*روضه های دروغ!*
آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﻗﻤﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ:
ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻡ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻋﯿﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺗﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﻧﺸﯿﻦ ﺁﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﺑﺎﻻ!
ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻭﺍﻋﻆ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺍﺳﺖ. ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻡ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟ ﭙﺮﺳﯽ، ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮔﻔﺖ:
ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﮐﺠﺎﯾﯿﺪ؟ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﭼﯿﺴﺖ ،ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ.
ﮔﻔﺖ: ﻣﮕﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ، ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﻭﺿﻪﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ!
ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ، ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺖ: ﺣﺘﯽ ﻣﻦ؟!
ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺁﯾﺎ ﻣﻨﺒﺮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﺭﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ!
ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﯼ!
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪﻡ، ﺻﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ﻭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻡ، ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺘﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ!
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ، ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ!
ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﻻﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻋﻠﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ "ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ، ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺳﺘﻮﻧﻬﺎﯼ ﻧﻮﺭ، ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻭﺳﺖ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ"؛ ﮔﻔﺘﻢ:
ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ، ﺍﻭﻻ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:
« ﻭَﺍﻟﻠَّـﻪُ ﺃَﺧْﺮَﺟَﮑُﻢ ﻣِّﻦ ﺑُﻄُﻮﻥِ ﺃُﻣَّﻬَﺎﺗِﮑُﻢْ ﻟَﺎ ﺗَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﺷَﯿْﺌًﺎ ﻭَﺟَﻌَﻞَ ﻟَﮑُﻢُ ﺍﻟﺴَّﻤْﻊَﻭَﺍﻟْﺄَﺑْﺼَﺎﺭَ ﻭَﺍﻟْﺄَﻓْﺌِﺪَﺓَ ۙ ﻟَﻌَﻠَّﮑُﻢْ ﺗَﺸْﮑُﺮُﻭﻥَ .» (ﺳﻮﺭﻩ ﺷﺮﯾﻔﻪ ﻧﺤﻞ: ﺁﯾﻪ 78)
ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎلی که ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ، ﺍﺯ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﺘﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ.
ﺛﺎﻧﯿﺎ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻨﺒﺮ، ﮔﺮﯾﺰ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﮐﺮﺑﻼ ﺯﺩﯼ ﻭ ﮔﻔﺘﯽ:
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﮐﻮﻓﻪ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، « ﺣﺮ » ﺟﻠﻮﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﮐﻮﻓﻪ ﺑﺮﺳﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ « ﺣﺮ » ﻧﯿﺰ ﺁن ها ﺭﺍﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍین که ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺐ ﺍﻣﺎﻡ( ﻉ ) ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﮐﺎﺏ ﺯﺩ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﻧﻬﯿﺐ ﺯﺩ ﻭ ﻫﯽ ﮐﺮﺩ، ﻣﺮﮐﺒﺶ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﺮﺩ، ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺎﻧﺪ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﺳﺐ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ. ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻋﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﯾﺎﻓﺖ، ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﻋﺮﺏ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻏﺎﺿﺮﯾﻪ ( ﻗﺎﺫﺭﯾﻪ )، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻋﺮﺏ ﮔﻔﺖ: ﺷﺎﻃﯽ ﺍﻟﻔﺮﺍﺕ، ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﯿﻨﻮﺍ، ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﮔﻔﺖ: ﮐﺮﺑﻼ! ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺎﻥ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﺪﻡ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺳﺖ؛ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ! ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ (ﭼﻄﻮﺭ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺒﺶ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﻣﺎﻡ ( ﻉ)، ﻭ ﺗﺎﺯﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻋﺮﺏ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﻣﺤﻞ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ؟
ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ! ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﯾﺪ؟ ﮐﻪ ﻧﻌﻮﺫﺑﺎﻟﻠﻪ ﺍﺳﺒﺶ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻄﻠﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺣﺐ ﺍﺋﻤﻪ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﺳﻼﻡ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻗﺖ ﻭ ﺗﺎﻣﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟
خاطره ای از آیت الله برقعی
-پاسخ شایعه
۱. اطلاعات “سید ابوالفضل برقعی” از اسلام سطحی بود و به مرجعیّت هم نرسید! افراطیون جهت سوء استفاده، او را “آیه الله العظمی” و “علامه” می خواندند!
