امام مجتبی(ع)-شهادت (دو دمه)
کار ما گریه کنان روز جزا با حسن است
صاحب ما حسن است
رجز ما به صف حشر فقط یا حسن است
صاحب ما حسن است
ما حسینی شده از روح قیام حسنیم
ما غلام حسنیم
ما مسلمان شده دست امام حسنیم
ما غلام حسنیم
#قاسم_نعمتی
@karimeghrib
نوحه به سبک سردار غریب شاه کربلایم
ای فرزند زهرا.آقای کریمم
ریزه خوارکوی.تومن ازقدیمم
ازخاک مزارت . آید بوی مادر
می گویم سلامت.بااین دیده تر
مولانا حسن جان
دیدی بین کوچه . مادرخورده سیلی
مانده درنگاهت . یک تصویر نیلی
درکوچه نگفتی.آخرتو چه دیدی
مادر را به روی .شانه میکشیدی
مولانا حسن جان
پیش چشم زینب. تشتی لاله گون شد
لبهای کبودت. آخر غرق خون شد
اما برلب تو. چوب کین نخورده
صبر خواهرت را.خیزران نبرده
مولانا حسن جان
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
سبک یاابتا ...
زمينه امام حسن عليه السلام
خونجگرم _ چهل ساله که غمگين و مضطرم
خونجگرم_ نميره از يادم داغ مادرم
خونجگرم_ به فکر کوچه پر درد سرم
مادرم زهرا از صدا افتاد
بر روى چادر_جاى پا افتاد _جاى پا افتاد
راه ما رو در وسط کوچه بست _ واى مادرم
هر دو تا گوشواره مادر شکست _ واى مادرم
تنگى راه اونجا برا ما بد شد _ واى مادرم
رو مادرم پاشو گذاشت و رد شد _ واى مادرم
اونجا شدم عصاى مادر
تو گوشمه صداى مادر
گشته منو عزاى مادر
واى حسن عزيز زهرا
خونجگرم _ يه تشتى زينب ميزارى رو بروم
خونجگرم _ داره وا ميشه تازه بغض گلوم
خونجگرم _اخه کوچه بازى شد با ابروم
جونم از غيرت_ روى لب امد
رو سر مادر - پيش من داد زد_ مادرم رو زد
اينجا داره يه تشت تو رو ميکشه _ طاقت بيار
کار تو تا بزم شراب ميکشه _طاقت بيار
ترسم اينه روشن به تو وا بشه _طاقت بيار
قامت تو اونجا تماشا بشه _طاقت بيار
شکر خدا برادر دارى
روى سرت تو معجر دارى
يه ساقى دلاور دارى
واى حسن عزيز زهرا
#قاسم نعمتی
#امام_حسن
@karimegharib
زمزمه روضه امام حسن عليه السلام
اونیکه ديدم -خودم به ديده -نه کسى ديده
نه کس شنيده - حتى امير- خيبر نديده- کسى نديده
يه کوچه تنگ _ يه مرد دلسنگ
صداى سيلى_ صورت نيلى
نميدونم چى شد فقط چشام و بستم
رو خاک نشستم _ زمين نشستم
مادر صدا زد کجایی عصاى دستم
رو شونه مادرو کشوندم _ خاکاى چادرو تکوندم
ضربه به شيشه حيا زد _ مادر ما رو بى هوا زد
واويلتا اه واويلا
يه تشت پر خون - مقابل من - واى از دل من
همسرم اخر - شد قاتل من - واى از دل من
کجایی خواهر _ بيا برادر
اين دم اخر _ شبيه مادر
تموم پيکرم کبود و نيمه جونه- اشکم رونه
لبام شبيه مادرم غرق به خونه - اشکم روونه
گناه مادرم چى بوده _ ديدم که صورتش کبوده
هنوز داره ميلرزه دستام _ مادرم زمين خورد جلو چشمام
واويلتا اه و واويلا
زينب نگاه کن - با ديده تر - دورو برت - اينجا گرفتن
چند تا برادر _ با ديده تر
دلنگرونم _ روضه ميخونم
ولى ميدونم _ اروم جونم
يه روز مياد که ديگه محرمى ندارى -بى کس و يارى
مياى ز خيمه دستات و رو سرت ميزارى - بى کس و يارى
رو تل کنار قتلگاهى _ دور تو ميگيرن سپاهى
ميبينمت که بيقرارى _ از پهلو نيزه در ميارى
واويلتا اه واويلا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
نوحه امام حسن
کریم سفره دار این دیارم / ولی یک یاورو همدم ندارم
شده تصویری از غمهای کوچه / تمام زندگیه گریه دارم
منم سردار بی لشگر – خودم دیدم با چشم تر
زمین افتادن مادر
دلم محزون – لبم پر خون – جگر پاره
ندارم من – به جز رفتن – ره چاره
وای حسن جان ۳
نگاهم سوی چشمان حسین است
سرم بر روی دامان حسین است
پریشانم برای لحظه ای که / همه عالم پریشان حسین است
امان از ماتم عظمی – امان از خاک کربلا
امان از عصر عاشورا
دهم جان و – کس و کارم – به دور من
نشد یک دم – تنم بازیچه ی دشمن
وای حسن جان ۳
ببین افتاده لرزه در صدایم / بیاورخواهرم تشتی برایم
شده خونین لب و دندانم اما / فقط فکر تو شام بلایم
تورا میینم بی تابی – اسیری در اضطرابی
میان بزم شرابی
به یک ضربه – لب یار – تو می بندن
به اشک تو – به غمهای – تو میخندن
#قاسم_نعمتی
#امام_حسن
@karimegharib
نوحه امام حسن (ع)
به سبک حاج ناظم
اى پسر ارشد زهرا حسن
نام تو شد زينت دنيا حسن
آینه على و طاها حسن
پور شير خدا _ بانى کربلا
تو مهربان تر از نسيمی _ اقا کريم بن کريمى
نام تو ارام دل مادر است
شجاعتت شجاعت حيدر است
جلوه رزم تو على اکبر است
تویی اشجع الناس _ مربى عباس فتاح جنگ جملى تو _ مثل على بى بدلى تو
در رگ تو خون على جارى است
ضربه ذولفقارى ات کارى است
صلح تو هم حاصل بيدارى است
صبر تو فاطمى _ اى يل هاشمى
تو مظهر صبر خدايى _ فرزند شاه لا فتايى
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
نوحه امام حسن
الوداع ای شهر غربت ای مدینه
این منم من در غریبی بی قرینه
قاتل من عاقبت شد ماجرای زخم سینه
آه..من که آقای بهشتم/ شد غریبی سرنوشتم/ وامصیبت
آه..راحت از غمها شدم من/ زائر زهراشدم من/ وامصیبت
چشم کبودم بستم واویلا واویلا
مهمان مادر هستم واویلا واویلا
اشهدم را در میان کوچه خواندم
مادرم را تا به خانه می کشاندم
دیده گریان خاک روی چادرش را می تکاندم
آه..مادرم یک دفعه افتاد/پیش خود گفتم که جان داد/ وامصیبت
آه..پیش من با چشم خونبار/ صورتش خورده به دیوار / وامصیبت
چشم کبودم بستم واویلا واویلا
مهمان مادر هستم واویلا واویلا
خواهرمن گریه کم کن در کنارم
می نماید ناله هایت بی قرارم
همچو بابا من توان دیدن اشکت ندارم
آه..کربلایی می شوی تو/ تا کجاها می روی تو/
زینب من
آه..مقصدت شام خراب است/ گوشه بزم شراب است/ زینب من
#قاسم_نعمتی
#امام_حسن
@karimegharib