eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
290 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
300 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این شعر به صورت افقی و عمودی یک جور خوانده ميشود: از چهره، افروخته، گل را، مشکن افروخته، رخ مرو، تو دیگر، به چمن گل را، تو دگر، مکن خجل، ای مه من مشکن، به چمن، ای مه من، قدر سخن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاشکی یوسف ما زود به جانان برسد بوی پیراهن معشوق به کنعان برسد کاشکی پر بشود کاسه صبرش دلدار و به دلهای غمین مژده سبحان برسد وعده داده که شود سیصد و اندی عاشق تا که بر دیده ما مقدم مهمان برسد ابرها مست و غزلخوان رخ یار شدند کی شود نوبت باران به بیابان برسد؟! همه جا بسترخار است و پر از نعره باد بعد هر شام سیه، صبح درخشان برسد شده طوفان بلا نازل و دنیا در بُهت به یقین وعده آرامش انسان برسد چشم در راه تو ایم ای گل نرگس، آقا کی شود وعده دیدار تو پایان برسد؟! ک.قالینی نژاد_افروز «اللهم عجل لولیک فرج »
2_144189955985432236.mp3
8.69M
موسیقی پریزاد با صدای علیرضا قربانی محفل شعر قند پارسی
در دبستان جنون، رخصتِ آزادی نیست جمعه طفلی‌ست که بگریخته از مکتب ما
و کلاغان سَرشان گرمِ خبرچینی‌ها سنگ در دست مبادا که فلسطینی‌ها... کاهنانند بر این رودِ اساطیری آی! با دهان‌های کف آلوده به کف بینی‌ها بنویسید هلا قصه‌ی فرهاد به سنگ تیشه در دست از آن زخمه به شیرینی‌ها شاهدانند به تاراج دل ودین مشغول زاهدانند پیام‌آور بی‌دینی‌ها سَرِ این قوم مبادا بخورَد باز به سنگ باز از سنگِ لحد آن همه سنگینی‌ها عنکبوتند بر این دایره صهیونی چند عنکبوتانی با دعویِ شاهینی‌ها... از جهان بینی این قوم مزن لاف که هست افق بینش شان تا به نوک بینی‌ها نوبهارست در آن کوش که پرپر باشی غرقِ خون بگذر از این فرصتِ گلچینی‌ها تا نیفتد قلم از دستِ سمیح القاسم راویانند در این معرکه آوینی‌ها استاد محمدحسین انصاری نژاد ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دردِ دیوانگی ما دو برابر شده‌است شاعری عاشقِ یک شاعرِ دیگر شده‌است... با نگاهِ تو تنم سخت به‌خود می‌لرزد چشم‌های تو برای دلِ‌من شر شده‌است بس‌که از روسریت شعر‌و غزل می‌ریزد موبه‌مو شعرِ تورا خوانده‌و ازبَر شده‌است... چادرت شاعرِ مجموعِ پریشانی‌هاست قافیه در هوسِ مویِ‌تو بر سر شده‌است... بعدِ لبخند تو بانو بخدا باور کن خستگی‌های خدا هم‌ بخدا در شده‌است... پس‌نگو پس‌بکشم پایِ خودم‌را چون‌عشق اتفاقی‌ست که‌افتاده و دیگر شده‌است... دلِ دیوانه‌ی من باز جنون می‌خواهد حالِ‌من با هوسِ عشق‌ِتو بهتر شده‌است... ✅ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
📝 از سرِ تعمیرِ دل بگذر که معمارانِ عشق روزِ اول رنگِ این ویرانه، ویران ریختند 🌿