🔴حلول ماه رحمت، رجب المرجب و سالروز ولادت با سعادت امام باقر (ع) تبریک و تهنیت باد.
مگذار که دلخسته و دلخون باشیم
بگذار که برلطف تو مدیون باشیم
در ماه رجب آرزوی ما این است
ایکاش که ما از رجبیون باشیم
شاعر: #سيدهاشم_وفايی
@ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_خمینی_ره_مدح
#امام_خمینی_ره_ارتحال
#سيدهاشم_وفايي
▶️
سرسبز به لب هميشه نامت بادا
آويزۀ گوش جان كلامت بادا
اي پير طريق عشق درشام فراق
شمع ره رهروان پيامت بادا
@hosenih
نگاهي عارفانه داشت آن مرد
شكوهي جاودانه داشت آن مرد
اگر عكس رُخش در ديده پيداست
درون قلب، خانه داشت آن مرد
⏹
@ghararenokary
#مناجات_با_خدا
برخيز كه از خطاي خود توبه كنيم
از سركشي و جفاي خود توبه كنيم
ما توبه شكن شديم اي دوست بيا
اين بار ز توبه هاي خود توبه كنيم
***
يا رب دل اگر سير در افلاك كند
جان را صدف گوهر لولاك كند
مگذار كه آلوده بمانم، بگذار
باران محبتت مرا پاك كند
شاعر: #سيدهاشم_وفايي
@ghararenokary
🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
همراه نسیم کز جنــان می آید
عطر علوی به باغ جان می آید
با آمــدن کــریم آل یـاسین
بانگ #صلوات از آسمان می آید
شاعر: #سيدهاشم_وفايي
@hosenih
@ghararenokary
#امیرالمومنین_ع_شهادت
اگرچه زخم سرش را تمام مي ديدند
ولي ز زخم عميق دلش نپرسيدند
كسي نخواست بپرسد چرا سرش بشكافت
اگرچه مردم بي درد كوفه مي ديدند
@hosenih
شبي نخفت علي از غم جهالت خلق
ولي تمامي آنان ز جهل خوابيدند
بهار عمر علي شد خزان و گل نشدند
دوباره در ره او خار فتنه پاشيدند
نرفت رنگ سياهي بُرون از آن دل ها
زداغ سُرخ علي گر سياه پوشيدند
به غير اهل ولايت، هنوز هم آنان
اسير وسوسه و اهل شك و تريدند
عليست چون شب قدر خدا كه اين مردم
ز قدر و منزلتش نكته اي نفهميدند
علي حقيقت عدل است و تا ابد زنده است
ولی تمامی آنان زجهل خوابیدند
خداگواست كه در كربلا همين مردم
گُلان باغ علي را به نيزه ها چيدند
@hosenih
چه روزگار غريبي بُود كه بعد از او
به اشك زينب او اهل كوفه خنديدند
دلم گرفته «وفایی» بیاکه گریه کنیم
به احترام غمی که به شیعه بخشیدند
شاعر: #سيدهاشم_وفايی
@ghararenokary
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
گر از کرامتش همه کس فیض میبرد
از نسل خاندان امامی کریم بود
عطر حدیث آل رسول از لبش چکید
در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود
@hosenih
تنها نبود پیک خوشالحان باغ عشق
پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود
آموخت درس بندگی از اهلبیت نور
محبوب پیشگاه خدای علیم بود
غیر از خدا نداشت نیازی به هیچکس
در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود
لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب
دست نوازشی به سر هر یتیم بود
گلسیرتان عشق به مدحش سرودهاند
اخلاق او لطیفتر از هر نسیم بود
پیوسته او به منزل مقصود میرسید
زیرا صراط زندگیاش مستقیم بود
هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز
در سایۀ امید و ولایت مقیم بود
@hosenih
پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا
هر کس که زائر حرم این کریم بود
هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت
این بوستان عشق، بهشتیشمیم بود
عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز
دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#امام_رضا_ع_شهادت
با کار و دل و پای فلج رو کردیم
از بهر گشایش و فرج رو کردیم
اینجا همه با دست تهی، چشم پُر اشک
بر روضهی ثامنالحجج رو کردیم
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
آتش افتاده به جان همه، اما چه شده؟
همه جمعند در خانه ی مولا چه شده؟
آسمان ناله زدو گفت درآن جا چه شده؟
فاطمه پشت در افتاده خدایا چه شده؟
دودی از آتش آن «در» به سماوات رسید
گل یاس نبوی را چه جراحات رسید
به فلک ناله ای از مادر سادات رسید
که! خبر داشت که درعالم بالا چه شده؟
آسمان دید که برعرش، طنین افتاده
شعله بربال وپر روح الامین افتاده
غنچه پرپر شده و گل به زمین افتاده
وای فضه توبگو پهلوی زهرا چه شده؟
فضه میگفت که از چشم گهربار بپرس
من نگویم چه شده، از درودیوار بپرس
فاطمه روی زمین است، زمسمار بپرس
آه مسمار درِ خانه، دراین جا چه شده؟
درهیاهو که همه فتنه گران همدستند
ناگهان آتش و بیداد بههم پیوستند
عده ای دست علی را به طنابی بستند
بی حیا مردم بی شرم، شمارا چه شده؟
گرچه مأمور به صبر است، تواناست علی
در برِ کوه مصیبات، شکیباست علی
خیز ای فاطمه ازجای، که تنهاست علی
خیز ازجا و ببین حرمت مولا چه شده؟
نظر گل به سوی خرمنی از خار افتاد
مثل آتش به دل اهل ستمکار افتاد
بازوی فاطمه با ضربتی از کار افتاد
یارتنهای علی در بر اعدا چه شده؟
به خداوند ،گل لم یزلی زهرا بود
درشب غربت وغم، نورجلی زهرا بود
تا دمِ جان، همهجا یار علی زهرا بود
ای «وفایی» چه بگویم گل طاها چه شده
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#صلوات
بازهم پیک صبا مُشک فشان آمده است
برمشام همه عطری ز جنان آمده است
هاتفِ غیب خبر میدهد از رویش گُل
صحبت از بانوی گُلها به میان آمده است
با گُل یاس، زمین را به فلک پُل زدهاند
روی سینه به ادب، خیل مَلک گُل زدهاند
این چه شوری است که در ذکر جمیل همه است
کوثری ناب روانگشته از این زمزمه است
ابر رحمت به سر خلق دمادم جاری است
همه آفاق پُر از فاطمه یا فاطمه است
به فلک وادی این طور چه دیدن دارد
نغمهی اهل سماوات، شنیدن دارد
تا که قدسی نفسان جلوهی طوری دیدند
در دل ختم رُسل شوق و سروری دیدند
همه لبخند زنان عطرفشانی کردند
روی دامان خدیجه، گُل نوری دیدند
مات بودند که نوزاد چها میگوید
که شنیدند همه، حمد خدا میگوید
چه مبارک سحری داشت شب میلادش
جبرئیل آمده ازبهر مبارکبادش
همه جا پُرشده از زمزمهی «اعطینا»
دیدنی بود رسول للَه و روی شادش
کوثری گشت روان، عطر حیاتی برخاست
و به شادیِ دلِ او صلواتی برخاست
کوثر و قدر بخوان، جلوهی توحید رسید
قبلهی جانِ همه، کعبهی امید رسید
باز هم زمزمه کن آیهی تطهیر بخوان
زُهره و فاطمه و طاهره، خورشید رسید
ذرّه ذرّه همه محو گُل خورشید شوید
زائر عارف این کعبهی توحید شوید
به فروغش، به جمالش، به جلالش #صلوات
به فضائل، به خصائل، به کمالش صلوات
به خداوند که سادات جهان مادریاند
به خود فاطمه تنها نه، به آلش صلوات
هردل غرق غمی، نور امیدش زهراست
هرکه مشتاق جنان است، کلیدش زهراست
آمد او تا که بشر فانی فیالله شود
بشر از جهل رها گردد و آگاه شود
می رود زود ولی چند بهاری کافی است
تاکه او بر همه روشنگر این راه شود
تاکه از خواری دنیا به همه حرفی گفت
عطر بیداری او خواب جهان را آشفت
هر زبانی که به «یا فاطمه» تطهیر شود
گوید او آمده تا نور سرازیر شود
هدف آمدنش چیست؟ همین می دانم
تا ولایت به خود فاطمه تفسیر شود
صحبت اهل ولایت به جز این زمزمه نیست
«زیر این چرخ، علی دوستتر از فاطمه نیست»
عمر پُر برکت او از چه حکایت دارد؟
از چه از مردم این شهر، شکایت دارد؟
همه ی عمر کمش گفت، «وفایی» بر خلق
که علی برهمهی خلق، ولایت دارد
بی علی هیچ ره سیر الیاللهی نیست
جز از این راه، به فردوس برین راهی نیست
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
💠 مراسم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها در روز جمعه 21 بهمنماه
#اعلام_برنامه
#غروب_جمعه
#سید_علی_حسینی_تبار
#حرم_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مقاومت_اسلامی
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
آن قطره که شد وصل به دریا ماییم
دلباختهی علی و زهرا ماییم
با لطف امام عصر تا روز ظهور
پیروزترین ملت دنیا ماییم
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
@astanqom
@ghararenokary
#امام_زمان_عج_ولادت
باز قدسینفسان زمزمهپرداز شدند
به سوی سامره آمادهی پرواز شدند
چهرهها با گل لبخند و شعف باز شدند
بلبلانِ چمنِ حُسن در آواز شدند
نورشادی به زمین و به فلک موج زند
از فلک تا به زمین فوج ملک موج زند
باز هم شاهد غیبی به شهود آمده است
پیک شادی به سلام و به درود آمده است
چه وجودی است که اکنون به وجود آمده است
این خبر چیست که جبریل فرود آمده است
محشری گشت به پا گر که قیامت کردند
همـه در هالهای از نور اقـامت کردند
نوری از بیت ولایت شده پیدا امشب
که از او گشته جهان غرق تجلا امشب
همه عالم شده چون وادی سینا امشب
مات از این نور بُوَد دیدهی موسی امشب
عشق پرسید چرا همهمه برپا شده است
همه گفتند که مهدیست هویدا شده است
برهمه خلق جهان خیر کثیر آمده است
سورهی نور خداوندِ قدیر آمده است
به محمد، به علی، باز نظیر آمده است
هاشمیون همه را ماه منیر آمده است
او بُوَد جنت ما، کعبهی ما، مقصد ما
خال رخسارهی او شد حجرالاسود ما
هستی از یُمن قدومش ز غم آزاد بُوَد
خُرم از جلوهی او گلشن ایجاد بُوَد
این همان وعدهی موعود و خداداد بُوَد
هرکه شد منتظر مَقدم او شاد بُوَد
آری ای اهل ولا موسم دیدار شده
آیت نَصــرُ مِــنَ الله پــدیــدار شده
غرق آیات مبین است رخ رخشانش
شبنشینان سماوات همه حیرانش
عرشیان مات ز قدر و شرف و ایمانش
کرده در عرشِ خداوند سه شب مهمانش
در سماوات کنون فصل گل و هم عهدیست
میزبان خالق و مهمان عزیزش مهدیست
خیز کز مقدم مولا همگی بنده شویم
همچو گلها ز نسیم سحری زنده شویم
پیرو مکتب آن دولت پاینده شویم
نکند روز وصالش همه شرمنده شویم
دل او را همــه با پیــرویاش گرم کنیم
همه در محضر اوئیم، از او شرم کنیم
همه گویند «وفایی» گل توحید کجاست
مروه پرسید کجا کعبه بپرسید کجاست
آن دلانگیزترین مایهی امید کجاست
آفتاب دل زهرا گل خورشید کجاست
کاش ما را ز وفا ره به حضورش بدهند
عیدی ما همه را حکم ظهورش بدهند
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
درماه رحمت جلوهی توحید آمد
نومیدی از دل رفته و اُمید آمد
ماهِ فَلک نقرهفشانی کرد از شوق
در نیمهی ماه خدا، خورشید آمد
خورشید بر دستان مولا دیدنی بود
