eitaa logo
قرارگاه‌حوزه حضرت زینب(س)‌‌کاشان🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸
611 دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
179 فایل
#جهاد_تبیین، علاج پروپاگاندای دشمن علیه جمهوری اسلامی است.۱۴۰۱/۱۰/۱۹ اماما فقیه شدی افتخار نکردی _فیلسوف شدی افتخار نکردی _اما به بسیجی بودند افتخار کردی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم پارت-۱۱ پسر آسید کریم را می‌شناخت همکلاسی دوران تحصیلش بود ،سریع برگشت پیش حامد. دخترها دیگر دور شده بودند و آنجا نبودند، حامد لبخندی زد: کجا غیبت زد؟ هان؟ هیچی همینجا بودم. دست کرد جیبش و کاغذی را بیرون آورد، بیا اینو اون دختره داد بدم بهت. _ بیخود کرد، من که دیروز به کل ناامیدش کردم. _ خندید و گفت دیگه لابُد درصد امیدواریش زیاده! نامه را در جیبش گذاشت و به سمت خانه رفت،من رفتم حامد کاری نداری؟ _ نه قربونت. وارد خانه شد ناهارش را که خورد به کبوتر هایش آب و غذا داد و راهی باغ شد. پدرش گفته بود امروز باید به کمکش برود ،تا شب کنار پدر در باغ مشغول کار بود ،خیلی خسته شده بود آنقدر که حتی شامش را هم نخورد، رختخوابش را انداخت و خوابید. هنوز چشمانش گرم نشده بودند که موبایلش زنگ خورد با دیدن شماره متوجه شد دوباره همان دختر است، تماس را وصل کرد. _ بله _الو سلام _سلام.... _نامه رو خوندین؟؟ _ نه . _چرا؟؟ _چون بیکار نیستم. _میشه خواهش کنم بخونین؟ _از جا بلند شد،کاغذ را از جیب شلوارش بیرون آورد،باز کرد،نگاهی گذرا به آن انداخت..‌‌ سلام بر تو که قلبم را تسخیر کرده ای ...من بی تاب و بی قرار تو برایت نوای دلتنگی می نوازم،دوست داشتنت تنها آهنگیست که برای قلبم زیبا جلوه می کند،دوستت دارم به اندازه بزرگیِ آسمان و آبیِ بی نهایتش... _خوب خوندم. _همین؟؟ _ببین دختر جون من علاقه ای به تو ندارم،بهتره وقتتو با من تلف نکنی. _ولی من دوسِت دارم. _پووووف...خوب گیرم که دوستم داری من چی کار کنم؟ _اجازه بده یه کم بیشتر با هم آشنا بشیم. کپی ممنوع🚫 ✍فاطمه سادات مروّج
بسم اللّه الرحمن الرحیم پارت-۱۲ _تا چه حد اون وقت؟ _خندید،حالا.... _لحنش شیطنت گرفت و گفت:یه وقت بد نشه برات؟ _چی بد نشه برام. _اینکه می خوای باهام دوست شی. _وااای سعید من عاشق توام،عاشق حرف زدنت عاشق راه رفتنت،عاشق اون موهای مشکیت...عا... _خوب حالا یه ذره شم بذار واسه فردا...حرف داشته باشی بزنی. پس قراره فردام با هم حرف بزنیم...سعید... _بله _اَه یه ذره با احساس جوابم و بده. _جونم _آهان حالا شد،مدرسه ها که تعطیل شد،میشه یه قرار بذاریم ببینمت؟ _اوهو...چه زود دختر خاله میشی! _دلم برات تنگ شده. _با خود گفت:نه مثل اینکه این دختر وِل کن نیست به جهنم ،حالا که خودش اینطور می خواهد،باهاش یک قرار میگذارم، من که عاشق تفریحم،فکر نکنم بد بگذرد....باشه فردا ساعت ۲ دم پارک نزدیک مدرسه... _چرا اونجا؟ _پس میخوای خونتون قرار بذارم یا تو بیای خونمون؟....سکوت دختر را که دید ادامه داد....اون جا اکثر وقتا خلوتِ....مخصوصاً این ساعت. _باشه پس تا فردا خداحافظ عشقم. _خداحافظ _راستی... _جونم. _اسم من رؤیاست _خداحافظ رؤیا جون _خندید،خداحافظ _بای.... گوشی را قطع کرد،به نامه نگاهی انداخت،زیر لب گفت:چه خط مزخرفی هم داره...آن را مچاله کرد و داخل سطل زباله انداخت. نزدیک ساعت ۲ به سمت پارک راه افتاد. رسید به خیابانی که منتهی به پارک بود، اواسط خیابان بود که رؤیا را دید.... نگاهی به اطرافش انداخت و چون خیابان را خلوت دید با زدن سوتی توجه او را به خود جلب کرد . رؤیا که با دیدن سعید نیشش تا بناگوش باز شده بود... کپی ممنوع🚫 ✍فاطمه سادات مروّج
حلقه نوجوان شهید هاشمی موضوع:بیان مفاهیم قرانی چگونه صبر زینبی داشتن مربی:سرکارخانم نرگس رفیعی مکان :مسجد الرضا ۱۴۰۰/۶/۱۴
حلقه پیشکسوت شهید حاج حسین رفیعی موضوع: اموزش مفاهیم قرانی قرائت زیارت عاشورا سخنرانی مربی:سزکارخانم فاطمه رفیعی
📸گزارش تصویری 🌈آغاز دهه ی کرامت مبارک باد🌈 🎉🎉برگزاری جشنی با شکوه به مناسبت میلاد حضرت فاطمه ی معصومه (س) و روز دختر با حضور دختران گُل و گلاب به خصوص رأى اولی ها و نیز نو گُلانی که مکلّف به انجام تکالیف الهی شدند. 🎁🎁تجلیل از دختران فعال و کوشا در کسب رتبه های برتر کشوری👏👏👏👏👏: تجلیل از خانم حیدری، رتبه ی برترِ آزمون کارشناسی ارشد در کنکور۹۹ و خانم مسعودی رتبه ی برتر در هشتمین دوره نمایشگاه های مدرسه ی انقلاب در سال ۹۹✌🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 و نیز خانم رمضانی به عنوان معلم برتر کاشان در سال ۱۴۰۰🌸 مکان: حسینیه ی سیدالشهداء روستای علوی 🕔زمان: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ روز جمعه (عصر) 🎉🎈🎀🎁🥧🍬🌸❤📸✌ فطرت اولی ها بسیج_ کاشان
برگزاری جلسه شورا پایگاه ریحانه النبی .شرح وظایف شورا و کارهای انجام شده در این 6ماهه گذشته همفکری در مورد برپایی مراسم های پایگاه و همکاری بین اعضا شورا پایگاه ریحانه النبی حوزه حضرت زینب س
دیدار با متصدی پست بانک روستا از طرف پایگاه بسیج راضیه و با همکاری شورای اسلامی روستا و تقدیر و اهدای هدیه 🌺💖🎁 پایگاه_مقاومت_بسیج_راضیه حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب_س @gharargahesayberiii
🔰ماه صفر نحس نیست ⛔️معمولا در آغاز ماه صفر بعضی ها در فضای مجازی مطلبی را پخش می کنند که ماه صفر نحس است فلان دعا را بخوانید و تخم مرغ بشکنید و صدقه بدهید و... 👌در صورتی که مطلبشان هیچ سندیتی ندارد و ماه صفر هم نحس نیست. اگر نحسی بود عمل بنی امیه و یزیدیان بود که نحس بود نه شب و روز و ماه، در قرآن کریم هم اگر روز عذاب برخی اقوام را نحس خوانده منظور عمل آن قوم است و الا روز و شب که ظرف زمانی بیش نیست. اگر در این ظرف کارهای خوب پر کنی مبارک است و اگر کارهای بد پر کنی شر و نحس می شود. 🛑ضمنا اگر کسی مدام تلقین کند که فلان ماه نحس است ممکن است به خاطر این منفی بافی ها اثر بد ببیند❗️ چرا برخی ها با القاء منفی روح و روان خود و دیگران را به هم می ریزند و آرامش خود و بقیه را به هم می زنند؟! کسی که بنده ی خدا باشد هیچ روز و ماهی برایش سنگین نیست و کسی که خودش نحس نباشد و عمل نحسی نداشته باشد هیچ روزی برایش نحس نخواهد بود و بلکه طبق فرموده آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام کل یوم لایعصی الله فیه فهو عید، هر روزی که در آن گناه نشود عید است، یعنی مبارک و گرامی است. پس این خود ما هستیم که لحظه هایمان را می سازیم، یا زیبا می سازیم یا زشت، به همین جهت امام هادی علیه السلام فرمودند: به روزگار بد نگویید که گرداننده روزگار خداست، آنچه بدگویی دارد عمل بد خود شماست. 🌹🌹جالب اینجاست که لقب ماه صفر، صفرالخیر و صفرالمظفر است ولی به عکس آن را نحس و شر می خوانند. به هر حال ماه صفر قطعا نحس نیست و مرحوم شیخ عباس قمی نیز نفرموده نحس است بلکه نوشته معروف است به نحوست، که این فقط به خاطر اعمال زشت بنی امیه و یزیدیان در این ماه است. ✅البته صدقه و نماز و دعای اول ماه در هر ماهی خوب است و مخصوص ماه صفر نیست. اما تخم مرغ شکستن خرافات و اسراف و گناه است. ✅سعی کنیم عقل خود را در مسیر دین به کار بیندازیم میزان اعتقاد و باورمان را اهل بیت علیهم السلام قرار دهیم و هر مطلبی را پخش نکنیم. نمایندگی حوزه حضرت زینب سلام
🌹اعمـــــال مـــــاه صفـــــر 💠 سفارشات مخصوص بمناسبت ورود به ماه صفرالمظفر: ▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام و ماه مهم و شریفی هست، ♦️لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است: ۱- خواندن نماز اول ماه دو رکعت در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قل‌هوالله احد در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بعد از نماز صدقه دهد. ۲- خوانده دعای؛ " یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. " روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده. ۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو: دو رکعت در رکعت اول سوره حمد سوره فتح و در رکعت دوم حمد و توحید. بعد از نماز صد مرتبه صلوات، صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند. ۴- صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است. نمایندگی حوزه حضرت زینب سلام الله علیه
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجادعلیه السلام ◾️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! ◾️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ▪️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین.. 📚برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی نمایندگی حوزه حضرت زینب
🌹میدان ژاله ، غرقه درخون شد ♦️ ساعت‌ نزدیک‌ 30: 7 صبح‌ 17 شهریور بود که‌ جمعیت‌ در میدان‌ ژاله‌ و خیابان‌های ‌منتهی‌ به‌ آن‌ مستقر شدند. ♦️مدتی بعد یکی‌ از فرماندهان‌ نظامی‌ با بلندگو به‌ مردم‌ اخطار کرد که‌ حکومت‌ نظامی‌ است‌، چرا تجمع‌ کرده‌اید؟ ♦️ یکی‌ از روحانیون‌ مردم‌ را به‌ نشستن‌ دعوت کرد. جمعیت‌ روی‌ زمین‌ نشست‌، ولی‌ ظواهر امر نشان‌ می‌داد که‌ نیروهای‌ فرمانداری‌ نظامی‌ قصد متفرق کردن‌ مردم‌ را ندارند. ♦️راه‌ عبور را از چهار طرف‌ بر روی‌ مردم‌ بستند. ناگهان‌ صدای‌ رگبار از خیابان‌های‌ منتهی‌ به‌ میدان‌ بلند شد و همین‌ که‌ جمعیت‌ از چهار طرف‌ به‌ سوی‌ میدان‌ هجوم‌ آوردند، ♦️نیروهای‌ مستقر در میدان‌ نیز از چند سو مردم‌ را به‌ رگبار مسلسل‌ بستند. در مدت‌ چند ثانیه‌ صدها نفر در خاک‌ و خون‌ غلطیدند. ♦️مردم‌ بی‌محابا مجروحان‌ و شهدا را بر روی‌ دست‌ به‌ سوی‌ بیمارستان‌ها حمل‌ می‌کردند. اطاقها، راهروها و حیات‌ بیمارستان‌ها مملو از مجروح‌ و جنازه‌ بود. ♦️مردم‌ اطراف‌ بیمارستان‌ها خانه‌های‌ خود را برای‌ پذیرش‌ مجروحان‌ مهیا می‌کردند. هر کس‌ هر چه‌ از لوازم‌ پزشکی‌، پنبه‌، پانسمان‌ ‌ به‌ بیمارستان‌ می‌آورد. ♦️نفرت‌ مردم‌ به‌ اوج‌ خود رسیده‌ بود. خبر قتل‌عام‌ مردم‌ در میدان‌ ژاله‌ در تهران‌ پیچید و سرتاسر تهران‌ به‌ جنب‌ و جوش‌ درآمد. نمایندگی حوزه حضرت زینب سلام الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا