#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
از بس که فرشته است گُذر جای ندارد
جبریل سر آورده و پَر جای ندارد
بند آمده این راه دگر جای ندارد
با دختر بابا که پسر جای ندارد
امشب شبِ عشق است ، شبِ مادر باباست
با قبله بگو قبلهیِ ما حضرت زهراست
*
بالاتر از آن خط که نوشتند تو هستی
مدحی که نخواندند و نگفتند تو هستی
با نقطهیِ با ، نقطهیِ پیوند تو هستی
آیینه قدی خداوند تو هستی
چیزی بِجُز از نورِ خداوند نداری
سوگند خدا گفت که مانند نداری
*
بانو چه شگفت است هُبوتی که تو داری
قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری
صد رشته قنات است قنوتی که تو داری
آرامش دریاست سکوتی که تو داری
دریایِ علی ، غیرتِ طوفانیات عشق است
ای مَرد ترین مَرد ، رَجَز خوانیات عشق است
*
جایی که زِ شانت پدر اُفتادهی تو بود
معراج گُلِ چارقدِ سادهی تو بود
محراب پُر از برکتِ سجادهی تو بود
یک راه اگر بود فقط جادهی تو بود
سلمان شدم از رایحهی نانِ تنورت
ما نانِ تو خوردیم به قربانِ تنورت
*
آموخت مَلَک پیشِ تو پروانه شدن را
دادید به ما سائلِ این خانه شدن را
مجنون شدن و آتشِ میخانه شدن را
ایوان نجف رفتن و دیوانه شدن را
بر روی لبم خوشتر از این ساغر کج نیست
گویند خلایق که به دیوانه هرج نیست
*
دلبستهی تو هست خدا شیر خدا نیز
این خانه همه مادریاند و دلِ ما نیز
دنبال شما هست نجف و کرببلا نیز
صحن تو بقیع نیست فقط ، صحن رضا نیز
از ریشهی آن چادر اگر ریشهی شیعه است
از خطبهی بُرَّندهات اندیشهی شیعه است
*
عزم من و تو جزم شد و کارگر اُفتاد
دشمن به عقب رفته و از پشتِ سر اُفتاد
تا پای فشردیم از عالم سپر اُفتاد
با آلِ علی هرکه در اُفتاد وَر اُفتاد
ما صخرهی سختیم که از باد نلرزیم
این درس به ما مادرِ ما داد نلرزیم
*
هرجا که بلند است به زیر قدمِ ماست
بر هرچه سه تیغ است شُکوهِ عَلَمِ ماست
هر بیش که دارند در این پهنه کَمِ ماست
موجیم که آسودگیِ ما عَدَم ماست
ما درس جز از محضر اسلام نگیریم
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
*
هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما
هر تیر توان داد به برخاستنِ ما
با ماست همیشه نفسِ بت شکن ما
در سایهی زهراست تمامِ وطنِ ما
این خصم زبون است اگر بد دهنی کرد
وین سیرهیِ زهراست که دشمن شکنی کرد
*
جایی که ملک چشم کِشد گَرد محال است
با نامِ شفا پرورِ تو درد محال است
جز شیر خدا گِردِ تو یک مرد محال است
در پیشِ تو در شهر هماورد محال است
با تیغ به تو تکیه کند شیرِ خداوند
ای خطبهی تو غیرت شمشیر خداوند
*
از روزِ ازل هر تپشت یادِ علی بود
نَبْضَت ، ضربانت ، نَفَسَت نادِ علی بود
این هشت فلک فاطمه آبادِ علی بود
خانم همهی حرفِ تو فریاد علی بود
میلاد تو و باز نمک گیرِ غدیریم
از توست که مانندِ تو درگیر غدیریم
*
چادر بتکان اِذن به باران بده بی بی
بر مشکِ ابالفضل کمی جان بده بی بی
مهریهی خود را لبِ طفلان بده بی بی
یک جرعه به این جمعِ پریشان بده بی بی
ما را شبِ جمعه است حرم هم ببر امشب
ما را شبِ جمعه است تو درهم بخر امشب
#حسن_لطفی
#کانال_مولودی_و_اعیاد_غریب_آشنا
🌺سرودبسیارزیبای ولادت حضرت زهرا(س)🌺
بند اول
دل و دلدار اومد
يار هوادار اومد
كف بزنيد كه همسر
حيدر كرار اومد
سبد سبد گل بريزيد غوغا شده محشره
اي بچه شيعه ها بيايد ولادت مادره
غصه هارو دور كنيد
دنيارو مسرور كنيد
هديه برا مادرا
يه كربلا جور كنيد
مادر . مادر روزت مبارك
بند دوم
شافع محشري
