eitaa logo
⚘️ قرار شاعرانه ⚘️
181 دنبال‌کننده
987 عکس
100 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل از درد جدایی می کشد آهی و می گوید که تنهایی عجب دردیست! داد از دست تنهایی! ⚘️ هلالی جغتایی ⚘️
چندی ست از تو غافلم ای زندگی ببخش چنگی نمی زنی به دل این روزها تو هم ⚘️فاضل نظری⚘️
تو را ندیده‌ام حتی، به لحظه‌ای اما ... دلم برای کسی که ندیدمش تنگ است ⚘️ شاعر: ؟؟؟ ⚘️ ⚘️ خط: روح الله صفری ⚘️
چند روزیست که مغرور شدی، می فهمم از من و خاطره ام دور شدی، می فهمم دل سپردی به دل آرای دگر، جای دگر رفتی و با دگران جور شدی، می فهمم تو شدی ماه ترین ماهِ تمامِ دنیا از زمینِ دلِ من دور شدی، می فهمم مانده ام با دلِ تنگم چه بگویم بی تو؟ رفتی و یک گِره کور شدی، می فهمم می نشینم سرِ راهت که دلت نرم شود مدّتی هست که مغرور شدی، می فهمم ⚘️ ابوذر اسدالله پور ⚘️
دلم از رفتن تو سخت بهم می ریزد بروی واژه ی خوشبخت به هم می ریزد آنچه در تجربه ی ماست نشان داده که عشق تا خیالت بشود تخت... به هم می ریزد... ⚘️ علی صفری ⚘️
درد دارم، باز حس ناتوانی می کنم.. با تمام دردهای خود تبانی می کنم.. در میان زندگانی، گاه دردی داشتید... در میان دردهایم، زندگانی می کنم... بعد هر زخمی که خوردم، هی مقاوم تر شدم.. از شما، ای زخم هایم، قدر دانی می کنم... حرف ها دارم، دلم تنگ است. اما تا ابد.. حرفهایم را درونم بایگانی می کنم... این منم، این من که بر روی زمین، بی ادعا... در میان دردهایم زندگانی می کنم... ⚘️ سید ابوالفضل حسینی نسب ⚘️
عاشق که باشی شعر شور دیگری دارد لیلی و مجنون قصه‌ی شیرین‌تری دارد دیوان حافظ را شبی صد دفعه می‌بوسی هر دفعه از آن دفعه فال بهتری دارد حتی سوالات کتاب تست کنکورت عاشق که باشی بیت‌های محشری دارد با خواندن بعضی غزل‌ها تازه می‌فهمی هر شاعری در سینه‌اش پیغمبری دارد حرف دلت را با غزل حالی کنی سخت است شاعر که باشی عشق زجر دیگری دارد ⚘️ بهمن صباغ زاده ⚘️
گاهی همین که دل به کسی بسته‌ای، بس است بغضت ترک‌ترک شد و نشکسته‌ای، بس است گاهی فقط همین که به امّیدِ دیگری از خود غریبه‌تر شدی و خسته‌ای، بس است این دور، دورِ حدِّ اقل‌های عاشقی‌ست در حدّ یک نگاه که وابسته‌ای، بس است ⚘️ سیدمهدی طباطبایی یاسین ⚘️
هی اشک های من که سرازیر می شود.. هی حرف های تو که کمی دیر می شود.. گفتی که رفتم ازین شهر منتظر بمان.. گفتم نرو که آمدنت دیر می شود.. در خواب دیده ام که دچار کسی شدم.. این خواب ها به پای تو تعبیر می شود.. آیا تمام می شود این حجم بی کسی.. یا زخم های کهنه فراگیر می شود.. چندیست بی بهانه دلم تنگ می شود.. غم های بی بهانه نَفَس گیر می شود.. ⚘️ابوذر اسدالله پور⚘️
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود ⚘️ سعدی ⚘️
عربی آمده پابوس تو از سمتِ عراق همه ی حسرتش این است که ایرانی نیست ⚘️ محمد حسین ملکیان ⚘️
گریه ام در حرم از روی پریشانی نیست که پریشانی از آداب مسلمانی نیست در طوافند چنان موجِ کبوترهایت که در این سلسله انگار پریشانی نیست عربی آمده پابوس تو از سمتِ عراق همه ی حسرتش این است که ایرانی نیست دست خالی ست هر آنکس به حرم می آید در ورودی که نیازی به نگهبانی نیست! ⚘️ محمد حسین ملکیان ⚘️
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند دَردَم نهفته بِه ز طبیبانِ مدعی باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند بی معرفت مباش که در من یزیدِ عشق اهلِ نظر معامله با آشنا کنند مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند حافظ دوامِ وصل میسر نمی‌شود شاهان کم التفات به حالِ گدا کنند ⚘️ حافظ ⚘️
انسان امروزی مفید و مختصر تنهاست! تنهای تنها کاملاً از هر نظر ... تنهاست! تنهایی اش را می برد با خود به هر شهری انسان تنها ؛ خانه باشد یا سفر ؛ تنهاست! علمی به نام علم «تنهایی شناسی» نیست با اینکه در این روزها نوع بشر تنهاست دل را - به هر تعداد لازم بود - قسمت کن! هر کس «یکی» را دوست دارد بیشتر تنهاست ⚘️ اصغر عظیمی مهر ⚘️
چنین است رسم جهانِ جهان همی راز خویش از تو دارد نهان نسازد تو ناچار با او بساز که روزی نشیب است و روزی فراز ⚘️فردوسی⚘️
تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست می دارم تو را به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم ⚘️تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم⚘️ تو را به جاي همه کساني که نديده ام دوست مي دارم تورا به اندازه ي همه ي کساني که نخواهم ديد، دوست مي دارم ... ⚘️تو را بخاطر دوست داشتن دوست مي دارم⚘️ اندازه قطرات باران ، اندازه ي ستاره هاي آسمان دوست مي دارم تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست مي دارم ⚘️تو را بخاطر دوست داشتن دوست مي دارم⚘️ تو را به جاي همه ي کساني که نمي شناخته ام ...دوست مي دارم تو را به جاي همه ي روزگاراني که نمي زيسته ام ...دوست مي دارم ⚘️تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم⚘️ شاعر: ⚘️ پل الوار ⚘️ ترجمه: ⚘️ احمد شاملو ⚘️
باز انگاری سَرِ کارم، نمی دانم چرا؟ بی تو احساس بدی دارم، نمی دانم چرا؟ گاه مثل جمعه ها بدجور می گیرد دلم بغض های زیر آوارم، نمی دانم چرا؟ گاه گاهی فکر اینم از تو در یک روز سرد بی محابا دست بردارم، نمی دانم چرا؟ بازهم با آن همه نامهربانی نازنین عاشقانه دوستت دارم نمی دانم چرا؟ ⚘️ قاسم پهلوان ⚘️
دل خوش به وعده های تو بودم دلم گرفت شعری دوباره بی تو سرودم دلم گرفت گفتی به طعنه چاره تو شعر خواندن ست حافظ برای چاره گشودم دلم گرفت: ... "عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد" غمگین تر از هر آن چه که بودم دلم گرفت.. گفتی گلایه های مرا گوش می کنی.. هر جا گلایه از تو نمودم دلم گرفت.. ⚘️ ابوذر اسدالله پور ⚘️
به وفاداری ات ای دوست ، وفادار شدم به هوا خواهی ات ای یار، گنهکار شدم روزگاری به سلامت سوی بازار شدم که « به خال لبت ای دوست گرفتار شدم ⚘️"چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم"⚘️   چشم بیمار تو را من به دو عالم ندهم حاصل عشق تو را با زر و درهم ندهم خاک کوی دَرَت ای دوست به خاتم ندهم گنه عشق تو را تا که نمیرم، ندهم ⚘️« همچو منصور خریدار سر دار شدم»⚘️   شادی من به تو معنا شود و غم بی تو نوبهارم به تو و همچو خزانم بی تو عاشقم من به تو و هیچ ندارم بی تو با نشاطم به تو و خسته و زارم بی تو ⚘️«طاقت از دست برون شد که چنین زار شدم»⚘️ ⚘️ابوذر اسدالله پور⚘️ ⚘️تضمینی بر شعر امام راحل "ره"⚘️
در محفل دوستان، بجز ياد تو نيست  آزاده نباشد آنكه آزاد تو نيست شيرين لب و شيرين خط و شيرين گفتار   آن كيست كه با اين همه، فرهاد تو نيست؟ ⚘️امام خمینی "ره"⚘️
من در این خلوتِ خاموشِ سکوت اگر از "یادِ" تو یادی نکنم می شکنم ... ⚘️سهراب سپهری⚘️
