May 11
«زن امروزِ دنیا الگو میخواهد. اگر الگوى او زینب و فاطمهى زهرا (سلام الله علیهما) باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیارى در درک موقعیّتها، انتخاب بهترین کارها - ولو با فداکارى همراه باشد - و ایستادن پاى همه چیز براى انجام تکلیف بزرگى که خدا بر دوش انسانها گذاشته است.
اگر زن به فکر تجمّلات و خوشگذرانیها و هوسهاى زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بیبنیاد و بیریشه باشد، آن راه را نمیتواند برود. باید این وابستگیها را که مثل «تارعنکبوت» بر پاى یک انسان رهرو است، از خود دور کند تا بتواند آن راه را برود. زن ایرانى در دوران انقلاب، دوران جنگ همین کار را کرد، انتظار این است که در همهى دوران انقلاب همین کار را بکند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۷۰/۸/۲۲).
@ghalamnegaremonfared
🔖الگوی سوم؛ زن نه شرقی، نه غربی
در ادبیات انقلابی اسلامی، هر زمان سخن از «الگوی مطلوب زن» به میان میآید، ناخودآگاه نام حضرت فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) به ذهن متبادر میشود، اما چگونه میتوان گفت ایشان، الگوی زنان، خصوصا زنان انقلاب اسلامی به شمار میآیند؟ تا جاییکه مقام «الگوی سوم؛ زن نه شرقی، نه غربی» را بتوان برای بانوان این سرزمین متصور شد.
[۱]. «الگو»، واژهای کلیدی است که میتوان با تبیین مفهوم آن، مفاهیم«تقلید/اقتدا/ اطاعت» را به علت ارتباطشان با واژۀ الگو برای آن بکار برد. گاهی از بعضی مردم که در جستجوی مرجع تقلید هستند، این کلمه را میشنویم که: «میگردیم کسی را پیدا کنیم که آنجا «سربسپاریم» تقلید اگر شکل «سرسپردن» پیدا کرد، هزاران مفسده پیدا میکند.»(شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۲۰،ص۱۷۳). حقیقتا تقلید کورکورانه، زیانبار و مفسدهآمیز است و آنچه امروز دشمن با کمک رسانههای بیگانه «تلویزیون/ماهواره/ شبکههای مجازی طراحی و مهندسی شده» با جدیّت تمام دنبال میکند، اول الگوسازی برای خانوادههای ایرانی و دوم مسخ کردن زنان و دختران ما از راه «ایجاد باورهای غلط و تقلید کورکورانه» است. نمودِ بیرونی این تفکر، در «تغییرِ سبکِ زندگی/بینش/ منش و رفتار افراد جامعه» قابل مشاهده است؛ تا جایی که حتی نوع کلماتی که از آنها صادر میشود سراسر تقلید و پیروی محض است، تقلیدِ بدون آگاهی و شناخت. هدف اصلی دشمن از این تسخیر، بیهویت کردن زن مسلمان ایرانی بهعنوان رکن اصلی خانواده و از بین بردن بنیان خانواده برای وارد کردن ضربۀ نهایی در جهت از پای نشاندن انقلاب و برکندن ریشههای آن است. اما تبعیتی که بدون شناخت قبلی و انتخاب آگاهانه باشد، قابل تأیید نبوده و از دید قرآن نیز مذموم است. «پروردگارا! ما مهتران و بزرگان خویش را فرمان بردیم و آنان ما را گمراه ساختند.» (سوره مائده، آیه ۱۰۴). و اگر این پذیرش بدون تقلید و برپایۀ شناخت باشد، نه تنها مذموم نیست، بلکه ضرورتی اجتماعی است که در قرآن و روایات نیز به آن توصیۀ اکید شده است. «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه»(سورۀ احزاب، آیۀ ۲۱).
[۲].حال سوال اینجاست که الگوی مطلوب زن کدام است؟ «درارتباط با نقش زن درتاریخ از دید شهید مطهری، تقسیم سه گانهای قابل تطبیق است که عبارتند از: الف) شئ گرانبهای بدون نقش؛ زنی که همچون شئ قیمتی در اختیار همسر و فرزندان است، ولی در جامعه نقش مستقیمی ندارد. ب) شخص بیبهای دارای نقش؛ زنی که در جامعه نقش مستقیم دارد، ولی به دلیل عدم رعایت حریم و ارتباط ارزان با مردان، قدر و قیمتی ندارد. پ) شخص گرانبهای دارای نقش؛ زنی که در ادارۀ خانواده میکوشد و در عین حال در جامعه حضور سازنده دارد. وی به دلیل وفاداری به شوهر و حریم نگهداری در ارتباط با مردان، قیمت و منزلت دارد.»(شهید مطهری ،مجموعه آثار، ج ۱۷،ص ۳۸۹).
[۳]. آنچه بهعنوان الگوی مناسب برای زن مسلمان متصور است، «حرکت جهادی/انقلابی» برخاسته از «عقلانیت/محبت و عاطفۀ مادری و همسری» است. تا آنجا که او را به جایگاه ارزشی میرساند. «زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی و در تعریف غالباً غربی، به مثابۀ موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد. ابزاری جنسی، برای مردان در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، زن نه شرقی و نه غربی است. زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش روی زنان جهان گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، «عفیف/ محجبه وشریف» بود و در عینحال در متن مرکز بوده و در عرصۀ سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد شهادت و مقاومت درآمیختند، و مردانهترین میدانها را شجاعت و اخلاص و فداکاری خود فتح کردند.»(امام خامنهای،۱۶ اسفند ۹۱ در کنگرۀ ملی هفت هزار زن شهید کشور). و این مهم برای«زن مسلمان نه شرقی و نه غربی» با الگو گرفتن از حرکت انقلابی بانوی بزرگ اسلام، حضرت صدیقۀکبری «س» حاصل میشود.
📝ادامه دارد...
🖋آمنه عسکری منفرد
@ghalamnegaremonfared
📝در ادامه مطلب ...
۴]. بانوی انقلابی به عنوان الگوی سوم در متن انقلاب اسلامی خوش درخشید. آنجا که با دستان پرصلابت خود لباس رزم را عاشقانه بر تن جوان رعنای خویش کرده و او را آگاهانه و عارفانه به قربانگاه میفرستد. بانوی انقلابی عرصۀ جهاد دربزنگاه را در زمان خود تشخیص داد و به موقع وارد شد. دشمن را شناخت و در برابر او با تمام هستیاش صفآرایی کرد و هر جا که جبهه را خالی دید، غیرتمندانه عَلَم روشنگری را برای اعتلای حق برافراشت. درحقیقت او با طلوع فجر انقلاب بالغ شده و «گوهر ناب زینبی» وجودش با برافراشتن پرچم دفاع از حریم حرم و روشنگری «کلمه الله هی العلیا» متبلور شده است. در مهمترین و بزرگترین بزنگاه تاریخ، با شناسایی اولویتها برای تبیین اهداف انقلاب، شجاعانه درصدد جریانسازی اجتماعی برمیآید و در راه دفاع از حریمِ حرم بهپا خواسته و ثمرهی عمرش را هزینه میکند. او به معنی واقعی کلمه به کلام مقتدایش دل سپرد که فرمود: «ما مأمور به تکلیف هستیم، نه نتیجه»(امام خمینی ،صحیفه نور ،ج۲۱ ص۲۸۴). چرا که او میداند «هرانسانی را لیله القدری است که در آن ناگزیر از انتخاب میشود.»(شهید مرتصی آوینی، فتح خون، ص۵۰).
اینک این تو و این میدان! بر تو زن مسلمان انقلابی فرض است که با فعالیت مجدانه، جهادگونه، دشمن شناسانه و با غیرتی برخاسته از عقل و بصیرت، لیلهی قدرت را بشناسی و درصحنهی جهاد حاضر شوی. چرا که دشمن درحال تخریب و وارونهسازی باورهاست، جنگی بیامان که تقابلِ روایات دروغ و حقیقت است. اکنون بار دیگر امام «تو را به روشنگری فراخوانده است.»تو خود ببین که در کجا ایستادهای؟ در میانهی میدان جنگ و آمادۀ جهاد، لباس رزم بر تن کردهای یا درحاشیه به انتظار….
🖋آمنه عسکری منفرد
@ghalamnegaremonfared
دوباره باران
باران که میبارد، دستِ رحمت خداوند دیدهمیشود.
باران که میبارد، عطر نفسهای نرگس بوییدنیتر میشود.
اصلا باران که میبارد، همه چیز
لمسکردنیتر میشود.
گویی خدا سفرهی رزق همه را پر از بوی پاکیِ آب کرده است.
چه سری است در این قطرههای رحمت، که لیاقت یافته مهریهی بزرگ بانوی عالم باشد؟
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا
🖋آمنه عسکری منفرد
@ghalamnegaremonfared
🔖روایت دیدار حضرت ماه
صبح روز ۲۹ آذر ۱۴۰۱ همهی خانوادههای شهدای آن حادثهی بزرگ آمده بودند. حادثهی تلخ و در عین حال پُرشکوه حرم مطهّر حضرت احمدبنموسیٰ شاهچراغ، که یک حادثهی ماندنی در تاریخ است.
همهی حضار دور تا دورِ حسینیه چشم انتظار دیدار روی حضرت ماه بودند. نمیدانم تا به حال در این فضای سراسر نور ورحمت نفس کشیدهای یانه؟ لحظه لحظهی حضور در این حسینیه، بوی عطرِ رحمت میدهد، گویی عِطرِ حضور امام خمینی (رحمت الله) مانند نامش فضا را عطرآگین کرده است.
به گواه دیده، همهی حاضرین در این مهمانی، از روز واقعه تا کنون سالهای سال بزرگتر و قویتر شده بودند و نگاههایشان نافذتر و عمیقتر از قبل. تصویر شهدا در قابها در دستانِ حاضرینِ داغدار جلوهگری میکرد، اما روحِ بلندشان ایستاده به صف، دستِ احترام به سینه، برای استقبال از حضرت یار. خوب که گوش میکردی هلهلهی حضور ملائک در پیش پایشان را میشنیدی. شمیمِ عطرِ یاسِ فاطمیه فضا را پر کرده بود. آخر این حسینیه، عهدِ دیرین دارد با مادرِ سادات در این ایام. اگر چشم دل داشتیم حتما حاج قاسم شهید را هم در جمع شهدای حاضر میدیدیم، چرا که او هم انسی شیرین داشت با حسینیه و مولایش. به گمانم در یکی از همین روزهای فاطمیه، امضای تذکرهی شهادتش را از مادر سادات گرفته باشد.
قطرههای اشک حاضرین به دنبال بهانهای برای سرازیر شدن بر روی گونهها، در چشمها بیتابی میکرد و قلبها به انتظار در سینه میکوبید. چه خوش مجلسی بود، مجلس عِطر گل صلوات تا سرآید انتظارِ دیدارِ رویِ ماه.
دقیقهای گذشت. انتظارها سرآمد و چشمهی نور تابیدن گرفت تا ستارههای حاضر در مجلس، از تلألوءِ وجودش منور گردند. همه از فرطِ شوق، سراپا گوش شدند تا بشنوند کلام مولا و دیده گشتند تا سیراب شوند از دیدن روی ماه. آخر به رسم همیشگی ولایت، پدری میکند برای فرزندان شهدا که تاب آورند، ندیدن و نبوییدن و نبودن پدر را، تا مادران شهدا لب به سخن گشایند و به زبان مادری، تمنا کنند دعای صبر بر ندیدن فرزند را و التیام بخشند داغِ جگرِ پدران و همسران شهدا را و امروز پدری که خود جانباز این حادثهی عظیم بود، حسرتِ دوری از فرزندِ خردسال شهیدش را که همنامِ علیاصغر حسین (علیه السلام) بود، ندبه میکرد و میگریست و میسوخت...
و جگرسوزترین لحظه زمانی رخ نمود که حضرت مولا، خطاب به این همه اشک و آهِ جگرسوز، پدرانه فرمود: «یکی از بزرگترین غصهها و ناراحتیهای ما، این است که شما خانوادهها و مادران شهدا را اینطور بیتاب میبینیم.» و آه از دلِ آقای مظلوممان، وقتی داغِ آرتین ۵ ساله را سختتر و طاقتفرساتر از همهی داغهای این حادثه دانستند. چرا که اینک او بیتابِ دیدارِ رویِ مادر، برادر و پدر بود و تنها مونسش خواهری نوعروس است که باید صبر ِزینب (سلام الله علیها) داشته باشد که تاب آورد بر این همه مصیبت و راوی شود این حادثهی عظیم را که تاریخ بداند، شیعه از نسل زینب است. هم او که در نیمروزی ۷۲ لالهی پرپر دید، حقیقت را بر سر نیزهها دید، امامِ تبدار در بند و غل و زنجیر دید و حامی کاروان مُخَدَّرات اسیر گشت، اما کمر راست کرد به بر هم زدن مجلس یزید و رسوا ساخت، سیاهرویان و سیاهدلانِ حادثهی کربلا را.
و امروز رسالتِ روایتِ حادثهی عظیم شاهچراغ چون واقعهی عاشورا، تکلیفی است که حضرت ولی بر عهدهی تک تک عاشقانش قرار داد، تا چهرهی حقیقی کفار و منافقین و دواعش در عالم رسوا گردد و جهان آمادهی پذیرش حکومت مهدوی گردد.
🖋آمنه عسکری منفرد
@ghalamnegaremonfared