eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
131 ویدیو
16 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
مثنوی اربعین(دشتی) کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!! هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد برسیاهی های چادر جای پا افتاده است از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است چادری که روی آن روح الامین حساس بود با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد @ghasemnemati_ir
Qaze-FINALE-NEW.mp3
9.63M
مسئله‌ی غزّه... آرام نگیرید، ساکت نمانید. مقام معظم رهبری 🇵🇸 🎼 غزه کربلایی دیگر شاعر: قاسم نعمتی آهنگساز: محمدعلی پورفرخی اثری از: ✨✨✨✨✨✨✨ https://eitaa.com/safiranekarime
یاصاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرج به شوق وصل شما راهی بیابانم چه می شود سفر اربعین نمی دانم!! تمام راه نجف تا به کربلا با خویش حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم نسیم صبح مشایه لطافتی دارد دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو قسم به موی پریشان تو پریشانم دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل چه عاشقانه شده آیه های قرآنم قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش گرفته داغ جدایی تو گریبانم زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من حسین غیرتی ام ای شهید عریانم کنار پیکر عریان خجالتم دادند نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی چرا قبول نکردند من مسلمانم امانتی تو را جا گذاشتم در شام بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم بدون غسل و کفن بین چادری خاکی تنش به خاک سپردم به دست لرزانم @ghasemnemati_ir
💠صلی الله علیک یا اباعبدالله💠 آن کربلا رفتنی زیباست که به کربلایی شدن ختم شود خوش بحال آنان که برای برگشتن این راه را نرفتند بدی های مرا به خوبی‌های ارباب ارادتمند شما قاسم نعمتی @ghasemnemati_ir
نوحه رسول الله ص التماست می کنم ای مهربانم دیده واکن بنگر این اشک روانم ای پدرجان کن دعا که بی تو من زنده نمانم آه..تکیه گاه ما تو هستی/از چه بابا دیده بستی/ای پدرجان آه..بعد تو ای نازنینم/ روزگار خوش نبینم/ ای پدرجان بعد تو حیدر تنهاست ابتا ابتا روز عزای زهراست ابتا ابتا فاطمه جان آمده وقت عزایت شرح غمها را بگویم من برایت روزی آید بشنوم از پشت این در ناله هایت آه..دست حیدر را ببندند / بر زمین خورده بخندند/ فاطمه جان آه..چادرت آتش بگیرد/پیکرت آتش بگیرد/ فاطمه جان بعد تو حیدر تنهاست ابتا ابتا روز عزای زهراست ابتا ابتا نیمه های شب تو ساروق بسته وا کن یک کفن از بین آنها تو سوا کن فکری آخر بر حسین و ماجرای کربلا کن آه..روزی از آوا بیفتد ، زیر دست و پا بیفتد ، واحسینا آه..می شود غارت تن او ، پیکر و پیراهن و ، واحسینا بعد تو حیدر تنهاست ابتا ابتا روز عزای زهراست ابتا ابتا @karimegharib
