خاتم بخشی امیرالمومنین علیه السلام
یک روز از «باب السّلام» وارد «مسجدالنّبی» شدم دیدم پیرمردی به نام «شیخ صالح القین» در صف اوّل جماعت که هنوز بیش از یک ساعت به مغرب مانده بود نشسته و مشغول ذکر است.
به او گفتم: چون من اولاد حضرت «علی بن ابیطالب» علیهالسّلام هستم میخواهم در فضائل جدّم برای شما حرف بزنم مایلید بشنوید؟
گفت: چرا مایل نباشم چه از این بهتر، بفرمائید استفاده میکنم.
گفتم: خدای تعالی در شأن جدّم «امیرالمؤمنین» علیهالسّلام این آیه را نازل فرمود: «اِنَّما وَلِیکمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ امَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکوةَ وَ هُمْ راکعُونَ».
تمام مفسّرین گفتهاند که «علی بن ابیطالب» علیهالسّلام در مسجد نماز میخواند. جمع زیادی از صحابهی «پیامبر اکرم» صلی الله علیه و آله هم حاضر بودند. مسکینی سؤال کرد که به من چیزی بدهید آن حضرت انگشترش را در حال رکوع به او داد که این آیه نازل شد.
گفت: قبول دارم خدا جدّ شما را مولای همهی مسلمانان قرار داده و کسی در این موضوع شک ندارد.
گفتم: شما اهل کجائید؟
گفت: اهل مدینه و اسمم «شیخ صالح القین» است و از علماء جامعهی اسلامی مدینهی منوّره هستم.
گفتم: ممکن است بفرمائید معنی «ولی» چیست؟
گفت: این کلمه بر کسی اطلاق میشود که مردم مسلمان او را دوست داشته باشند و فرمانش را عمل کنند که در این صورت مردم «مولای» او هستند. یعنی با محبّت فرمانبردار اویند و او هم با محبّت به آنها فرمان میدهد و «مولای» مردم است.
که البتّه این صفت در مرحلهی اوّل مال خدا است؛
و در مرحلهی دوّم از «پیغمبر اکرم» صلی الله علیه و آله؛
و بعد طبق این آیهی شریفه مختصّ حضرت «علی بن ابیطالب» علیهالسّلام است.
گفتم: اگر کسی را مردم دوست بدارند ولی اطاعتش را نکنند به او کلمهی «مولا» اطلاق میشود یا نه؟
گفت: نه، چون عرب در مقابل این معنی واژهای دارند و آن کلمهی «محبوب» است.
گفتم: اگر کسی را مردم اطاعت بکنند ولی دوستش نداشته باشند آیا به او «مولا» گفته میشود یا خیر؟
گفت: نه، زیرا باز در مقابل این کلمه هم عرب واژهی جداگانهی دیگری دارد و آن کلمهی «مُطاع» است.
گفتم: بنابراین معنی این آیه این است که بگوئیم خدا و رسول و «علی بن ابیطالب» فرماندهانی هستند که با محبّت و از روی محبّت بر مردم مسلمان امر و نهی میکنند.
گفت: درست است.
گفتم: آیا این معنی را تمام کتب لغت تأیید میکنند؟گفت: برای معنی «ولیّ» غیر از این، معنی دیگری در لسان عرب اصیل وجود ندارد.
گفتم متشکرم.
(از فرمایشات استاد عزیز، حضرت آیت الله سید حسن ابطحی)
کتاب #شبهای_مکه
🆔 @Ghazayeroohemofid
خاطره اي از اولين سفر حضرت استاد به شهر شام
در سفر اوّلى كه به شهر شام مى رفتيم و با ماشين شخصى با خانواده همسفر بوديم حدود دويست كيلومتر كه به دمشق مانده بود عيبى در موتور ماشين پيدا شد كه به هيچ وجه روشن نمى شد.
در اين بين شخصى به نام آقا مهدى در آن بيابان با ماشين بنزش پيدا شد و با كمال محبّت ماشين ما را بكسل كرد و به شهر شام رساند. ولى از اين وضع من خيلى ناراحت بودم و به حضرت زينب عليهاالسلام عرض كردم كه: چرا ما با اين وضع در سفر اوّل وارد شام شديم.
شب در عالم رؤيا خدمت حضرت "زينب" عليهاالسلام رسيدم، آن حضرت در جواب من فرمودند: آيا نمى خواهى شباهتى به ما داشته باشى؟ مگر نمى دانى كه ما در سفر اوّلى كه به شام آمديم اسير بوديم تو هم چون از ما هستى (منظورشان اين بود كه چون تو سيّد هستى) بايد در اوّلين سفرى كه به شام وارد مى شوى اسيروار وارد شوى.
گفتم: قربانتان گردم قبول كردم و با اين توجيه همه ى خستگى سفر از تنم برطرف شد.
از فرمايشات استاد عزیز، حضرت آيت الله سيد حسن ابطحي
كتاب #شبهاي_مكه
🆔 @Ghazayeroohemofid