🌴جشنواره عکس حبیب نخلستان تقدیم میکند
👩🏫👨🏫ویژه دانش آموزان خوزستانی😃
📸 ارسال بهترین عکس گرفته شده از مراسم تشییع سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👌
🌀 به ۳ دانش آموز دختر و ۳دانش آموز پسر که بهترین آثار خود را ارسال میکنند جوایز نفیسی اهدا خواهد شد😉
⏳ مهلت ارسال آثار
از ۱۴۰۰/۱۰/۱ الی ۱۴۰۰/۱۰/۱۳
💡 راستی برای ارسال آثار به آیدی ایتای magazei_khuz@ مراجعه کنید😃
♨️منتظر ارسال اثار خوبتون هستیم🙃
📍سازمان بسیج دانش آموزی استان خوزستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻گفتگوی یلدایی مادر دوشهید شهیدفرجوانی با عکس فرزندانش، اشک مجریان را درآورد.... الهی بمیرم 😒
🦋قبله ی نور خوزستان🦋http://eitaa.com/ghebleyenoorkhuzestan
هدایت شده از SHADKAM
⬅️ ترور مجازی| در آستانه سالگرد حاج قاسم سلیمانی، اینستاگرام همهی ۱۳ میلیون محتوای ذیل هشتگ #Hero را مسدود کرد‼️
🔺بعد از انتشار پستهای کاملاً معمولی با پویش #Hero و اشارههای غیرمستقیم به حاج قاسم سلیمانی، اینستاگرام این هشتگ عمومی و فراگیر را با بیش از ۱۳ میلیون پست محدود کرد و وحشیانه همهی پستها و پیجها رو حذف کرد.
➖➖➖➖➖➖
📍فضای مجازی سازمان بسیج دانش آموزی استان خوزستان
@novein_resaneh
💠 خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی
✍در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود.
ما در آنجا اذان میگفتیم،
اما به گونهای که دشمن نفهمد.
روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی،
موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت.
ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟
اذان میگویی؟
بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف،
زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید،
پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟
من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی.
من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو!
بنشین فلان فلان شده!
او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن.
مأمور بعثی فرار کرد.
وقتی مأمور عراقی رفت،
او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی،
الان دیگر پای من گیر است».
به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند.
زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ۱ و ۲) زیر زمین بود،
آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی،
گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود.
روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم.
نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم.
آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند،
آب میآورد،
ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد».
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم،
گفتم: یا فاطمه زهرا !
امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم».
سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یا زهرا !
افتخار میکنم،
این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،
این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن.
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم،
تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم،
دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است.
در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره،
همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین.
از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام.
اعتنایی نکردم،
دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید: بیا آب آوردهام.
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم.
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند،
تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد،
طاقت نیاوردم.
سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید: «بیا آب را ببر !
این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم،
سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم،
لیوان دوم و سوم را هم آورد.
یک مقدار حال آمدم،
بلند شدم،
او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن !
گفتم: تا نگویی جریان چی هست،
حلالت نمیکنم.
گفت: دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی،
الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم.
ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور
وگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد...
📚حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
الهی به حق فاطمه ی زهرا عاقبت همه ی ما رو ختم به خیر کن. الهی آمین.
🦋قبله ی نور خوزستان🦋http://eitaa.com/ghebleyenoorkhuzestan
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔆ویژه برنامه مسابقات مدرسه حاج قاسم به مناسبت دومین سالگرد قهرمان امت برگزار میشود:
---------------------------
🔹۱. مسابقه پاسخ به سوالِ چرا من حاج قاسم را دوست دارم ؟
▪︎نحوه شرکت: از خودتون یه فیلم ۱ دقیقه ای ضبط کنین و به سوال بالا جواب بدید و برای ما ارسال کنید .
🔹۲. مسابقه خاتم سلیمان:
▪︎نحوه شرکت: بهترین عکس خودتون رو که از مراسم تشییع حاج قاسم گرفتید برای ما بفرستید .
🔹۳. مسابقه به وقت یک و بیست:
▪︎نحوه شرکت: یه نماهنگ ۱ دقیقه ای در مورد حاج قاسم بسازید و برای ما ارسال کنید .
---------------------------
🔹چند نکته مهم:
▪︎از این ۳ مسابقه میتونی فقط یکی و انتخاب کنی .
▪︎تا ۱۰ دی ماه وقت داری !! پس عجله کن .
▪︎آثارتون رو با مشخصات زیر به آیدی sarbaz_emam_69 (۰۹۰۲۷۳۶۲۱۳۱) توی ایتا ارسال کنید .
۱. نام و نام خانوادگی
۲. مقطع تحصیلی
۳. نام مدرسه
۴. شماره تماس
۵. نام شهر
🔅و اما جوایز:
▪︎در هر مسابقه به نفر اول ۲۰۰ هزار تومن ، نفر دوم ۱۵۰ هزار تومن و نفر سوم ۱۰۰ هزار تومن
--‐-------------------------
🔹قرعه کشی روز ۱۲ دی ماه در مراسمی که قراره به صورت لایو برگزار بشه ، انجام میشود .
🔹جهت شرکت در مراسم روز ۱۲دی ماه و قرعه کشی ، در کانال زیر در برنامه شاد عضو شوید:
@rahiankhuz
---------------------------
#مدیریت_فرهنگی
#واحد_فضای_مجازی
#واحد_طراحی
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_خوزستان
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
#کلام_ناب
#حاج_قاسم
🌷حاج قاسم عزیز:
♦️هر وقت در سختیهای جنگ
فشارها بر ما حادث میشد و به
صورت بسیار مضطری هیچکاری
از ما برنمیآمد، پناهگاهی جز
زهرا(س) نداشتیم...
#سرداردلها
🦋قبله ی نور خوزستان🦋
http://eitaa.com/ghebleyenoorkhuzestan
💠نشست مجازی تبیین مکتب شهید سلیمانی
♻️ به مناسبت سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و دهه بصیرت
🔶 سخنران: حجت الاسلام و المسلمین اقای میر علایی
🔹فرمانده ناحیه مقاومت امام علی(ع)
🔻زمان: دوشنبه ۶ دی ماه
🔻ساعت: ۲۰:۰۰
🔻مکان: بستر شاد کانال راهیان نور خوزستان
🆔لینک نشست مجازی:
https://shad.ir/rahiankhuz
17.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهش گیر داده بودن چرا آستین کوتاه تنت می کنی؟👕
چرا موهات فر فریه !
کی فکرشو 🧠 می کرد یک روزی همین آقا بشه❣•••
نه عجله🏃🏻♂ نکن بقیشو می تونی در #کلیپ_بالا دنبال کنی🤳🏻 و #جایزه 🎁 ببری🤩😍
چرا منتظری ؟!!!😉 اگر از کلیپمون لذت بردی #آدرس_ما رو برای دوستات هم بفرس📲
چون کلی تدارک براتون دیدیم 🤩
‹💠⃟🇮🇷›بسیجدانشآموزی‹💠⃟🇮🇷›
🆔 @MadreseyeEshgh
هدایت شده از زینبیون
با سلام و احترام
#پیشنهاد
عملیات جریان سازی *تغییر پروفایل*
در سطح کاربران شاد و سایر پلتفرم های فضای مجازی با استفاده از عکس های حاج قاسم