دودمه پیامبر ص آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است ماتم پیغمبر است پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است ماتم پیغمبر است @karimegharib
رحلت رسول اكرم (ص) نوحه به سبك سبک منم آواره بین کوفه( پدر جان وا کن دیده ات را ، تماشا دارد حال زهرا شوم بی تو تنهای تنها ، پدر جان خداحافظ پشت و پناهم ، بدون تو ای تکیه گاهم همین عمر کم را نخواهم پدر جان ابتا ، شب آخری که پریشان حالی بود جای مادر کنارت خالی ، به فکر وصالی مدینه بی تو ماتم سرا شود خانه ی زهرا بیت‌العزا شود پای عدو در این خانه وا شود وا مصیبت بابا مرو مرو ****** بیا بنشین زهرا کنارم ، سرم بر زانویت گذارم وصیت‌هایی با تو دارم یا زهرا پس از من با بی احترامی ، بگویم سر بسته کلامی خوری سیلی از یک حرامی یا زهرا واویلا ، زمین خوردنت را علی می‌بیند گلت را کسی با لگد می‌چیند ، به ماتم نشیند میان آتش بی بال پر شوی برای میر خیبر سپر شوی میان خاک و خون بی پسر شوی وا مصیبت بابا مرو مرو ****** از امشب دیگر سینه زن باش ، از امشب فکر یک کفن باش کفن نه فکر پیرهن باش عزیزم حسین آرام سینه ی من ، می افتد زیر پای دشمن ندارم دیگر تاب گفتن واویلا کربلا ، حسینی که جایش به عرش اعلاست تن بی سرش روی خاک صحراست ، کنارش چه غوغاست رود به غارت پا تا سر حسین لگد بکوبد بر پیکر حسین به پیش چشم تو مادر حسین وا مصیبت بابا مرو مرو @karimegharib
واحد قدیمی زمینه حضرت رسول(ص)-شهادت دو چشم بی رمق وا کن پدر جان غم ما را تماشا کن پدر جان همه پشت و پناه ما تو هستی نظر بر حال زهرا کن پدر جان *** کنار بسترت احیا بگیرم میان وادی غم ها بمیرم پدر جان تو دعایت مستجاب است دعا کن زود بعد از تو بمیرم *** کند آه دل تو بی قرارم به روی صورتت صورت گذارم خودت گفتی که حورای بهشتم توان ضربۀ سیلی ندارم *** پس از تو صبر زهرا سر بیاید زمان غربت حیدر بیاید پس از تو خانه‌ام آتش بگیرد صدای من ز پشت در بیاید *** کشد آتش به دور من زبانه زنم ناله به زیر تازیانه بیا بابا که زهرا بی پسر شد میان این در و دیوار خانه @karimegharib
نوحه رسول الله صلى الله عليه خدا حافظ اى پدر جان _ شده زهرا ديده گريان به اين چشم نيمه بازت_ دل دختر را مسوزان پدر جان _ مرو اى مهربانم دعا کن _ دگر زنده نمانم نگاهت _ زده اتش به جانم مدينه بى تو غمخانه ماست على بعد از تو تنهاى تنهاست پس از تو اهسته رو به پايان - عمر زهراست پدر جان خدا حافظ پدر بدون تو تکيه گاهم _ همين عمر کم نخواهم از ان ترسم خانه من _ شود روزى قتلگاهم پدر جان _ برو داغم نبينى دمى که _ به اه اتشينى بگويم _ بيا فضه خذينى شود راه چشمم تيره و تار زند بوسه بر اين سينه مسمار زنم تکيه با پهلوى زخمى_ کنج ديوار پدر جان خدا حافظ پدر چگونه با گريه هايم _کفن اماده نمايم از امشب فکر حسين _ به فکر کرببلايم پدر جان _ بگو با کام عطشان به صحرا _ تنى افتاده عريان به گريه _ فقط گويى حسين جان نشيند با چکمه روى سينه کشد خنجر بر حنجر ز کينه رسد فرياد زينب ز گودال _ تا مدينه پدر جان خدا حافظ پدر @karimegharib
نوحه زمینه به سبک سردارغریب ... ای آقای عالم.ای بابای زهرا بشنو بادلی خون.توآوای زهرا بابای غریبم .بعدتوغریبم درشهرمدینه.بی یارو حبیبم واویلا واویلا بعدتومدینه.دارد فکر آزار میترسم پدرجان.من از اسم مسمار لطفت را مدینه.میسازد تلافی بازوضربه بیند.باضرب قلافی واویلا واویلا میگیری به سینه . توجسم حسینم مثل تو بیاد.اودرشورو شینم باشد وعده ما.درگودی گودال بالای تنی که.بی سر گشته پامال @karimegharib
رفقا برای پدرحضرت زهرا سنگ تموم بزارن انشاالله پیش دم مولانا یا رسول الله سیدی یاابازهرا صاحب گنبد خضرا یاحضرت مشگل گشا جان علی مرتضی دودمه: بعد تو حیدرکرار بدون یاراست یااباالزهرا مرو جای ریحانه تو بین درودیواراست @karimegharib
نوحه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رسول اکرمی.نبیِّ خاتمی اباالزهرایی و. امیر عالمی مبند ای مهربان دو چشمان ترت بیا رحمی نما بحال دخترت اباالزهرا مدد ز سوز تشنگی.شده لاغر تنت به فکر حیدری. زمان رفتنت برو اما بدان به زودی ای پدر میفتددخترت همینجا پشت در ابا الزهرا مدد به روی سینه ات.شده جای حسین تو بوسه می زنی.به لبهای حسین قرار ما دو تا غروب کربلا کنار مقتل و حسین ِ سرجدا حسین جانم حسین @karimegharib
شور امام حسن علیه السلام به سبک وصلی الله و علی الباکین علی الحسین عطشان حسن ای آقا _عزیز زهرا_کریم آل الله زبس می بخشی _نگین عرشی_امام ثارالله ز بس تنهایی_نداری جایی _برای سوز و آه پا به پای حق -تو کرم داری این کرم رو تا -محشرم داری تو دل نوکر-ها حرم داری ای حسن جانم از اون روزی که _دیدی تو کوچه_زمین خورده مادر می لرزید دستات_جلوی چشمات_شده خاکی معجر توواون گیر و دار_به سنگ دیوار_چه بد خورده باسر با یه ضربه شد-هر دو گوش پاره رو زمین افتاد-دوتا گوشواره بعد از اون دیگه-شدی بی چاره ای حسن جانم مسیری باریک_یه وقت شدتاریک _جلوتون تا سد شد یه هو سیلی زد_گذاشت پا نامرد_روی چادر رد شد الا با غیرت_کبود شد صورت_برات خیلی بد شد چشمای مادر-بعد از اون تاره جای یک صورت -روی دیواره بردن مادر-درد سر داره ای حسن جانم حالاتوی تشت _ورق هابرگشت _چه حرفاریخت بیرون می گفتی لا یوم_به پیش زینب_بالب های پر خون میشه دلواپس_غریب و بیکس_اسیر و سرگردون مجلسی توو شام-جای زینب شد صورت آقا -نامرتب شد خیزران کوب اون-صورت و لب شد ای حسن جانم @karimegharib
پیامبر اکرم(ص)-شهادت از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی فکری به غیر فاطمه در سر نداشتی یادِ خدیجه می کنی و آه می کشی یعنی که تاب دوریِ همسر نداشتی بعد از غدیر و توطئه هایِ منافقین دلشوره جز غریبی حیدر نداشتی می خواستی سفارش حقِ علی کنی امّا چه فایده که تو یاور نداشتی عمری برای این که هدایت شوند خلق در سینه غیر یک دلِ مضطر نداشتی وقتی صدایِ فاطمه آمد که سوختم در عرش می شنیدی و باور نداشتی رفتی از این دیار وَ اِلّا به یک نفس تابِ صدایِ نالۀ دختر نداشتی مسمار داغ بود و لب از سینه بر نداشت آنجا مگر بهشت مُعطّر نداشتی پنجاه سالِ بعد مشخص شود چرا از روی سینه جسمِ حسین بر نداشتی وقتی عدو محاسن او را گرفته بود می دیدی و عمامه ای بر سر نداشتی زینب نیابتاً ز تو بوسید آن گلو زیرا که تابِ بوسۀ حنجر نداشتی @karimegharib