دختر پيغمبري
مدحتو ميگم يه كلام
فاطمه ي حيدري
خبر پيچيد تو عالمين ام ابيها اومد
خدا بهشت به نام ياس علي سند زد
زهرايي و اطهري
از همه عالم سري
شادي قلبت ميگم
حيدري ام حيدري
مادر . مادر روزت مبارك
بند سوم
ذكر رو لب تويي
مادر مذهب تويي
چشم و چراغ حسن و
حسين و زينب تويي
ملايكه به قنداقت بستن هزار تا دخيل
گهوارتو مي جنبونن ميكاييل و جبراييل
صديقه ي طاهره
هانيه ي صابره
كاش ببينه نوكرت
تو حرمت زائره
مادر . مادر روزت مبارك
التماس دعا_ياسين زندي
#ولادت
#حضرت_زهرا
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
#کانال_مولودی_و_اعیاد_غریب_آشنا
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت
در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت
احمد ازو، پیام جهان آفرین گرفت
یعنی: برای فاطمه، یک اربعین گرفت
شکر خدا، که گلبن احمد به گُل نشست
ز انفاس دوست، باغ محمد به گُل نشست
روزی که مکه، عطر پر جبرئیل داشت
در سر، اَمین وحی، هوای خلیل داشت
بهر خدیجه، مژده رب جلیل داشت
صبر جمیل، وه که چه اجری جزیل داشت
بر خاتم رسل، سخن از سلسبیل گفت
بس تهنیت ز جانب حق، جبرئیل گفت
گفتا که حق، دعای تو را مستجاب کرد
شام تو را ، جنیبهکش آفتاب کرد
نامی برای دختر تو انتخاب کرد
و آن را ز لطف، زیور و زیب کتاب کرد
ز آن در نُبی خدای تو نامید کوثرش
تا بی وضو کسی نبَرد نام اطهرش
ای گلبُنی که یاس تو، عطر بهشت داشت
سر بر خطَت مُدام، خط سرنوشت داشت
مریم، کمی ز مِهر تو را در سرشت داشت
کآن قدر اعتبار به دیر و کنشت داشت
تو عصمت خدا و بهشت محمدی
تو مفتخر به امابیهای احمدی
ای اسوه محبت و، ای مظهر عفاف!
ای روز وشب فرشته به کوی تو درطواف
ای بوده با صفات خدایی در اتّصاف
نامی اگر بهجاست ز سیمرغ و کوه قاف،
درک مقام توست که امکانپذیر نیست
ورنه تو را به عالم امکان، نظیر نیست
شادابی حیات، ز انفاس فاطمهست
دور فلَک، ز گردش دستاس فاطمهست
فضه، خجل ز دست پر آماس فاطمهست
از گل لطیفتر دل حساس فاطمهست
قلب رسول، شیفته زندگانی اش
جان علی، فریفته مهربانی اش
گفتی از او مدینه مُنوّر شود که شد
از عطر ناب یاس، معطر شود که شد
جاری به دهر، چشمه کوثر شود که شد
میخواست حق که خصم تو اَبتر شود که شد
دنیا پر از ذَراری زهرای اطهر است
والله، جای گفتن الله اکبر است!
ما شاعران به قافیه پرداختیم و بس!
عمری به وَجهِ تسمیه پرداختیم و بس
از متن، هی به حاشیه پرداختیم و بس
از تو فقط به مرثیه پرداختیم و بس
باید اگر معارف ناب تو زنده کرد
کی میتوان به فاطمه گفتن بسنده کرد
ما بهرهای ز فیض تو اغلب نداشتیم
انگار جز فدک ز تو مطلب نداشتیم
آگاهی از معارف مذهب نداشتیم
کاری به کار عزّت مکتب نداشتیم
ترسم از آن که کار، برادر! بَتَر شود
وز این که هست، فاطمه مظلومتر شود
اینک که هست امت اسلام در خطر
بحرین در محاصره و شام در خطر
بیتالحرام باز از اصنام در خطر
حج و منا و مشعر و احرام در خطر
چشم امید شیعه به بیداری شماست
زهرا در انتظار وفاداری شماست
روزی که یاس فاطمه تکثیر میشود
اسلام در زمانه فراگیر میشود
عالم پر از شمامه تکبیر میشود
دنیایی از مکاشفه تصویر میشود
آید ندا که کعبه مقصود میرسد
از گرد راه، مهدی موعود میرسد
🔸شاعر:
#استاد_محمدعلی_مجاهدی
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
#کانال_مولودی_و_اعیاد_غریب_آشنا
#سرود۳۰۰
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بند 💐
توی آسمون هستی ، تویی ابر مهر و رحمت ۲