از این کرامت شوق زهرا دیدنی بود
این گلشن توحید چشمانداز دارد
چون باغ جنت جلوهای ممتاز دارد
از عرشِ اعلا تا همین باغ بهشتی
جبریل چون پروانهای پرواز دارد
کروبیان در آسمان، آئینه بستند
یک گل به یاد مجتبی بر سینه بستند
آمد به دنیا و سپس یا ربنا گفت
با لهجهی شیرین خود نام خدا گفت
او برخدای خود گواهی داد و دیدند
او اشهدش را زبتدا تا انتها گفت
آری امام است و زخود اعجاز دارد
بر کل خلقت افتخار و ناز دارد
وقتی علی با فاطمه در گفتگو بود
وقتی پیمبر غرق در انوار او بود
جبریل از سوی خداوند جلی گفت
نام حسن زیبندهی این ماه روبود
آری حسن او را خداوند مبین گفت
باید براین حُسن آفرین، صدآفرین گفت
گفتم حسن، عشق تو در دل شعلهور شد
گفتم حسن، حُسن پیمبر جلوهگر شد
گفتم حسن، دل میل سائل بودنش کرد
گفتم حسن، دل تا مدینه رهسپر شد
تو جلوهای از رحمت ربّ رحیمی
من سائلم اما تو مولای کریمی
در راه دین امر تو قانون است مولا
دل برشما شیدا و مفتون است مولا
صُلحت زمینهساز عاشورای عشق است
اسلام برصلح تو مدیون است مولا
فرمان تو جلوهگر از آیات نور است
این صلح، سازش نیست، تدبیر امور است
پیوسته در حُسن عمل تو جلوه کردی
صدبار در جنگ جمل تو جلوه کردی
در کربلا گرچه نبودی، قاسمت بود
در بانگِ احلی من عسل تو جلوه کردی
گلهای باغت را که خیراندیش کردی
دو شیر را نائب مناب خویش کردی
بر لوح هستی خط زرینی به عالَم
احیاگر این مکتب و دینی به عالَم
کلک «وفایی» با خط زر می نویسد
تو افتخار آل یاسینی به عالَم
نیکو شده با مدحت تو حالم امشب
مُهری بزن بر نامهی اعمالم امشب
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#مناجات_با_خدا
خدايا بندهای منت پذيرم
به چاه و ظلمت عصيان اسيرم
ترّحم كن كه اين گونه نميرم
تویی درد مرا دارو و تسكين
اغثنی يا غياث المستغيثين
الهی بندهای بودم فراری
به سويت آمدم با بی قراری
ندارم در برت جز شرمساری
مرا با تو بود اين حرف ديرين
اغثنی يا غياث المستغيثين
منم تنها، تويی تنها اميدم
چو من لاتَقْنَطويت را شنيدم
به سوی آستان تو دويدم
مرا جامی بده زآن شهد شيرين
اغثنی يا غياث المستغيثين
مپرس از من كجا بودم، كجايم
كه سرتا پا پُر از جُرم و خطايم
اسير پنجهی نفس و هوايم
مرا مانده به دامان اشك خونين
اغثنی يا غياث المستغيثين
زجان و هستي من تاب رفته
شب عمر مرا مهتاب رفته
زغفلت بخت من در خواب رفته
شده بار غمم بسيار سنگين
اغثنی يا غياث المستغيثين
خدايا جان مسروری ندارم
زغفلت در دلم شوری ندارم
برای قبر خود نوری ندارم
ندارم مونس و ياری به بالين
اغثنی يا غياث المستغيثين
قسم بر عزّت و قدر و جلالت
قسم بر شوكت و نور كمالت
قسم بر عفو و جود و بر خصالت
به آيه آيهی زيتون و وَتّين
اغثنی يا غياث المستغيثين
الهی بر رسول و رسم و راهش
به حق مرتضی و اشك و آهش
به زهرا و به فرزندان ماهش
مكن خارم به پيش آل ياسين
اغثنی يا غياث المستغيثين
به گلهای حسين و كربلايش
به اخلاص و نماز بی ريايش
خـدايا بر سرِ از تن جدايش
كه بخشيده سرافرازی به آئين
اغثنی يا غياث المستغيثين
مرا با ذكر و يادت آشنا كن
به عشق خود دلم را مبتلا كن
«وفایی» را وفاداری عطا كن
مرا ثابت قدم كن در ره دين
اغثنی يا غياث المستغيثين
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
💢نکته مهم💢
🔹این شعر بصورت زمزمه در جلسات استفاده میشود.