السلام عليک يا رسول الله (ص) پلک هاى کبود خود وا کرد دور تا دور خود تماشا کرد اشک از گوشه دو چشمش ريخت گريه بر گريه زهرا کرد زير لب يادى از خديجه نمود صحبت از ان انيس غمها بود پير مرد عصا به دست حجاز بر دعا دست خويش بالا کرد ثقلين اين دو پايه دين را در نظام وجود ابقا کرد نور او در زمان جهل و کفر چهره اين زمانه زيبا کرد حرمت دختران زنده به گور خون دل خورد تا که احيا کرد تا بگويد على امام شماست فکر يک دست خط و امضا کرد يک نفر گفت ((الرجل يهجر)) اتش فتنه را مهيا کرد لحظه اخر اين رسول غريب محشرى را ز گريه بر پا کرد نگران غرور زهرا بود نظرى بر على تنها کرد دست و بازوى فاطمه بوسيد بعد هم توصيه به مولا کرد گفت زهرا امانت است على جمله اش را عجيب معنا کرد پرده از روضه ها کنار کشيد رازهاى نگفته افشا کرد گفت بايد على تو صبر کنى صحبت از ماجراى فردا کرد گفت گويا به چشم ميبينم لگدى درب خانه را وا کرد ميخ در بين سينه جا خوش کرد زير در فاطمه چه اوا کرد فضه امد ميان اتش و خون جسم پا مال گشته پيدا کرد بار شيشه به پشت در افتاد بايد اين روضه را معما کرد بعد از ان گفت تازه :وای حسين روضه هايش ادامه پيدا کرد صحبت از ان بريدن حنجر تشنه لب در کنار دريا کرد صحبت از نيزه و لبان حسين صحبت نحر ان گلو را کرد شمر با لشگرى که ترسيده سر ذبح حسين دعوا کرد ضربه هاى که پشت گردن خورد قامت دختر مرا تا کرد @karimegharib
(به سبك سبک منم آواره بین کوفه) سلام ای آقای کریمم ، گرفتار تو از قدیمم تو شاه و من عبد حریمم ، حسن جان بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی چرا پس بی صحن و سرایی ، حسن جان حسن جان ، برای تو صحن و سرا می‌سازیم ضریحی چنان کربلا می‌سازیم ، بنامت بنازیم کریم شهر پیغمبری حسن میان خانه بی یاوری حسن تو شهریار بی لشگری حسن یابن الزهرا لبیک یاحسن ****** بمیرم محاسن سفیدی ، نگفتی در کوچه چه دیدی به شانه مادر را کشیدی ، حسن جان صدایی آمد ناگهانی ، به خاک افتاده آسمانی عصای بانوی جوانی ، حسن جان واویلا ، زمین خوردن مادرت پیرت کرد دو گوشواره آنجا زمین گیرت کرد ، عدو بی‌هوا زد ز بعد کوچه خون شد نگاه تو مسیر مادر شد قتله گاه تو چه خنده‌ای کرد بر سوز آه تو یابن الزهرا لبیک یاحسن ****** به جانت زهر کین اثر کرد ، به خون لبهایت را که تر کرد شرارش کار میخ در کرد ، حسن جان به ‌طشتی که شد ارغوانی ، لبانت کرده روضه‌خوانی کجا بین نامحرمانی ، حسن جان واویلا ، نرفته رخ تو به تاراج اینجا نخورده لبت چوب حراج اینجا ، بگویم زغمها امان ز شام و آن مجلس شراب عمه ی سادات با دیده اضطراب نموده تک تک ضربه‌ها را حساب یابن الزهرا لبیک یاحسن @karimegharib
