هدایت شده از خط رهبری
🖼 #سخن_نگاشت | مروری تحلیلی بر تاریخچه عملکرد منافقین
🔸 «خط رهبری» در این مجموعه سخننگاشت به بررسی تحلیلی تاریخچه عملکرد گروهک #منافقین (مجاهدین خلق) میپردازد.
@rahbari_plus
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نظر میرسد، خشونت برخی شهروندان انگلیس در اعتراض به حمله یک مهاجر به یک مدرسه و کشته شدن سه دختر و زخمی شدن ۱۰ نفر دیگر که بر مبنای شایعاتی نادرست، در فضای مجازی، مسلمان خوانده شده است،
یک سناريو برای محدود کردن اماکن و مؤسسات اسلامی در انگلستان و البته، مهمتر از آن اسلامهراسی است.
متأسفانه در این مدت تعداد زیادی مسجد تخریب شده و به اماکن دیگر مسلمانان حمله شده است.
این حرکات کاملا طبیعی است. هر موجی ضد موج دارد.
بعد از طوفانالاقصی و موج بزرگ گرایش جوانان غرب به اسلام و قرآن، این تحرکات برای تغییر آنچه باب میل سردمداران تفکر غرب نیست، کاملا قابل پیشبینی بود.
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
💠سوم #ماه_صفر سالروز میلاد مردی ست که در کودکی شاهد واقعه ی کربلا بود و دوران اسارت را منزل به منزل از کوفه تا شام سپری کرد مردی که در کوچههای جوانی فانوسی از انوار دانش را به دست میگیرد تا جهانی را روشنایی بخشد.
ولادت امام باقر مبارک.
آشنایی با مادر امام محمدباقر یکی از بانوان حاضر در کربلا👇
💠فاطمه دختر امام حسن علیه السلام
این بانو با تمام چهارده معصوم نسبت دارد.
جد این بانو رسول الله و پدر ایشان امام حسن ، پدربزرگشان امام علی ، مادر بزرگشان حضرت فاطمه،عمویشان #امام_حسین ، همسرشان امام سجاد فرزندشان امام محمد باقر و نوه ی ایشان امام جعفر صادق نتیجه شان امام موسی کاظم ، نبیره شان امام رضا وندیده های ایشان امام جواد،امام هادی،امام حسن عسکری،امام زمان است که همه از معصومین بودند یعنی ایشان مادر هشت معصوم از امام محمد باقر تا امام زمان است.
ازدواج فاطمه با علی بن الحسین (ع) باعث شد نسل ائمه از امام باقر (ع) به بعد، از طرف مادر از امام حسن مجتبی (ع) و از طرف پدر از امام حسین (ع) باشند. این ازدواج سبب شد به امام باقر (ع) لقب هاشمی بین هاشمیین، علوی بین علویین یا فاطمی بین فاطمیین بدهند.
این بانوی بزرگوار از راویان حدیث است و امام صادق (ع) نسبت به ایشان فرمود که از زنان مؤمنه، پرهیزکار و نیکوکار بود . فاطمه بنت حسن در واقعه کربلا حضور داشت و به اسارت رفت.
#محرم
📚@banoo_tarikh
@ghalamenajib
نقدی برنقد شيخ فضلالله
✍زینب نجیب
برخی در تفسیر پدیده مشروطه به بررسی تلقی رهبران مذهبی مشروطه از مشروطیت پرداخته و اختلاف میان علمای بزرگ در صدر نهضت مشروطه را چنان تبیین میکنند که بر طبل تبلیغات مغرضانه سکولارها میکوبند و با شعار شیخِ طرفدار استبداد، و آخوندِ طرفدار آزادی، در مسیر تحریف تاریخ قدم مینهند. این در حالیست که اختلاف آراء و نظریات و استنتاجات فقهی رهبران مشروطه، بنیادین و برای صفبندی آنها در مقابل هم نبوده و نیست. اگر آن روز، عاملان انگلیسی، علیرغم وحدت نظر عمیق دینی، جریانی ساختند که طرف غیر دینی، در صحنه حاضر شد و از این اختلافات جزئی استفاده کرد؛ امروز نیز برخی دیگر در ادامه آن مسیر دچار تحریف شدهاند.
سید جواد ورعی در نشستی که گروه جامعه شناسی حقوق «انجمن جامعه شناسی ایران» برگزار کرد، در تعریف مشروطیت و تلقی رهبران مذهبی مشروطه مشخصاً آیت الله نایینی گفت: "تعریف ایشان با تعریف دو جریان دیگری که در مشروطیت حضور داشتند و اتفاقاً برداشتشان از مشروطه تا حدودی یکسان است، تفاوت دارد. علمای مخالف مشروطه، معتقد بودند اسلام با مشروطه قابل جمع نیست؛ چون ارکان مشروطیت یعنی آزادی و مساوات با آموزه های دینی ناسازگار است. و دیگری مشروطه خواهان غربگرا که بر این باور بودند که باید مشروطیت را با همه لوازم و تبعاتش از اروپا گرفت و در ایران پیاده کرد."