۲. وی در جوانی کتابهایی در دفاع از عقاید شیعه نوشت اما اواخر عمر نوعی گرایش وهّابی گری پیدا کرد و کتابی چون “امامت” او نشان از بیگانگی اش با علم کلام و فلسفه دارد!
۳. در آیه ۷۸ سوره نحل، دارا بودن علوم اکتسابی و دانشی که پس از تولد حاصل می شود برای پیش از تولد نفی شده، نه علم لدنی الهی! این مطلب دلیلی بر سواد پایین آقای برقعی است
۴. امام حسین(ع) و سایر معصومین(ع) به اذن الهی از امور آینده آگاه بودند، اما از این علم در زندگی روزانه استفاده نمی کردند و در مسیر حوادث و تکلیف ایشان تاثیری نداشت!
۵. آگاهی از نام کربلا برای امام حسین(ع) نیازی به علم غیب نداشت، چراکه در جنگ صفین از سرزمین کربلا گذشته بودند و پدرشان این مکان را معرفی کردند
۶. واکنش اسب امام از علمش نبود! بلکه به خواست خدا، نشانه ای بر عظمت قیام و مصائب امام بود. در همین راستا گزارشی از رفتار خاص این اسب پس از شهادت امام نیز نقل شده است!
۷. با فرض وجود مشکل در برخی روضه ها، نمی توان همه آنها را حرام دانست! بلکه ایراد و مشکل مورد نظر را باید معرفی و برطرف کرد.
❌ توضیحات کامل درمورد #افغانستان:
🔺اول، نگران افغانستان هستیم و همدردی میکنیم.
🔺دوم؛ اما نمیتوانیم مثل سوریه یا عراق ورود نظامی ومستشاری کنیم. چرا؟ چون دولت افغانستان هیچ دعوتی از ما نکرده؛ چون ارتش افغانستان خود حاضر به مقاومت نیست؛ چون عموم مردم افغانستان خود حاضر به دفاع ازاین دولت نیستند!
پس وقتی نه دولتشان از ما خواسته، نه ارتش و مردمشان خود حاضر به مقاومت در برابر #طالبان هستند ما دنبال چه برویم؟
🔺سوم؛ گروههای اصیل شیعه افغانستان مثل #فاطمیون ترجیح دادند در دو قطبی طالبان و دولت آمریکاییِ #اشرف_غنی و عبدالله عبدالله سکوت اختیار کنند. طالبان هم میداند که جان و مال و ناموس شیعه افغانستان خط قرمز جمهوری اسلامی است و دست درازی نمیکند کما اینکه اخبار موثق این را تایید میکند؛ لذا هیچ نیازی به ورود ایران نیست.
🔺چهارم؛ منافع ملی و بین المللی ایران در ورود به جنگ داخلی افغانستان نه تنها تامین نمیشود بلکه ذبح میشود.
آمریکاییها و غربگراها سعی کردهاند به طُرق مختلف پای ایران یاحداقل #شیعیان_افغانستان را به این جنگ باز کنند اماهوشیاری جمهوری اسلامی بعلاوه هوشیاری شیعیان افغانستان جلوی این توطئه خطرناک را گرفت. نه دولت کرزای و اشرف غنی برای ما سودی داشت نه #طالبان خطری همچون #داعش!
🔺پنجم، ما هم نگران این روزهای افغانستانیم و امیدواریم همه طرفهای افغانی هرچه سریعتر به راهحل سیاسی دست پیدا کنند اما دخالت قدرتهای خارجی، کار را سختتر میکند و شعله جنگ را بیشتر و بیشتر. اگر ایران دخالت کند پاکستان و ترکیه و عربستان هم دخالت میکنند و اوضاع پیچیدهتر میشود.
🔺ششم، نباید اسیر فضای مجازی و پروپاگاندای برخی جریانات سیاسی شد که نه عرضه جنگیدن دارند و نه اهل ایثار وجان دادن و خون دادن هستند. مدعیان پوچ اندیشی که شعارشان نه غزه نه لبنان بود! حالا برای #هرات و #کابل دل میسوزانند! باور نکنید اینها عمری مردم مظلوم #فلسطین رامسخره کردند!
✍ داود مدرسی یان
🆘 @Roshangari_ir
قاصدک
🎥🎥🎥کلیپ خلاصه ای از مبحث مطهِرات و احکام کلی آن #مطهرات #احکام_مطهرات لطفا جهت دسترسی به سایر مبا
دو دقیقه احکام
✨ا﷽ا✨
🌹🌹🌹شروع مبحث وضو🌹🌹🌹
✅ شرایط وضو گیرنده:🔰🔰🔰
🔷 نیت: 👇👇
👌با قصد قربت وضو بگیرد
👌استمرار در نیت تا آخر وضو:👇
🔹در تمام وضو متوجه باشد که وضو می گیرد به طوری که اگر از او بپرسند چه میکنی، بگوید وضو می گیرم.
🔷مباشرت: 👇👇
✅ خودش در حال اختیار کارهای وضو را انجام دهد.👇
👌 نکته: اگر کسی فقط آب در دست وضو گیرنده بریزد اشکال ندارد ولی مکروه است.
🔷اعضای وضویش پاک باشد.
🔷در اعضای وضویش مانع از رسیدن آب نباشد.
🔷استمال آب برای او ضرر نداشته باشد، حتی اگر بترسد که مریض شود نباید وضو بگیرد.
#آغاز_بحث_وضو
#وضو
#شرایط_وضو_گیرنده
@ghasedaknoor
✅گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
🔘"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
✳️کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست...
💠با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود، چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟
♻️ ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نميشود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
🌹خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است.
▪️شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيريات" را بطلبي...
👤مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
*چرا اصلاحطلبان به دنبال کشاندن ایران به جنگ با طالبان هستند؟* پاسخ سادهست ، چون حکومت مستقر در افغانستان یک حکومت ضد جمهوری اسلامی #ایران ، ضد محور مقاومت و نقطه تقاطع تحقیر ملت ایران از دستگاه تبلیغاتی خود است.
اصلاحطلبان از سقوط اینچنین حکومتی ناراحتند.
📌افغانستان را بیخیال شوید!
غضنفران داخلی را بچسبید!
🔸این روزها در یک رخداد بسیار عجیب می بینیم کسانی که تا دیروز شعار نه غزه نه لبنان سر می دادند و مخالف هرگونه فعالیت های منطقه ای جمهوری اسلامی بوده اند و با ژست جانبداری از منافع مردم ایران، سرنوشت مردم کشورهای همسایه را بی اهمیت برمی شمردند، ناگهان خرقه عوض نموده و در دفاع از مردم مظلوم افغانستان سینه چاک می کنند و حکومت را شماتت که چرا سربازان کشورمان را به مصاف نیروهای طالبان گسیل نکرده است!
🔶شگفتا! مگر همین شما نبودید که می گفتید مقابله با داعش به ایران ربطی ندارد، آن هم داعشی که به خون ایرانی و شیعه تشنه بود و دائماً از این عطشش سخن می راند. چگونه است که اکنون می خواهید به مصاف طالبانی برویم که بارها به ظاهر هم که شده بر حفظ امنیت و احترام همسایگان افغانستان تأکید نموده است!؟
🔶مگر شما نبودید که سرنوشت ناموس به غارت رفته شیعه و سنی و مسیحی و کرد و ایزدی عراق و سوریه را به خودشان مربوط می دانستید، اکنون چگونه است که می خواهید به مصاف طالبانی برویم که به ظاهر هم که شده بر احترام به ناموس و حفظ امنیت مردم افغانستان تأکید کرده است!؟
🔶مگر شما نبودید که همواره یک تصویر افسانه ای از ارتش آمریکا و قدرت نظامی این کشور می ساختید و در مقابل توان امنیتی و نظامی کشور خود را به سخره می گرفتید، پس چگونه است که اکنون اصرار دارید نیروهای مسلح کشورتان را به آوردگاهی بفرستید که ارتش ایالات متحده پس از بیست سال جنگ و صرف میلیاردها دلار، با شکست و فضاحت از آن فرار نموده است!؟
🔶مگر شما نبودید که همیشه، فقط انشایی را خوب می دانستید که ایران از روی دست آمریکا بنویسد، پس چرا حالا که آمریکا با طالبان از در آشتی و درآمده و با ایشان مذاکره کرده، جمهوری اسلامی را بخاطر داشتن یک ارتباط حداقلی و نجنگیدن سرزنش میکنید!؟
⁉️چگونه است آن زمان که دولت های متحدمان در عراق و سوریه از ما استمداد میطلبیدن، اصرار بر ماندن داشتید و اکنون که دولت متحد آمریکا در افغانستان دعوتنامه ای برای ما نفرستاده، اصرار بر رفتن!؟
⁉️آیا میدانید چه دامی در افغانستان برای ما پهن شده و به جنگ اصرار می ورزید یا اینهمه اصرار فقط ناشی از جوزدگی و رسانه زدگی است!؟ عجیب است که عاقبت دوستی آمریکا و افغانستان را می بینید و همچنان به دوستی رسانه های آمریکایی و انگلیسی باور دارید که با اشاره آنها اعزام مستشار به عراق و سوریه را تقبیح می کنید و با اشاره آنها ارسال نیرو به افغانستان را تجویز!؟
👈🏻برخورد با مسئله افغانستان باید با صبر و هوشیاری صورت پذیرد. افغانستان آوردگاهی است که دو ابرقدرت (شوروری و آمریکا) شکست خورده از آن بیرون آمدند. البته که مدافعان حرم ما در عراق و سوریه کاری کردند که ابرقدرت ها از انجام آن عاجزند ولی دلیل پیروزیشان همین بود که مومنانه و هوشمندانه رفتار کردند. در عراق و سوریه حضور یافتیم چون خود مردمان آن کشورها سلاح برداشته و از ما هم استمداد طلبیدند، با چه منطقی باید به افغانستانی برویم که اکثر شهرها بدون هیچ مقاومت مردمی و بعضا حتی با میل و رغبت تسلیم طالبان میشوند!؟ به افغانستانی که هنوز ماهیت تحولات پیچیده آن و میزان حمایت مردمی از طالبان، بر ما روشن نشده است.
صبر استراتژیک در برابر تحولات افغانستان، ابدا به معنای دوستی و اتحاد با طالبان و اعتماد به آن نیست که این خود خطایی دوچندان است. به دلیل قرابت های تاریخی و ایدئولوژیک، طالبان بیش از همه زمین بازی عربستان و پاکستان است و در زمین بازی دیگران، احتیاط شرط عقل. ما حتی در خونخواهی دیپلمات های شهیدمان هم احتیاط پیشه کرده و وارد افغانستان نشدیم، پس الان هم بهتر است با مراقبت و هوشیاری با تحولات پیچیده افغانستان برخورد کنیم.
قاصدک
همیشه معتقدم یک «نابغه» و «مورد استثنایی» را نباید برای بچهها الگو کرد. آنکه در یک حوزهی مشخص، «نابغه» و یکی در میان هزاران است، همین است: یکی در میان هزاران… بیش از هرچیز این نمونهها، به بچه و نوجوان احساس ناکافی بودن، کمهوشی، بیعرضگی و شکست میدهند. بچهها و نوجوانان به الگوهایی نیاز دارند که آدمی است مثل خودشان و مثل اکثر ما: آدمی با هوشی معمولی، توانایی محدود، زندگی عادی که چیزهایی داشت و چیزهایی نداشت...اما آن آدم، همین توانایی و هوش و امکانات معمولیاش را جمع کرد، همت کرد، عرق ریخت و کاری کرد کارستان...نیم وجب دور خودش را بهتر کرد...به باهمستان خود سود رساند...منشا خیر و نیکی شد… یکی مثل عالیه محمدباقر.
عالیه محمد باقر، در کتابخانهی مرکزی شهر بصره در عراق، کتابدار بود. وقتی بچه بود، پدرش برای او قصهی هولناک آتشسوزی کتابخانهی «نظامیه» بغداد را گفته بود. قصهی دردناکی که او را وحشتزده کرد و همزمان از همانجا مصمم کرد که کتابدار شود. وقتی در سال ۲۰۰۳، نیروهای آمریکا و متحدانشان به عراق حملهور شدند، در آن بلبشو و هرجومرج، عالیه محمد باقر که در آن زمان ۱۴ سال بود کتابداری میکرد، فوری تصمیماش را گرفت. وظیفهی او این بود که هر تعداد کتاب از کتابخانهی مرکزی بصره را که میتواند، نجات دهد.
بصره، شهری است شیعهنشین که اکثریت جمعیت مخالف صدام حسین بودند. جنگ که شروع شد، دولت وقت بعثی، کتابخانه بصره را تبدیل به یکی از دفاتر دولت کرد. عالیه بلافاصله شروع به خروج قاچاقی کتابها از کتابخانه کرد. نیروهای بریتانیا دورتادور بصره را محاصره کردند و روزهای متمادی شهر در محاصرهی کامل بود. عالیه به سراغ صاحب رستوران «حمدان» رفت که در مجاورت کتابخانه بود. او را راضی کرد تا به او کمک کند. عالیه شبانه با کمک دو سه کتابدار دیگر، کتابها را پاورچین پاورچین به پشتبام میرساندند، از آنجا کتابها را به صاحبت رستوران و پیشخدمتهایش در پشتبام بغلی میدادند و آنها به سرعت در حالی که خود را خم کرده بودند تا سرشان به باد نرود، کتابها را به رستوران میبردند. عالیه محمدباقر از شوهرش خواست یک کامیون پیدا و کرایه کند، کتابها را مخفیانه از رستوران بار کامیون کردند و در خانههای دهها نفر از کارمندان کتابخانه، اقوام، آشنایان، اقوام صاحب رستوران، همسایهها و ...پخش و پنهان کردند.
پیشبینی عالیه محمدباقر درست درآمد: کتابخانه کاملا در جنگ نیروهای عراق و بریتانیا نابود شد. اما قبل نابودی، عالیه با همین همت، ۷۰٪ کل کتابهای کتابخانه را که بیش از ۳۰ هزار جلد کتاب میشد، نجات داد. وقتی کتابخانهی بصره دوباره بازسازی و به راه افتاد، عالیه بود که تمام کتابها را دوباره جمع و به کتابخانه آورد و به پاس همتاش به سمت ریاست کتابخانهی مرکزی بصره انتخاب شد.
ویروس کوید-۱۹ عالیه محمدباقر را هم از ما گرفت. او دیروز(۱۳ اوت ۲۰۲۱) بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در شهرش درگذشت. قصهی زندگی و کار مهم و خارقالعادهی او را ژانت وینتر در
قالب یک کتاب کودکان نوشت: کتابی به نام «کتابدار بصره». کتابی خوب و پرنکته برای بچهها، از آن دست الگوهای واقعی و ملموس که بچهها به آن نیاز دارند. قصهی کارستان آدمهایی که «نابغه و فوقالعاده تیزهوش و استثنا» نیستند، آدمهاییاند عادی که با دست خالی و همت بلند و باور به اهمیت و لزوم کاری، کارستان میکنند. جای شما خالی خواهد بود خانم عالیه محمدباقر و کتابخانهی بصره تا ابد، مدیون شماست.
@ghasedaknoor
⚫️ سرودهای برای باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می دهد بیتابیِ گهواره پیغامی
غریبیِ پدر را میزدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی
گلویت از زبانت زودتر واشد، نمیبینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی
تو در شش بیت حق مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی
علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی
تو را از واهمه در قامت عباس میبیند
اگر تیر سه شعبه کرده پیشت عرض اندامی
الا یا قوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا....
برید این جمله را ناگاه تیرِ نا به هنگامی
چنان سرگشته شد آرامش عالم که بر میداشت
به سوی خیمه ها گامی به سوی دشمنان گامی
برایت با غلاف از خاکها گهواره میسازد
ندارد دفنت ای شش ماهه غیر از بوسه احکامی
چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه...
چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی...
کنار گاهواره مادر چشم انتظاری هست
برایش میبرد با دست خون آلوده پیغامی
سیدحمیدرضابرقعی
#محرم
@ghasedaknoor