#مرثیه_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
#مرثیه_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#حضرت_معصومه_گریز_حضرت_زینب سلام الله علیها
دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم
محتضر ،خسته ،از این بی کسی ایامم
ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد
چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم
از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟
شده تسکین به همین نامه کمی آلامم
چقَدَر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسلة خوش نامم
چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من
فکر آوارگی زینب و شهرِ شامم
جز سلام ، از همه یک بی ادبی نشنیدم
سرِبازار ندادست کسی دشنامم
داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم
دست بسته سرِهر کوچه تماشا نشدم
عزتم را نشکستند خیالت راحت
غیرتم را نشکستند خیالت راحت
پَرِ خاکی ننشسته است روی چادر من
حرمتم را نشکستند خیالت راحت
مثلِ کوفه وسط خطبة من کف نزدند
صحبتم را نشکستند خیالت راحت
دست بر سینه مودب همه ره وا کردند
شوکتم را نشکستند خیالت راحت
با لگد باز نکردند درِ بیت النور
خلوتم را نشکستند خیالت راحت
قم کجا شام کجا غربت سادات کجا
سرِ بر نیزه و دروازة ساعات کجا
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند
ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند
دست انداخت یکی پرده محمل را کَند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
#نوحه_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
🎙به سبک من و اشکی مثل بارون
-------------------
قرار قلب رضایم ؛ به درد و غم مبتلایم
نمایم گریه شب و روز ؛ که از دلدارم جدایم
رضاجان*کجایی ای برادر
نگاهی*نما بر حال خواهر
دهم جان*ببین بادیدة تر
بیاتاسر بر پایت گذارم
دمِ آخر بنگر بی قرارم
امیدم این بوده که میایی ؛ تو کنارم
رضاجان*رضا جانم رضا
-------------------------
خیالت راحت برادر ؛ ندیدم بی احترامی
رضا جانم قم کجا و ؛ گذرهایِ تنگ شامی
رضاجان*نرفته بویِ یاسم
در اینجا*نشد خاکی لباسم
کجا در *دیاری ناسپاسم
به کوفه زینب را دوره کردند
به سنگ کینه مردِ نبَردند
همیشه در فکر خنده بر یک ؛ دوره گردند
رضاجان رضاجانم رضا
---------------------
رسیدی تو با جوادت ؛ دمِ تشییعِ جنازه
خدا را شکر که نشُستی ؛ زپهلویم خونِ تازه
مدینه*علی تنهایِ تنها
بشوید*تنِ مجروحِ زهرا
یتیمان*همه غرقِ تماشا
علی میشُست و با آهِ ممتد
زحسرت مُشتش بر سینه میزد
شکاف ِ پهلویِ ضربه خورده ؛ هم نیامد
رضا جان رضا جانم رضا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
#زمینه_شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#نوحه_شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
--------------------------
بانوی دوعالم . نور عالمینم
من آرام جان . شاه کاظمینم
چون باب الحوائج . من مشگل گشایم
خاتون بهشتم . من اخت الرضایم
واویلا واویلا
------------------------
باچشمان گریان . بی تاب و غمینم
دارم آرزو تا . رویت را ببینم
مانده از تو تنها . یک نامه کنارم
یادگاریت را . بر سینه گذارم
واویلا واویلا
------------
ممنونم ازاین شهر . خیلی باحیا بود
جایم بهترین جا . امن و بی صدا بود
کار من نیفتاد . بین کوچه بازار
آزارم نداده . چشمی بین انظار
واویلا واویلا
-------------------
اما عمه ما . زینب شد گرفتار
دورش را گرفتند . رقاصان بازار
از یک سو نگاهش . برنیزه به سرها
از یک سو بپوشد . خود را از نظرها
واویلا واویلا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
#شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#پیش_دم_مظلوم_شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
مولاتنا اخت الرضا
شفیعه روز جزا
ای حرمت بهشت ما
ای قبله گاه اولیا
بابای تو مشگل گشا
دودمه
عصمت تو نورزهرا را نمایان می کند
حضرت معصومه
خواهر سلطان درعالم کار سلطان می کند
#قاسم_نعمتی
@karimegharib