🔥خاطر جمع باشیم که جهنمی می شویم.
🌱حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
در هر امری از امور (دینی یا دنیایی) باید از خدا بخواهیم، که یا عالم باشیم یا متعلم(طالب علم).
اگر عالم نیستیم یا متصل به عالم باشیم و یا محتاط(اهل احتیاط)، وگرنه باید خاطرجمع باشیم که در شقاوت(بدبختی) غرق خواهیم شد.
📚در محضر بهجت، ج۱، ص۲۰۵
لینک کانال قصص العلماء
https://eitaa.com/ghesasolama
💎چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا.
🔸️چند وقت پیش از آقا( آیت الله بهجت رحمه الله)پرسیدم: «چطور میشود امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را درک کرد؟»
گفتند: «زیاد قرآن بخوانید و به قرآن زیاد نگاه کنید.»
از وقتی این حرف را زدند، قرآنخواندن روزانهام ترک نشده بود؛
اما امروز خیلی دلم گرفت.
با خودم گفتم: «توی این مدت، چرا نباید یک حس نزدیکی به امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف داشته باشم؟»
بعد از جلسه، بدون اینکه حرفی بزنم، آقا برگشتند به من گفتند: «چشم آدم باید مواظب باشه. اگر کسی میخواد آقا امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف رو ببینه، باید مواظب چشمش باشه که گناه نکنه.»
سرم را انداختم پایین. حساب و کتاب چشمهایم خیلی وقت بود از دستم در رفته بود. (بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین)
📚در خانه اگر کَس است، ص ۴۳
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
🥀قال الرضا علیه السلام:
«اِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شَدِیدَةٌ فَاسْتَعِینُوا بِنَا»
هر گاه برای شما پیش آمد سختی روی داد از ما کمک و یاری بجوئید.(مستدرک الوسائل/ج5/ص229)
🔸️سیدى در حالى که دو بچه اش را به همراه داشت از روستاهاى بوشهر به شیراز آمده ، در حوزه علمیه شیراز از یکى از طلاب سراغ منزل آقاى دستغیب را مى گرفت . لباسهایش روستایى بود و گیوه هاى ملکى به پا داشت . به او گفته شد با آقاى دستغیب چکار دارید؟
– عرض داشتم .
چون اصرار کردند، در حالى که نگاه به یکى از بچه ها که صورتى زرد و جسمى نحیف داشت ، کرده ، پاسخ داد: بچه ام مریض شده بود. او را به بوشهر بردم جوابش کردند و گفتند: باید زود او را به شیراز برسانى . من که پولى نداشتم تا خرج سفر و دوا و درمان کنم ، سرگردان و درمانده شدم . در آن حال به حضرت مهدى (عج ) متوسل شدم . ناگهان دریافتم که حضرت مهدى مرا پذیرفته و به من گفتند: ناراحت نباش ! به شیراز برو آنجا نماینده ما آقاى دستغیب کمک مى کند و کارت را اصلاح مى نماید.
آن سید را به خانه آقاى دستغیب بردند و چون آنجا رسیدند به محض ورود آن پیرمرد، آیه الله دستغیب با او احوالپرسى گرمى کرد و بدون آنکه حرفى زده شود یا خودش سؤ ال بکند، گفت : بچه ات را همراه آورده اى ؟ حالش خوب است ؟ غصه نخور، خودم تمام خرجش را به عهده مى گیرم .
📚منبع: یادواره شهید دستغیب، سید هاشم دستغیب، ص 22 - 23.(حوزه نت)
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
✨️ارزش تبليغ چند دقيقه اى نوجوان اسير!
🔸️در خانه به تماشاى تلويزيون نشسته بودم كه فيلم اسيران ايرانى را نشان مى داد. خبرنگار بى حجابِ سازمان ملل مى خواست با نوجوان كم سن و سال ايرانى مصاحبه كند. نوجوان شوشترى به او گفت:
اى زن! به تو از فاطمه اينگونه خطاب است ارزنده ترين زينت زن، حفظ حجاب است
و به او گفت: تا حجابت را درست نكنى، من با تو مصاحبه نمى كنم.
