eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
132 ویدیو
16 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
درماه زیارتی مخصوص امام رضاع جاداردیادی کنیم ازپرچم داران پیاده روی به سمت حرم #سیدعلی_اکبر_ابوترابی #حاج_حسن_حسین_زاده که سالهای سال با دردورنج جانبازی این مسیروصل رابه عشاق یاددادند. @karimegharib
یاامام رضا آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درددل باتو سخن ها برزبانم ریخته #قاسم_نعمتی @karimegharib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 ما در خانه ى سلطان سروسامان داريم هرچه داريم ز آقاى خراسان داريم #میلاد_گل‌هاى💐 #امام_موسےکاظم_ع_مبارکباد #دهۂ_كرامت #ولادت_حضرت_معصومه_س🌸 #ولادت_على_بن_موسى_ع🌷 @karimegharib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام‌‌رضا(ع)فرمودند هرکس‌‌قادر،برکفاره،گناهان‌‌خودنباشد صلوات‌‌بسیاربفرستد که‌‌صلوات‌‌برمحمدوآل‌‌محمد گناهان‌‌رامی‌‌ریزد💌 #سلام‌‌آقا‌‌امام‌‌مهربان‌‌من #حاج‌‌منصورارضی #قاسم‌‌نعمتی @karimegharib
قصیده مدح و مرثیه امام رضا علیه السلام هنگامهٔ ظهورِ رئوفیّت خداست امشب شب ِ تجلیِّ یا ایها الرضاست لب وا نکرده حاجتِ یک عمر می دهد بیهوده نیست خنده به روی لبِ گداست در صحن انقلاب؛ نمازم درست شد تعظیم ؛ رو به گنبد سلطان رکوع ماست آقای مهربان به کسی "نه"نگفته است از دور هم صدا بزنم حاجتم رواست بوسیدن ِ ضریح؛ تقرُّب می آورد حتی نگاه کردنِ گنبد گِرِه گشاست مشهد ،کسی که یک شبِ خود را سحرکند او همنشین فاطمه در عرش کبریاست جاروکشان خانه سلطان ملائکند گرد و غبار ِ خانه آقام کیمیاست گرد و غبارِ این حرم از جنس تربت است باب الجواد وقت ِ غروبش چه با صفاست سوگند بر قدم به قدم راه ِ اربعین از خانه امام رضا راهِ کربلاست دربین حجره تاکه زمین خورد ناله زد آتش گرفته این جگرم ، دلبرم کجاست لب تشنه جان سپرد ولی نیره ای نخورد هنگام دست و پازدنش سینه اش رهاست شب‌های جمعه مادر اگر داد می زند دیده تن ِ بدون ِ سری زیر دست و پاست من یک سوال از عمرِ سعد می کنم جای عزیز فاطمه در بین بوریاست حتی وحوشِ دشت همه آب خورده اند لب تشنه رأس شاه دوعالم به نیزه هاست از آن حسین ؛ قدرِ کفِ دست مانده بود فرمود خواهرش که ذبیحِ قلیلِ ماست @karimegharib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ 🎥 #کلیپ_تصویری #شب_جمعه 🔻السلام علیک یا اباعبدالله الحسین|ع| ▪️شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کـــــشیده می آیداز راه بانویی قــامت خـــمیده لب میـــــــگذارد روی حلقوم بــــریده . 🎙حجةالاسلام #استادمیرزامحمدی • 🕌مسجدمقدس جمکران 🔹موسسه علمی فرهنگی حداث الحسین علیه‌السلام_قم ✔ [ @huddath_al_hussain_ir ]
تقدیم به رهبر عزیزمان دعا کردیم پابر جا بمانی دعا کن پای کار تو بمانیم به هنگام ظهور مصلح کل همه باهم کنار تو بمانیم بر این کشور نه بردنیای اسلام تو دست رحمت صاحب زمانی قسم خوردیم نگذاریم یک دم شما در فتنه ها تنها بمانی بگو یا فاطمه برخیز از جا نگاه ما همه سوی نگاهت یقین داریم باشد هر کجایی دعای مادرت پشت و پناهت ولایت پیشه گان آگاه هستند نمیخواهد ولی ؛ غیر از اطاعت سزای هرکه بر یارش مطیع است چه پاداشیست بهتر از شهادت به روی برگی از تاریخ ایران نوشته عزت ما از خمینیست خدارا شکر بیرق بعد از ایشان به روی شانه مردی حسینیست @karimegharib
﷽ «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء» با خبر شدیم برادر عزیز رزمنده خادم‌الحسین (ع) حاج مهدی زمام به علت عارضه مغزی در بیمارستان بستری و در حال اضطرار به سر می‌برند، لذا از تمامی دوستان و آشنایان درخواست می‌شود با قرائت حمد شفا و دعای خیر به برکت توسل به حضرت باب‌الحوائج ؛ ابالفضل‌العباس (ع) شفای عاجل و کامل ایشان را از درگاه الهی طلب نمایند. هیئت موج‌الحسین (ع) و محبان‌المرتضی (ع) ☑️@hajhoseinsazvar
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین هیات شب جمعه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشا کهف الحسن علیه السلام برقرار است. نثار آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام 14 صلوات
کربلای یک خداامدادکرد تیر65دلهاشادکرد زنده یادفتح خرمشهرشد شهرمهران راخداآزادکرد #قاسم_نعمتی #مهران_راخداآزادکرد @karimegharib
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا هوسم بود حج بیت الله قسمتم شد حریم شاه طوس نرسیدم به ساحل دریا آمدم در میان اقیانوس شرط توحید حب این آقاست وحده لا اله الا هو دست مارا رها نخواهد کرد آنکه گردیده ضامن آهو رسم آقای مهربان این است میهمان را بغل کند آرام پر کند کاسه های سائل را جلوی در ؛همینکه گفت : ؛سلام السلام ای رئوف تر ز همه باز راهم به خانه ات افتاد از جدا بودن از تو خسته شدم عوضم کن تورا به جان جواد تاکه گفتم مسافرِ حرمم چِقَدَر دل شکست یاد شما کوله باری سلام آوردم همه گفتند التماس دعا پای مارا نَبُر زخانه خویش خوش؛ دل ما به رفت و آمد هاست بااجازه ز صحن شاه نجف گنبدت شاه کُلّ گنبدهاست حرف گنبد شد و شکست دلم از مدینه کسی خبر دارد؟ آه از غربت ِمام حسن فاطمه اینهمه پسر دارد یا امام رضا تو که از حال ما خبر داری کوهی از غصه و غمیم همه ای علمدار ِ روضه های حسین نگران ِ مُحرمیم همه به اسیری ِّ زینب کبری گره از کار ِ نوکرت وا کن در سحرهای ماه ذیقعده اربعین مرا تو امضا کن @karimegharib
غزل 4 امام رضا(ع)-مدح و مناجات مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟ کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟ در این سفر شده ام مبتلای دیدن تو بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو طواف کعبه ی ما بوسه از ضریح شماست گرفته دست دلم را دعای دیدن تو از این حرم شهدا بَرگه ها گرفتند و شدند عازم کربُبَلای دیدن تو به گریه ها و نماز تو در شلمچه قسم تمام جبهه ی ما شد مِنای دیدن تو قسم به جان جوادت مرا خدایی کن به دست خویش مرا باز کربلایی کن @karimegharib
غزل 5 یاامام رضا آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درد دل باتوسخنها بر زبانم ریخته بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته جنس من جوراست کوهی ازگناه آورده ام آبرویم پای اجناس دکانم ریخته دوره گردم آبرویم میفروشم میخری پیش سلطان ترسم ازسودوزیانم ریخته پهن کردم سفره ای ازعرش کنج خانه ات روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته گوشه ای ازپنجره فولادزنجیرم کنی من سگی بیمارم آنجا استخوانم ریخته مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته من نمیبینم توهردفعه بقل کردی مرا عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته صحن گوهرشادچیزی کم نداردازبهشت بوی سیب ازهرکجایی می تکانم ریخته درمیان صحنهایت عشق من باب الجواد صدهزاران بوسه اینجاازدهانم ریخته هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست این حکایت درمیان دوستانم ریخته آخرماهی جواب ناله هایم رابده جان بابای غریبت کربلایم رابده @karimegharib