به زمین دل می باری ، بارش لطف و کرامت ۲
( تویی تموم رنگایِ ، رنگین کمون آرزو ۲
تویی که مهتاب شبی ، تو آسمون آرزو) ۲
( سینه ای که برا تو شعله ورِه
دلی که میون سینه پرپرِه ) ۲
هدیه ی روز مادرِه ۳
بند 💐💐
میگه این زمزمه ها رو ، با ستاره ها فرشته ۲
هر کی مهر فاطمه داشت ، هر جا باشه توُ بهشته ۲
( زندگی بی تو مردنِ ه ، این عین باور منه۲
وقتی میگم یا فاطمه ، قلبمُ از جا می کنه ) ۲
( مرغ دل تا به حریمت می پره
چشمی که برا محبتت تره ) ۲
هدیه ی روز مادرِه ۳
بند 💐💐💐
امشب از مکه ی رحمت ، تا مدینه ی محبت ۲
ریسه ای از گل کشیدن ، دلای اهل ولایت۲
( من نبودم بود از ازل ، سایه ی نورِت به سرم ۲
بانو اجازه بِده تا ، به تو بگم ای مادرم ) ۲
( شبِ با تو مثل صبح سحرِه
جون من که روح بین پیکرِه ) ۲
هدیه ی روز مادرِه ۳
#محمد_مبشری
به سبک زیر
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
#کانال_مولودی_و_اعیاد_غریب_آشنا
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
بر دیده ی عشق ، چشم ناظر داریم
با تو همه آرامش خاطر داریم
ترس از خطر حشر و قیامت از چه ؟
تا مهر تو یا حضرت باقر داریم
#محمد_مبشری
#مربع_ترکیب۴
#ولادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
چشم ها در پی دیدار به گردش آید
ذره چون گشت پدیدار به گردش آید
دیده ها در طلب یار به گردش آید
آسمان گشته چو دوّار به گردش آید
گر چه در اوج سما این همه اَنجم داریم
ما نظر سوی تو ای دلبر پنجم داریم
نفحه ای می رسد از کوی تو ای حضرت دوست
سجده آریم به ابروی تو ای حضرت دوست
دل ما آینه ای سوی تو ای حضرت دوست
قبله ی ماست گل روی تو ای حضرت دوست
تا هلال رجب از شرم تو گردید نهان
اول ماه خدا ، ماه خدا گشته عیان
ماهرویی ز جنان غنچه ی گلفام رساند
جبرئیل آمد و از لعل لبت جام رساند
بر همه اهل سماوات چنین کام رساند
جابر از سوی نبی آمد و پیغام رساند
ز محمد به محمد چه سلامی برسید
نور آمد به سوی ماه ز سوی خورشید
نه فقط بهر نبی آرزوی ما همه است
ذکر دیدار رخت بر لب ما زمزمه است
نام تو اول عشق اسن و بر آن خاتمه است
حسن رخساره ی تو پرتو دو فاطمه است
بر حرمخانه ی عترت شده ای نور دو عین
تو هم از نسل حسن هستی و هم نسل حسین
مهر تو قلب مرا سوی اِله آورده
دست دل را بگرفته ست و به راه آورده
سایه ی روی تو آیینه چو ماه آورده
علم و دانش به حریم تو پناه آورده
تو شکافنده ی هر ذره ی دانش هستی
تو روایتگر هر لوحه ی بینش هستی
به کریمان جهان جود و کرم داری تو
فیض از سوی خدا بهر عدم داری تو
به دو صد همچو مسیح آیه و دم داری تو
به دلِ عاشق دل ، خسته حرم داری تو
نه بقیع است فقط بارگهِ آرامت
همه ی عالم هستی است اسیر دامت
آسمان خم شده تا بوسه زند بر دستت
اهل عرش اند همه عاشق و مات و مستت
جمله ی حور و ملک همقدم و پابستت
واسطه فیض خدایی و فدایش هستت
جلوه ی حسن تو آیینه و مرآت خداست
نام تو ذکر خدایی و مناجات خداست
کعبه هستی و شده کعبه ی دل خال لبت
قبله هستی و شده قبله ی جان نور شبت
قدسیان مات شدند از کرم و از ادبت
من چه گویم ز خصال و ز کمال و نَسَبت
گفتن از مدح و ثنایت به خدا کار خداست
شرح اوصاف تو آیینه ای از صدق و صفاست
بی تو نابود شوم بی تو فراموش شوم
با تو از خویش جدا گردم و بی هوش شدم
ز ثنایت همه دم واله و مدهوش شوم
بهتر آن است که از مدح تو خاموش شوم
من فقط ذکر تو می گویم و هستم یادت
گوشه چشمی به سویم کن که شوم دلشادت
#محمد_مبشری