eitaa logo
حمیدرضا غریب رضا
2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
451 ویدیو
24 فایل
🟢 شعارما: #گفتگوی_دینی راهکار عملی تحقق #وحدت_اسلامی 🤝مدیر موسسه گفتگوی دینی وحدت 🕌باکمال افتخار مبلّغ هستم (بهترین گفتمان هستی) 🌄وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ @gharibreza
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم تشییع پیکر مطهر شهید حجت الاسلام والمسلمین حجت اعتبار روزشنبه اول مهر ساعت۱۶ از مسجد امام حسن عسکری(ع) به طرف حرم مطهر حضرت معصومه(س)
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر٣شهیدکه دربیمارستان زیرتیغ جراحی دوام نیاورد وبیش از٢ساعت ازمرگش گذشته بود باصحبت هایی که درآن عالم با سه فرزند شهیدش داشت مجددروح به بدنش بازگشت 🌹 لطفا"قبل از دیدن این کلیپ هدیه به ارواح مطهر شهدا چهارده صلوات همراه با وعجل فرجهم بفرستید.
🔗برای آشنایی بیشتر با ظرفیت‌های جهان اسلام و امکان و فرصت‌های گفتگوی دینی با رویکرد وحدت گرایانه و تمدن ساز اسلامی، کانال غریب رضا را در ایتا در آدرس زیر دنبال بفرمایید: 🆔 @gharibreza1 https://virasty.com/gharibreza1/1695117876980913569
موضوع هشتمین اجلاسیه بين المللی مجاهدان در غربت، تکریم و تقدیر از شخصیت عالم مجاهد زاهد و مردمی، تجسم اخلاص، تجلی وحدت اسلامی و مقاومت، ولایتمدار و انقلابی و بصیر و عاشق و عارف و حلقه وصل اهل خير و حل کننده مشکلات مردم سید عیسی طباطبایی است تمام آنچه آرزو دارم روزی انجام بدهم، پیشتر او محقق کرده است
☀️القاب و ویژگی های امام حسن عسکری (علیه السلام) در شیعه ✍️ به برخی از ویژگی ها و القاب امام (علیه السلام) نزد اصحاب ما (رحمهم الله تعالی اجمعین) به صورت اختصار اشاره می شود چناچه محدثین و علمای شیعه (رحمهم الله تعالی اجمعین) ذکر کردند: «الْهَادِي، وَالْمُهْتَدِي، وَالنَّقِيُّ، وَالزَّكِيُّ» - «وَأَلْقَابُهُ الصَّامِتُ الْهَادِي الرَّفِيقُ الزَّكِيُّ السِّرَاجُ الْمُضِي‏ءُ الشَّافِي الْمَرْضِيُّ الْحَسَنُ الْعَسْكَرِيُّ وَكَانَ هُوَ وَأَبُوهُ وَجَدُّهُ يُعْرَفُ كُلٌّ مِنْهُمْ فِي زَمَانِهِ بِابْنِ الرِّضَا» - «ولقبه: الهاديّ، و السراج، والعسكري، وكان هو وأبوه وجدّه يعرف كل منهم في زمانه بابن الرضا» طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم، دلائل الإمامة، ص424- ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام) ج4، ص421- طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج2، ص131. ✨اما ویژگی های ظاهری و باطنی امام (علیه السلام): محدث فقیه شیخ صدوق (اعلی الله مقامه الشریف) از شیخ الشیعه سعد بن عبدالله اشعری (رحمه الله تعالی) از أحمد بن عبید اللّه بن يحيى بن خاقان نقل می کند: «... مَا رَأَيْتُ وَ لَا عَرَفْتُ 👈بسُرَّ مَنْ رَأَى رَجُلًا مِنَ الْعَلَوِيَّةِ مِثْلَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع وَ لَا سَمِعْتُ بِهِ فِي هَدْيِهِ وَ سُكُونِهِ وَ عَفَافِهِ وَ نُبْلِهِ وَ كَرَمِهِ عِنْدَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ السُّلْطَانِ وَ جَمِيعِ بَنِي هَاشِمٍ وَ تَقْدِيمِهِمْ إِيَّاهُ عَلَى ذَوِي السِّنِّ مِنْهُمْ وَ الْخَطَرِ وَ كَذَلِكَ الْقُوَّادُ وَ الْوُزَرَاءُ وَ الْكُتَّابُ وَ عَوَامُّ النَّاسِ👉 فإِنِّي كُنْتُ قَائِماً ذَاتَ يَوْمٍ عَلَى رَأْسِ أَبِي وَ هُوَ يَوْمُ مَجْلِسِهِ لِلنَّاسِ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ حُجَّابُهُ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ ابْنَ الرِّضَا عَلَى الْبَابِ فَقَالَ بِصَوْتٍ عَالٍ ائْذَنُوا لَهُ‏ فَدَخَلَ 👈رجُلٌ أَسْمَرُ أَعْيَنُ حَسَنُ الْقَامَةِ جَمِيلُ الْوَجْهِ جَيِّدُ الْبَدَن حَدَثُ السِّنِّ لَهُ جَلَالَةٌ وَ هَيْبَةٌ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ أَبِي قَامَ فَمَشَى إِلَيْهِ خُطًى وَ لَا أَعْلَمُهُ فَعَلَ هَذَا بِأَحَدٍ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ لَا بِالْقُوَّادِ وَ لَا بِأَوْلِيَاءِ الْعَهْدِ👉 ... فَمَا سَأَلْتُ عَنْهُ 👈أحَداً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ مِنَ الْقُوَّادِ وَ الْكُتَّابِ وَ الْقُضَاةِ وَ الْفُقَهَاءِ وَ سَائِرِ النَّاسِ إِلَّا وَجَدْتُهُ عِنْدَهُمْ فِي غَايَةِ الْإِجْلَالِ وَ الْإِعْظَامِ وَ الْمَحَلِّ الرَّفِيعِ وَ الْقَوْلِ الْجَمِيلِ وَ التَّقْدِيمِ لَهُ عَلَى جَمِيعِ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ مَشَايِخِهِ وَ غَيْرِهِمْ وَ كُلٌّ يَقُولُ هُوَ إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَعَظُمَ قَدْرُهُ عِنْدِي إِذْ لَمْ أَرَ لَهُ وَلِيّاً وَ لَا عَدُوّاً إِلَّا وَ هُوَ يُحْسِنُ الْقَوْلَ فِيهِ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْهِ»؛ من در «سرّ من رأى» (سامراء) هيچ كس از علويان را به مانند حسن بن علىّ بن محمّد بن علىّ الرّضا نديدم و نشناختم، و در هدايت و وقار و عفاف و بزرگوارى و كرم نزد اهل بيت خود و سلطان و همه بنى هاشم، نشنيدم كسى همتاى او باشد، همه او را بر شيوخ و بزرگان و افسران و وزراء و نويسندگان و عامّه مردم مقدّم مى ‏داشتند. من خود يك روز در مجلس عمومى پدرم پشت سر او ايستاده بودم كه دربانان او دويدند و گفتند ابن الرّضا بر در خانه است و او به صداى بلند گفت او را وارد كنيد. مردى گندمگون، گشاده چشم، خوش قامت، زيباروى، خوش تركيب، جوان، با جلال و هيبت وارد شد، چون چشم پدرم بدو افتاد برخاست و چند گام به استقبال او رفت و به ياد ندارم كه به احدى از بنى هاشم و يا افسران و يا ولي عهدها چنين كرده باشد... و احوال او را از بنى هاشم، افسران، نويسندگان، قضات و فقهاء و ساير مردم مى‏پرسيدم و همگى او را بزرگوار، عالى مقدار و صاحب مقام رفيع و گفتار جميل مى ‏دانستند و بر همه خاندانش از پير و جوان مقدّم مى ‏شمردند و همه مى ‏گفتند او امام رافضيان است و بزرگوارى او نزد من محقّق شد، زيرا از دوست و دشمن در باره او خوب مى ‏گفتند و او را مى ‏ستودند... . 👌این روایت طولانی و بسیار زیباست برای مطالعه دوستان اهل علم رجوع کنند. قابل ذکر است این روایت را شیخ سعد بن عبدالله اشعری قمی (رحمه الله تعالی) از جمع کثیری ذکر کرده که تبانی بر کذب آنها وجود ندارد چنانچه در ابتدای نقلش می فرماید: «حَدَّثَنَا مَنْ حَضَرَ مَوْتَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ ع وَ دَفْنَهُ مِمَّنْ لَا يُوقَفُ عَلَى إِحْصَاءِ عَدَدِهِمْ وَ لَا يَجُوزُ عَلَى مِثْلِهِمُ التَّوَاطُؤُ بِالْكَذِبِ»؛
🔺همچنین این ذکر ویژگی های ظاهری و باطنی امام (علیه السلام) از أحمد بن عبید اللّه بن يحيى بن خاقان (عمال در قم) از دشمن ترین دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و جزو نواصب بوده، نقل شده است: «أَحْمَدَ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى بْنِ خَاقَانَ‏ وَ هُوَ عَامِلُ السُّلْطَانِ يَوْمَئِذٍ عَلَى الْخَرَاجِ وَ الضِّيَاعِ بِكُورَةِ قُمَّ وَ كَانَ مِنْ أَنْصَبِ خَلْقِ اللَّهِ وَ أَشَدِّهِمْ عَدَاوَةً لَهُمْ». ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص41 تا 44. 🍀علاوه بر این، ثقه الاسلام کلینی (اعلی الله مقامه الشریف) از شیخ حسین بن محمد اشعری و دیگران (رحمهم الله تعالی اجمعین) این روایت را نقل کرده است. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص503 تا 506. @Tebyan110110
☀️جایگاه امام حسن عسکری (علیه السلام) در بین اهل سنت ⚡️یک: جاحظ از بزرگان علمای اهل سنت در باب «رد هاشم على مفاخرة امية بالنساء» درباره فضیلت هاشم و زنان بنی هاشم (مخصوصا حضرت فاطمه علیها السلام) قسمتی به ائمه (علیهم السلام) می پردازد: «ومن الذي يعد من قريش أو من غيرهم ما يعده الطالبيون عشرة في نسق كل واحد منهم 👈عالم زاهد ناسك شجاع جواد طاهر زاك؟ فمنهم خلفاء، ومنهم مرشحون، ابن ابن ابن ابن هكذا إلى عشرة👉. وهم: 👈الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسى بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي. وهذا لم يتفق لبيت من بيوت العرب ولا من بيوت العجم👉»؛ ... هرکدام از آنان عالم، زاهد، عبادت‌پیشه، شجاع، بخشنده، پاک و پاک‌نهاد بوده که برخی خلیفه و برخی دیگر شایستگی خلافت را دارا بودند که این‌ها به ترتیب پدر و فرزند بودند و این‌گونه ده تن شدند که آنان عبارتند از: حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی (علیهم السلام. و برای هیچ‌یک از خانه‌های عرب و عجم چنین اتفاقی نیفتاده است. ☘️نکته قابل توجه این است جاحظ متوفای 255 ق هم عصر امام حسن عسکری (علیه السلام) 260ق است. الكتاب: الرسائل السياسية، عمرو بن بحر بن محبوب الكناني بالولاء، الليثي، أبو عثمان، الشهير بالجاحظ (المتوفى: 255هـ)، ناشر: دار ومكتبة الهلال، بيروت. ص453. ⚡️دو: محمد بن طلحه شافعی می نویسد: «وأما مناقبه: فاعلم أن المنقبة العليا والمزية الكبرى التي خصه الله عز وجل بها، وقلده فريدها، ومنحه تقليدها، وجعلها صفة دائمة لا يبلى الدهر جديدها، ولا تنسى الألسن تلاوتها وترديدها، أن المهدي محمد نسله، المخلوق منه، وولده المنتسب إليه، وبضعته المنفصلة عنه»؛ اما مناقبش: بدان که خداوند مایه‌ی فخر و مباهات بلند و وسیله‌ی بزرگ برتری را به او اختصاص داده است و او را به تمام زیبایی‌ها آراسته و تمام اوصاف پسندیده را به او ارزانی داشته است و این مناقب و فضائل را صفت دائمی او قرار داده به‌طوری که روزگار حدود آن را کهنه نمی‌کند و زبان‌ها تلاوت آن را از یاد نمی‌برد. به‌خصوص این که محمد مهدی از نسل او؛ و از او خلق شده، فرزندی که به او منتسب و پاره‌ی تن اوست. ابن طلحه شافعي، محمّد، مطالب السؤول في مناقب آل الرسول، تحقيق: ماجد بن أحمد العطية، بى جا، بى تا. ص 476. ⚡️سه: علمای دیگر همچون سبط بن جوزی او را عالم و ثقه می داند: «وكان عالماً ثقة». سبط ابن الجوزي، يوسف، تذكرة الخواص المعروف بتذكرة خواص الأمة في خصائص الأئمة، ص661. 🔺علامه نبهانی او تجلیل کرده و از او کرامت دیده: «الحسن العسكري أحد أئمة ساداتنا آل البيت العظام و ساداتهم الكرام رضي الله عنهم أجمعين ... و قد رأيت له كرامة بنفسی». در ادامه کرامت امام (علیه السلام) را نقل می کند. نبهاني، يوسف بن اسماعيل، (1350ق)، جامع کرامات الأولياء، ج 2، ص21 و 22. 🔺تا جایی که زرکلی وهابی می نویسد: «وكان على سنن سلفه الصالح تقى ونسكا وعبادة. وتوفي بسامراء. قال صاحب الفصول المهمة: لما ذاع خبر وفاة الحسن ارتجت سر من رأى (سامراء) وقامت صيحة واحدة وعُطلت الأسواق وغلقت الدكاكين» و بر روش سلف صالحش بود. مردى باتقوا و اهل عمل و عبادت بود. و از صاحب فصول المهمه (ابن صباغ مالکی) نقل می کند: وقتی خبر وفات امام حسن (علیه السلام) پخش شده، سامراء تکان خورد و فریادی بلند شده (یعنی همه یک صدا فریاد می زدند) و بازار تعطیل شده و دکان ها (مغازه ها) بسته شده بود. خير الدين زركلي، الأعلام، دار العلم للملايين، چاپ پانزدهم، بي جا، 2002 م. ج2، ص 200. 👌این تعطیلی بازار و فریاد و ناراحتی مردم و این که سامرا در روز دفن امام (علیه السلام) غوغایی شده و شبیه قیامت شده بود، در منابع شیعه هم آمده است: «فَصَارَتْ سُرَّ مَنْ رَأَى ضَجَّةً وَاحِدَةً ... ثُمَّ أَخَذُوا بَعْدَ ذَلِكَ فِي تَهْيِئَتِهِ وَ عُطِّلَتِ الْأَسْوَاقُ وَ رَكِبَ أَبِي وَ بَنُو هَاشِمٍ وَ الْقُوَّادُ وَ الْكُتَّابُ وَ سَائِرُ النَّاسِ إِلَى جَنَازَتِهِ ع فَكَانَتْ سُرَّ مَنْ رَأَى يَوْمَئِذٍ شَبِيهاً بِالْقِيَامَةِ» الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص505- كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص43. انا لله وانا الیه راجعون @Tebyan110110
✍🏻معنای جود و باران رحمت و ابر حکمت ! ● سخت نیازمند است ! روزگاری از امیر زاده بود! اما روزگارش به خرمی گذشته نمی گذرد! زمانه بر او سخت گرفته است ! در تامین آرد و قوت خانه مانده است. مالی و دارایی هم‌نمانده تا برای تهیه لباس خود و خانواده به فروش رساند. از هاشمیان است و از نوادگان امام کاظم! پسر جوانی دارد او هم مانند پدر در عسرت و تنگدستی است اما با آرزوهای بلند ! اندیشه و افکار پدر و پسر برای رهایی از این اوضاع و تنگدستی سخت درگیر است. با هم به مشورت می نشینند تا راهی بیابند اما نه شأن آقازاده گی اجازه می دهد که به هرکسی و هر منزلی رجوع و بر هر بابی درنگ و طلب نمایند و نه روزگار چنان به ساز طبع و نه بازاری در عراق و حجاز به رونق کسب و تجارت! ●اما پدر که معرفتش به رجال روزگار بیشتر و تجربه اش بیش، به پسر که ازتنگدستی به شکوه نزد پدر آمده بود و راه چاره می جست! • گفت: محمد! بیا تا به دیدن این مرد برویم! • کدام مرد پدر؟ پدر سر به زیر می اندازد و می گوید: •حسن بن علی، همان که امام حسن عسکری خوانندش! •پدر! با او آشنا هستی؟ •نه پسرم، اما از اوصاف نیک او زیاد شنیدم! ● پسر که بر مذهب واقفیه است، برایش تعجب بر انگیز است که چگونه پدرش علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر الکاظم چنین پیشنهاد می کند! در تردید است پدر را همراهی کند یا نه؟ اگر نرود، با دستنگی و این وضع نابسامانش چه کند؟ برود؟ او یاری شان خواهد کرد؟ با آنکه از بستگان امام هستند ولی تا کنون به دیدنش نرفتند و احوالی از او که سخت در فشار حکومت است جستجو نکرده و سراغی در روزگار مکنت نگرفتند؟ اما پدر تصمیمش به رفتن است. اندک وسایلی بر می دارند و روانه سامرا می شوند اما نگران و لی همچنان امیدوار! در مسیر دائم اندیشه و خیال شان بر فرجام این سفر می چرخد! چه خواهد شد؟ کمکی خواهد کرد؟ سفری بی حاصل خواهد بود؟ پسر نگران است! من که بر مذهب شان نیستم و پیروی اش نمی کنم، چگونه ممکن است کمکی کند تا از این تنگنا خارج شویم؟! خویش اگر هستیم تا حال به کدام سو و در کدام منزل و سرا بوده ایم که نشانی از او نداشته و نداریم ! اما فشار تنگدستی و فقر بدانجا رسیده که پی هر کورسویی هم باید راه افتاد تا چه رسد به مردی که به کرم و سخاوت سراج درخشنده امت شهره است! امید به جلو می راندشان و یأس از دست تهی برگشتن بر اضطراب شان می افزود، اما انگیزه و اندیشه در رفتن غلبه داشت، اوصاف خیر وجود او بر امیدشان می افزود و رفتنشان را رجحان می داد ! پدر در همین افکار و پسر در خیالات، که چه مقدار تقاضا کنند و با وجوه دریافتی چه کنند ؟ گاه نیاز هایشان را مرور و گاه بر اکثر و اقل کمک و رفع گرفتاری و شمارش اولویت های زندگی شأن که از عهده آن مستاصل و ناتوان! پدر به کثرت مرور خیالش، آن را بر زبان می آورد و می گوید: محمد! اگر دستور دهد که ۵۰۰ دینار به من عطا کنند ، ۲۰۰ دینار از آن را برای طول سال، آرد خواهم خرید و ۱۰۰ دینار هم برای سایر مخارج زندگی هزینه خواهم کرد و ۲۰۰ دینار هم لباس خود و عیال و بچه ها! پسر نیز غرق در تصورات خود است، در خیالش چرتکه ای می اندازد و چنین حاصلش را به تصویر می کشد: اگر ۳۰۰ دینار به من بدهد، ۱۰۰ دینار را می دهم یک چارپا برای خودم می خرم و ۱۰۰ دینار هم برای خرید لباسم هزینه می کنم و ۱۰۰ دینار دیگر برای خرده خرج ها و سایر هزینه های دیگر! این تصورات شیرین به پدر و پسر بال پرواز می دهد و لحظه های خوشی را می گشاید تا از فکر و فشار فقر و نداری رها شوند و مسیر را راحت تر و با آرامش طی کنند. ● به سامرا می رسند و سراغ خانه امام را می گیرند و ساعتی بعد مقابل منزل حضرت در جمعی دیگر که برای عرض نیاز و دیدار آمده بودند، قرار می گیرند، منتظر می مانند تا لحظه ای که آقایی از اندرون در می گشاید صدا می زند : علی بن ابراهیم و پسرش وارد شوند. نگرانند ولی با ادب و آرام وارد شدند، به اتاقی راهنمایی می شوند. چشم شان به امام می افتد، سلام می کنند و امام به گرمی پاسخ سلام شان می دهد ومی خواهد که بنشینند . سپس رو به پدر می کند و با مهر و عطوفت می فرماید: ● چه امری باعث شد که تا کنون به دیدن ما نیایی؟ پدر که روی زانوها نشسته بود لختی سرش را پایین می آورد و بعد با نگاه به امام می گوید: مولای من! شرم داشتم که شما را در این حال ببینم! ● بعد دقایقی گفتگو و دیدار از محضرش خارج می شوند. مردی که در را بر آنان گشوده بود آنان را همراهی می کند و در هنگام خدا حافظی با احترام کیسه ای به علی بن ابراهیم می دهد و می گوید :
۲۰۰ دینار را آرد تهیه کن و ۲۰۰ دینار خرج تهیه لباس و ۱۰۰ دینار هم برای سایر مخارج هزینه نمایید. پدر در بهت و حیرت است ! کیسه ای را به محمد، پسر علی بن ابراهیم می دهد و به او می گوید: ۱۰۰ دینار برای خرید چاباری برای خودت و ۱۰۰ دینار برای سایر مخارج و ۱۰۰ دینار هم برای تهیه لباس برای خود! ● خواست حرکت کنند، گفت: اما محمد، امام فرمودند به منطقه جبال ( بخشی از مناطق ایران آن روز از خراسان تا فارس و بخشی از خوزستان) نرو و به منطقه سواد ( دشت های سرسبز و حاصل خیز جنوب عراق و غرب خوزستان) سفر کن! این توصیه بر شگفتی شان افزود که حضرت چگونه بر این اسرار و اندیشه ها آگاه شدند؟! ● اما سخت تر آنکه، باورش برای شان بخصوص پسر دشوار بود ! در این اندیشه فرو رفت که با این اوصاف که حسن بن علی العسکری بر خیال و اندیشه ام آگاه بوده و از مکالمات من و پدر و حتی تصورات ذهنی ام که بازگو نکردم خبر داشت و واقف بود، قطعا از اندیشه‌ام در باره امامت و توقف بر امامت امام کاظم هم آگاه بود، با این حال چگونه در کمک به من و پدر به نهایت لطف کردند و از من نپرسید و نخواست و نگفت که بر چه مذهب و عقیده ام ؟ و کمک بر ما را کریمانه پذیرفت؟ حتی از ما با گرمی استقبال کرد و تکریم نمود؟! و بالاتر آنکه از نرفتن به دیدارش و به رسم فامیلی و عدم انجام حق خویشاوندی گله کردند که نوعی ابراز لطف و محبت بود! ● هر دو شرمسار از این همه احسان و محبت ولی شادمان از آن همه بخشش و کرامت ! نه یوسف که چندان بلا دید و بند/ چو حکمش روان گشت و قدرتی بلند. گنه عفو کرد آل یعقوب را/ که معنا بود صورت خوب را. ● شیخ مفید می نویسد که محمد بن علی بن ابراهیم به سواد رفت و در آنجا ازدواج کرد و به تجارت پرداخت به طوری که در آمد روزانه اش به ۱۰۰۰ دینار رسید! اما بر مذهبش ماند و به امامت امام حسن عسکری علیه السلام معتقد نشد و بر مذهب واقفیه پا فشرد! ● ای کاش نزد امام معرفت و حسن عاقبت تمنا می کرد نه مرکب و تجارت و دنیا ! " اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْهَادِي إِلَى دِينِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى سَبِيلِكَ عَلَمِ الْهُدَى وَ غَيْثِ الْوَرَى وَ سَحَابِ الْحِكْمَةِ". "خدایا درود فرست بر مولای ما محمّد و اهل بیتش، و درود فرست بر حسن بن على، هدایت کننده به سوى دینت، و دعوت کننده به راهت، آن پرچم هدایت و باران عنایت و خیر و ابر حکمت براى خلق." ● برگرفته از روایتی از اصول کافی ، ۳/۵۰۶/۱ باب ۱۲۴ ◇حمید احمدی ۱ مهر ماه ۱۴۰۲ برابر با ۷ ربیع الاول
نشست فراکسیون مقاومت در پارلمان‌های کشورهای محور در حرم علیه السلام در استمرار اجلاسیه مجاهدان در غربت