eitaa logo
GREENHEART|قلب سبز
76 دنبال‌کننده
98 عکس
60 ویدیو
5 فایل
میان اینهمه ابرسیاه بی برکت بخوان نماز کبوتر،به نیت باران... . . . . . https://abzarek.ir/service-p/msg/1215135 ناشناس مون ☝️
مشاهده در ایتا
دانلود
این از اون سوالاس که جواب نداره
منظورت تبادله؟ واسه تبادل تازه ادمین پیدا کردم
بله یکی از بندگان خدا:/ نه
مهمه مگه واقعا؟:/
یبارم ما اومدیم ناشناس بزایم ایتا خراب شد🚶‍♂
دلم فریاد میخواهد ولی در گوشه ای تنها چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب..
مرگ می‌خندد به فهم غافل من تا ابد بی تو گر یک لحظه خود را زنده باور می‌کنم
ز میان بر آر دستی مگر از میانجی تو به کران برد زمانه غم بی کران مارا...
نصیبِ ماست بهشت ای خداشناس برو که مُستَحَقِّ کرامت گناهکارانند... @ghalb_sabz💚
يا مُهَوِّن اى آسانى بخش... @ghalb_sabz💚
میزی برای کار کاری برای تخت تختی برای خواب خوابی برای جان جانی برای مرگ مرگی برای یاد یادی برای سنگ این بود زندگی...
وقتی که هنوز جمعه ها دلگیرند یعنی که اسیر گندم ری هستیم... @ghalb_sabz💚
+ خیلی اذیتم می‌کنی. - من که کاریت ندارم! + همون دیگه… ترانه‌های نا‌تمام
میدونی مشکل کجاست؟ چیزی رو که من نمیتونم فراموش کنم اون اصلاً یادش نیست...
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم @ghalb_sabz💚
شبیه نغمهء موجی،سراسر غرق آرامش تو موسیقی عشقی آشنای رقص دریایی... پ.ن بیتی از یک غزل جدید @ghalb_sabz💚
گر فراق بنده از بد بندگیست چون تو با بد، بد کنی پس فرق چیست؟ @ghalb_sabz💚
کلی پست و شعر آماده دارم که وقت نمیکنم بزارم توی کانال اگه کسی میتونه کمک کنه پیام بده ادمینش کنم👇 @parvaz2218
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر در منطقه ممنوعه شنا کردی به غرق شدن نگو تقدیر... @ghalb_sabz💚
دیدید دوباره فتح خیبر کردیم بر جان شما دوباره لرز آوردیم این اول راه است هنوز ای صهیون با دستی پر دوباره برمیگردیم
لبت “نه” گوید و پیداست می‌گوید دلت آری که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
همخواب رقیبانی و من تاب ندارم بی تابم و از غصه این خواب ندارم...
بس عهد ، که همچو زلف خود بشکستی در مذهب تو عهد شکستن بازیست...  
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند یکم اردیبهشت؛روز بزرگداشت @ghalb_sabz
یکی می سوخت جانش را غم نان بر جبینش داغ حسرت بود یکی دور از شیوع شعله ها در خواب راحت بود به خانه آمدم با دست خالی باز نانوایی قیامت بود  
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست شاید بهانه ای ست که قربانی ات کنند...
مـرا به هـیچ بدادی و من هنوز بر آنم که‌از وجود تو مویی به عالمےنفروشم