هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 روضهی انگشتر
🎥تصاویری از لحظه پیدا شدن انگشتر آیت الله رئیسی
🔹این انگشتر را رهبر انقلاب به رئیس جمهور هدیه داده بودند.
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سیدالشهدای_خدمت
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
راز محبوبیت
چه بخواهیم و چه نخواهیم، «سیدابراهیم» تبدیل به یکی از اسطورههای ایرانزمین شد؛ درست مثل «حاجقاسم».
به این سروصدای عدهای رجالهی رسانهای نگاه نکنید؛ اول به جمعیت چندمیلیونی تشییعکنندهی چند روز آینده بنگرید و آنگاه به جوشش خون پاک این خادمالرضا و خادمالملة و به خلوص و مظلومیت خاصش نظاره کنید که چسان در قلوب همگان انقلاب به پا خواهدکرد.
تمام شرایط برای متهمشدن و برچسبخوردن توسط بنگاههای خبرپراکنی ضدانقلاب را داشت؛ خادمی بود که علاوه بر «طلبهبودن»، سالها در کسوت «مدیریتهای کلان حرم جمهوری اسلامی» با افتخار انجام وظیفه کرد.
علیرغم این میزان از سمپاشیهای داخلی و خارجی، اما این مقبولیت و محبوبیت خیرهکنندهاش از کجاست؟
سه عامل داشت که اولی را همیشه به داخلیها میگفت و دومی را به خارجیها و سومی را فقط به خدا؛
۱) طلبهی خدمتگزار؛
همان ویژگی که «آقا» فرمود: «رئیسی عزیز، خستگی نمیشناخت». همان ویژگی که باعث محبوبیت طلاب و روحانیت در طول تاریخ تشیع شدهاست و امروز مرز جداکنندهی طلبهی انقلابی و غیرانقلابی است؛ نوکری مردم.
۲) سرباز امامخامنهای؛
همان ویژگی که باعث محبوبیت مدیران نظام در قلوب ملت و باعث جدایی مدیرانقلابی از غیرانقلابی است؛ درست مثل بهشتی و رجائی و حاجقاسم.
۳) اخلاص؛
خاصیت اخلاص آن است که انسان را بزرگ میکند و محبوب؛ «سیدابراهیم» هر کجا بود برای خدا کار کرد؛ نه از ناسپاسیها و طعنها سست شد و نه تمجیدها و تکریمها
متکبرش کرد.
سلامٌ علیه یومَ وُلد و یوم استشهد و یوم ابعث حیاً.
✍ عباس بابائی روزشهادت شهیدجمهور
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از پایگاه خبری صدای حوزه
📸 سلام بر ابراهیم ما
▫️این پیکر مچاله شده یعنی جمهوری اسلامی؛ نشانِ جمهوری اسلامی را در لابلای جنگلهای ورزقان و در نقطه صفر مرزی جستجو کنید؛ در زیر آوارهای دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ بیابید. در لابلای آهن پاره های ماشین منفجر شده در فرودگاه بغداد جستجو کنید...
✌️ شما هم صدای حوزه باشید!
🆔 @sedayehowzeh
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 ثمرۀ «رأی» به «عهد»
▪️ چندجملهای در رثای «رئیسی عزیز»
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا.
یک.
همین چند روز پیش بود که در کنگرۀ جهانی مولایش حضرت رضا علیه السلام گفت «رأی» مهم است، اما این «عهد» است که ما را به «حکمرانی توحیدی» میرساند. او این را گفت و با بیانی رسا توضیح داد؛ ولی خیلیها نفهمیدند منظورش چیست؛ و ای کاش حالا که پیکر سوختهاش از دل جنگلهای مهآلود منطقهای دورافتاده و صعب العبور برگشته فهمیده باشند.
البته بعضیها هم بودند که خودشان را به نفهمیدن زدند؛ همانهایی که به قول رهبر مهربان و قدرشناس انقلاب، ناسپاسیها و طعنههایشان او را آزرد، اما از تلاش برای پیشرفت کشور باز نداشت.
آه که اگر موسم همدلی و وحدت نبود، خیلی حرفها داشتیم با خیلیها.
