#قلب_زیبا313
#روایت_انسانیت
تو جاده بودم،رفتم تو خدمات رفاهی که نماز بخونم،دم درب نمازخانه دیدم یه #آخوند:) ایستاده کنار ماشینش،
سلام کردم و رفتم برا نماز؛ وقتی برگشتم دیدم هنوز اونجاست!
بهش گفتم اگه مشکلی هست و کمکی ازما بر میاد درخدمتم
اشاره کرد به زیر ماشین گفت این مخلوق خدا از خواب بیدار بشه حرکت میکنم...
🗣مصطفی رحیمی
•💌 https://eitaa.com/joinchat/580911108C9ac9a60e30