eitaa logo
سنجاق‌چک‌شه .
989 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
123 فایل
‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
بہ‌نآم‌اللھ...🧡!
۱-یه دوتا مونده برای من🗿💔؛ ۲-نمیدونم عزیزم✨؛ ۳-سلام باشه چشم🤍؛ ↬🌝🌿@ghatijat
۱-تولدتون مبارک♥️👀؛ ۲-سلام باشه پیدا شد میذارم🤌🏼؛ ۳-کاری که شده😂🙂؛ ↬🌝🌿@ghatijat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◖♥️🪴◗ جزوصآل‌تومداوانشودزخم‌دلم، چه‌شودگرنظری‌برمنِ‌بیچاره‌کنی❤️‍🩹!" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
◖❤️‍🩹🫂◗ خیلی‌بهت‌بدهکارم‌آقای‌امام‌حسین💔!" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
سنجاق‌چک‌شه .
#رمان <پارت52> <خانه‌ی‌مرگ🪦> •⚰️❤️‍🩹•⚰️❤️‍🩹•⚰️❤️‍🩹• آن وقت، قبل از اینکه خودم بفهمم، مشغول دویدن بو
<پارت53> <خانه‌ی‌مرگ🪦> •⚰️❤️‍🩹•⚰️❤️‍🩹•⚰️❤️‍🩹• +باید پیداشون کنیم! از صدای لئو معلوم بود که خیلی ترسیده؛ از چشم های گشادش ترس میبارید: -باید از اینجا بریم! اگر بلایی سرشان آمده باشد، چی؟! نزدیک بود این فکر را به زبان بیاورم، ولی به موقع جلو خودم را گرفتم؛ نمی خواستم بیشتر از این لئو را بترسانم؛ به علاوه، احتمالا خودش هم به این فکر افتاده بود! به اتاق نشیمن برگشتیم و از پنجره به تاریکی بیرون نگاه کردیم. لئو پرسید: +نباید پلیس رو خبر کنیم؟! پیشانی داغم را به شیشه سرد فشار دادم و گفتم: -نمی دونم باید چه کار کنیم، دلم میخواد پدر و مادر برگردند خونه؛ دلم میخواد اینجا باشند که بتونیم از اینجا بریم! صدای دخترانه ای از پشت سرم گفت: +چرا این قدر عجله داری؟! من و لئو جیغ کشیدیم و برگشتیم! کارن سامرست دست به سینه وسط اتاق ایستاده بود! بی اختیار از دهنم در رفت: -ولی... تو مردی! لبخند غمگین و تلخی زد! دو بچه دیگر هم از راهرو آمدند! یکی از آنها چراغ ها را خاموش کرد و گفت: اینجا زیادی روشنه! و هر دو رفتند کنار کارن! یک بچه دیگر، جری فرانکلین... یک بچه مرده دیگر... کنار شومینه ظاهر شد؛ و بعد، همان دختری که موهای سیاه کوتاهی داشت و روز اول بالای پله ها دیده بودمش، آمد کنار پرده و پهلوی من ایستاد! همگی لبخند می زدند، چشم هایشان تو نور کم اتاق می درخشید و همگی ذره ذره به من و جاش نزدیک می شدند! با صدایی که برای خودم هم غریبه بود، جیغ کشیدم: +چی میخواید؟ میخواید چه کار کنید؟! کارن با لحن ملایمی گفت: +ما قبلا تو خونه شما زندگی میکردیم! جری دنبال حرف را گرفت: -و حالا؟ میدونید چی شده؟! حالا ما تو خونه شما مردگی میکنیم! بقیه بچه ها در حالی که به من و جاش نزدیک می شدند، زدند زیر خنده؛ خنده های خشک و بد صدا... لئو فریاد زد: میخوان ما رو بکشن! بچه ها در سکوت جلو می آمدند؛ من و جاش عقب عقب می رفتیم؛ آن قدر رفتیم تا پشتمان به پنجره چسبید؛ نگاهی به دور و بر اتاق تاریک انداختم که راه فراری پیدا کنم! راهی برای فرار وجود نداشت! -کارن... تو که به نظر می آمد خیلی مهربون باشی! بدون اینکه فکر کنم، این کلمه ها از دهنم بیرون ریخت؛ برق چشم هایش بیشتر شد و با صدای بی حالت و غمگینی گفت: +مهربون بودم، تا اینکه اومد اینجا! جورج کارپنتر با همان صدای بی روح گفت: همه ما یک موقع مهربون و خوب بودم، ولی حالا مردیم! -بگذارید ما بریم! لئو دست هایش را بالا آورد و مثل سپر جلو خودش گرفت: +خواهش می کنم... بگذارید ما بریم! باز هم همان خنده خشک و خشن! خنده مرده! کارن مرا دلداری داد که: -نترس آماندا، چشم به هم بزنی، خود تو هم یکی از مایی، برای همین به این خونه دعوت شدید! +هان؟ منظورت چیه؟! صدایم می لرزید! -اینجا خونه مرگه. جایی که همه، اول که به دارک فالز می آن، اینجا زندگی می کنند، یعنی وقتی هنوز زنده اند! این حرف به نظر بقیه بامزه آمد و همگی هر هر خندیدند؛ لئو شروع کرد که تعریف کند: ولی عموی پدر ما... کار سرش را تکان داد، برق خنده و مسخرگی تو چشم هایش روشن شد و گفت: متاسفم لئو! عموی بزرگی در کار نیست، این فقط یک حقه بود که شما رو بکشونه اینجا، سالی یک بار، باید یک عده آدم جدید بیان اینجا، سال های پیش ما آمدیم و تو این خونه زندگی کردیم... تا اینکه مردیم، امسال نوبت شماست! •⚰️❤️‍🩹•⚰️❤️‍🩹•⚰️❤️‍🩹• «نویسنده:خاتون🖌» «کپی‌ممنوع‼️»
چقدر‌سخته🚶🏿‍♀، واسه‌رسیدن‌به‌سِتارت‌تاآسمون‌بری، اماوقتے‌رسیدی‌ببینے‌صبح‌شدھ❤️‍🩹🫂!" ‌🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
-شازده‌کوچولو‌چه‌قشنگ‌میگه🫀: گُلِ‌مَن‌گاهی‌ازَم‌دوربود، گاهی‌بداخلاق‌و‌کم‌حوصله‌‌و‌مغرور، اماماندنی‌بود‌این‌ماندنش‌بودکه، اوراتبدیل‌به‌گل‌من‌کرده‌بود💚:)))!" ‌🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
-واسه‌بک‌گراندتونہ‌♥️🫀...!" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
سنجاق‌چک‌شه .
<معرفی‌چند‌ڪتاب‌انگیزشے🌦> -‌شجاع‌باش‌دختر✨🍓؛ -قورباغہ‌ات‌راقورت‌بده💘🫧؛ -قدرت‌مثبت‌اندیشے🫶🏼🐭؛ -‌تخت‌خوابت‌رامرتب‌ڪن💛🌱؛ -‌جادوی‌فکر‌بزرگ🌸👀؛ 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
-پروف‌ست‌با‌رفیقاتون🥲♥️...!" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
<اناقلبی‌لكَ‌میال> قلب‌من‌‌‌میل‌‌تورادارد‌🙂❤️‍🩹:)))))!" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
زندگی‌‌لحظات‌‌سخت‌‌زیادی‌‌داره، اما‌این‌یادت‌‌نره‌کہ‌‌تواز‌پس‌خیلی‌‌هاش‌، براومدی‌‌و‌این‌‌یعنی‌‌باز‌م‌میتونی🤌🏼🧡:)))!" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
<اللّٰهُمَّ‌أَنْتَ‌ثِقَتِي‌فِي‌كُلِّ‌كُرْبَةٍ> -خداونداتوپشتیبـٰان‌منی‌درهـرغمی🫀♥️シ!" 🌿 ‌↬🌝🌿@ghatijat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه‌برگردی‌مرهم‌دل‌ها، ای‌تودرمون‌تمام‌دردها🫂💙؛))))!" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
سنجاق‌چک‌شه .
بہ‌نآم‌اللھ...🧡!
پࢪش بہ‌ اولین پُست امࢪوز . . . پُست‌های امࢪوز🌿ツ↬ اگࢪ ثوابی بود، تَقدیم‌به‌امام‌‌زمان:)