سبک سلام آقا من الان روبروتونم تقدیم به امام حسن مجتبی علیه السلام سلام آقا. عزیز حضرت زهرا حسن جانم. فدای غربتت آقا رو اسم تو . دارن سینه زنا غیرت بااسم تو . بهم میریزه هرهیات حسن جانم حسن جانم . کی گفته بی کس و یاری ببین آقا . توی دلها حرم داری همه میگن . توخیلی مادری هستی پس از کوچه. یه عمره مشتت و بستی حسن جانم توی گوشت . صدای سیلی پیچیده چی شد کوچه . چه تصویری چشات دیده بایک سیلی . دوتا گوشواره افتاده میگه مقتل. دوتایی تون و هل داده حسن جانم میگه مقتل . نمی‌دید چشمای مادر میگه مقتل به دیوار خورده محکم سر یه کاری کرد. برای غیرتت بد شد گذاشت نامرد. پاشو رو مادر و رد شد حسن جانم ببین حالا. یه تشتی روبروتونه خون دلها. بجاتو روضه میخونه جگرپاره. بریز بیرون همه حرفات میگن کوچه . چرا می لرزه دست و پات حسن جانم پیشه زینب . لبات غرقه به خون میشه لب خونی . عذابه خواهرت میشه یه تشت اینجا.یه تشتم میبینه تو شام یزیده مست . میده بر اهل بیت دشنام حسن جانم شراب میخورد. باچوبش روی لب میزد شکست دندون . صدای فاطمه اومد نبود عباس . ببینه محشری برپاست یکی پاشد. ردخترها کنیزی خواست حسن جانم @karimegharib
دودمه امام حسن توکریم بن کریمی حسنی آقایی لک لبیک حسن توبزرگ همه اولاد بنی الزهرایی روز محشر بنوسید به پیشانی ما لک لبیک حسن ذکر سربند مسلمانی ایرانی ما @karimegharib
نوحه امام حسن علیه السلام سبک نسیمی جانفزا می آید هم کریمی تو هم آقایی تو بزرگ بنی الزهرایی حسن جان حسن جان یامولا اگرچه بی حرم هستی تو ولی رب الکرم هستی تو شک ندارم به جان زهرا شفیع محشرم هستی تو حسن جان حسن جان یامولا مثل خورشیدِ پشت ابری تکه سنگی به روی قبری بین کوچه تو ثابت کردی بعد حیدر خدای صبری حسن جان حسن جان یامولا ضربه ای طاقتت را برده دیده ای روی سیلی خورده چونکه تنها تو می دانستی علت صورت خون مرده حسن‌ جان حسن جان یامولا مادر تو سرش پایین بود آنکه زد ضربه را بی دین بود صورت از هردو پاشیده دست آن بی حیا سنگین بود حسن جان حسن جان یامولا خون و تشت و نگاه زینب می کشد کجا راه زینب شهر شام حسن جایت خالی خنده ها شد به آه زینب حسن جان حسن جان یامولا @karimegharib
نوحه امام حسن (ع) به سبک حاج ناظم اى پسر ارشد زهرا حسن نام تو شد زينت دنيا حسن آینه على و طاها حسن پور شير خدا _ بانى کربلا تو مهربان تر از نسيمی _ اقا کريم بن کريمى نام تو ارام دل مادر است شجاعتت شجاعت حيدر است جلوه رزم تو على اکبر است تویی اشجع الناس _ مربى عباس فتاح جنگ جملى تو _ مثل على بى بدلى تو در رگ تو خون على جارى است ضربه ذولفقارى ات کارى است صلح تو هم حاصل بيدارى است صبر تو فاطمى _ اى يل هاشمى تو مظهر صبر خدايى _ فرزند شاه لا فتايى @karimegharib
یا امام حسن علیه السلام کیست آقام ، شاه ذوالمنن است به همه گفته ام که عشق من است بنویسید روی بابِ نجف کنیهٔ مرتضی ابوالحسن است او فقط صاحب کرمخانه است سفره دارِ تمام پنج تن است ناقهٔ ام فتنه را پی کرد پسرِ کعبه زاده ، بت شکن است خطبه می خواند عین ِ پیغمبر از همان کودکی چه خوش سخن است با وجودیکه بی حرم شده است صاحبِ این همه گدا حسن است مظهر ِ اسم ِ یا کریم ِ خداست او بزرگِ همه بنی الزهراست جلوات خدا نماست حسن اولین شبهِ مصطفاست حسن شیر خورده ز سینهٔ زهرا مَحرَمِ عصمتِ خداست حسن پسرِ ارشدِ امیرِ نجف شاهِ ما بعدِ مرتضاست حسن همه حاجت روا روید امشب دست هایش گره گشاست حسن در دو دنیا نگاهِ قاسمِ او چاره سازِ امورِ ماست حسن ظاهراً در مدینه بی حرم است مالکِ کُلِّ کربلاست حسن بی جهت نیست پرچمش بالاست حسنی کیست ؟! سیدالشهداست حلم دارد به وسعت عالم در کرم دست بوسِ او حاتم گیسوانِ سپید ِ او دارد خاطراتی ز روزهای غم ای بمیرم چه زود پیر شده روزگارش گذشته با ماتم قاتلش گشته کوچه ای باریک کوچه ای تنگ و پُر ز پیچ و خم دست در دست مادرش می رفت آمد از روبرو یکی کم کم جلو آمد دو سه قدم نامرد مادرش رفت عقب یکی دو قدم مانده ام من چه نسبتی دارد رویِ حوریه....سیلی ِ محکم صورتی که تمام عصمت بود غرقِ خون شد به دست نامَحرم یک طرف دست و یک طرف دیوار چهره از آن به بعد شد درهم تا قیامت برای ما بد شد پا به چادرگذاشت و رد شد @karimegharib
◾️ سیدالشهداء علیه‌السلام در لحظات احتضار إمام حسن علیه‌السلام، از شدّت گریه از هوش رفتند ... در نقلی آمده است: امام حسن علیه‌السلام در لحظات آخر عمر مبارک خود، به برادران و فرزندان واهل بیت و پیروان خود دستور فرمود که از برادرش حسین بن علی علیهما‌السلام تبعیت کنند سپس خطاب به برادر فرمود: ای برادر من به تو در مورد اهل و عیالم به نیکی سفارش می‌کنم و تبعیت نما از همان سفارشاتی را که جدّت رسول خدا و پدرت امیرالمومنین ومادرت فاطمه علیهم‌السلام نموده اند. ثُمَّ إنَّ الحسینَ بَکٰی بُکاءاً شدیداً حتّی غُشیَ علیه ▪️سپس امام حسین علیه السلام شدیدا گریه نمود تا اینکه از هوش رفت. هنگامی که به هوش آمد امام حسن علیه‌السلام به برادر خود فرمود: ای برادر! بر من غم مخور؛ همانا مصیبت تو عظیم‌تر از مصیبت من است و سختی‌های تو بزرگ‌تر از سختی‌های من است. 📚معالی السبطین؛ ص۴۸
◾️ روضه‌خوانیِ امام حسن برای سیدالشهداء «علیهماالسلام» در لحظات احتضار... در نقلی آمده است: وقتی‌که سیدالشهداء علیه‌السلام بر بالین برادر گریه می‌کردند، امام حسن علیه‌السلام به او فرمودند: یاأخاهُ لاتَحزَن عَلیَّ فإنَّ مُصابَکَ أعظَمُ مِن مُصیبَتی و رُزْئُک أعظمُ مِن رُزئی ▪️ای برادر بر من غمگین مباش که همانا مصیبت های تو عظیم تر از مصیبت من است و سختی تو بزرگ تر از سختی من است. فإنَّك تُقتَلُ يا اباعبداللهِ الحسينُ بشَطِّ الفُراتِ بأرضِ كربلا عَطشانا لَهيفا وَحيدا فَريدا مَذبوحا ▪️همانا ای اباعبدالله تو کشته میشوی در کنار نهر فرات در زمین کربلا، در حالی که تشنه و غمگین و تنها هستی تو را ذبح می‌کنند. و يَعلو صَدْرَكَ أشقي الأُمّة و يُحَمْحِمُ فَرَسُكَ و يقولُ في تَحَمْحُمِهِ الظَّليمةَ الظَّليمةَ مِن أُمَّةٍ قَتَلَتْ إبْنَ بِنتِ نَبيِّها ▪️و شقی ترین این امت بر سینه‌ات بالا می‌رود؛ و در آن هنگام اسب تو فریاد می‌دهد: الظَّليمةَ الظَّليمةَ ؛ شکایت از ظلم امتی می‌کند که پسر دختر پیغمبرش را کشتند. و تُسْبي حَريمُكَ و يُؤتَمُّ أطفالُك و يَسيرونَ حريمُكَ علي الأقتابِ بِغَيرِ وُطاءٍ و لا فِراشٍ و يُحمَلُ رأسُكَ يا أخي علي رأسِ القنا بعدَ أنْ تُقتَلُ و يُقْتَلُ أنصارُك ▪️ و اهل و عیالت به إسارت می‌روند و فرزندانت یتیم می‌شوند و عیالت را بر شترانی بدون جهاز حمل می‌کنند و بعد از اینکه تو و یارانت را کشتند، سرِ تو را ای برادر بر سر نیزه می‌کنند. فيالَيْتَني كنتُ عندَكَ أَذُبُّ عَنْكَ كما يَذُبُّ عنكَ أنصارُكَ بِقَتلِ الأَعداءِ و لكِن هذا الأَمرُ يَكونُ و أنتَ وحيدٌ لا ناصِرَ لكَ مِنّا ▪️ پس ای کاش آن روز نزد تو می‌بودم و از تو دفاع می‌نمودم همانطور که یارانت با کشتن دشمنانت از تو دفاع خواهند کرد ولی این واقعه اتفاق خواهد افتاد درحالی که تو تنها هستی و یاوری از جانب ما برایت نیست. 📚معالی السبطین ص۶۲
🔴 مسموم شهید شدن "صلوات الله علیه و آله" در ۱- رضوان الله علیه: رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز دوشنبه بیست و هشت صفر در مدينه در حالى كه مسموم شده بود، از دنيا رفت.[۱] ۲- رضوان الله علیه: محمد بن عبد الله (صلى الله عليه وآله)... در روز دوشنبه بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود.[۲] ۳- رضوان الله علیه: به همین دلیل است که مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضیلت نبوت که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) هدیه شده، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمده اند.[۳] ۴- ابن فتال نیشابوری رضوان الله علیه: بدان که رسول الله صلی الله علیه و آله روز بیست و هشت صفر سال یازده هجری در سن شصت و سه سالگی در حالی که مسموم بود در مدینه، از دنیا رفت. وگفته می شود که وفات آن حضرت در ماه ربیع الاول بوده، در حالی که قول اول معتمد است.[۴] ۵- رضوان الله علیه:. محمد بن عبد الله (صلى الله عليه وآله)... در روز دوشنبه بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود.[۵] ۶- محمد بن علی اردبیلی رضوان الله علیه: روز دوشنبه، بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود. در حالی که شصت و سه سال داشت. مادرش آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود.[۶] 🔻۷- " رضوان الله علیه " : روز دوشنبه، بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود.[۷] 📚[۱]- المقنعة، صفحه ۴۵۶. 📚[۲]- تهذيب الأحكام في شرح المقنعة، ج۶، ص۳. 📚[۳]- مجمع البيان في تفسير القرآن، ج۹، ص۱۵۶. 📚[۴]- روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، جلد ۱، صفحه ۷۱. 📚[۵]- تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية، جلد ۲، صفحه ۱۱۸. 📚[۶]- جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، جلد ۲، صفحه ۴۶۳. 📚[۷]- ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، جلد ۹، صفحه @ghasemnemati