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب بدینسان خوابها را با تو زیبا میکنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی جانا چگونه با جنون خود مدارا میکنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو که این یخ کرده را از بی کسی، "ها" میکنم هرشب دلم فریاد می خواهد ولی در گوشه ای تنها چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هر شب کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی! که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هر شب ⚘️ محمد علی بهمنی ⚘️
ای کاش یکی بیاید.‌‌.. که وقت رفتن... ... نرود ⚘️ سید علی صالحی ⚘️
مستی نه از پیاله، نه از خم شروع شد از جاده‌ی سه‌شنبه شب قم شروع شد آیینه خیره شد به من و من به‌ آینه آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت بی‌تابی مزارع گندم شروع شد از فال دست خود چه بگویم که ماجرا از ربنای رکعت دوم شروع شد در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار تا گفتم السلام علیکم... شروع شد ⚘️ فاضل نظری ⚘️
در این دریا، چه میجویند ماهی‌های سرگردان مرا آزاد می‌خواهی؟ به تنگ خویش برگردان مرا از خود رها کردی و بال پر زدن دادی اگر این است آزادی مرا بی بال و پر گردان دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست؟ خداوندا دعای دوستان را بی اثر گردان من از سرمایه عالم همین یک "قلب" را دارم اگر چیزی دگر مانده است، آن را هم هدر گردان ⚘️فاضل نظری⚘️
رنگ چشمان تو زیباست... دلم می لرزد وسعتش آبیِ دریاست... دلم می لرزد عهد کردم به کسی دل نسپارم... اما فرصتِ چشمِ تو غوغاست... دلم می لرزد بی تو احوال دلم ملتهب و آشوب است قهر تو آخر دنیاست... دلم می لرزد شعر، اقرار به تنها شدنِ یک مَرد است مثل یک بید که تنهاست... دلم می لرزد حال یک لحظه نگاهِ تو دلم را لرزاند چقَدَر چشمِ تو زیباست... دلم می لرزد ⚘️ابوذر اسدالله پور⚘️
شب وصال.mp3
2.49M
جزای آن که نگفتیم شکر روز وصال شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال شعر: ⚘️ سعدی ⚘️ آواز: ⚘️ محمدرضا شجریان ⚘️
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد  خوشا به حال خیالی که در حرم مانده و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد به یاد چایی شیرین کربلایی ها لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانه ی خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد   ⚘️ سید حمیدرضا برقعی ⚘️
قسم به نم نم باران که دوستت دارم به اشک های خیابان که دوستت دارم قسم به سعدی و حافظ، به منزوی، قیصر به شاعران پریشان که دوستت دارم بجای این که بخواهم و یا ولش کن! نه! عجیب نیست کماکان که دوستت دارم قسم نمی خورم اما اگر قسم بخورم به آیه آیه ی قرآن که دوستت دارم . . . ! ⚘️ رضا احسان پور ⚘️
  چشم می بندی و بغض کهنه ات وا می شود تازه پیدا می شود آدم که تنها می شود دفتر نقاشی آن روزها یادش بخیر راستی! خورشید با آبی چه زیبا می شود توی این صفحه؛ بساط چایی مادربزرگ ... عشق گاهی در دل یک استکان جا می شود... می شماری تا ده و دیگر کسی دور تو نیست چشم را وا می کنی و گرگ پیدا می شود این تویی طفلی که گم کرده ست راه خانه را می گریزد؛ هی زمین می افتد و پا می شود گاه باید چشم بست و مثل یک کودک گریست چیست چاره؟ لااقل آدم دلش وا می شود تو همان طفلی که نقاشیش کفتر بود و بام و دلت این روزها تنگ است،آیا می شود؟؟ ⚘️ حسن بیاناتی ⚘️