🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب دوم : در اخلاق درویشان
🌺 حکایت ۴۰
💫 جوانی از شدت مستی بر روی زمین افتاده بود و هیچ اراده و اختیاری در او نبود. شخصی پرهیزکار از کنار او در حال گذر بود و برای مدتی به آن جوان خیره شده بود. آن مست سرش را بلند کرد و گفت:
" اذا مَرّوا بِاللغو مَرّوا کراماً " (۱)
🔸اذا رأیت اثیما کن ساترا و حلیما
🔹یا من تقبح امری لم لاتمر کریما (۲)
🔸متاب ای پارسا روی از گنهکار
🔹ببخشایندگی در وی نظر کن
🔸اگر من ناجـوانمردم به کردار
🔹تو بر من چون جوانمردان گذر کن
۱_هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد می کند، بزرگوارانه از آن میگذرند.(سوره فرقان_۷۲)
۲_هر گاه گنهکاری را دیدی عیب پوش و بزرگوار باش ای کسی که کار مرا زشت می شماری چرا بزرگوارانه بر من نمی نگذری
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟨 رمز موفقیت
در نویسندگی
و ویراستاری
از رموز موفقیت در نوشتن و نویسندگی و ویراستاری، گوش دادن به شعر است؛ البته اشعاری که خوب نیز خوانده شوند.☝️
#نویسندگی
#ویراستاری
#نوشتن
#شعر
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️🟨⬛️
گرفتن
به کار بردن این واژه در معنی "درک کردن، فهمیدن، متوجه شدن و ..." بر اثر گرتهبرداری از زبان انگلیسی است. در زبان معیار بهتر است از این نوع کاربرد پرهیز کنیم:
نمونهی غیرمعیار: مطلب را گرفتم لازم نیست دیگر توضیح بدهید.
نمونهی معیار: مطلب را فهمیدم لازم نیست دیگر توضیح بدهید.
🔸فرهنگ درستنویسی سخن، دکتر حسن انوری، انتشارات سخن، ص ۲۸۲
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-برون کرد گُردی چو مرغی بِپر: کاوس پهلوانی چابک، چون مرغی تیزپرواز، سوی زال گسیل کرد.
-دود: مایهی تشبیه برای تندی و شتاب
-به گَرداندر آمد سرِ تاج و تخت: گرد بر پادشاهی نشست. پادشاهی به خاکستر نشست.
-تیره: تاریک، نابینا
-خیره: وامانده
-سردباد: آه
-نرفتم به گفتارِ تو هوشمند: به گفتارِ هوشمندانهی تو گوش نکردم.
-همه سود را مایه آمد زیان: بههوای سود، اصلِ سرمایه نیز بر باد رفت.
-پوینده: رونده، دونده؛ کنایه از پیک
-بر تن بدرید پوست: پوستش بر تن دریده شد.
-شمشیر در نیام کوتاه شدن: بیاثر ماندنِ شمشیر دراثرِ در نیام ماندنِ طولانی. مانندِ "شمشبر در نیام زنگ زدن". زال به رستم میگوید: دیر جنبیدیم و شمشیر در حالِ زنگ زدن است. زودتر باید بیرون بکشیمش و (برای نجاتِ کاوس) کاری بکنیم.
-نشاید کزین پس چَمیم و چَریم / و گر خویشتن تاج را پروریم: دیگر وقتِ خرامیدن و خوردن یا چشم طمع به تاجوتخت دوختن نیست.
-دم: کام، دهان
-دم زدن: درنگ کردن
-برت را به ببرِبیان سخت کن: سینه و تنت را با پوشیدنِ ببرِبیان زخمناپذیر کن.
-سر از خواب و اندیشه پردخت کن: خیالِ خواب و هر فکرِ دیگر جز رهایی کاوس و ایرانیان را از سرت بیرون کن.
-به تندر روانش کجا آرمید!؟: جان در تنش نمیآساید؛ زنده نمیماند.
-از آوازِ تو کوه٘ هامون شود: از نعرهی جنگی تو کوه فرومیریزد و همسطحِ دشت میشود.
-نباید که ارزنگ و دیوِ سپید / به جان از تو دارند هرگز امید: نباید ارزنگ و دیوِ سپید امیدی به جانبهدربردن از دستِ تو داشته باشند.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
4_5796415977813967426.mp3
824.5K
#کیان #کیکاوس (بخش ۷)
گفتار اندر آگاهی دادن شاهکاوس زال را
#داستان_جنگ_مازندران
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
جز تو سرمایه جان نیست مرا
بی تو سودای جنان نیست مرا
کی کنم قول کسی در حق تو
گوش جز تو به جهان نیست مرا
گر شوم از سو کوی تو جدا
غیر فریاد و فغان نیست مرا
بی وصالت که جز او مایه عیش
نیست شادی به روان، نیست مرا
به وفای تو که تا روز وفات
جز وفا از تو گمان نیست مرا
#شعر #خالد_نقشبندی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#دستور خط
✍ پیبست
«پیبست نوعی واژهبست است که به پایان واژه افزوده میشود؛ مانند ضمیر پیوستۀ ملکی «–َم» در «کتابم». واژهبستهای فارسی عموماً پیبست هستند» (طباطبایی، ۱۳۹۵: ۱۱۹).
🔴 پیبستهای ضمیری پس از حرف اضافه «از»
🟠 از
1⃣ ازَم (سالم و شکسته)
2⃣ ازَت (سالم و شکسته)
3⃣ ازَش (سالم و شکسته)
4⃣ ازَمان (سالم) ← ازَمون (شکسته)
5⃣ ازَتان (سالم) ← ازَتون (شکسته)
6⃣ ازَشان (سالم) ← ازَشون (شکسته)
✅ ۱. علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص۱۱۹.
✅ ۲. امید طبیبزاده، فارسی شکسته؛ دستور خط و فرهنگ املایی، چ۱، تهران: کتاب بهار، ۱۳۹۸، ص۵۰.
فریده آرامیده
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟨 مثبتنویسی
در نویسندگی
کلمات دارای شخصیت و بار مثبت و منفی و خنثی هستند.
در نویسندگی، به استثنای موارد استثنایی، از کلماتی استفاده کنیم که از انرژی و بار مثبت برخوردار باشند.
#نویسندگی
#نگارش
#مثبت_نویسی
#کلمات_مثبت
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim