#شعر شوکت و شهرت و دولت به شَهان، اَرزانی از عناوین جهان، «مرثیه‌خوان»، ما را بس از: علی انسانی. #روضه، #هیأت @ghatreghatre

#شعر «حَیَّ عَلَی العَزا»ی خدا می‌رسد به گوش باید لباس مشکی خود را به تن کنم #عزاداری، #محرم @ghatreghatre

🔴 #جلسات_سخنرانی حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹شب‌های دهۀ اوّل محرّم تا سه‌شنبه، ۱۴۰۱/۵/۱۸، ساعت ۲۲:۴۵ 🔹شهر مقدّس قم، نیروگاه، بلوار توحید، میدان شهید امینی‌بیات، بلوار شهید سامانلو (شاهد)، بلوار نور شرقی، ک نور ۲، داخل بن‌بست، پ ۱۴، هیأت پیام‌آوران عاشورا 🔹#آقایان و #بانوان 🔹نکته: آغاز این هیأت در ساعت ۲۲ است و برنامه‌هایش به‌ترتیب عبارتند از: قِرائت زیارت عاشورا، روضه و سینه‌زنی، و سخنرانی. @benisiha_ir

قرار شده است که امشب (دوشنبه) و فردا (سه‌شنبه)، دو روز پایانی این مراسم، پس از قرائت زیارت عاشورا و حدود ساعت ۲۲:۳۰ سخنرانی آغاز شود و پس از آن، برنامۀ سینه‌زنی باشد.

🔴 #جلسات_سخنرانی حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۲۲ 🔹منزل حاج‌آقا بنیسی 🔹ویژۀ آقایان @benisiha_ir

#تشکر از همۀ کسانی که به مراسم هیأت پیام‌آوران عاشورا در ماه محرّم خدمت کردند، سپاسگزارم؛ به‌ویژه از ـ آقای علیرضا تقی‌لو که باز بزرگوارانه مدّاحی کردند ـ آقای یوسفی و خانواده‌شان که هم هزینه‌ها کردند و هم لطف‌ها نَمودند و هم هیأت در منزل ایشان برگزار شد ـ آقای سیّد مظفّر حسینی، دوستان عزیزش و خواهرزادۀ نازنینش (آقای سیّد حسین رضایی) که خیلی تلاش کردند و مراسم با پیگیری‌ها و کوشش‌های زیاد آقاسیّدمظفّر برگزار شد ـ آقای میلاد یوسفی و خانواده‌اش که شام یک شب مراسم را لطف کردند و اشخاص دیگری که هنوز از خدمت‌های آنان خبر ندارم و اگر شما خبر دارید، لطفاً به بنده خبر دهید. ‌ خدا به همۀ آنان خیر دهد و آنان را در دنیا و آخرت، خوشبخت فرماید. 🌷

این مجلس، امشب حدود ساعت ۲۲:۲۰ آغاز می‌شود. امیدوارم که تشریف بیاورید. 🌷

#پیام چند ماه پیش، یکی از اعضای هیأت، این پیام را به بنده فرستاد: فرد اصلی که به من عزّت، اعتمادبه‌نفس و شخصیت داد، شما بودید. واقعاً اگر شما نبودید، به احتمال قوی، خودکشی می‌کردم؛ چون کسی مرا درک نمی‌کرد و آینده برایم سیاه بود. ولی چه کنم که ضعف و کاهلی‌هایم نگذاشت که لطف‌های بسیار شما را جبران کنم. 🌼

#حدیث در #تصویر #امام_حسین (علیه السّلام)، #تولی 🌷

#فیلم_کوتاه این فیلم را امروز یکی از اعضای هیأت، برایم فرستاده که دیدنی است. #امام_حسین (علیه السّلام)، #تولی 🌷

#پیام یکی از اعضای هیأت، امروز این پیام را به بنده فرستاده است: خدا را سپاسگزاریم که شیعه هستیم، در ایران و قم ساکنیم و در عصری که پول و مادّیّات دنیوی، دغدغۀ دیندار و بی‌دین شده است، عالمانی چون شما داریم که با خلوص نیّت و بدون چشم‌داشت مادّی، برای گسترش معارف اسلامی و شناساندن بیش‌تر سیره و روش ائمّۀ اطهار ـ سلام الله علیهم اجمعین. ـ تلاش می‌کنند. متأسّفانه نوع کار و چینش شیفت‌های کاری، اجازۀ حضور مستمر در مراسمات مختلف مذهبی را به ما نمی‌دهد. از این که نتوانستم یار همیشگی هیأت باشم، شرمنده‌ام. بی‌حالی‌ام در جلسات را به حساب خستگی ناشی از شیفت‌های سنگین کاری بگذارید؛ نه بی‌میلی به شنیدن آنچه بیان می‌شد. نوع خدمت شما و زحمات چندین‌ساله‌تان، با هیچ مزد مادّی، قابل‌جبران نیست. ان‌شاءالله که سالیانِ سال باشید و باشیم و ظهور را درک کنیم. 🌼

✊ لوح | ما همچنان در کنار شمائیم.. 📝 دست‌خط رهبر انقلاب در پاسخ به نامه دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین. ۱۴۰۱/۵/۲۰ ◾ Farsi.Khamenei.ir

🔰 ماجرای یک دفتر 🔻 حقیقت ماجرای بازگرداندن دفتر شعر هوشنگ ابتهاج از سوی رهبر انقلاب ▫️ علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در حساب کاربری خود نوشت: «هوشنگ ابتهاج(سایه) شاعر معاصر ایران روز چهارشنبه ۱۴۰۱/۵/۱۹ درگذشت. با بزرگداشت آن شاعر گرامی، بازخوانی حقیقت ماجرای یک دفتر به جامعهٔ فرهنگی کشور تقدیم می‌شود. 🔸 در سال ۱۳۹۵ دفتر شعری به دست حضرت آیةالله خامنه‌ای می‌رسد و ایشان با توجه به اشعار و اشاراتی در دفتر احتمال می‌دهند که این دفتر متعلّق به جناب سایه باشد، لذا به یکی از مسئولین بیت خود مأموریت می‌دهند که با سایه تماس بگیرند و‌ موضوع را مطرح کنند. ▫️سایه در این تماس تلفنی با ابراز تعجّب خود از اینکه چطور رهبری انقلاب با این همه اشتغالات به این نوع امور جزیی نیز توجّه دارند، می‌گوید در جوانی دو‌ دفتر شعر را گم‌کرده‌ام که اشعار آن دفاتر را هم ندارم و اگر این دفتر را ببینم از متن و خط آن معلوم می‌شود که یکی از آن دفاتر است یا خیر. ▫️ و در ادامه می‌گویند: "سلام مرا به آیة‌الله خامنه‌ای ابلاغ کنید. خیلی خیلی خیلی، هزاران هزاران بار از جانب من از ایشان تشکّر کنید، اصلاً حیف است وقت ایشان که صرف این امور جزیی شود." ▫️ فردای همان روز، آقای محسن مؤمنی شریف دفتر مورد بحث را به خانهٔ سایه می‌برند و ایشان با دیدن آن می‌گویند بله این یکی از آن دو دفتر است که البته خط من نیست بلکه از خط من بهتر است.»

🔴 #جلسات_سخنرانی حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۲۲ 🔹منزل حاج‌آقا بنیسی 🔹ویژۀ آقایان @benisiha_ir

🌷 این مجلس، ویژۀ #آقایان است. ان‌شاءالله این مجلس، امشب از ساعت ۲۲:۳۰ تا ساعت ۲۳:۱۵ برگزار می‌شود. لطفاً تشریف بیاورید و زودتر و دیرتر نیایید. 🌷

🔴 #جلسات_سخنرانی حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹جمعه، ۲۷ / ۵ / ۱۴۰۱، و پنج‌شنبه‌های پس از آن، ساعت ۱۸:۳۰ 🔹نیروگاه، بلوار شهید سامانلو (شاهد)، ک ۱۶، فرعی چهارم سمت راست، پ ۲۲، هیأت پیام‌آوران عاشورا 🔹ویژه‌ی #بانوان @benisiha_ir

