eitaa logo
شَهید ابراهيم هاٰدی...C᭄
7.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2هزار ویدیو
19 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم♥! این راهرگز فراموش نکنید تاخود را نسازیم وتغییرندهیم ، جامعه ساخته نمی‌شود . ــ شهید ابراهیم هادی ــــ 8600...✈️...8700
مشاهده در ایتا
دانلود
شَهید ابراهيم هاٰدی...C᭄
-
حالِ‌بحران‌زده‌ام‌معجزه‌میخواهد‌و‌بس'!🕊
نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد! . سوریه، بادیةالشام: آخرین روزهایی که جانباز حمیدرضا ضیائی، مهمان زمین بود محسن انبیائی
22.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا حرم امام علی(علیه‌السلام) نرفتید؟ پس جاهای مختلف حرم رو ببینید
🌷 امام صادق (علیه السلام) : 🖌 ما كودكان خود را ، به خواندن تسبيحات فاطمه عليهاالسلام فرمان مى دهيم همچنان كه به خواندن نماز فرمان مى دهيم. 📚 الكافی ، ج3 ، ص343 وقت نماز است التماس دعا 🙏
هوای اردیبهشت بسیار دلپذیر شده بود گل های رنگارنگ در دشت خود نمایی می کردند ، حال و هوای روستا حسابی عوض شده بود زمزمه ی اهل روستا کاروان کربلا ای بود که عده ای از اهالی مسافر آن بودند مادرم بر عکس هر سال حال و هوای دیگری داشت او هم دلش می خواست همراه با کاروان راهی کربلا شود چند روز بعد از زمزمه ی کربلا دایی به خانه ی ما آمد و گفت من و مریم داریم میرویم کربلا تو هم که خیلی دوست داری به کربلا بروی موقعیت خوبی برای رفتن است میتوانی با ما بیایی. مادرم در فکر فرو رفت چند روزی بود که می خواست ماجرا را به پدرم بگوید شب که پدرم از دشت برگشت مادرم موضوع را با پدرم در میان گذاشت ، پدرم فکری کرد گفت اگر پول قالی که مش رحمت به شهر برده بفروشد ،به دستمان برسد می توانی بروی. طولی نکشید که مش رحمت از شهر برگشت و پول قالی را آورد مادرم سریع برای ثبت نام رفت تا او هم در قافله ی زائران امام حسین قرار گیرد روز های انتظار اشک از صورت مادرم پنهان نمی شد کوچه های روستا حال و هوای دیگری داشت. روز حرکت چند نفر از مرد های جوان سوار بر موتور ها با در دست گرفتن پرچم سبزی چاووشی می کردند ، همه ی مردم روستا جمع شدند بعضی از خانم ها سینی کوچکی را به دست گرفته بودند که درونش را با پارچه ی قرمز رنگی تزئین کرده بودند و رویش را گلدان قرار داده بودند یک نفر هم اسپند دود می کرد همه سلام و صلوات می فرستادند تا زائران به سلامت باز گردنند وقتی مادرم می خواست سوار اتوبوس شود مرا محکم در آغوش گرفت گفت مواظب خودت باش من که بغض گلویم را می فشرد نمی توانستم صحبت کنم با علامت سر خداحافظی کردم و گفتم مادر جان بیادم باش! وقتی مادرم رفت احساس سنگینی در قلبم می کردم من هم خیلی دوست داشتم با او بروم اما قسمت من نشد. نویسنده :تمنا🌺 کپی حرام 🦋
«حُبُّهُ جُنَّه قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّة» 💌حضرت محمد (صلی الله علیه و آله ) فرمود : علی(علیه السلام ) قسمت کننده و است' چون صراط نصب گردد بر لب جهنم کسی از روی او نمی‌گذرد مگر آنکس که با او نامه ای از ولایت علی بن ابی‌طالب (علیه السلام ) باشد. (ص) (ع)
« بِسْم‌ِاللّٰھ‌الْنُور♥️»
بہ پوشاندن آنها در آن دنیا بیشتر محتاج هستیم . .🌿:))
enc_16579833451035938615010.mp3
3.15M
غدیریعنی‌که‌ازدل‌دارم‌باور؛ که‌نیست‌راھِ‌نجاتی‌به‌جُزحِـیدَر!(: