eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
694 عکس
47 ویدیو
96 فایل
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #مداحی_حرفه_ای #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #اعلام_برنامه #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
یک اربعین بر روی نی دیدم سرت را دیدم که زخمی کرده نیزه حنجرت را یک قافله با سوز و اشک و آه آمد برخیز و بنگر حال و روز لشکرت را با ظرفی از آب آمده تا که ربابه سیراب گرداند علی اصغرت را برخیز ای نور دو چشمم ای برادر تا که کمی آرام سازی همسرت را بگذار تا شرح سفر با تو بگویم بشنو کمی از غصّه های یاورت را از کوفه و شام بلا ای داد بیداد رنج اسارت پیر کرده دلبرت را وقتی گذر دادند ما را بین مردم دیدم سر نی گریۀ آب آورت را دیدم ز بام خانه طفلی خیره سر با سنگی نشانه رفته چشمان ترت را رقّاصه های شهر را آورده بودند تا در بیارند اشک چشم خواهرت را تهمت زدند و خارجی خواندند ما را آتش زدند آن جا دل غم پرورت را آن جا نمی دانی چه زجری می کشیدم وقتی که نان می داد شامی دخترت را با هر صدای خیزرانی که می آمد من می شنیدم ناله های مادرت را چشم علمدار حرم را دور دیدند ور نه به عنوان کنیزی گوهرت را ... ! جا مانده گنج سینه ات کنج خرابه با خود نیاوردم گل نیلوفرت را این ها همه یک گوشه ای از ماجرا بود تازه نگفتم روضۀ انگشترت را محمد فردوسی @ghararenokary
سلام یوسف زینب ، سلام ای نوحم هنوز بی کفنی ای شهید مذبوحم؟! خبر رسید برایم که بوریا شده ای اسیر تابش خورشید کربلا شده ای پس از تو بار امامت به روی دوشم بود صدای قهقه ی شمر توی گوشم بود تو عاشقم شدی و من هم عاشق تو شدم تو دین من شدی و من مبلغ تو شدم به قاب شام کشیدم حماسه برگشتم اگرچه پیر شدم من خلاصه برگشتم چهل شب است برادر ، غریب و تنهایم چهل شب است که من کعبة الرزایایم به زخم قلب عزادار من نمک زده اند حسین چشم تو روشن مرا کتک زده اند میان آتش خیمه عقیله سوخت حسین غروب روز دهم یک قبیله سوخت حسین همینکه سنگ تراشیده خورد بر سر تو تو ضعف کردی و ناله کشید خواهر تو هنوز لحظه ی افتادن تو یادم هست جدال بر سر پیراهن تو یادم هست هزار چکمه ز رویت عبور میکردند مرا به زور لگد از تو دور میکردند تن تو پیش نگاهم بدون رخت شد و سر تو بسته به یک شاخه ی درخت شد و به جای آب و غذا غصه ی تورا خوردم محله ی خودمان سنگ بی هوا خوردم به صبر امر نمودی اگر خموش شدم سوار مرکب بی پرده و چموش شدم محله های شلوغ یهود را دیدم شراب خوردن قوم حسود را دیدم به روی تخت نشست و به رتبه ام خندید چقدر در وسط حرف و خطبه ام خندید مرتبا به دهان تو چوب میکوبید به گریه هرچه که گفتم نکوب میکوبید بنفشه رفتم از اینجا و لاله برگشتم مرا ببخش بدون سه ساله برگشتم رضا قربانی @ghararenokary
چهل روز است گریانم حسین جان چو مویِ تو پریشانم حسین جان چهل روز است می خوانم حسین جان حسین جانم حسین جانم حسین جان تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله همین جا شیرخواره گریه می کرد ربابِ بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشکِ پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده ، پیر کرده ... همین جا دورِ اکبر را گرفتند زِ ما شبه پیمبر را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را ... همین جا بود که سقایِ ما رفت به سمتِ علقمه دریای ما رفت پناهِ عصمتِ کبرای ما رفت پی او گوشواره هایِ ما رفت ... فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل ها گرفتُ ... کسی رویِ تن تو جا گرفتُ ... سرت را یک کمی بالا گرفتُ ... و از پشتِ سرت سر را گرفتُ ... همین که بر گلویت خنجر آمد صدایِ نالۀ زهرا در آمد .... همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سّم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود تو ماندی و کبوتر رفت کوفه تو را کشتند و خواهر رفت کوفه خودم در راه و معجر رفت کوفه چه بهتر زودتر سر رفت کوفه و گر نه دردها می کشت ما را نگاه مردها می کشت ما را بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دستِ ساربان شد طلایِ من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید سکینه معجر از من خواست اما خودم هم بودم آن جا مثل آن ها ... ز جا برخیز غم خواری کن عباس دوباره خیمه را یاری کن عباس برای عزتم کاری کن عباس علم بردار علم داری کن عباس سکینه می کند زاری ابالفضل چه قبر کوچکی داری ابالفضل علی اکبر لطیفیان @ghararenokary
رباعی و دوبیتی های مناسب اربعین سالار شهیدان ************************************* خدایا لاله ی من یاس من کو ؟ مهی کز مهر دارد پاس من کو ؟ همه اطراف من خار است و خاشاک گل ام البنین عباس من کو ؟ انسانی ********************************* چرا از دیده و دل خون نگریم چرا از ابرها افزون نگریم بسان نخل در باران اگر من زسر تا پا نگریم چون نگریم انسانی ********************************** از شام رسیده زائر کوی توام برخیز و ببین که زنده از بوی توام از طفل سه ساله ات مپرس از خواهر تا حشر خجالت زده روی توام سید محمد رستگار ********************************** مپرس از من چرا از پا فتادم که از داغ تو در صحرا فتادم چو می خوردم ز دشمن تازیانه به یاد مادرم زهرا فتادم سید هاشم وفایی ********************************** دلم از درد و داغ اندوهگین بود گل سرخم در آغوش زمین بود گذشت از داغ تو یک اربعین لیک برای من هزاران اربعین بود محمود تاری ********************************* ز داغ لاله ها زینب غمین است پریشان موی زین العابدین است دوباره کربلا شد عرصه ی غم شهیدان خدا را اربعین است محمود تاری ********************************** سفر کردم به دنبال سر تو سپر بودم برای دختر تو چهل منزل کتک خوردم برادر به جرم این که بودم خواهر تو غلامرضا سازگار *********************************** حسینم وا حسین گفت و شنودم زیارت نامه ام جسم کبودم چه در زندان چه در ویرانۀ شام دعا می خواندم و یاد تو بودم غلامرضا سازگار ********************************** برای هر بلا آماده بودم چو کوهی روی پا استاده بودم اگر قرآن نمی خواندی برایم کنار نیزه ات جان داده بودم غلامرضا سازگار * ***************************************** اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت   نخلی که حسین روز عاشورا کاشت از اشک عزای اربعین ریشه گرفت سید رضا موید  *********************************** بین قافله ات چه سوز و آهی دارد این خواهر تو عجب سپاهی دارد احوال سه ساله را اگر می پرسی در کنج خرابه بارگاهی دارد محمود ژولیده  *********************************** دلِ خون، ‌حالِ خسته، اشکِ جاری غریبی، بی پناهی، بی قراری   اسارت، آه غربت، روی نیلی چهل روز و هزاران یادگاری یوسف رحیمی ******************************** نگاه ابری اش دارد زمینه شده دلتنگ مهتاب مدینه پس از یک اربعین، سر باز کرده کنار عقلمه بغض سکینه یوسف رحیمی * **************************************** نوای ناله و غم ها رقیه گرفته کاروان دم: یا رقیه   رسیده اربعین بی قراری همه برگشته اند اما رقیه ... یوسف رحیمی   ********************************* غریبی، بی‌کسی، منزل به منزل خبر دارد ز حالم چوب محمل چهل روز است در سوز و گدازم فقط خاکستری جا مانده از دل یوسف رحیمی ********************************* چه بارانی دو چشم آسمان است چه طوفانی دل این کاروان است   کنار قبر سالار شهیدان همه جمعند و زینب روضه ‌خوان است یوسف رحیمی   ********************************** شبیه آتش است این اشک خاموش که می‌ بارد ز چشمان عزاپوش رباب است این که با لالایی خود کنار خیمه‌ ها رفته ست از هوش یوسف رحیمی   @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 خوشا بر حال و امام حسین صلوات‌الله علیه 🔻 🥀 هنگامی که رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم خبر شهادت علیه‌السلام را به حضرت‌ فاطمه زهرا سلام‌الله‌ علیها دادند، آن بانوی مکرّمه فرمود: 🥀 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟! 🥀 ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او و می‌کند؟! و چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری خواهد کرد؟! 🥀رسول خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله فرمودند: 🥀 اعلمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه ویَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه 🥀 ای جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاک‌نژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علیه‌السلام خلق می‌کند که بر تو اقامه عزاء می‌کنند؛ شب‌ها بیدار می‌مانند و به و مرثیه‌سرایی مشغول می‌شوند؛ 🥀 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ 🥀 در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار می‌گذارند؛ و هیچ امر دیگری آنان را مشغول از نمی‌کند؛ و هیچ کس نمی‌تواند مانع ایشان از برپایی شود. 🥀 و یُنفِقونَ أموالَهم و یُتعِبونَ أرواحَهم وأبدانَهم لزیارةِ قبرِه 🥀 آن‌ها اموال‌شان را در این راه خرج می‌کنند و بدن‌ها و جان‌هایشان را در راه قبر حسین علیه‌السلام به سختی می‌اندازند. 📕 بحرالمصائب جلد ۱، صفحه ۳۷۲ 📕 تظلّم الزهرا سلام‌الله‌ علیها، صفحه ۷۴ 🆔 @mosibatoratebah ➰➰➰➰ @ghararenokary
9⃣کاروان اسراء در هشتم صفر ، را به قصد مدینه ترک کردند! ✳️علامه مجلسی(متوفی سال ۱۱۱۱ق) می نویسد : هند دختر عبدالله بن عامر، همسر یزید بن معاویه نقل می کند که؛ ▪️《فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّامِنُ دَعَاهُنَّ يَزِيدُ وَ عَرَضَ عَلَيْهِنَّ الُمَقَامَ‏ فَأَبَيْنَ وَ أَرَادُوا الرُّجُوعَ إِلَى الْمَدِينَةِ》 🔸وقتي روز هشتم (از اقامت کاروان در شام) فرا رسيد يزيد آنها را فرا خواند و از آنها خواست که در آنجا بمانند و اهل بيت(ع) قبول نکردند، و خواستند که به مدينه برگردند.(۱۴) پس یزید به نعمان بن بشیر، داد که با برخوردی شایسته‌، اسراء را به مدینه باز گرداند. ▪️《وَ وَجَّهَ مَعَهُ رَجُلاً فِی ثَلَاثِینَ فَارِسَاً یَسِیرُ اَمَامَهُم》 🔹و همراه نعمان سی نفر سوار کار بودند که پیشاپیش کاروان اسرای کربلا حرکت می کردند.(۱۵) از هشتم صفر تا بيستم آن، کاروان فرصت دارد که در بیستم این ماه خود را به کربلا برساند. یعنی حدود دوازده، سيزده روز که فرصت بوده است که کاروانيان خود را به کربلا برسانند. ✳️با توجه به اين که مسير رفت پانزده روز طول کشيده و با در نظر گرفتن اين که کربلا مسير نزديک‌تري به شام دارد، به راحتي مي‌توان باور کرد که کاروان در روز بيستم صفر به کربلا رسيده باشند. فقط نکته دیگری هست و آن هم درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين(ع)، که در كتاب‏هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى درباره آن مشاهده مى‏ شود. البته مشهورترين قول كه مورد قبول جامعه شيعى قرار گرفته است، آن است كه سر مبارك پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمين كربلا مدفون گرديد. علامه مجلسى به اين شهرت اشاره كرده است.(۱۶) شيخ صدوق(متوفی سال ۳۸۱ق) با نقل روايتى، الحاق سر به بدن در كربلا را از قول فاطمه دختر امام على(ع) و خواهر امام حسين(ع) نقل كرده است، اما درباره كيفيت و چگونگى الحاق ديدگاه‏ هاى مختلفى ابراز شده است.(۱۷) برخى همانند سيد بن طاووس آن را امرى الهى مى‏ داند كه خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است، ولى از چون و چرا درباره آن نهى كرده است.(۱۸) 🔻برخى ديگر چنين گفته‏ اند : (ع) در بازگشت در روز (۱۹) يا روزى غير از آن، سر را در كربلا در كنار بدن دفن كرد.(۲۰) اما اينكه آيا دقيقاً سر به بدن ملحق شد و يا در كنار ضريح و در نزديكى بدن دفن شد، عبارت روشنى در دست نيست و در اينجا نيز سيد بن طاووس چون و چرا را نهى كرده است.(۲۱) 🔻عده‏ اى نیز گفته‏ اند : پس از آنكه سر را در زمان يزيد سه روز به دروازه دمشق آويزان كردند، پايين آورده و آن را در گنجينه‏ اى از گنجينه‏ هاى حكومتى گذاشتند و تا زمان سليمان بن عبدالملك در آنجا بود. سپس وى آن را بيرون آورده و پس از تكفين، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن كرد. پس از آن جانشين وى عمر بن عبدالعزيز (حكومت۹۹ تا ۱۰۱ قمری) آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد كه با آن چه كرد اما با توجه به تقيد او به ظواهر شريعت، به احتمال فراوان آن را به كربلا فرستاده است.(۲۲) در پايان متذكّر مى‏ شويم كه برخى از دانشمندان اهل سنّت مانند شبراوى، شبلنجى و سبط ابن حويزى نيز اجمالًا پذيرفته‏ اند كه سر در كربلا دفن شده است.(۲۳) پس روز ، کاروان به کربلا رسيده و سر مقدس نیز به بدن مطهر حضرت سيدالشهداء(ع) ملحق شده است. 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۲)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ص۱۰۷ ۳)المصباح المتهجد شیخ طوسی، ص۳۲۰ ۴)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۷ ۵)أنساب الأشراف بلاذری، ج۱، ص۴۲۴ ۶)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۴ ۷)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴ ۸)تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۶۰ ۹)المصباح کفهمی، ص۵۱۰ ۱۰)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۵، ص۱۰۷ ۱۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۲۰ ۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۳ ۱۳)سير أعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۴ ۱۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷ ۱۵)اخبار الطوال دینوری، ص۲۶۱ ۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۵ ۱۷)بحارالانوار مجلسی ،ج۴۵، ص۱۴۰ به نقل از امالى شیخ صدوق، ص۲۳۱ ۱۸)اقبال الاعمال ابن طاووس، ص۵۸۸ ۱۹)کتاب تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيدالشهداء طباطبایی، ج۳، ص۳۰۴ ۲۰)اللهوف ابن طاووس، ص۲۳۲ ۲۱)اقبال الاعمال ابن طاووس، ص۸۸۵ ۲۲)مع الركب الحسينى(ع) طبسی، ج۶، ص۳۲۴ به نقل از مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۲، ص۷۵ ۲۳)مع الركب الحسينى طبسی، ج۲، ص۳۲۵ @hosenih_maghtal ➰➰➰➰ @ghararenokary
سال ۶۱ هجری قمری، رسیدن کاروان اسرای کربلا به کربلا! 🔻《فَوَصَلُوا إِلَى مَوْضِعِ الْمَصْرَعِ فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَجَمَاعَةً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَرِجَالًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَدْ وَرَدُوا لِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع) فَوَافَوْا فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُكَاءِ وَالْحُزْنِ وَاللَّطْمِ وَأَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَكْبَادِ》 🔺پس اهل بيت(ع) وقتی به قتلگاه رسيدند، جابر بن عبدالله انصارى‏ و جمعى از بنى هاشم و مردانى از آنها را يافتند كه براى زيارت قبر حسين(ع) فرا رسيده بودند، همگان در يك زمان به عزادارى و نوحه سرايى پرداختند و سوگوارى جگرسوزى بر پا نمودند، و 😭 زنان آن آبادى نيز با ايشان به عزادارى پرداختند و چند روز در كربلا اقامت كردند. ▪️《وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ فَأَقَامُوا عَلَى ذَلِکَ أَیَّاماً》 🔹و زنان آن آبادى نیز با ایشان به عزادارى پرداختند و چند روز در کربلا اقامت کردند.(۶) 📚منبع : ۶)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
✅شاید برای شما سوال باشد که؛ با اینکه در باب آداب زیارت امام حسین(ع) روایتی از امام صادق(ع) خطاب به ابابصیر آمده است که فرمودند : ▪️《فَإِذَا أَرَدْتَ اَلْمَشْيَ إِلَيْهِ فَاغْتَسِلْ وَ لاَ تَطَيَّبْ وَ لاَ تَدَّهِنْ وَ لاَ تَكْتَحِلْ حَتَّى تَأْتِيَ اَلْقَبْرَ》 🔹پس هنگامی که اراده رفتن به قصد زیارت امام حسین(ع) را نمودی، غسل کن و خود را خوشبو مکن و از روغن نیز استفاده مکن و سرمه نیز استفاده مکن تا اینکه بسمت قبر بروی!(۱) و در روایتی دیگر نیز از امام صادق(ع) آمده است که؛ ▪️《إِذَا زُرْتَ الْحُسَیْنَ(ع) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ أَشْعَثُ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ وَ اسْأَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً》 🔸هرگاه خواستی امام حسین(ع) را زیارت کنی او را زیارت کن در حالی که محزون و مکروب ژولیده موی و غبار آلود و گرسنه و تشنه لب باشی و از اباعبدلله(ع) حوائجت را بخواه و برگرد و کربلا را وطن خود مگیر!(۲) چرا جابر بن عبدالله انصاری آن صحابی با معرفت که اولین زائر امام حسین(ع) در اربعین بود، به این فرمایش عمل نکرد؟ تا جایی که عطیه عوفی می گوید : ▪️《فَلَمّا وَرَدنا کَربَلاءَ دَنَا جَابِرٌ مِن شَاطِئِ الفُراتِ فَاغتَسَلَ، ثُمَّ اتَّزَرَ بِإِزارٍ وَارتَدَى بِآخَر، ثُمَّ فَتَحَ صُرَّةً فیها سُعدٌ فَنَثَرَها عَلى بَدَنِه》 🔹هنگامى که به کربلا رسیدیم جابر به کرانه فرات نزدیک شد و غسل کرد و پیراهن و ردایى به تن کرد و کیسه عطرى را گشود و آن را بر بدنش پاشید.(۳) 🔻شاید علت در این بوده است که فرمایش امام صادق(ع) در این باب، بعد از زیارت جابر بن عبدالله بوده است و تا قبل از فرمایش ایشان، آداب زیارت امام حسین(ع) همان بوده که انجام شده است. 📚منابع : ۱)۲) تهذیب الاحکام شیخ طوسی، ج۶، ص۷۶ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۶۵، ص۱۳۰ ♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ ✳️صفوان جمّال می گوید : امام صادق(علیه السلام) در سفری كه به حیره عراق داشتند، به من فرمودند : ▪️《هَلْ لَكَ فِي قَبْرِ الْحُسَيْنِ(عليه السلام)؟》 🔸آيا از قبر امام حسين(ع) بهره مي گيری و به زيارت ایشان نايل می شوی؟ عرض کردم : آری فدايت شوم! شما هم اين قبر شريف ایشان را زيارت می كنيد؟ ایشان فرمودند : ▪️《وَ كَيْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ يَزُورُهُ فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ يَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ إِلَيْهِ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ أَفْضَلُ الْأَوْصِيَاءِ》 🔹چگونه آن را زيارت نكنم، در حالی كه خدا و ملائكه و پيامبران و افضل آنان كه پيامبر اسلام است و اوصيا كه افضلشان ما هستيم، در هر «شب جمعه» آن را زيارت مي كنند! عرض كردم : ▪️《جُعِلْتُ فِدَاكَ! فَتَزُورُهُ فِي كُلِّ جُمُعَةِِ حَتَّى تُدْرِكَ زِيَارَةَ اَلرَّبِّ؟》 🔸آيا شما هر «شب جمعه» آن را زيارت مي كنيد تا به زيارت خدا نايل شده باشيد؟ حضرت(ع) فرمودند : ▪️《نَعَمْ يَا صَفْوَانُ! اِلْزَمْ ذَلِكَ يُكْتَبْ لَكَ زِيَارَةُ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ(عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) وَ ذَلِكَ تَفْضِيلٌ وَ ذَلِكَ تَفْضِيلٌ!》 🔹آری ای صفوان! ملازم زيارت امام حسين(ع) باش تا در نامه عملت زيارت امام حسين(علیه السلام) را بنويسند كه اين تفضيل است، اين تفضيل است.(۱) 📚منبع : ۱) ابن قولویه قمی، ج۱، ص۱۱۲ علیه السلام @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
✅آیا کاروان اهل بیت(ع) اربعین از شام به کربلا رسیدند؟ 🔹شهيد مطهری در اين خصوص كه اهل بيت امام حسين(ع) در روز اربعين به كربلا آمده اند باور دارد كه آن را عقل تایید نمی کند و در منابع دسته اول و معتبر نیامده است. ✅آیا حضرت زینب(س) اولین فرد بود که اربعین به کربلا رفتند؟ 🔻پاسخ: 🔹در خصوص اربعين و آمدن اسرا به كربلا بايد گفت: شهيد مطهری در اين خصوص كه اهل بيت امام حسين(ع) در روز اربعين به كربلا آمده اند باور دارد كه آن را عقل تایید نمی کند و در منابع دسته اول و معتبر نیامده است. (۱) 🔸برخی دیگر از مورخان هم به طور صریح و هم غیر صریح اين مطلب را انکار نموده‌اند. 🔹شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است: «روز اربعین، روزی است که اهل بیت امام، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین ع وارد کربلا شد». (۲) 🔸شیخ طوسی در «مصباح المتهجّد» (۳ ) و ابن اعثم در الفتوح (۴ ) نیز همین مطلب را ذکر کرده‌اند. میرزا حسین نوری می‌نویسد: «از عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی استفاده می‌شود که روز اربعین روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند. نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. » (۵ ) 🔸در این میان سید بن طاوس در «لهوف»، اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا ذکر کرده است. 🔻ایشان می‌نویسد: «وقتی اسرای کربلا از شام به طرف عراق بازگشتند، به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آن‌ها به محل شهادت امام حسین آمدند. سپس در آن جا به اقامه عزا و گریه و زاری برای اباعبدالله پرداختند ...»(۶ ) 🔹ابن نما حلی نیز روز اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا و ملاقات آن‌ها با جابر و عده‌ای از بنی هاشم ذکر کرده است. (۱۰ ) میرزا حسین نوری پس از از نقل قول سید بن طاوس به نقد آن پرداخته است. ( ۷ ) 🔸رسول جعفریان می‌نویسد: «شیخ مفید در ارشاد، ابومخنّف در مقتل الحسین، بلاذری در انساب الاشراف، دینوری در اخبار الطوال و أبن سعد در الطبقات الکبری، اشاره‌ای به بازگشت اسرا به کربلا نکرده‌اند».(۸) شیخ عباس قمی هم داستان آمدن اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا بسیار بعید می‌داند. (۹) محمدابراهیم آیتی (۱۰) و شهید مطهری نیز آمدن اسرای در روز اربعین به کربلا، را انکار کرده‌اند. (۱۱) 🔹امّا در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال ۶۱ هجری به کربلا، به نظر می‌رسد بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد. شیخ طوسی می‌نویسد: «روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا ص از مدینه برای زیارت قبر امام حسین ع به کربلا آمد. او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد». (۱۲) 🔸مرحوم آیتی می‌نویسد: «جابر بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد. سنت زیارت اربعین امام به دست او تأسیس گردید». (۱۳ ) ................................................... 📚پی نوشتها: ۱. حماسه حسینی، شهيد مطهري ج ۱، ص ۳۰. ناشر :صدرا ۲. مسار الشيعة (المجموعة)، الشيخ المفيد، ص ۲۶، سال چاپ : ۱۴۰۶، ناشر : مكتب آية الله العظمى المرعشي النجفي - قم ۳ - مصباح المتهجد، الشيخ الطوسي، ص ۷۸۷، چاپ : اول، سال چاپ : ۱۴۱۱ - ۱۹۹۱ م، ناشر : مؤسسة فقه الشيعة - بيروت - لبنان، ۴ . ابن اعثم کوفی، احمد؛ ترجمه محمد بن محمد بن مستوفی هروی، تهران، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲، ص ۹۱۶. ۵ . النوری، لولو و مرجان، تهران، فراهانی، ۱۳۶۴، ص ۱۵۴. ۸ . اللهوف في قتلى الطفوف، السيد ابن طاووس، ص ۱۱۴، چاپ : اول، سال چاپ : ۱۴۱۷، ناشر : أنوار الهدى - قم - ايران. ۶ . مثير الأحزان، ابن نما الحلي، ص ۸۶، سال چاپ : ۱۳۶۹ - ۱۹۵۰ م، ناشر : المطبعة الحيدرية - النجف الأشرف. ۷ . نوری، پیشین، ص ۱۵۲. ۸ . جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، قم، ص ۲۱۶. ناشر :انصاریان. ۹ . قمی، منتهی الامال، ج ۱، ص ۵۲۵. موسسه انتشارات هجرت، قم، ۱۳۷۸ . ۱۰ . آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ص ۱۳۹. ناشر: کتابخانه صدوق ۱۱ . مطهری، حماسه حسینی، ج ۱، ص ۳۰. ۱۲ . طوسی، پیشین، ص ۷۸۷. ۱۳ . آیتی، پیشین، ص ۲۳۱-۲۳۰. @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
✅کاروان اسیران کربلا از شام تا مدینه 🔻حرکت از شام 🔹بهر حال پس از هفت روز که اهل بیت در شام بودند، به دستور یزید ، نعمان بن بشیر (1) وسائل سفر آنان را فراهم نمود و به همراهی مردی امین آنان را روانه مدینه منوره کرد (2) . در هنگام حرکت، یزید امام سجاد (ع) را فرا خواند تا با او وداع کند، و گفت: خدا پسر مرجانه را لعنت کند! اگر من با پدرت حسین ملاقات کرده بودم، هر خواسته ای که داشت، می پذیرفتم! و کشته شدن را به هر نحوی که بود، گرچه بعضی از فرزندانم کشته می شدند از او دور می کردم! ولی همانگونه که دیدی شهادت او قضای الهی بود! ! چون به وطن رفتی و در آنجا استقرار یافتی، پیوسته با من مکاتبه کن و حاجات و خواسته های خود را برای من بنویس! (3) آنگاه دوباره نعمان بن بشیر را خواست و برای رعایت حال و حفظ آبروی اهل بیت به او سفارش کرد که شبها اهل بیت را حرکت دهد و در پیشاپیش آنان خود حرکت کند و اگر علی بن الحسین را در بین راه حاجتی باشد برآورده سازد؛ و نیز سی سوار در خدمت ایشان مأمور ساخت؛ و به روایتی خود نعمان بن بشیر را و به قولی بشیر بن حذلم را با آنان همراه کرد (4). 🔸و همانگونه که یزید سفارش کرده بود به آهستگی و مدارا طی مسافت کردند و به هنگام حرکت، فرستادگان یزید بسان نگهبانان گرداگرد آنان را می گرفتند، و چون در مکانی فرود می آمدند از اطراف آنان دور می شدند که به آسانی بتوانند وضو سازند. 🔻اربعین 🔹اهل بیت (ع)به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهی جاده عراق و مدینه رسیدند، چون به این مکان رسیدند، از امیر کاروان خواستند تا آنان را به کربلا ببرد، و او آنان را بسوی کربلا حرکت داد، چون به کربلا رسیدند، جابر بن عبد الله انصاری (5) را دیدند که با تنی چند از بنی هاشم و خاندان پیامبر برای زیارت حسین (ع) آمده بودند، همزمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله و زاری کردند و بر صورت خود سیلی زده و ناله های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نیز به آنان پیوستند (6) ، (س) در میان جمع زنان آمد و گریبان چاک زد و با صوتی حزین که دلها را جریحه دار می کرد می گفت: ▪️«وا اخاه! و احسیناه! و احبیب رسول الله و ابن مکة و منی! و ابن فاطمة الزهراء! و ابن علی المرتضی! آه ثم آه!» پس بیهوش گردید. آنگاه س لطمه به صورت زد و با صدایی بلند می گفت: امروز محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا از دنیا رفته اند؛ و دیگر زنان نیز سیلی به صورت زده و گریه و شیون می کردند . س چون چنین دید، فریاد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل بیت تو کرده اند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان نمودند! (7) (مطالب اربعین را با لمس این هشتگ ببینید ) 🔻 توقف در کربلا 🔸خاندان داغدیده رسالت پس از ورود به کربلا برای شهیدان خود به عزاداری پرداختند، چون هنگام حرکت بسوی کوفه اجازه عزاداری به آنان نداده بودند، و همانگونه که سید ابن طاووس در الملهوف نقل کرده است که ▪️«و اقاموا المآتم المقرحة للاکباد» (21) ▪️«ماتم های جگرخراش بپا داشتند» ، و تا سه روز امر بدین منوال سپری شد (22) . 🔻حرکت از کربلا 🔹اگر زنان و کودکان در کنار این قبور می ماندند، خود را در اثر شیون و زاری و گریستن و نوحه کردن هلاک می نمودند، لذا علی بن الحسین (ع) فرمان داد تا بار شتران را ببندند و از کربلا به طرف مدینه حرکت کنند.چون بارها را بستند و آماده حرکت شدند، سکینه (س) اهل حرم را با ناله و فریاد به جانب مزار مقدس امام جهت وداع حرکت داد و جملگی در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. س قبر پدر را در آغوش گرفت و شدیدا گریست و به سختی نالید و این ابیات را زمزمه کرد: الا یا کربلا نودعک جسما بلا کفن و لا غسل دفینا الا یا کربلا نودعک روحا لاحمد و الوصی مع الامینا (23) 🔻پاداش همراهی خوب 🔸حارث بن کعب می گوید: فاطمه دختر علی بن ابی طالب، (ع) به من گفت: به خواهرم زینب (س) گفتم: این مرد شامی که از شام به همراه ما آمد، شرائط خدمت را نیکو بجای آورد، بجاست که او را صلتی و یا پاداشی دهیم. زینب (س) گفت: بخدا سوگند چیزی نداریم که به او هدیه کنیم بجز همین زیورها ! گفتم: همین ها را به او خواهیم داد! فاطمه دختر علی (ع) می گوید: من دست بند و بازوبند خود را بیرون آوردم و خواهرم نیز چنین کرد! و آنها را برای آن مرد شامی فرستادیم و عذر خواسته و برای او پیغام فرستادیم که این پاداش همراهی خوب تو با ما است. 🔹آن مرد شامی زیورهای ما را باز پس فرستاد و گفت: اگر من برای دنیا هم این خدمت را کرده بودم پاداشی کمتر از این نیز سزاوار من بود، ولی بخدا سوگند که آنچه کرده ام برای خشنودی خدا بوده و به پاس خویشاوندی شما با رسول خدا بوده است (27). 🔻بشیر در مدینه 🔸کاروان آل البیت به جانب شهر مدینه رهسپار شد. 🔹بشیر بن جذلم می گوید: به آرامی می رفتیم تا به شهر مدی
نه نزدیک شدیم، (ع) فرمود تا بار از شتران برداشته خیمه ها را برافراشتند و اهل حرم در آن خیمه ها فرود آمدند، امام علی بن الحسین مرا طلبید و فرمود: خدای تعالی پدرت جذلم را رحمت کند که شاعری نیکو بود، آیا تو را از شعر بهره ای هست؟! 🔸عرض کردم: آری یابن رسول الله! فرمود: هم اکنون وارد شهر مدینه شو! و خبر شهادت ابی عبد الله (ع) و ورود ما را به مردم ابلاغ کن! 🔹بشیر گوید: بر اسب خویش سوار شدم و با شتاب وارد شهر مدینه شدم و به جانب مسجد نبوی رفتم، چون بدانجا رسیدم با صدایی بلند و رسا این اشعار را که مرتجلا سروده بودم، خواندم : یا اهل یثرب لا مقام لکم بها قتل الحسین و ادمعی مدرار الجسم منه بکربلا مضرج   و الرأس منه علی القناة یدار (28) 🔸سپس روی به مردم کردم و گفتم: این علی بن الحسین (ع) است که با عمه ها و خواهرانش در بیرون شهر مدینه فرود آمده اند و من فرستاده اویم که شما را از ماجرایی که بر آنان رفته است آگاه سازم. وقتی این خبر را به مردم رساندم، در مدینه هیچ زنی نماند مگر اینکه از خانه خود بیرون آمد در حالی که زاری می کرد و می گریست، و من همانند آن روز را به یاد ندارم که گروه بسیاری از مردم یکدل و یکزبان گریه کنند و بر مسلمانان تلختر از آن روز را ندیدم (29) . 🔻استقبال از کاروان کربلا 🔹بشیر گوید: مردم مدینه یکپارچه بسوی کاروان حرکت کردند، و من نیز اسبم را بسرعت راندم و دیدم مردم همه راهها را با حضور خود سد کرده اند، بناچار از اسب پیاده شدم و با زحمت از میان مردم گذشتم و خود را به خیمه های آل البیت رساندم. علی بن الحسین (ع) داخل خیمه بود، بیرون آمد و دستمالی در دست آن حضرت بود که اشک از رخسار مبارکش پاک می کرد، مردی منبری آورد و آن حضرت بر آن نشست و اشک از دیدگانش جاری بود، صدای مردم به گریه بلند شد و زنان ناله و زاری می کردند و مردم از هر طرف به آن حضرت دلداری و تسلیت می گفتند، آن منطقه پر از شیون و فریاد شده بود، تا آنکه حضرت سجاد (ع) با دست خویش اشاره کرد که ساکت شوند و سپس این خطبه را ایراد فرمود: 🔻خطبه امام سجاد (ع) ▪️الحمد لله رب العالمین، مالک یوم الدین، باری ء الخلائق اجمعین، الذی بعد فارتفع فی السموات العلی و قرب فشهد النجوی، نحمده علی عظائم الامور و فجائع الدهور و الم الفجائع و مضاضة اللواذع و جلیل الرزء و عظیم المصائب الفاظعة الکاظة الفادحة الجائحة. ▪️ایها القوم! ان الله و له الحمد ابتلانا بمصائب جلیلة و ثلمة فی الاسلام عظیمة، 😭قتل ابو عبد الله الحسین علیه السلام و عترته و سبی نساؤه وصیته و داروا برأسه فی البلدان من فوق عالی السنان و هذه الرزیة التی لا مثلهارزیة. ▪️ایها الناس! فای رجالات منکم تسرون بعد قتله؟ ! ام ای فؤاد لا یحزن من اجله؟ ام ایة عین منکم تحبس دمعها و تضن عن انهمالها؟ ! ▪️فلقد بکت السبع الشداد لقتله و بکت البحار بامواجها و السموات بارکانها و الارض بارجائها و الاشجار باغصبانها و الحیتان و لجج البحار و الملائکة المقربون و اهل السموات اجمعون. ▪️یا ایها الناس! ای قلب لا ینصدع لقتله؟ ! ام ای فؤاد لا یحن الیه؟ ! ام ای سمع یسمع هذه الثلمة التی ثلمت فی الاسلام و لا یصم. 😭ایها الناس! اصبحنا مطرودین مشردین مذودین و شاسعین عن الامصار کأنا اولاد ترک و کابل من غیر جرم اجترمناه و لا مکروه ارتکبناه و لا ثلمة فی الاسلام ثلمناها، ما سمعنا بهذا فی آبائنا الاولین ان هذا الا اختلاق (32) . ▪️و الله لو ان النبی صلی الله علیه و آله تقدم الیهم فی قتالنا کما تقدم الیهم فی الوصایة بنا لما ازدادوا علی ما فعلوا بنا، فانا لله و انا الیه راجعون من مصیبة ما اعظمها و اوجعها و افجعها و اکظها و افظعها و امرها و افدحها فعند الله نحتسب فیما اصابنا و ما بلغ بنا فانه عزیز ذوانتقام (33) . 🔹حمد و سپاس خداوندی را سزاست که پروردگار عالمیان و مالک روز جزا و آفریننده همه خلایق است، آن خدایی که مقامش آنقدر رفیع است که گویا در بلندترین مرتبه آسمانها قرار گرفته (و از دسترس عقل و فکر بلند پروازان بشری بسیار دور است) و آنقدر به آدمی نزدیک است که حتی زمزمه ها را می شنود، او را بر سختیهای بزرگ و آسیبهای زمانه و آزار و حوادث ناگوار و مصائب دلخراش و بلاهای جانسوز و مصیبتهای بزرگ و سخت و رنج آور و بنیان سوز سپاسگزارم. 🔸ای مردم! خداوند تبارک و تعالی، که حمد مخصوص اوست، ما را به مصیبتهای بزرگی مبتلا کرد و شکاف بزرگی در اسلام پدید آمد، 😭ابو عبدالله الحسین ع و عترتش کشته شدند! اهل حرم و کودکان او را اسیر کردند و سر مبارک او را در شهرها و بر نیزه گردانیدند! و این مصیبتی است که همانندی ندارد. 🔹ای مردم! کدامیک از مردان شما بعد از شهادت او می تواند شادی کند؟ ! یا کدام دلی است که به خاطر او محزون نباشد؟ ! و یا کدام چشمی است که بتواند اشک خود را نگاه دارد و آن را از ریختن باز دارد؟ ! هفت آسمان که دارای بنائی شدید است (34) در شهادت او گری
ستند، دریاها با امواجشان و آسمانها با ارکانشان و زمین از همه جوانب و درختان و شاخه های درختان و ماهیان و لجه های دریاها و فرشتگان مقرب و نیز ساکنان آسمانها تمام بر او گریستند. 🔸ای مردم! کدامین دل است که از کشته شدن او از هم نشکافد؟ ! و یا کدامین دل است که برای او ننالد؟ ! یا کدامین گوش است که صدای شکافی را که در اسلام پدید آمده بشنود و کرد نشود؟! 😭ای مردم! ما صبح کردیم در حالی که رانده شدیم، از هم پراکنده شدیم و از وطن خود دور افتادیم، گویا ما فرزندان ترک و کابل بودیم، بدون آنکه جرمی کرده یا ناپسندی مرتکب شده باشیم با ما چنین کردند، حتی چنین چیزی را در مورد نیاکان بزرگوار پیشین خود نشنیده ایم، «و این بجز تزویر نیست». ✳️بخدا سوگند که اگر رسول خدا به جای آن سفارشها، به جنگ با ما فرمان می داد، بیش از این نمی توانستند کاری انجام دهند! ! 🔹انا لله و انا الیه راجعون. چه مصیبت بزرگ و دردناک و دلخراشی و چه اندوه تلخ و بنیان کنی؟! از خدا اجر این مصیبت را که به ما روی آورده است، خواهانم که او پیروز و منتقم است (35) . 🔻صوحان بن صعصعه (36) 🔹در این هنگام، صوحان بن صعصعة بن صوحان عبدی از جای برخاست او مردی زمین گیر بود و از امام عذر خواهی کرد که: پاهای من علیل و ناتوان است. امام سجاد (ع) عذر او را پذیرفت و خشنودی خود را از او ابراز داشت و بر پدرش صعصعه درود فرستاد (37) . 🔻ورود به مدینه 🔸اهل بیت (ع) در روز جمعه هنگامی که خطیب سرگرم خواندن خطبه نماز جمعه بود، وارد مدینه شدند و مصائب حسین (ع) و آنچه را بر او وارد شده بود برای مردم بازگو کردند. داغها تازه شد و باز حزن و اندوه آنان را فرا گرفت و در سوگ شهیدان کربلا نوحه سرایی کرده و می گریستند و آن روز همانند روز رحلت نبی اکرم (ص) بود که تمام مردم مدینه اجتماع کرده و به عزاداری پرداختند. 😭 (س) در حالی که می گریست وارد مسجد پیامبر (ص) شد و روی به قبر پیامبر (ص) کرد و گفت: ✋🏻سلام بر تو ای جد بزرگوار من، 😭خبر شهادت فرزندت حسین (ع) را برای تو آورده ام! 😭پس ناله بلندی از قبر مقدس رسول خدا (ص) برخاست! و چون مردم این ناله را شنیدند بشدت گریستند و ناله و شیون همه جا را گرفت. 🔸سپس علی بن الحسین (ع) به زیارت قبر پیامبر(ص) آمد و صورت بر روی قبر مطهر نهاده گریست (39). راوی گوید: 🔻زینب (س) آمد و دو طرف در مسجد را گرفت و فریاد زد: 😭 یا جداه! من خبر مرگ برادرم حسین را آورده ام. و اشک زینب هرگز نمی ایستاد و گریه و ناله او کاستی نمی گرفت و هر گاه نگاه به علی بن الحسین (ع) می کرد، حزن و اندوه او تازه و غمش افزوده می شد (40). ▪️برخیز و حال زینب خونین جگر بپرس   ▪️از دختر ستمزده حال پسر بپرس ▪️همراه ما به دشت بلاگر نبوده ای   ▪️من بوده ام، حکایتشان سر بسر بپرس ..................................................... 📚پی نوشت ها: 1.نعمان بن بشیر همان کسی است که هنگام ورود مسلم بن عقیل به کوفه از طرف یزید امیر کوفه بود، یزید او را برکنار و به جای او عبید الله بن زیاد را به امارت کوفه برگزید .نعمان به شام آمد و از هواداران معاویه و یزید بود.پس از هلاکت یزید، مردم را به بیعت عبد الله بن زبیر فرا خواند، اهالی حمص با او مخالفت کرده و او را بعد از واقعه مرج راهط در سال شصت و چهار هجری کشتند. (الاستیعاب 4/1496) . 2.قمقام زخار .579 3.تاریخ طبری 5/ .233 4.قمقام زخار .579 5.او جابر بن عبد الله بن عمرو بن حرام انصاری است، مادرش نسیبه دختر عقبه می باشد، در بیعت عقبه ثانیه در مکه با پدرش حضور داشته ولی کودک بوده است؛ بعضی او را از شرکت کنندگان در جنگ بدر ذکر کرده اند؛ او با پیامبر (ص) در 18 غزوه شرکت نمود، و بعد از رسول خدا در صفین در خدمت علی (ع) بوده و از کسانی است که سنت پیامبر بسیار از او نقل شده است؛ او در آخر عمر نابینا گردید؛ در سال 74 یا 78 و یا 79 در سن 94 سالگی در مدینه رحلت نمود. (الاستیعاب 1/219) . 6.الملهوف .82 7.الدمعة الساکبة 5/ .162 21.الملهوف .82 22.ذریعة النجاة .271 .23 «ای کربلا! بدنی را در تو به ودیعه گذاردیم، که بدون غسل و کفن مدفون شد؛ ای کربلا ! کسی را به یادگار در تو نهادیم که او روح احمد و وصی اوست» . 27.مرحوم مجلسی این اشعار را زیاده بر آنچه ما آوردیم، ذکر کرده است؛ به بحار الانوار 45/197 مراجعه شود. 28.شعر از محمد جواد غفور زاده کاشانی (شفق) است. 29.تاریخ طبری 5/ .233 32.«خبر دهنده ای، خبر مرگ بزرگ و سالار مرا داد و دلم را به درد آورد، و با دادن آن خبر مرا بیمار کرد؛ ای چشمان من! اشک بریزید و بسیار بگریید، باز هم اشک بریزید و باز هم بگریید، در سوگ آن کسی که مصیبت او عرش خدا را به لرزه در آورد، و شکوه و جلالت دین را کاست؛ (گریه کنید) بر پسر پیامبر و فرزند وصی او، اگر چه منزل و جایگاه او از ما دور است» . 33.قمقام زخار .581 34.سوره ص: .7 35.الملهوف .84
36.تفسیر المیزان 20/163 «و بنینا فوقکم سبعا شدادا» ای سبع سماوات شدیدة فی بنائها . 37.الدمعة الساکبة 5/ .427 38.پدرش صعصعة بن صوحان، مردی بلند مرتبه و بلند قدر و از اصحاب امیر المؤمنین (ع) است.از امام صادق (ع) نقل شده است: کسی از اصحاب امیر المؤمنین(ع) السلام نبود که حق امام علی علیه السلام بشناسد مگر صعصعه و اصحاب و یاران صعصعه.او دارای مناقب بسیاری است و ابن عبد البر او را از اصحاب رسول خدا دانسته. صعصعه از کسانی است که عهدنامه امیر المؤمنین (ع) را به مالک اشتر نقل کرده است. (تنقیح المقال 2/98) . 39.الملهوف .85 40.الدمعة الساکبة 5/ .164 س ع س س @hosenih_maghtal ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6005602342785782027.mp3
9.95M
📋 تو پناهمی، تو تکیه‌گاه محکمی کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو پناهمی، تو تکیه‌گاه محکمی تو پناهمی، تو کشتی نجاتمی تو پناهمی، تو یک نیاز مبرمی، آقا! "مِن أین لی النجاة اِلا روضَه" مِن أین لی الحیاة اِلا روضه" دلتنگ حرم هستم حسین! ولی به دل علَم بستم حسین! به کتیبه‌ها که دست میکشم به ضریح میرسه دستم حسین! «قَوِّ علی خدمتک جَوارحی وَاشْدُد علی العزیمةِ جوانحی» چه عنایتی! چه شاه با کرامتی! چه سعادتی! چه ذکر با حلاوتی! چه عبادتی! چه بزم پر محبتی آقا! "مِن أین لی الرفیقُ اِلا روضه" "مِن أین لی الطریق اِلا روضه" دستام‌ و بگیر باشم حسین! زیر خیمه‌‌ی تو جا شم حسین! بی نیاز همه دنیا میشم اگه با تو رفیق باشم حسین «"قَوِّ علی خدمتک جَوارحی وَاشْدُد علی العزیمةِ جوانحی"» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @ghararenokary
. 📋 می‌خورم غَمِ روضه‌ت و با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌خورم غَمِ روضه‌ت و عشقه پرچمِ روضه‌ت و دوست دارم خدایی آقا بیشتر از همه روضه‌ت و بِهِت قول میدم، تو این سختیا نمیشم اَزَت تا اَبَد من جدا تو هم ساعتی، که همسایه‌ها می‌گیرن زیرِ تابوتم رو بیا وقتی که بَندای، کفن و می‌بندن ساعتی که راهِ، دَهن و می‌بندن تو بیا کنارَم و، بِهِم بگو لاتَخَف لاتَحزَن «لاتَخَف لاتَحزَن، لاتَخَف لاتَحزَن» نوکریت برام عِزَّته خونه‌ی دلم هِیئَته بهترین شبِ زندگیم یاحسین شبِ روضه‌ته توی روضه‌ و، توو تاریکیاش شده گریه واسه تو کارَم آقا تو هم قول بده، به این نوکرت توو تاریکیِ قبرم آقا بیا ساعتی که تو قبر، هِی تکونم میدن وقتی که تَلقین و، واسه من می‌خونن توی گوشِ من فقط، یبار بگو لاتَخَف لاتَحزَن «لاتَخَف لاتَحزَن، لاتَخَف لاتَحزَن» زندگیم آقاجون فدات جون میدم واسه کربلا عشقمه همین که دارم پیر میشم پای روضه‌هات بدونِ تو و همین روضه‌ها جهنّم میشه زندگی واسمون کنارِ توأم، آقا تا تَهِش تو هم تا تَهِ خط کنارم بمون وقتی که سنگ‌های، لَحَد و می‌ذارن وقتی که می‌مونم، بی‌کس و تنها من توی اوج بی‌کَسی، صدام بزن لاتَخَف لاتَحزَن «لاتَخَف لاتَحزَن، لاتَخَف لاتَحزَن» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @ghararenokary
@hobo_lhosein_۲۰۲۳_۰۷_۰۸_۱۲_۳۶_۰۶_۱۵۲.mp3
2.97M
میخورم غمِ روضه تو عشق پرچمِ روضه تو…‌‌‌ حاج سید رضا نریمانی ➰➰ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @ghararenokary
Shab16Safar1402[07].mp3
7.81M
🎧 چشاتو ببند هم‌سفر، دلتو ببر کربلا ( ) 🎤بانوای: حاج میثم مطیعی چشاتو ببند هم‌سفر، دلتو ببر کربلا دوباره بگو یاحسین، برو یه سفر کربلا کربلا، شب جمعه‌ها، پر عطر سیب مادره گوشه گوشه ی شیش گوشه، صدای غریب مادره کربلا کربلا کربلا بهتر از همه حال، عاشقاشو می‌دونه شک نکن سلام ما، بی جواب نمی‌مونه سلام بر حسین چشاتو ببند هم‌سفر، برو زیر بارون اشک رسیدی به مقصد بگو، چه خبره میدون مشک زیر بارون گریه‌ها، یه نسیمِ آشنا میاد انگار از لب ِتشنه‌ها، هنوزم داره صدا میاد العطش العطش العطش خوب نگاه کنی، عالم، در طواف گهواره ن بچه‌های ما نذر ِ، روضه‌های شیرخواره‌ن بهتر از همه حال، عاشقاشو می‌دونه شک نکن سلام ما، بی جواب نمی‌مونه سلام بر حسین چشاتو ببند هم‌سفر، با خاطرات اربعین حاجت دلت رو بگو، به پسر ام البنین از شریعه هنوز داره میاد عطر و بوی فاطمه یک نفر داره روضه می‌خونه از کنار علقمه یا اخا یا اخا یا اخا هر کی کربلایی شد، این مسیر و می‌شناسه راه دیدن ارباب، از ضریح عباسه بهتر از همه حال، عاشقاشو می‌دونه شک نکن سلام ما، بی جواب نمی‌مونه سلام بر حسین شاعر و نغمه پرداز: مهدی زنگنه✍🎼 ➰➰➰➰🔸🔸 @ghararenokary
4_5953852646908496451.mp3
12.89M
"قدِّ چهل‌روز، گریه آوردم" با اجرای شاعر و نغمه‌پرداز قدّ چهل روز ؛ گریه آوُردم من موندم اصلاً ؛ چرا نمُردم ناله ناله ناله؛ چی بگم از سه‌ساله ناله ناله ناله؛ تحمّلش محاله دیدی چی شد؛ معجرامون رفت دیدی چی شد؛ چادرامون سوخت دیدی چی شد؛ بین آتیشا، دست و پامون سوخت حسین؛ عزیزم عزیزم عزیزم ................................... تنهام گذاشتی ؛ تُو اوج غربت گفته بودم که ؛ سخته اسارت الشام الشام الشام؛ آتیش‌وسنگ‌و دشنام الشام الشام الشام؛ می‌خندیدن به اشکام دیدی چی شد؛ زینب و اغیار دیدی چی شد؛ طعنۀ اشرار... دیدی چی شد؛ دستامو بستن بردنم بازار حسین؛ عزیزم عزیزم عزیزم ................................... بعد تو روز و ؛ شبم سیاهه دلم هنوزم ؛ تُو قتلگاهه آه و گریه زاری؛ نهصد تا زخم کاری آه و گریه زاری؛ دیدم کفن نداری دیدی چی شد؛ خاکی شد موهات دیدی چی شد؛ کهنه‌پیرهن رفت دیدی چی شد؛ دیدمت بی‌جون جونم از تن رفت حسین؛ عزیزم عزیزم عزیزم ➰➰➰➰➰➰ @ghararenokary
چل روزه غصتو خوردم روزی صد مرتبه مُردم پاشو که یه دنیا غربت واسه تو سوغات آوُردم تازیونه ها می گفتن جرم من عشق تو بوده کاش می شد ببینی داداش... همه ی تنم کبوده حلالم کن رو زمین مونْد بدن تو حلالم کن بوریا شد کفن تو حلالم کن حلالم کن حلالم کن تورو جون مادر حلالم کن نازنین برادر ____ چل روزه کابوس شبهام شده اون لحظه ی آخر که میبوسیدم برادر حنجرت رو جای مادر مگه یادم میره اون دم که سرت رو میبریدن اسبا با نعلای تازه روی پیکرت دویدن دیدم از تل سر پیکر تو دعواس دیدم از تل بدنت به زیر نعلاس دیدم از تل /دیدم از تل حلالم کن تورو جون مادر حلالم کن نازنین برادر _____ تا ابد حالم خرابه فکرشم برام عذابه دخترت دق کرد و جون داد آخرش کنج خرابه همه ی تلاشم این بود جات و پُر کنم برا اون جلو چشمام ولی جون داد با غم و درد فراوون حلالم کن/ روی قلبم پا گذاشتم! حلالم کن دخترت رو جا گذاشتم حلالم کن حلالم کن حلالم کن تورو جون مادر حلالم کن نازنین برادر نغمه و شعر: احسان تبریزیان ➰➰➰➰➰➰ @ghararenokary
💠 واحد حسرت زیارت اربعین 💠 از شاعـر گرانقدر کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ          ⭐️ احسان نرگسی ⭐️ ➖➖➖ من که هر لحظه به پای علمت می افتم می میرم بی حرمت ببین اقا کی گفتم اجازه بده منم بشم بلاگردونت نوکرت یه اربعین دیگه بشه مهمونت دل من تنگه برات چه برو بیائیه این روزا توی کربلات خالیه جای گدات باورش سخته، نگو جای ما نیس پایین پات خونه ی امیده هر چی نوکره کرب و بلات ممنونم اجازه دادی بزنم منم صدات شنیدم یه قطره آبم نرسید به خیمه ها فدای غربت تو فدای خشکی لبات --- پادشاه عالمه هر کسی نوکر توئه اقا هر چی که دارم از صدقه سر توئه مادرت اجازه داده که بشم سینه زنت زیر پرونده ی ما امضای مادر توئه حال زارم رو ببین دل من تنگه برا صحن یل ام بنین رومو نندازی زمین زنده ام یه سالیه فقط به عشق اربعین عمریه که به نخای پرچمت محتاجیم به نفس کشیدنِ توو حرمت محتاجم کیه که ندونه زندگی مو مدیون توام دست خالیمو ببین ، به کرمت محتاجم --- عاقبت بخیری یعنی زیر سایت بمونم خودمو هر جوری هس به کربلات می رسونم به خودم میام می بینم جای من تو روضه نیس وصله ی ناجور روضه هاتم آقا میدونم خوش به حال زائرات خوش به حال اونا که راشون دادی توو کربلات جون نوکر به فدات میشه بازم بشینم رو به رو ایوون طلات یه دلم میگه خدا رو شکر گرفتار توام یه دلم میگه منو ببخش که سربار توام به تو مدیونم آقا صفر تا صد ز ندگی مو هر جوری حساب کنم بازم بدهکار توام ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد.❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1️⃣ لینک کانال تلگرام 👉 t.me/javazenokari 2⃣ لینک کانال ایتا 👉 eitaa.com/javazenokari 3⃣ آدرس صفحه اینستاگرام 👉 https://www.instagram.com/javazenokari 🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸 ➰➰➰➰ @ghararenokary
4_5940655423588666143.opus
251.4K
🔳 🔻 واحد حسرت زیارت اربعین 📜 من که هر لحظه به پای علمت می افتم 🖊به قلم 🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸 ➰➰➰➰ @ghararenokary