غزل 3 اشعار مناجات با امام رضا (علیه السلام) کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر داد گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها آه کسی جامانده از گُردان رسیده چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده امضای تو پای شهادت نامه ها بود با دست تو این فیض بر یاران رسیده تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم @karimegharib
غزل 7 ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان روضه‌های سحر کوی تو دارد چه صفایی صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان @karimegharib
غزل 1 یا علی بن موسی الرضا آرام کن به جامی شور و نوای ما را سلطانی و دمَت گرم (کریمی) داری هوای ما را از سفرهء کریمان عمری است فیض بردیم پر کرده ای همیشه تو کسیه های ما را دادیم تا سلامی تحویلمان گرفتی از خاطرت نبردی حتی صدای ما را سهمیه گدایان محفوظ باشد اینجا بگذاشتی کناری سهم عطای ما را باز آمدیم ای دوست بار گناه بر دوش راضی نما دوباره از ما خدای ما را روزی اگر بنا شد ما را ز در برانی گو مادران بپوشند رخت عزای ما را زیباییِ ضریح و ایوان و صحن هایت در گوشه حریمت بسته است پای ما را جان جوادت آقا جان عزیز لیلا امضا نما دوباره کرببلای ما را باب الجواد یعنی صحن علی اکبر تنگ غروب دیدی تو گریه های ما را در پیش چشم بابا اکبر شد اربا" اربا فرمود شاه: عباس، آور عبای ما را @karimegharib
غزل 2 امام رضا(ع) من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غم دیده آمدم که تو غم خوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دل خسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکستهٔ گنهم، می شود شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرمِ تو صدای من دست شماست روزیِ کرب و بلای من @karimegharib
غزل 6 اشعار مناجات با امام رضا (علیه السلام) ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس در همین حد که نمودی نظری ما را بس حاجت ازدل نگذشته تو روا می سازی از گرفتاری ما باخبری ما را بس مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی بار افتاده ی ما را بخری ما را بس شوری اشک ، چشیدم و نمک گیر شدیم داده ای نیمه شب چشم تری ما را بس ناخداگاه مقیم در میخانه شدیم جای دادی به گدایی گذری ما را بس فاطمه دید و پسندید و خرید این همه عمر با تولّای علی شد سپری ما را بس شیعه حیدر کرار شدیم و برِ ما همسر فاطمه کرده پدری ما را بس بوسه دارد کف نعلین علی که نورش می کند در رخ ما جلوه گری ما را بس جان ارباب قسم ، این دلمان تنگ شده یک سفر کرببلا هم ببری ما را بس همه را مثل جوادت تو بغل می گیری چقدر خوب تو کردی پدری ما را بس عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد خاک ما گوشه ای از کرببلا خواهد شد @karimegharib