کاربرد زمزمه در جلسات هم بعنوان شعراول و هم بعنوان شعر دوم هست،که این شعر بعنوان شعر اول با توجه به محتوی قابل استفاده هست و بسيار عالي ست.
السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها
#اعلام_برنامه
#جشن_میلاد
#روز_دختر
#سید_علی_حسینی_تبار
#شاهرود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
از خاک در عشق تیمم گیرید
در دست گلی غرق تبسم گیرید
از یمن قدوم حضرت معصومه
عیدی زکف امام هشتم گیرید
شاعر: #سيدهاشم_وفايي
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها
#اعلام_برنامه
#شام_ولادت
#جشن_میلاد
#روز_دختر
#بهترین_دختر_دنیا
#سید_علی_حسینی_تبار
#شاهرود
#حرم_مطهر_امامزاده_دیزج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
یزدان به بشر آینه ای انور داد
یک عالِمه و کریمۀ دیگر داد
امروز خدا به دست جبریل امین
یک دستۀ گل به موسیِ جعفر داد
شاعر: #سيدهاشم_وفايي
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیک یا محمدبن علی الباقر یابن رسول الله صلی الله علیه و آله
#اعلام_برنامه
#شهادت_امام_باقر
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_باقر_ع_شهادت
بغضی که پنجه زد گلوی اطهرت را
عمری گرفته بود راه حنجرت را
شب تا سحرگه، در دل محراب طاعت
پاشیده بودی اشکهای باورت را
تو پنجمین خورشیدِ اهل نور هستی
نور خدا کرده احاطه، محورت را
خود سوختی بهر نجات اهل ایمان
کردی تو خرج خلق، مهر انورت را
در بستر بیماری و در هُرمی از تب
کردی صدا با اشک حسرت، مادرت را
با خاطرات کربلا و کوفه و شام
پُرکرده بودی برگبرگِ دفترت را
یاد علیِ اکبر و عباس و اصغر
آتش فکنده لحظههای آخرت را
از کربلا جان و دلت می سوخت، ازچه
آتش زده زهر ستم بال و پرت را؟
شد بقعهی نوری دگر، خاک مدینه
بُردند زیر خاک، وقتی پیکرت را
قلب «وفایی» سوخت هنگامی که بشنید
پُرکرده گَرد درد و غم، دور و برت را
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
الهی و ربی...
فاغفرلنا ذنوبنا بحق الحسین..
#اعلام_برنامه
#قرائت_دعای_عرفه
#سید_علی_حسینی_تبار
#خوزستان_امیدیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#مناجات_روز_عرفه
گر بردل ما نور امیدی برسد
بر قفلِ دل بسته کلیدی برسد
ای کاش که در دعای روز عرفه
از صاحب ما به ما نویدی برسد
✍ #سیدهاشم_وفایی
🔹در این روز باعظمت از همه دوستان بزرگوارم ملتمس دعایم..
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن محمدالهادی علیه السلام
#اعلام_برنامه
#جشن_میلاد
#سید_علی_حسینی_تبار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_ولادت
گلنغمهی شادی از منادی آمد
از سوی مدینه بانگ شادی آمد
با آمدن طنین بال جبریل
عطر نفس امام هادی آمد
✍ #سیدهاشم_وفایی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#اعلام_برنامه
#دهه_اول_محرم
#سید_علی_حسینی_تبار
#مسجد_عبداللهی
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
ای خسته دلان زسوزجان گریه کنید!
چون شمع از این داغ گران گریه کنید!
در ماه محرم حسین بن علی
با مهدی صاحب الزمان گریه کنید!
✍ #سیدهاشم_وفایی
@dobeity_robaey
@ghararenpkary
#حضرت_زینب_س_شام
بخوان حسينِ غريبم، كه سخت دلگيرم
نگـاه كن كه زداغت چه خسته و پيرم
به رحلِ نيـزه تو قـرآن بخوان عزيز دلم
كه بـاز از نفس اطهـرِ تو جـان گيـرم
چه غافلنـد چنيـن مـردمي كه پنـدارند
به سنگ كينـهی خود میكننـد تحقيرم
بخوان مفسـر قـرآن: «لِيُـذهِبَ عَنكم»
بخوان و شـرح بـده آيهای ز تطهيرم
بخوان «وَليُّكُـمُ الله» را كه تا از جهـل
كسي دگــر نگشايد زبان به تكفيرم
كمان ابرويت از سنگِ شاميان بشكست
دگر مخوان كه غمت میزند به دل تيرم
مخوان كه خون زگلويت به نيزه ميريزد
قسم به قطرهی خونت، زعمرِ خود سيرم
فرشتگان همه پشتِ سرِ تو صف بستنـد
نمازِ عشـق بخـوان با صـداي تكبيرم
چگـونه باتو بگـويم كـه غيـرت اللهي
كشيـده ديـدهی نامحرمان به تصويرم
نوشتـه است «وفایی» به اشك خونينش
كه من رضـا به رضـایِ خـدا و تقديرم
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
بر زینب مظلومه شبِ تار رسیده
ناموس خدا بر سر بازار رسیده
دروازهی ساعات پُر از مردم شامیست
بر گوش همه خندهی انظار رسیده
بر سوختگان در عوض تسلیت و گل
هم آتش و خاکستر و هم خار رسیده
بر عترت پیغمبر اسلام در این شام
از قوم یهودی غم و آزار رسیده
ترسم فکَنَد از سرِ نیزه به زمینش
سنگی که به پیشانیِ سردار رسیده
دیدند که چون حجلهی خون کرده رخش را
تیری که به چشمان علمدار رسیده
با خواندن قرآنِ تو ای ناطق قرآن
مرهم به دل خسته و بیمار رسیده
بنویس «وفایی» که پی محو ستمگر
زینب نه، بگو حیدر کرار رسیده
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
ای کشتی شکسته! که پهلو گرفتهای
برگو چرا تو دست به پهلو گرفتهای؟!
گل را خدا برای سرور آفریده است
ای گل چرا به غصه وغم خو گرفتهای؟!
هرگه که در بهروی علی باز میکنی
خوشحال میشوم که تو نیرو گرفتهای
گاهی ز دردِ شانه زدل آه میکشی
گاهی ز درد، دست به بازو گرفتهای
از ماجرای کوچه نگفتی به من؛ بگو،
اکنون چرا ز مَحرم خود رو گرفتهای؟!
دیوار گشته است عصای تو باز هم،
بینم که دست برسر زانو گرفتهای
دیشب نماز نافلهی تو نشسته بود
دیدم که دستِ خویش به پهلو گرفتهای
رنگی ز داغ گر که «وفایی» به شعر توست
چون لالهها ز باغ ولا بو گرفتهای
✍ #سیدهاشم_وفایی
@ghararenokary