#خبر، #هیأت قرار شده است که از این هفته، عِلاوه بر مجالس پنج‌شنبه‌ها که در خانۀ بنده و برای #آقایان برگزار می‌شود، هیأت، هر هفته برای #بانوان هم برنامه داشته باشد: زمان: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۱۸؛ البتّه این هفته: جمعه، ساعت ۱۸. مکان: نیروگاه، بلوار شهید سامانلو (شاهد)، ک ۱۶، فرعی چهارم سمت راست، پ ۲۲. برنامه‌ها: قِرائت زیارت عاشورا (ساعت ۱۸) و سخنرانی بنده (ساعت ۱۸:۳۰). لطفاً به مادران و خواهرانتان خبر دهید تا تشریف بیاورند. 🌷

#خبر پدر آقایان علی، ابوالفضل و رضا #رستمی، در بیمارستان بِستری است و حالش خوب نیست و تا آن‌جا که بنده خبر دارم، با لوله تنفّس می‌کند. لطفاً برای شِفایش دعا کنید و سورۀ مبارکۀ حمد را بخوانید. 🌷

#تصویر جملۀ آیت‌الله جوادی آملی را بخوانید. #عزاداری 🌷

#نکته در کانالی نوشته شده است: یکی از توفیقات ابن‌سیْنا، بهره‌مندی از شاگردی همچون: ابوعبید جوزجانی بود. وی از سال ۴۰۰ تا پایان عمر ابن‌سینا، همواره ملازم و همراه و مشوّق او بود. بسیاری از تولیدات علمی ابن‌سینا، مرهون تشویق‌ها و حمایت‌ها و خدمات ابوعبید جوزجانی بود. فی‌المثل: وقتی که همدان ناامن شد و ابن‌سینا تحت تعقیب تاج‌الملک قرار گرفت، مدّتی در خانۀ یکی از شیعیان، به نام ابوغالب عطّار پنهان شد. ابوعبید جوزجانی از همین فرصت استفاده کرد و از ابن‌سینا خواست تا کتاب «شفاء» را تکمیل کند. خود جوزجانی در این باره می‌گوید: و در سرای ابوغالب عطّار، پنهان می‌زیست و من از وی به‌پایان‌رساندن کتاب «شفاء» را خواستم. وی ابوغالب را بخواند و از او کاغذ و دوات خواست و وی آن‌ها را آورد و شیخ در نزدیک به ۲۰ جزء، به مقدار هشت‌یک رؤوس مسائل را نوشت و ۲ روز ماند تا این که رؤوس مسائل را نوشت و کتابی نزد او نبود و اصلی نداشت که بِدان رجوع کند؛ بلکه همه را از یاد خود و از دل خود می‌نوشت؛ سپس این جزوه‌ها را روبه‌رو گذاشت و کاغذ برداشت و بر مسأله می‌نگریست و شرح آن را می‌نوشت و در هر روز ۵۰ ورقه می‌نوشت تا آن که به همۀ طبیعیّات و الاهیّات رسید؛ به جز کتاب حیوان و به منطق آغاز کرد و ۲ جزو از آن نوشت. 🌷 آری؛ شاگرد داریم تا شاگرد! یکی از عنایات ویژۀ الاهی به بنده، داشتن شاگردان و پامِنبری‌های خیلی‌خوب است. خدا حفظشان کند و آنان را کمک‌کار بنده در راه خدمت بیش‌تر به خودش فرماید. #تشویق، #شاگرد 🌷

#پیام‌های_دیگران بانویی دربار‌ۀ سخنرانی‌ام در مجلس این هفتۀ هیأت پیام‌آوران عاشورا پیام داده است: از مثال‌های «مبارزه با نفس»، خیلی درس گرفتم و تصمیم گرفتم با یکی از اقوام که بین ما و او کدورت هست، تماس بگیرم و صحبت کنیم تا کدورت برطرف شود. 🌼

#پیام‌های_دیگران نظر بانویی دیگر که برای نُخستین بار به هیأت آمده بود. 🌼