eitaa logo
قاصدک
102.4هزار دنبال‌کننده
67.6هزار عکس
47.3هزار ویدیو
140 فایل
👈ما نمیتونیم آینده رو انتخاب کنیم، فقط رقمش میزنیم همین...😉 . . . . آیدی ادمین تبادلات: @Maleka_ad تعرفه تبلیغات؛ https://eitaa.com/joinchat/3446669459Cc4cd1f4ae2 جهت رزرو تبلیغات به لینک بالا بپبوندین👆👆 🎎خیلی کانال خوبیه. @shapaarak
مشاهده در ایتا
دانلود
پروفایل های اسمی اول اسم عشقتون😍 #D ❤️😍 ❅•| قاصدک |•❅ ✨💞 @ghaseedak 💞✨
پروفایل های اسمی اول اسم عشقتون😍 #J ❤️😍 ❅•| قاصدک |•❅ ✨💞 @ghaseedak 💞✨
پروفایل های اسمی اول اسم عشقتون😍 #K ❤️😍 ❅•| قاصدک |•❅ ✨💞 @ghaseedak 💞✨
پروفایل های اسمی اول اسم عشقتون😍 #N ❤️😍 ❅•| قاصدک |•❅ ✨💞 @ghaseedak 💞✨
💖💖یک خبر عاشقانه برای فردا💌 💖 كوتاه آمدن طرف مقابل در برخي مسائل.ممكن است اين كوتاه آمدن در اثر يك تدبير و دورانديشي خردمندانه اتخاذ شده باشد. 💖 فردا پس از دغدغه های زیاد با آغوش باز و روي گشاده دوست و يا همسرت مواجه می شوی که بسیار آرامش بخش است. 💖 امواج شادی و شادمانی را احساس می کنید که به شکل آشنایی با فرد جدید در زندگی شما بوجود می‌آیند. 💖 فردا مشکلی که در مورد استقلالت در رابطه داشتی حل خواهد شد و از بین خواهد رفت. 💖 فردا این مساله را در نظر داشته باش که به صلاح است فعلا رازدار باشي و با فردی در مورد احساساتت صحبت انجام ندهی چون هنوز خيلي زود است. 💖 تا زماني كه احساست را بيان نكني، او نخواهد دانست كه در درون و قلب تو چه مي‌گذرد،فردا موقعیت آماده است. @ghaseedak 💞
💖💖یک خبر عاشقانه برای فردا💌 💖 آرزوي تو برآورده مي‌شود و از فردی كه او را دوست داري خبری امیدوار کننده مي‌رسد. 💖 با يك گفتگوي دوستانه و صميمي مشكلات و سوء تفاهم‌ها حل می شود. 💖 قلبی از غيب برنامه‌ريزي كرده است تا تو فردا موفقيت عاطفی فوق العاده ای را بدست آوري. 💖 فردا در رابطه تان به تو احترام خاصی گذاشته می شود. زماني كه با تو صحبت مي‌كند، از جملاتی استفاده می کند که به تو احساس فوق العاده ای میدهد. 💖 فردا به فردی که مدت ها به فکر او بودی خواهی رسید و روز عاشقانه ای را خواهید ساخت. 💖 فردا در موضوع مربوط به عشق و محبت به خوشبختی زیادی می رسید. @ghaseedak 💞
به افتخار تمام مادر های عزيز❤️ قدرشونو بدونيد اونا هستن كه عاشقتونن...🙏 تفاوت خواب مامان و بابا: مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت: ”من خسته ام و دیگه دیروقته ، میرم که بخوابم”. بلند شد، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد، سپس ظرف ها را شست، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد، قفسه ها را مرتب کرد، شکرپاش را پر کرد، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار داد و کتری را برای صبحانه فردا از آب پرکرد. بعد همه لباس های کثیف را در ماشین لباسشویی ریخت، پیراهنی را اتو کرد و دکمه لباسی را دوخت. اسباب بازی های روی زمین را جمع کرد و دفترچه تلفن را سرجایش در کشوی میز برگرداند. گلدان ها را آب داد، سطل آشغال اتاق را خالی کرد و حوله خیسی را روی بند انداخت. بعد ایستاد و خمیازه ای کشید. کش و قوسی به بدنش داد و به طرف اتاق خواب به حرکت درآمد، مقداری پول را برای سفر شمرد و کنار گذاشت و کتابی را که زیر صندلی افتاده بود برداشت. بعد کارت تبریکی را برای تولد یکی از دوستان امضا کرد و در پاکتی گذاشت، آدرس را روی آن نوشت و تمبرچسباند؛ مایحتاج را نیز روی کاغذ نوشت و هردو را در نزدیکی کیف خود قرار داد. سپس دندان هایش را مسواک زد. باباگفت: “فکر کردم گفتی داری می ری بخوابی” و مامان گفت: ”درست شنیدی دارم میرم.” سپس چراغ حیاط را روشن کرد و درها را بست. پس از آن به تک تک بچه ها سرزد، چراغ ها را خاموش کرد، لباس های به هم ریخته را به چوب رختی آویخت، جوراب های کثیف را در سبد انداخت، با یکی از بچه ها که هنوز بیدار بود و تکالیفش را انجام میداد گپی زد، ساعت را برای صبح کوک کرد، لباس های شسته را پهن کرد، جاکفشی را مرتب کرد و شش چیز دیگر را به فهرست کارهای مهمی که باید فردا انجام دهد اضافه کرد. سپس به دعا و نیایش نشست. در همان موقع بابا تلویزیون را خاموش کرد و بدون اینکه شخص خاصی مورد نظرش باشد، گفت: ”من میرم بخوابم” و بدون توجه به هیچ چیز دیگری، دقیقاً همین کار را انجام داد! و اين است تفاوت خواب مادر و پدر... بهشت زیر پای مادران نيست بلكه بهشت خانه ايست كه مادرم در آن است...🌹 مادری رو به فرزندش کرد و او را نصیحت کرد: فرزندم؛ روزی از روزها مرا پیر و فرتوت خواهی دید... و در کارهایم غیر منطقی!! در آن وقت لطفا به من کمی وقت بده و صبر کن تا مرا بفهمی... هنگامی که دستم می لرزد و غذایم بر روی لباسم می ریزد؛ هنگامی که از پوشیدن لباسم ناتوانم؛ پس صبر کن و سالهایی را به یاد آور که کارهایی که امروز نمیتوانم انجام دهم، به تو یاد میدادم... اگر دیگر جوان و زیبا نیستم؛ مرا ملامت نکن و کودکی ات را به یاد آور، که تلاش میکردم تو را زیبا و خوشبو کنم. اگر دیگر نسل شما را نمیفهمم به من نخند، ولی تو گوش و چشم من برای آنچه نمیفهمم باش. من بودم که ادب را به تو آموختم. من بودم که به تو آموختم چگونه با زندگی روبه رو شوی. پس چگونه امروز به من میگویی چه کنم و چه نکنم؟!! از کند شدن ذهنم و آرام صحبت کردنم و فکر کردنم هنگام صحبت با تو خسته نشو، چون خوشبختی من اکنون این است که با تو باشم... تو اکنون تمام زندگی من هستی. من همچنان میدانم که چه میخواهم، فقط برای انجام کارهایم به من کمک کن. هنگامی که پاهایم مرا برای رسیدن به مقصد یاری نمیکند، با من مهربان باش. اکنون که پیرم از گرفتن دستم هنگام راه رفتن خجالت نکش؛ که در کودکی ات که ناتوان بودی من دست تو را میگرفتم. من دیگر مثل تو جوان نیستم و به سادگی، مرگ در انتظار من است😔💔 در کنار من باش و مرا تنها نگذار. هنگامی که از خطای من چیزی به یاد آوردی بدان که من جز مصلحت تو چیزی نمیخواستم. خطا های مرا ببخش تا خدا تو را بیامرزد. هنوز هم خنده و بازی های تو مرا خوشحال میکند. مرا از همصحبتی خودت محروم نکن. هنگام تولدت با تو بودم؛ پس هنگام مرگم با من باش😔 🔹لازم است این متن را همه بخوانند تا احساس مادرشان را هنگامی که پیر شد بفهمند ❤️@ghaseedak
🌷🌷🌷 ﭘﺪﺭﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ به فرزندش گفت : ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ! 1) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ! 2) اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ! 3) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ! ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر ، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ...ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ! ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ. ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﻋﻠﺘش را ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ: "ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ!" ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻧﺼﺎﯾﺢ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﯽ ﺑﺮﺩ... و میخواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺑﻮﺩ! ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ... "ﮐﺎﺵ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻗﻄﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﻄﺮﯼ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺭفتنی...!" مطالب زیبا👈@ghaseedak 🌷🌷🌷
تاوان حرف هايے ڪه نمے توانيم بزنيم... موهاے سفيدے ست ڪه لابلاے موهايمان داريم... ولے به همه مے گوييم ارثيست ...!! به قول بزرگے ڪه مے گوید: درد دارد وقتے ساعت‌ها می‌نشينی و به حرفايے ڪه هيچ وقت قرار نيست بگويی فڪر ميڪنی...!!! @ghaseedak
@ghaseedak ♦️ به یاد داشته باش: هر چه را که به دیگری بدهی ، میچرخد و به خودت برمی گردد: به دیگری بی احترامی میکنی، در واقع نشان می دهی که خودت قابل احترام نیستی. حقوق شهروندی را رعایت نمی کنی،خود ، در جایی بدون فرهنگ و تمدن زندگی خواهی کرد. دیگران را نمی بخشی، خودت در تب و تاب خواهی بود. به دیگری خشم میگیری ، قبل از آن خودت در خشمت خواهی سوخت چون از تو برخاسته است. سکوت نمی کنی ، خودت در ازدحام و شلوغی خواهی بود. گوش نمی کنی ، شنیده نمی شوی. دیگران را نمی بینی ، نادیده گرفته خواهی شد. به بدنت توجه نمیکنی، بدنت به تو بی توجهی می کند و بیمار می شوی. دیگران را مسخره میکنی ، خودت دلقک تر جلوه میکنی. از دیگری و شرایط نفرت داری ، اما این خودت هستی که مسموم از سم نفرت درون خودت میشوی. صبور نیستی ، آرامش و نتیجه مطلوب را از دست میدهی. دوست نمی داری، دوست داشتنی نمی شوی. خود را دریاب... بیرون زتو نیست هر چه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی مولانا
گوشواره‌ی هخامنشی ساخته شده از طلا و منبت کاری شده با فیروزه، عقیق سرخ و سنگ لاجورد محل نگهداری موزه‌ی هنرهای زیبای بوستون @ghaseedak