در واقع ایشان افرادی را همچون شيخ فضلالله نوری از مخالفان مشروطه و طرفدار استبداد معرفی میکند و ایشان را با غربزندگان، با یک چوب میراند.
او در ادامه میگوید: "از نظر رهبران مذهبی، مشروطیت عبارت است از: «تحدید قدرت مطلقه سلاطین و مشروط کردن زمامداران به ضوابط و معیارهای مشخص یا ملزم کردن آنان به اداره جامعه بر مدار قانون». از نظر ایشان مشروطیت به این معنا، در هر جامعه ای با هر مرام و مکتبی می توانست تحقق پیدا کند؛ در جامعه ای که اکثریت مردم مسیحیاند مثل انگلستان یا مسلمان سنیاند مثل عثمانی یا مسلمان شیعیاند مثل ایران. مشروطیت به این معنا نه منافاتی با مسیحیت دارد، نه منافاتی با اسلام دارد، و نه منافاتی با تشیع."
https://andishehma.com/mashrote-az-negah-naiiny/
در گام اول، باید گفت، در مشروطه، حقیقتی که واقع شد این است که همه بر اساس شعارعدالتخواهی به دنبال یک عدالتخانه بودند. عدالتی که تنها یک توصیه اخلاقی نبود. آن همه تحصن، ایستادگی و فداکاری برای این عدالت در زمینه مسائل حکومتی بود. مردم یک بنیاد تأمینکننده عدالت میخواستند. مقام معظم رهبری در باب این عدالتخانه میفرماید:
"ما ادعا نمیكنیم كه آنها مثل نسخهی مشروطیت كه در نظر اروپاییها و غربیها یك نسخهی عملشدهی واضحی بود، روشن بود كه چه میخواهند؛ ما نمیگوییم كه در نظر علما و متدینین، نسخهی عدالتخانه به همین وضوح بود؛ نه، لیكن فیالجمله این بود كه میخواستند یك دستگاه قانونیای وجود داشته باشد كه بتواند پادشاه و همهی سلسله مراتب حكومتی را تحت كنترل و نظارت خودش قرار بدهد، تا اینها ظلم نكنند؛ تا عدالت تأمین بشود...[و] اینكه معیار این عدالت، قوانین اسلامی بود؛ یعنی عدالت اسلامی میخواستند؛ در این هیچ تردیدی نیست."۰۹/۰۲/۱۳۸۵
بدینترتیب، مشروطه در ایران نمیتوانست فقط تحدید قدرت سلاطین با هر قانونی باشد بلکه این تحدید قدرت، تنها بر اساس وضع قوانین اسلامی مدنظر بود.
جناب ورعی در ادامه میگوید که، دلیل رهبران مذهبی برای استقبال از مشروطیت، عقبماندگی مسلمانان از رشد و پیشرفت بر اساس استبداد بوده است، همانطور که اروپاییها، ریشه عقب ماندگی خود را استبداد دانسته و با مشروطه آن را کنار زدند. اروپاییها البته با الهام از تمدن اسلامی و اصول اسلامی مانند لزوم مشورت، آزادی و مساوات، خود را از استبداد نجات دادند. از این روست که امثال آیت الله نائینی از علمای مخالف مشروطه گله میکند که چرا از این واقعیت غافلید.
خوب باید در پاسخ گفت، آنچه سبب شد مردم به عدالتخانه روی بیاورند، نیز استبداد حکومت قاجار بود. مردم ایران نیز در برههای از تاریخ که بسیاری از کشورها برای تحول به نحوی قیام کردند، برای شکست استبداد قیام کردند و پیشرو آنها، علمای دین قرار گرفتند. علمایی که همان عدالت و آزادی و مشورت را در حکومت اصل میدانستند. در نجف آیت الله آخوند خراسانی، در تهران سه نفر از علمای بزرگ از جمله شیخ فضل الله نوری، مرحوم بهبهانی و مرحوم طباطبایی بودند. پشتوانه همه اینها، حوزه علمیه نجف بود.
وقتی انگلیس جوش و خروش مردم را دید توسط عواملی که در میان روشنفکران داشت سعی کرد تا نسخه خودش را القا کند، و آن چیزی نبود جز، مشروطه، همان ترکیب حکومتی انگلستان. این در حالیست که، آنچه مردم برایش به پا خواسته بودند، دستگاه عدالت با ترکیبی ایرانی و بر پایه اسلام بود.
ادامه دارد...
@ghalamenajib
قلم نجیب
نقدی برنقد شيخ فضلالله ✍زینب نجیب برخی در تفسیر پدیده مشروطه به بررسی تلقی رهبران مذهبی مشروط
ادامه...
اما با غفلتی که رخ داد، این نهضت عظیم مردمی که پشت سر علما و به نام دین و با شعار دین خواهی شکل گرفته بود منحرف شد.
بنابراین اصولاً بحث شکست مشروطه بر سر اختلاف در تعریف قانون نبود. هرچند بحثهای علمی و فقهی بین علما همیشه رایج بوده است اما به اندازهای نبود تا تفرقه بین رهبران دینی را موجب شود. یک خط تفرقه افکنانه را همان عوامل انگلیسی ایجاد کردند و همین تدریجا باعث شد تا مردم دلسرد شوند.
یکی از شبهاتی که در زمان مشروطیت و بعدها در کتب تاریخی عنوان شد انقلابی نبودن شیخ فضل الله نوری بود ایشان در پاسخ به همین شبهه گفت: "ایها الناس، من به هیچ وجه منکر مجلس شورای ملی نیستم. بلکه من مدخلیت خود را در تأسیس این اساس بیش از همه کس میدانم زیرا که علمای بزرگ ما که مجاور عتبات عالیات و سایر ممالک هستند هیچ یک همراه نبودند و همه را به اقامه دلایل و براهین، من همراه کردم. از خود آن آقایان اعزام میتوانید این مطلب را جویا شوید. الان هم من همان قسم که بودم تغییری در مقصد و تجددی در رای من به هم نرسیده است صریحاً میگویم همه بشنوید و به غائبین هم برسانید که من همان مجلس شورای ملی را میخواهم که عموم مسلمانان آن را میخواهند. (لوایح آقای شیخ فضل الله نوری تهران نشر تاریخ ۱۳۶۲ صفحه۴۴)
بعد به او تهمت زدند که او اصول اولیه جنبش را قبول ندارد. این تهمتی بود که سیاسیون بیتقوای سکولار به او زدند. آنان نمیتوانستند در مقابل منطق نیرومند شیخ فضل الله بایستند و از طرف دیگر به دلیل التقاطی بودن عقاید خویش و وحشت از آشکار شدن افکار ضد اسلامی خود از بحث علمی و فکری روی برمیتافتند و اکثراً هیاهو میکردند. اما ایشان در اعلامیهای گفت: "خدای تعالی راضی مباد از کسی که درباره مجلس شورای ملی غیر از تصحیح و تکمیل و تنقیح خیالی داشته باشد. برغضب الهی گرفتار باشند کسانی که مطلب مرا برخلاف واقع انتشار میدهند و بر مسلمانها تدلیس و اشتباه میکنند. راه رفع شبهه را از هر جهت مسدود میسازند تا سخن ما به گوش مسلمانان نرسد و به خرج مردم دهند که فلانی و سایر مهاجرین منکر اصل مجلس شورای ملی شدهاند." (همان)
پس بدین ترتیب نه شیخ فضل الله قانونگذاری و مجلس را بدعت میدانست و نه بر خلاف میل مسلمانان نظری داده بود و نه طرفدار استبداد بود بلکه آنچه بر آن پافشاری میکرد، موازین اسلامی برای وضع قوانین بود.
شیخ فضل الله به دنبال به دست گرفتن ابتکار عمل در جهت برداشتن نقاب از چهره بدعت، کل خواستههایش را در سه ماده مطرح کرده و نشر میکند. که تصریح به کلمه مبارکه مشروعه و قانون محمدی و لایحه نظارت علما بدون تغییر، و تهذیب مطبوعات از اهم آن بود. هرچند که بعد از آن در لایحه شیخ دست بردند مفاد آن را تغییر دادند و به صورت ضعیف تصویب کردند. اما اگر نفوذ بدعتگذاران نبود و به قول شیخ، اختلاف بین علما و لامذهبها اصل قرار میگرفت، بیشک نهضت در مسیر اسلامی خود پیش میرفت.
خود شیخ درست عمل کرد. اگر شیخ فضل الله نوری همّ و غم خود را صرف جواب دادن به شبهات میکرد، هم جو سیاسی کاذب رونق میگرفت هم از هدف اصلی خود که افشای چهره انقلابینمایان بود، باز میماند. ایشان به جای پاسخ به این شبهات و افتادن در دامی که پهن کرده بودند، لبه تیز شمشیر خود را به سوی فتنه انگیزان چرخاند تا نیروهای اصیل و صادق نهضت در یک جناح دور هم گرد آیند. نظریات این شهید بزرگوار ریشه در تفکرات فقهی او داشت که در صورت اجرای دقیق، دست استعمارگران از کشور کوتاه میشد. و این همان هدف اصلی نهضت عدالتخواهی مردم بود.
اما انگلیسها آمدند "بر این موج فرصت طلبانه مسلط شدند و این را گرفتند و از شاه عبدالعظیم هدایتش کردند به سفارت انگلیس بعد هم گفتند مشروطه. مشروطه هم از نظر الهام دهندگان معلوم بود که معنایش چیست."۱۳۸۵/۰۲/۰۹
حال باید دانست که چه شد که غربیها و مشخصاً انگلیسیها در این مسئله کامیاب شدند؟ رهبر انقلاب پاسخ میدهد؛
"به نظر من مشكل كار از اینجا پیش آمد كه اینها توانستند یك عدهای از اعضای جبههی عدالتخواهی – یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما – را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد كنند. انسان وقتی به اظهاراتی كه مرحوم آسید عبداللَّه بهبهانی و مرحوم سید محمد طباطبایی در مواجهه و مقابلهی با حرفهای شیخ فضلاللَّه و جناح ایشان داشتهاند، نگاه میكند، این مسأله را درمییابد كه عمدهی حرفها به همین است كه اینطور میگفتهاند. این حرفها به نجف هم منعكس میشده و شما نگاه میكنید كه همین اظهارات - انسان در كار مرحوم آقا نجفی قوچانی، در آن كتاب و در مذاكراتی كه در نجف در جریان بوده، اینها را میبیند – و حرفهایی را كه از سوی روشنفكرها و بهوسیلهی عمال حكومت گفته میشد و وعدههایی را كه داده میشد، حمل بر صحت میكردند.
ادامه دارد...
@ghalamenajib
قلم نجیب
ادامه... اما با غفلتی که رخ داد، این نهضت عظیم مردمی که پشت سر علما و به نام دین و با شعار دین خواهی
ادامه...
اینطور میگفتند كه: شما دارید عجله میكنید؛ سوءظن دارید؛ اینها قصد بدی ندارند؛ اینها هم هدفشان دین است."
در پایان باید تاکید کرد که شیخ فضل الله نه با قانون بلکه با مشروطهی غیر مشروعه مخالف بود. او وقتی رگههای انحرافی را مشاهده کرد، بیش از گذشته بر مشروطیت مشروعه تأکید کرد و وقتی شاهد مشروطهای شد که روحانیت را پس میزند و اسلام را ندیده میگیرد دست از حمایت مشروطه برداشت و اینچنین شد که؛
"او را بااینكه جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینكه با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نكرد، ضد مشروطه قلمداد كردند- كه هنوز هم یك عده قلمزنها و گویندهها و نویسندههای ما همین حرف دروغ بیمبنای بیمنطق را نشخوار و تكرار میكنند." ۰۸/۰۸/۱۳۸۴
حال با وجود این تفاسیر دور از انصاف نیست که موضعگیری شیخ فضل الله نوری را همتراز با غربزدگان در برابر آیتالله نائینی بدانیم؟
@ghalamenajib
📝 #گزارش | چه کسانی باید میداندار باشند؟
🔸رهبر معظم انقلاب در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم خطاب به رئیس جمهور جدید، بر دینداری و انقلابی بودن و عدم دلبستگی کارگزاران نسبت به آمریکا تأکید ویژه و خاص کردند، موضوعی که قطعا باید شاخص کلیدی دولت و مجلس در انتخاب وزرای دولت چهاردهم باشد: «بعضی از سیاسیّون در کشور ما تصوّر میکنند که باید آویزان به این قدرت و آن قدرت بشوند؛ و بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و بزرگ، در کشور نمیشود پیش رفت...خیال میکنند که همهی راههای #پیشرفت از آمریکا میگذرد؛ نه، اینها نمیتوانند... کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بیاعتنائی قرار بدهد، برای شما #همکار خوبی نخواهد بود. کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد.» ۰۵/۰۴/۱۴۰۳
🔹«خط رهبری» در آستانهی رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهاد شده از سوی دکتر #پزشکیان، شاخصهای #کارگزاران_تراز را براساس بیانات رهبر انقلاب بررسی کرده و مطالبات ایشان در موضوع انتخاب وزرا را بازخوانی و تبیین میکند.
⏪ متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.👇
https://farsnews.ir/Rahbari_Plus/1723386325459121554
@rahbari_plus
@ghalamenajib
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرما در غزه بیداد میکند و گلها پژمرده میشوند🥀
#غزه
@ghalamenajib