زمینه سبک یاابتا... من چه کنم ؟ تواین شهرغربت بی یاورشدم من چه کنم؟اگرچه سلطانم بی لشگر شدم من چه کنم ؟ به چشم تر مهمون مادر شدم بین کوچه چون . مادرم زهرا بالب خونی . افتادم از پا . آه و واویلا تا یه قدم میرم زمین میخورم وای مادرم میچرخه کوچه ها به دور سرم وای مادرم مسیر کوچه ها رو تار میبینم وای مادرم پهلوم و میگیرم زمین میشینم وای مادرم ازرو سرم . عبا افتاده لرزه به این . پاها افتاده لبام که از . صدا افتاده وای رضا عزیز زهرا ای پسرم . بیا که دارم دست و پا میزنم ای پسرم . بیا که اسمتو صدا میزنم ای پسرم . سرم و روی این خاکا میزنم روی این خاکا . سرمیزارم من یادعاشورا . روضه دارم من .روضه دارم من رو سینه من کسی پانذاشته ای پسرم زیرگلوم خنجری جانذاشته ای پسرم بابات بااونکه تک وتنها جون داد ای پسرممحاسنم دست کسی نیفتاد ای پسرم ای پسرم چشام میسوزه ای پسرم لبام میسوزه ای پسرم چشام میسوزه @karimegharib
نوحه امام رضا به سبک سردار غریب باتوشدحسینی.رنگ و بوی ایران مدیون توهستیم.ای شاه خراسان به جان جوادت . برماکن نگاهی انظر یبن زهرا . بر یک روسیاهی واویلا واویلا افتادی به حجره . با لبهای عطشان جای اشهدخود . میگویی حسین جان جان دادی اگرچه . بالبهای خونین کی شد سینه تو . با یک چکمه سنگین واویلا واویلا گفتی تا بنی . فرزندت رسیده برروی لب تو . لبهایش کشیده اما کربلا شد . بابایی زمین گیر صورت روی صورت . شد ارباب ما پیر واویلا واویلا @karimegharib
شعر شهادت امام رضا (ع) آمد از راه و کشید آرام عبا رویِ سرش یعنی امروز ست روزِ ناله‌هایِ آخرش هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت میکشد خود را به سویِ خانه مثلِ مادرش رویِ خاکِ کوچه دنبالش اگر دقت کنی بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش او زمین می‌خورد و میخندید بر حالش عدو این هم ارثی بود که برده ز جدِّ اطهرش صحنۀ جان دادن او روضۀ مستوره شد حجره در بسته میداند چه آمد بر سرش بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن خادمش دید و ولی هرگز نمیشد باورش یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش کربلا بابا رسید امّا پسر افتاده بود قلبِ شاعر آب شد در این سه بیت آخرش هر چه قدر آغوش خود واکرد اکبر جا نشد تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش تا قیامت هم نمیفهمند اهل معرفت از چه آمد دست بر سر بین لشگر خواهرش آنکه حتّی تارِ مویش را ندیده جبرئیل دست بُرده بر سرِ نعش علی بر معجرش @karimegharib
شهادت امام رضا (ع) نوحه )به سبك منم آواره بین کوفه( سلام ای سلطان خراسان ، نگاهی کن سوی گدایان حریمت قبله گاه ایران ، رضا جان بهشت ما صحن و سرایت ، فدای ایوان طلایت تو آقایی و ما گدایت ، رضا جان یا سلطان ، علمدار زهرا تو در ایرانی تو مشگل گشای گرفتارانی ، ز بس مهربانی دخیلک یا مولا ابالجواد روزی ما را زهرا دست تو داد چه منتی بر ایرانیاین نهاد یابن الزهرا سلطان ابالحسن ** میان راه خود مکرر ، زمین میخوردی مثل مادر لبانت خاکی گشته آخر ، رضا جان مکش روی خاک این عبایت ، گرفته خون راه صدایت چرا می‌لرزد دست و پایت ، رضا جان واویلا ، شده صورتت همچون زهرا کشیدی به روی زمین پایت را تو داری تماشا میان حجره کم دست و پا بزن چکیده خون ها از گوشه ی دهن کمی بگو از دیوار و در سخن یابن الزهرا سلطان ابالحسن ** میان حجره پا کشیدی ، در اوج غربت که خمیدی به سینه یک چکمه ندیدی ، رضا جان لگد به پهلویت نخورده ، کف پا بر رویت نخورده دگر پنجه مویت نخورده ، رضا جان کربلا ، تنی با نوک نیزه زیر و رو شد یکی نیزه اش در دهان فرو شد ، پر از خون گلو شد به روی پیکر با خنده پا گذاشت پاشنه ی پا بر آن سینه جا گذاشت سر بریده بر نیزه‌ها گذاشت یابن الزهرا سلطان ابالحسن