دو.
«بالابردن ترازها»؛ این هنر اختصاصی مردان خداست؛ مردانی از جنسِ «اخلاص» و «ایثار».
بهراستی اگر «رئیسی عزیز» با مجاهدت و شهادت خود تراز مدیریت و ریاست در جمهوری اسلامی را بالا نبرد، پس چه کرد؟
آیا وقتی مردم طعم خدمت رئیسجمهور مغتنمی مثل رئیسی را چشیدهاند و فرار او از دیدهشدن را دیدهاند، دیگر به آنانکه جز نام و نان سودایی ندارند مجال خودنمایی خواهند داد؟ به لطف خدا هرگز!
ما از این پس کسی را انتخاب میکنیم که گزینۀ خداست؛ به کسی «رأی» میدهیم که اهلِ «عهد» است؛ کسیکه هم رأی میگیرد، هم دل میبرد؛ کسیکه مثل «آلهاشم» در خط خونین آلهاشم است؛ کسیکه به لباس سبز پاسداری افتخار میکند؛ کسیکه سنگینی مداد علماء و دماء شهداء را با هم دارد؛ کسیکه صندلی ریاست برای او سکوی رسیدن به سعادت است؛ و چه سعادتی بالاتر از «شهادت».
سه.
ما به «حکمت الهی» باور داریم. ما عجول نیستم. ما دیگر آموختهایم که «العاقبة للمتقین». ما خیلی خوب میفهمیم که تاریخ به نفع حقیقت در جریان است. ما باور داریم که با وجود همۀ فشارها و سختیها نزدیک قلهایم.
ما دیگر از هلهلۀ هرزهها هول نمیشویم. ما دیگر از طعنۀ وطنفروشها نمیترسیم. ما دیگر از هتاکی تنفروشها باکی نداریم. آنچه امروز رخ میدهد سرگذشت ماست. ما به این دستافشانیها، پایکوبیها و میگساریها عادت داریم. ما خواندهایم و شنیدهایم که سر مطهر یحیی به زنی بدکاره پیشکش شد، وحشی جگر حمزه ـ شیر خدا ـ را بهپاس کینۀ هند درید و ابنملجم فرق علی ـ امیر خیبرشکن ـ را به طمع قطام شکافت.
آری؛ جهان خواهد دید که شهادت رئیسی چگونه کتاب انقلاب را ورق میزند، به حرکت کشور سرعت میدهد و پیوند هرچه بیشتر «جمهور» با «جمهوری اسلامی» را باعث میشود.
بگذارید اینگونه بگویم: «خون» بر «رسانه» پیروز است؛ همان خونی که غبار شبهه را از دلهای اسیر مجاز خواهد زدود؛ و آن روز است که معلوم میشود «اکثریت» از آنِ کیست.
چهار.
ما بهشدت دلشکستهایم؛ اما ناامید و افسرده نه. چراکه به صدق وعدۀ خدا ایمان داریم. ما این نهیب حکیمانه و شاعرانۀ خواجۀ شیراز را به گوش جان شنیدهایم که:
هان مَشو نومید چون واقف نِهای از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل اَر سیل فنا بنیاد هستی برکَند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
«رئیسی عزیز» رفت؛ اما «خامنهای عزیز» هست؛ همانکه دست در دست کشتیبان اصلی ـ امام زمان ارواحنا فداه ـ مثل کوه ایستاده و همه به او تکیه دادهایم؛ همان خلف صالحِ خمینی کبیر ـ روح الله موسوی ـ که امروز «انّ معی ربیِ» کلیم الله را از زبان او میشنویم و با دم عیسویاش دمبهدم زنده میشویم.
آری؛ سر خمّ مِی سلامت، شکند اگر سبویی.
پنج.
بهقول صائب تبریزی:
درین بساط به جز شربت شهادت نیست
مِیی که تلخیِ مرگ از گلو تواند شست
و این شعر لبریز از شور و شعور، در حقیقت شرح این فرمایش شیرین و شیوای پیشوای شهادتطلبان و امیر مؤمنان است که: من لم یُقتل مات و ان افضل الموت القتل.
خدایا!
در طول حیات خود که کاری برای تو نکردیم؛ زندگیمان که به درد دینت نخورد؛ بیا و مرگمان را برای خودت و در راه خودت قرار بده.
ما که قرار هست بمیریم؛ بگذار فدای تو شویم؛ فدای حسین تو که همهچیزش را فدای تو کرد.
حسینجان!
ما هم روسیاهیم؛ ما هم بوی خوشی نداریم؛ سیاهی و بدبوییِ گناه همۀ وجودمان را فراگرفته؛ اما:
گرچه سیهرو شدم غلام تو هستم
خواجه مگر بندۀ سیاه ندارد
آری؛
غلامتان به من آموخت در میانۀ خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
پس: ارزقنا الشهادة فی سبیلک یا مولای ...
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
در حالیکه عدهای قلیل در فضای رهای مجازی دنبال مقصرند و عدهای دیگر نظریههای محیرالعقول توطئه را نشخوار میکنند، میلیونها نفر بر سر سفرهی روضهی سیدالشهداء که بانیاش «سیدابراهیم» است، در حال تنفس در بهشتاند!
✍عباس بابائی
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 هر کسی نیومد، باخت...
🔸 یکی از بهترین فیلمها از حماسه تاریخی و بیمانند مردم #قم
🏴 چنین جمعیتی جز در تشییع #خمینی_کبیر و #حاج_قاسم تا کنون سراغ نداریم!
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
ناسپاسی و طعن
پیام «آقا»، فقرهی دردناکی داشت:
«برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.»
«آقا» حکیم است و حکیمانه مینویسد؛ لذا پیرامون این فقره بعد از اتمام مراسمات «سیدابراهیم» خواهم نوشت؛ اما میدانستید کلمهی «طعن» در فرهنگ فارسی چه معنایی دارد؟
مترادف طعن: زخم زبان، سرزنش، طعنه، عیب جویی، کنایه، گوشه، ملامت، عیب گفتن، سرزنش کردن، کنایه زدن، نیزه زدن، نیزه زنی!
ایکاش ناسپاسان و طعنزنان تا فرصت هست، در پیشگاه پروردگار و بندهی خادمش توبه کنند و عذرخواهی!
#سیدالشهدای_خدمت
#شهید_جمهور
#ناسپاسی_و_طعن
✍ عباس بابائی ۲خرداد۱۴۰۳
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
⚫️ پیرمرد نشسته بود کنار خیابان طالقانی وگریه می کرد؛
می گفت زمان شهادت رجایی جوون بودیم؛ طاقتمون بیشتر بود.
انگار دیگه طاقتم ندارم...
👤 ابوهادی
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
🏴 این ملت نازنین...
🇮🇷 تاریخ تکرار میشود...
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺این جمعیت را اقلاً دو برابر حساب کنید!
🔸چرا؟ چون خیلیها مثل ما از ترس جمعیت، فرزندان و کهنسالان را نیاوردیم!
🎥 تصویری عجیب از جمعیت آخرالزمانی تشییعکنندگان شهدای خدمت در تهران
انگار روز محشر بپا شده...
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
🏴 چقدر اشعار افشین علا را دوست دارم؛ زیبا، عمیق، روان و بهنگام
سروده افشین علا در وصف مادر شهید رئیسی
آن دست پر چروک
واکر به دست، پیرزنی خسته
میرفت سوی تخت خود آهسته
در آتش فراق پسر میسوخت
میگفت با غریبه و وابسته:
"آیا ز خاک پر زده فرزندم؟
آیا کبوترم ز قفس رسته؟"
بیرون خانه منتظرش بودند
مردم چه ناشناس چه برجسته
هر دم برای تسلیت از هر سو
میآمدند در صف پیوسته
مثل کبوتران حرم پر زد
مشهد به سوی آن زن وارسته
هرچند او برای پذیرایی
جایی نداشت درخور و شایسته
حتی نداشت خانهی دلبازی
مشرف به صحن و گنبد و گلدسته
اما شبیه بال ملائک بود
آن دست پر چروک حنابسته
#عباسبابائی|عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec