دقت کردین وقتی یک نفر مریض میشه، همه دلداری میدن، هرکاری لازم باشه اطرافیانش میکنن، فلان دکتر، فلان شهر، فلان دارو...
ولی گاهی اوقات حال مریض به یک جایی میرسه که اطرافیانش میگن خدایا هرجور دیگه صلاح میدونی! خدایا این داره خیلی سختی میکشه دیگه هرجور خودت صلاح میدونی😭💔
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام
از همسر غریب خودم رو گرفته ام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط
سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم
خود را کشان کشان سر سجاده می برم
خود را برای پر زدن آماده کرده ام
جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام
میخواهم از حبيب خداحافظي كنم
از حيدر غريب خداحافظي كنم
قامت 🌱
شرمنده ام که خانهی امنی نداشتم...😭
نُه سال سايه ات به سرم بود ياعلی
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نُه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نُه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگی ام کم نداشتم
نُه سال بی قرار خلوص تو بوده ام
خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام
من را ببخش می روم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم