eitaa logo
غلط ننویسیم
15.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
228 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت صد و سی و یکم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-برون کرد گُردی چو مرغی بِپر: کاوس پهلوانی چابک، چون مرغی تیزپرواز، سوی زال گسیل کرد. -دود: مایه‌ی تشبیه برای تندی و شتاب -به گَرداندر آمد سرِ تاج و تخت: گرد بر پادشاهی نشست. پادشاهی به خاکستر نشست. -تیره: تاریک، نابینا -خیره: وامانده -سردباد: آه -نرفتم به گفتارِ تو هوشمند: به گفتارِ هوشمندانه‌ی تو گوش نکردم. -همه سود را مایه آمد زیان: به‌هوای سود، اصلِ سرمایه نیز بر باد رفت. -پوینده: رونده، دونده؛ کنایه از پیک -بر تن بدرید پوست: پوستش بر تن دریده شد. -شمشیر در نیام کوتاه شدن: بی‌اثر ماندنِ شمشیر دراثرِ در نیام ماندنِ طولانی. مانندِ "شمشبر در نیام زنگ زدن". زال به رستم می‌گوید: دیر جنبیدیم و شمشیر در حالِ زنگ زدن است. زودتر باید بیرون بکشیمش و (برای نجاتِ کاوس) کاری بکنیم. -نشاید کزین پس چَمیم و چَریم / و گر خویشتن تاج را پروریم: دیگر وقتِ خرامیدن و خوردن یا چشم طمع به تاج‌وتخت دوختن نیست. -دم: کام، دهان -دم زدن: درنگ کردن -برت را به ببرِبیان سخت کن: سینه و تنت را با پوشیدنِ ببرِبیان زخم‌ناپذیر کن. -سر از خواب و اندیشه پردخت کن: خیالِ خواب و هر فکرِ دیگر جز رهایی کاوس و ایرانیان را از سرت بیرون کن. -به تن‌در روانش کجا آرمید!؟: جان در تنش نمی‌آساید؛ زنده نمی‌ماند. -از آوازِ تو کوه٘ هامون شود: از نعره‌ی جنگی تو کوه فرومی‌ریزد و همسطحِ دشت می‌شود. -نباید که ارزنگ و دیوِ سپید / به جان از تو دارند هرگز امید: نباید ارزنگ و دیوِ سپید امیدی به جان‌به‌دربردن از دستِ تو داشته باشند. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جز تو سرمایه جان نیست مرا بی تو سودای جنان نیست مرا کی کنم قول کسی در حق تو گوش جز تو به جهان نیست مرا گر شوم از سو کوی تو جدا غیر فریاد و فغان نیست مرا بی وصالت که جز او مایه عیش نیست شادی به روان، نیست مرا به وفای تو که تا روز وفات جز وفا از تو گمان نیست مرا 🖊@ghalatnanevisim
خط ✍ پی‌بست «پی‌بست نوعی واژه‌بست است که به پایان واژه افزوده می‌شود؛ مانند ضمیر پیوستۀ ملکی «–َم» در «کتابم». واژه‌بست‌های فارسی عموماً پی‌بست هستند» (طباطبایی، ۱۳۹۵: ۱۱۹). 🔴 پی‌بست‌های ضمیری پس از حرف اضافه «از» 🟠 از 1⃣ ازَم (سالم و شکسته) 2⃣ ازَت (سالم و شکسته) 3⃣ ازَش (سالم و شکسته) 4⃣ ازَمان (سالم) ← ازَمون (شکسته) 5⃣ ازَتان (سالم) ← ازَتون (شکسته) 6⃣ ازَشان (سالم) ← ازَشون (شکسته) ✅ ۱. علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص۱۱۹. ✅ ۲. امید طبیب‌زاده، فارسی شکسته؛ دستور خط و فرهنگ املایی، چ۱، تهران: کتاب بهار، ۱۳۹۸، ص۵۰. فریده آرامیده 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟨 مثبت‌نویسی در نویسندگی کلمات دارای شخصیت و بار مثبت و منفی و خنثی هستند. در نویسندگی، به استثنای موارد استثنایی، از کلماتی استفاده کنیم که از انرژی و بار مثبت برخوردار باشند. 🖊@ghalatnanevisim
✔️برای سامان‌بخشی اندیشه و عمومی‌سازی تفکر، راهی جز ترویج فرهنگ «نوشتن» نیست. 🖌آنکه می‌نویسد، لاجرم می‌اندیشد. 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب دوم (در اخلاق درویشان) 🌹حکایت ۴۱ ✨ طایفه رندان به خلاف درویشی به در آمدند و سخنان ناسزا گفتند و بزدند و برنجانیدند. شکایت از بی طاقتی پیش پیر طریقت برد که چنین حالی رفت. گفت ای فرزند خرقه درویشان جامه رضا است هر که در این کسوت تحمل بی مرادی نکند مدعی است و خرقه بر او حرام. 🔸دریای فراوان نشود تیره به سنگ 🔹عارف که برنجد تنگ آبست هنوز 🔸گر گزندت رسد تحمل کن 🔹که به عفو از گناه پاک شوی 🔸ای برادر چو خاک خواهی شد 🔹خاک شو پیش از آنکه خاک شوی 🖊@ghalatnanevisim