.(بیانات در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور، 05/05/1401) گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد زن مرتکب شده است، قابل جبران نیست. امروز در دنیا یکی از مهم‌ترین وظائف زن این است که جلوه‌گری کند، زیبایی‌های خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ ظلمی بالاتر از این وجود ندارد که انسانی را به اسارت ببرند و نام آن را آزادی بگذارند. این درحالی است ‌که احتجاب زن، تکریم زن است؛ احترام زن است؛ ایجاد حریم برای زن است. بزرگ‌ترین اهانتی که درزمینه‌ی مسئله‌ی زن انجام‌گرفته، همین است. اگر در یک جامعه‌ای مسئله‌ی بی‌حجابی و تبرّج زنان در محیط‌های عمومی محکوم شود، معترض می‌شوند اما اگر در یک جامعه‌ای عریانی زنان مطرح شود ما صدای اعتراضی نخواهیم شنید. @ghalamenajib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه برایم مشکی بودن چادرم مهم است. چادرم را جوری آویزان می‌کنم که چروکی بر آن نماند. بوی چادرم را دوست دارم. شاید بوی عطر و ادکلن‌های امروزی را ندهد؛ اما بوی تمیزیش بر وقارش افزون کرده است. حواسم هست هرجایی ننشینم یا که به جایی تکیه ندهم، شاید خاکی شود. اگر خاکی بر صورت چادرم نشست با هزار ترفند خاک را از چهره‌ی پرجذبه‌اش پاک می‌کنم. برای من چادر سیاه فقط یک پوشش نیست؛ آن را یادگاری فاطمه‌ی اطهر (سلام‌الله) می‌دانم. اما افسوس که امروز بار دیگر روضه‌ی چادر تداعی شد. حادثه‌ی امروز روضه‌ی مصوّر شد. به یاد چادر خاکیِ کوچه‌های مدینه... به یاد چادر نیم‌سوخته در کربلا... به یاد معجر ... بارها سوختم و ساختم. سوختم از بی‌غیرتی نامردان مردنما... سوختم از غربت چادر... سوختم از خشمی که بر معروفی مشت می‌کوفت... سوختم از نگاه کودک بی‌پناه... و ساختم... ساختم چادرم را این بار نه فقط برای خاکی شدن که برای سوختن. آری، اگر امروز در مقابل این وحوش نایستید؛ چادر ما زنان، سربازان خوش‌غیرتی برای مبارزه‌اند. آنها حاضرند برای دفاع از حریم، به خون نیز آغشته شوند. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
انتشار یادداشت شاه‌راهی برای بندگی👆 @ghalamenajib
انتشار یادداشت "درسی برای تداوم انقلاب‌ها" در هفته‌نامه ۹ دی" @ghalamenajib
از اینجا بخوانید 👆 @ghalamenajib
ناوگروه ۸۶ مصداق آیه‌ی "وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ" هر کشور و امتی نه فقط برای مقابله با دشمن که برای مقابله با هر تهدیدی باید قوت بازدارندگی داشته باشد. با یک محاسبه‌ی ساده می‌توان فهمید، تهدید همیشه وجود دارد. به طور قطع نمی‌توان زمانی را فرض کرد که دیگر تهدید وجود نداشته باشد؛ زیرا هستند افرادی که مدام در فکر تجاوز به مرزهای سرزمین‌های دیگر را دارند. بنابراین آمادگی تا حد بازدارندگی، ضرورتی دائمی خواهد داشت و اگر دشمن احساس کند ملتی همیشه آماده است هرگز خیال تجاوز و حمله به ذهنش خطور نخواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران نیز همچون دیگر کشورها و شاید بیشتر از دیگر حکومت‌ها باید جهت دفاعی و بازدارندگی خود را قوت بخشد. این را نه‌تنها عقل حکم می‌کند بلکه شریعت اسلام بدان امر می‌نماید. آنجا که در آیه ۶۰ سوره انفال می‌فرماید:"وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ" این آمادگی و بازدارندگی است که مقدمه پیشرفت جامعه را فراهم می‌کند چرا که از یک‌سو، داشتن قدرت دفاعی، خود پیشرفت است و از سویی دگر، بسیاری از پیشرفت‌ها در سایه امنیت شکل خواهد گرفت. از طرفی، هر توطئه‌ای از سوی دشمن خنثی خواهد شد و در این صورت، نتیجه چیزی نیست جز ایران قوی. این ایران قوی‌ست که موجبات اقتدار ملی را در سطح بین‌الملل فراهم می‌کند و آرامش را برای مردم و بستر مناسب را برای مسئولان فراهم می‌نماید. بنابراین، ایران قوی موجب اقتدار است و اقتدار زاییده‌ی ایران قوی. این مبانی اقتدار هرگز بر اساس احساسات و توهمات دنبال نمی‌شود بلکه یک محاسبه عقلانی ِمتکی بر پایه منطق است. رهبر معظم انقلاب در این باره می‌فرمایند: "محاسبه‌ی اقتدار ملّی یک محاسبه‌ی عقلانی است؛ یعنی یک محاسبه‌ِی درست و منطقی. حد و اندازه‌ی قدرت دفاعی، عرض و طول نیروهای مسلّح، چگونگی تقسیم مسئولیّتها میان نیروهای مسلّح و تعیین انواع ابزارهای دفاعی، همه بر اساس محاسبات درست و منطقی است؛ یعنی بر اساس عقلانیّت است. ما اگر بخواهیم عقلانیّت را به کار بگیریم برای مشخّص‌ کردن حد و حدود قدرت دفاعی‌مان، بایستی تهدید را به شکل واقعی خودش ببینیم. دشمنان گاهی تهدید را مخفی میکنند، پنهان میکنند برای غافلگیری، گاهی تهدید را ده برابر بزرگ‌تر نشان میدهند برای ایجاد ترس و رعب در ملّتهای عالم که این کار دوّم را بیشتر ابرقدرت‌ها میکنند؛ تهدید خودشان را، قدرت خودشان را، خیلی‌خیلی بیشتر از آنچه هست نشان میدهند برای اینکه دیگران را وادار به تسلیم کنند. اگر چنانچه یک ملّتی، یک کشوری و نیروهای مسلّح او و سردمداران و مدیران نیروهای مسلّح تهدید را در اندازه‌ی واقعی خودش ببینند، از طرفی ظرفیّتهای خودشان و توان و استعداد خودشان را هم به صورت واقعی ببینند و آن را اِعداد کنند، آن را بسیج کنند،... و توان تهدید دشمن را هم ببینند، این قطعاً منافع ملّی را تأمین خواهد کرد و موجودیّت ملّی را حفظ خواهد کرد، هویّت ملّی را محفوظ خواهد داشت. اگر ملّت قدرت دفاعی پدیدآمده‌ی از یک چنین محاسبه‌ای را داشته باشد، آن وقت مسئولان طمأنینه پیدا میکنند، مردم آرامش پیدا میکنند و با آرامش خیال مشغول کارهای اساسی‌ای که در یک کشور لازم است میشوند. (۲۱ مهر ۱۳۹۹، بیانات در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح) حال این ناو گروه ۸۶ با همت بلند، قدرت اراده، اعتماد به نفس، همراه با دانش نظامی و قدرت طراحی ناب، با مدیریت کارآمد همراه با مهارت و مزین به صفات شجاعت و استقامت و تحمل سختی‌ها، به برافراشتن پرچم "ما می‌توانیم" مبادرت ورزیده و مصداق آیه وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ شدند. یعنی هم خود پیشرفت کردند و هم زمینه‌های پیشرفت در ابعاد گوناگون را برای کشور فراهم نمودند. با حرکت این قهرمانان اعتماد به نفس ملی ارتقا یافت. الگوی پیشرفت تقویت شد. خودکفایی در سخت‌ترین شرایط ثابت گشت. درس خداشناس مرور شد. درس "امنیت دریا برای همه"، در دل آب‌های آزاد حک شد، پیام انقلاب توسط فرزندان انقلاب اسلامی صادر گشت و در نهایت چهره‌ی بین المللی ایران برای بار دیگر در اوج، همچون خورشید بر فراز آب‌هاي آزاد درخشید. نتایج افتخارات و درس‌های این سفر ۲۳۳ روزه با ۳۵۰ نفر بسیار بیش از آن است که در این مجمل بگنجد اما شاید بتوان بزرگترین درس را رسیدن به این نقطه از افتخار در سایه تحمل رنج‌ها و سختی‌ها دانست. رسیدن به کمالات بزرگ و پیشرفت‌های گوناگون همه از دل تلاش‌ها، سختی‌ها و رنج‌ها خلق خواهد شد. درسِ هموار کردن رنجِ حرکت برای پیشرفت، عظیم‌ترین درس این سفر بود. و رسیدن به قدرت و اقتدار رهاورد آن. آری، تصویر این دریادلان بی‌ادعا در قاب "علم"، "معنویت"، "صبر" و "استقامت" تا همیشه تاریخ بر صفحه‌ی امواج اقیانوس‌ها خواهد ماند. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
انتشار یادداشت "هدایت از همان مسیر ضلالت" در روزنامه کیهان https://kayhan.ir/fa/issue/2767/6 @ghalamenajib
از اینجا بخوانید👆👆👆 @ghalamenajib
انتشار یادداشت "تبیینی بر حضور و ظهور زن در اجتماع "در خبرگزاری فارس از اینجا بخوانید👇👇👇 http://fna.ir/3e5i8x
انتشار یادداشت "حجاب راهی به سوی آزادی" در خبرگزاری فارس از اینجا بخوانید 👇👇👇 http://fna.ir/3e5iq9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انتشار یادداشت "تحقق تقوای اجتماعی در مسئله‌ی حجاب" در خبرگزاری فارس از اینجا بخوانید 👇👇 https://www.farsnews.ir/news/14020518000657/%D8%AA%D8%AD%D9%82%D9%82-%D8%AA%D9%82%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8
الگوی زن تمدن‌ساز تمدن اسلامی آخرین گام برای تحقق آرمان‌های اسلام است همان که نویدبخش رشد و بالندگی انسان‌ها و خلق جامعه انسانی در اوج بندگی است. به‌طور قطع برای رسیدن به این نقطه، همه‌ی آحاد انسان از مرد و زن، پیر و جوان نقش خواهند داشت. این نقش آفرینی با توجه به ظرفیت‌ها، استعدادها و خصلت‌های زنانه، حول محور خانواده مطرح می‌شود و چه بسا این نقش از نقش مردان ریشه‌ای‌تر باشد. چراکه نرم‌افزار تمدن، فرهنگ است و زنان نقشی کلیدی در تولید فرهنگ و هویت دارند و این بازمی‌گردد به سهم تربیتی آنها در خانواده به عنوان هستهٔ اصلی جامعه. بنابراین می‌توان باور داشت اگر اقدام، جهاد و انقلابی حتی از سوی مردان صورت گیرد اما زنان آن را حفظ نکنند و تداوم نبخشند؛ ابتر خواهد ماند. شاهد این ادعا در اثرگذاری حرکتها، الگوهای ناب بندگی در عرصه‌های اجتماعی در قرآن است که در آن از دو زن به نام‌های آسیا و مریم یاد می‌کند. آنانی که در عصر خود روح تازه‌ای به سفر معنوی انسان به سوی حق بخشیدند و از نسل آنان زنانی به خط شدند که هر یک به تنهایی قطعات پازل تمدن اسلامی را به شایستگی جا داده‌اند. یکی از این بانوان نمونه در محرم سال ۶۱ هجری قمری ظهور کرد و نقش خود را در نقشه‌ی ولی، به زیبایی ایفا نمود. دیلم دختر عمرو، همسر زهیربن قین من قیس انصاری.   وقتی قاصدِ امام به سوی خیمه‌ی آنها آمد و زهیر را به ملاقات با امام حسین دعوت نمود، زهیر نپذیرفت. این دیلم بود که با هنر زنانگی خود همسرش را مشتاق دیدار اباعبدالله کرد و دیری نپایید که زهیر از ملاقات با مولایش بازگشت و برای جانبازی در راه حسین(علیه السّلام)لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. دیلم پس از دیدن شوق همسر برای جها در راه خدا، تنها از زهیر شفاعت روز قیامت را طلب کرد. این بانوی بزرگوار با بصیرت و فداکاری باعث شد تا همسرش در  مهمترین بزنگاه حیات عمرش، شایسته‌ترین و سعادت‌بخش‌ترین تصمیم را اتخاذ کند. او نه‌تنها راهی‌کننده‌ی همسر خود به سوی قافله حسین شد بلکه خود نیز به قافله‌ی زینب کبری(سلام‌‌الله‌علیها) پیوست. او همانطور که شوهرش را برای یاری به پسر علی‌بن‌ابیطالب تشویق کرد، خود نیز دختر علی‌بن‌ابیطالب را تنها نگذاشت. چنین بانویی نمی‌تواند در لحظه، منقلب شود. او باید همیشه انقلابی زیسته باشد و در همه مراحل زندگی، خانواده‌اش را حول محور انقلابی‌گری حفظ کند تا بتواند در نقطه‌ی عطف زندگی خود باعث نجات همسرش شود و عالی‌ترین درجات بهشت را برای خانواده‌اش رقم زند. قطعاً سبک زندگی او همیشه چنین بوده است. فرقی نمی‌کند از چه مذهب و کیش و قوم و قبیله‌ای باشی اگر مبانی دینت را با عشق به اهل‌بیت پیغمبر سرلوحه‌‌ی خود کنی در زمان مناسبی مهره‌ای خواهی شد در مختصات نقشه‌ی امام زمانت. حال در زمانه اکنون چه در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، چه در ۸ سال دفاع مقدس، چه در جنگ علیه داعش و چه در اغتشاشات داخلی و ناامنی مرزها، ما با مادران و همسران شهدایی مواجهیم که بستر خانواده را برای بهترین انتخاب‌ها برای ایفای نقش در نقشه‌ی ولیّ زمان و در یک کلام برای سعادتی همچون شهادت فرزندان و همسران خود فراهم کرده‌اند. آنها با صبر و بصیرت و فداکاری همان حالت خودآگاهی و احساس شخصیت اجتماعی که در مردان به وجود می‌آید را با جَست بیشتری در خود به وجود آوردند. عزیزترین افراد خود را در راه اسلام دادند و خود نیز با اراده‌ای محکم، عزمی راسخ و صبری زیبا، هر انسانی را در مقابل خودشان خاشع و خاضع کردند."اگر مادران و همسران و شهدا بی‌صبری نشان می‌دادند؛ شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها می‌خشکید. اینگونه نمی‌جوشید. این گونه به جامعه طراوت نمی‌داد." (۳۰ شهریور ۱۳۷۹، در دیدار جمعی از بانوان) آری، اگر خواستار ایجاد تمدن نوین اسلامی در عصر حاضریم راهی نیست جز تقویت خانواده زیر سایه‌ی زنان تراز تمدن‌ساز همچون همسر زهیر. ✍زينب نجیب  @ghalamenajib
انتشار یادداشت " الگوی زن تمدن‌ساز" در روزنامه‌ی راه مردم @ghalamenajib
درسی برای همه‌ی دوران کودتای ۲۸ مرداد حادثه‌ای عبرت آموز بود که در سال ۱۳۳۲ به وقوع پیوست البته درس از این واقعه نه فقط برای ایران بلکه برای کل ملتها مطلوب خواهد بود. درسی که هرگز کهنه نمی‌شود، تازگی‌اش را از دست نمی‌دهد و تحولات گوناگون از ضرورت آن نمی‌کاهد. درسی که ویرانگریِ حاصل از جهل و غفلت را نشان می‌دهد. چراکه غفلت از یک اصل می‌تواند یک حرکت عظیم را در آستانه‌ی پیروزی با شکست مواجه کند و دستاورد عظیمی که با تلاش و کوشش بسیار حاصل شده است را به نابودی کشاند و در یک کلام، ملتی در مسیر پیشرفت را دچار ارتجاع کند. کودتای ۲۸ مرداد یا عملیات آژاکس در سال ۱۳۳۲ علیه دولت مصدق اجرا شد دولتی که توانسته بود منبع ثروت ملی کشور را از چنگ انگلیسی‌ها به کمک افرادی همچون کاشانی خارج کند اما بر اثر غفلتی دچار یک خطا شد. اشتباه او اعتماد به آمریکا بود چرا که تصور می‌کرد آمریکا در عرصه‌ی بین‌الملل حامی او خواهد بود اما همین آمریکا بود که با عوامل خود در ایران زمینه‌های کودتا را فراهم کرد و با سقوط دولت مصدق حکومت ایران به سلطنت پادشاهی تبدیل شد. همین بازگشت به دوران سلطنتی سرمنشأ حوادث تلخ تاریخی بسیاری در ایران شد. ملی شدن صنعت نفت و قطع ید بریتانیای کبیر از ذخایر ملی، توسط دولت مصدق، خشم دولت انگلیس را برانگیخت و همین دلیلی شد تا سرنگونی دولت مصدق در دستور کار انگلیس قرار گیرد. البته نه این محل بحث است نه حتی حرکت زيرکانه‌ی انگلستان در همراه کردن آمریکا خیلی قابل توجه. چرا که روباه با مکرش زنده است. درس اصلی، دیدن دست‌های پشت پرده و اهداف و علل دشمنی‌هاست. مسلم است که دشمن به طور طبیعی دشمنی می‌کند و دشمنی او بنا به دلايلی‌ست که این دلایل هرگز رنگ نمی‌بازد و تا زمانی که حق و باطل هر دو در صحنه‌ی حیات بشر نقش ایفا می‌کنند این دلایل ثابت‌اند. بنابراین روزی نخواهد رسید که دشمنان دست از خصومت بردارند. اما عقلانیت این است که انسان چنین میدانی را فهم کند و با خرد و تدبیر برخورد نموده و از میدان توطئه‌های دشمنان بر حذر باشد. حال این دلایل دشمنی آنها چیست که حتی مصدق، فردی را که نه فقط به آمریکا اعتماد داشت بلکه به آنها ارادت می‌نمود را برنتابیدند؟ دکتر مصدق در برابر انگلیس موضعی تهاجمی و مخالف داشت در عوض به آمریکایی‌ها اعتماد کرد. اما چه شد که ماجرای اصلی کودتا زیر سر آمریکا شکل گرفت و آنها به مصدق نیز پشت کردند؟ علت حقیقی این است که  آمریکایی‌ها حتی به مصدق راضی نبودند. مصدق استقلال طلب بود در حالی که آنها نوکر و سرسپرده می‌خواستند. فردی همچون محمدرضا پهلوی که دست بسته و تسلیم در برابر آنهاست. بنابراین ما شاهد آنیم که دشمنی اصلی آمریکا با ایران بر سر دوستی و اعتماد و ارادت نیست. مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم، یعنی خود "جمهوری اسلامی"... نه انرژی "هسته‌ای"، نه "حقوق بشر"...؛ "مشکل" آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است. اینکه یک دولتی، یک نظامی، یک حکومتی آن‌ هم در یک جای مهمّی، در یک "سرزمین ثروتمندی" مثل ایران، که به «آری و نه»‌ی قدرتی مثل آمریکا اعتنا نداشته باشد و خودش در مسائل «آری و نه» بگوید، حاکم باشد، این برایشان "غیر قابل تحمّل" است؛ با این "مخالف" و "معارضند".(۲۲ خرداد ۱۳۹۶، در دیدار مسئولان نظام) از سوی دیگر خود نظام هم اگر تغییر دهند و نظامی غیر از نظام جمهوری اسلامی سر کار بیاید، اما اگر بخواهد مستقل باشد با آن نیز سر ستیز خواهند داشت. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: "این تجربه‌ی نهضت ملّی جلوی چشم ما است. در نهضت ملّی، دکتر مصدّق به آمریکایی‌ها حسنِ‌ظن داشت، بلکه ارادت داشت امّا مایل نبود تکیه کند به آنها... مایل به استقلال بود. آن کسی که عامل کودتا علیه دکتر مصدّق شد، نه یک انگلیسی، [بلکه] یک آمریکایی بود و پشت سرش بیش از دستگاه اینتلیجنت-‌سرویس انگلیس، سیای آمریکا قرار داشت؛ آمریکا این‌جوری است."(۲۲ خرداد ۱۳۹۶، در دیدار مسئولان نظام) افرادی که امروز به بهانه‌های گوناگون به دنبال گرایش به غربند فاقد این عقلانیت هستند که بفهمند پیشرفت کشور تکیه به غرب و شرق نیست تجربه در طول سالیان سال این را به ما ثابت کرده است که تکیه بر غرب یعنی تحمیل دیکتاتوری‌های همچون رضاخان. غربی که ۲۰ سال رضاخان را به ملت ایران تحمیل کرد؛ همان غرب پس از عملیات آژاکس حکومت محمدرضا را تثبیت کردند. ساواک راه انداختند و به سرکوب عجیب و غریبی در برابر هر فکر مخالف پرداختند و ۲۵ سال این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابسته‌ی پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختی‌ها مبتلا شد. آری، یک حکومت بر خاسته از آراء مردم را ساقط و حکومتی مستبد را حمایت کردند. ادامه دارد... @ghalamenajib
همان حمایتی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس از صدام کردند تا با تمام قوا با ملت ایران بجنگد. آنها همانند که هر روز به سبکی با استقلال ملت‌ها دشمنی می‌کنند. بدین‌ترتیب روشن می‌شود که مبارزه با استکبار در انقلاب اسلامی یک حرکت عقلانی بر آمده از منطقی قوی‌ست.  منطقی که انسان را مستقل می‌سازد نه وابسته. ظلم‌ستیز می‌سازد نه سازش‌گر. چنین جامعه‌ای خواهد فهمید، معنای اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّار» و «رُحَمآءُ بَینَهُم» و «قاتِلوا اَئِمَّةَ الکُفر» یعنی چه. ✍ زينب نجیب @ghalamenajib
انتشار یادداشت "رسالت حوزه‌ی علمیه‌ی تمدن‌ساز"در هفته‌نامه ۹ دی
از اینجا بخوانید 👆
انتشار یادداشت "درسی برای همه دوران" در روزنامه راه مردم @ghalamenajib
از اینجا بخوانید 👆👆 @ghalamenajib
انتشار یادداشت" الگوی زن تمدن‌ساز" در هفته‌نامه ۹ دی @ghalamenajib