آن شب خيلى گريه كردم. با خود گفتم: آيا تبليغ چند ساله من در تلويزيون با ارزش تر بوده يا تبليغ چند دقيقه اى اين نوجوان اسير؟.
📚منبع: خاطرات حجت الاسلام قرائتی
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
✉️نامه بی نام و نشان
🔸️حوزه شيراز درس مى خواندم و انديشه ازدواج در سر داشتم اما از نظر اقتصادى دچار مشكل بودم و آية الله دستغيب نيز مرا خوب نمى شناخت تا از ايشان استمداد كنم . با خود انديشيدم كه نامه اى بى نام و نشان خدمت آقا نوشته ، درددل خود را با ايشان در ميان بگذارم . اين كار را كردم ولى دلهره اى داشتم . چند روز بعد آقا به مدرسه آمدند و از طلاب احوالپرسى و دلجويى كردند. هنگام رفتن رو به من كرد و گفت :
((آقاى ... حاجتت برآورده است . بعدا به منزل ما بياييد)) دهانم از تعجب باز ماند. اگر چه در دل غرق سرور شده بودم ولى نمى دانستم كه او چطور فهميده است نامه را من نوشتم در صورتى كه هيچ كس جز من از اين ماجرا خبرى نداشت ؟!
بعدا به منزل آقا رفتم مقدارى پول مرحمت كردند. با آن پول ازدواج كردم و ديدم مقدار پولى كه آقا داده اند درست به اندازه مخارج ازدواج من بوده است . نه كمتر و نه زيادتر؟
📚منبع:دستغیب، سیدهاشم، یادواره شهید دستغیب، ص۲۵ - ۲۶.
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
🚨برسد به دست تشنگان ریاست و قدرت
🔹️حاج آقا حسین قمی پس از رسیدن به ریاست( مرجعیت عامه) به کسی گفت: برو به حضرت امیر علیه السلام بگو که اگر ریاست برای دین من ضرر دارد، مرا ببر.
طولی نکشید که از دنیا رفت.
📚آیت الله العظمی بهجت ره(زمزم عرفان صفحه۴۳۱)
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
🚨فقط خدا، به مردم تکیه نکن.
🌱آقای خمینی در منزل ما فرمود:
ابتدا اشتباه کردیم که به مردم، اعتماد نمودیم و تکیه گاه خود را مردم قرار دادیم. این امر، ده سال ، کار انقلاب را به تاخیر انداخت. باید به خدا اعتماد می کردیم و به او پناه می بردیم.
📚منبع: آیت الله العظمی بهجت( زمزم عرفان صفحه۱۸۳)
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
🚨برسد به دست سازشگران
🌱دشمنان خارجی، به هیچ حدّی از نوکری، قانع نیستند؛ بلکه نوکر مطلق میخواهند. نمونۀ آن، «شریف» در عراق است. وی زیدی مذهب بود. ابتدا او را حاکم کردند و بعد، او را برداشتند. شخصی از قول او نقل کرد که وی پس از این ماجرا گفته بود: فکر میکردم به حدّی از نوکری قانع هستند؛ ولی اینها نوکرِ مطلق میخواهند! بنابراین، با دشمنان، مطلقاً نمیتوان سازش کرد.
📚منبع: آیت الله العظمی بهجت (زمزم عرفان، ص۱۹۱)
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
❓️به گوش مسئولین می رسد❓️
🔹️یک بار به اتفاق آقای بهشتی و آقای ربانی املشی که دادستان کل بودند برای یک بازدید ده روزه از مناطق جنگی به خوزستان رفتیم.ظهر به دزفول رسیدیم. به جایی وارد شدیم که محل استراحت برادران پاسدار و بسیجی بود.ناهار تمام شده بود و می خواستند بروند از دفتر مرکزی سپاه برایمان غذا بیاورند.آقای بهشتی به آنها فرمودند:
باقی مانده همین غذا که برادران بسیجی و سپاهی خورده اند برای ما کافی است.
📚منبع: عبای سوخته صفحه۸۷
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨با منطق پاسخ مخالف را بدهیم نه با حمله و داد و فریاد.
🎞نقل خاطره ای از امام توسط مقام معظم رهبری در مورد شیوه برخورد با مخالف
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨حق الناس ممنوع حتی یک دانه گندم
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نقل خاطره ای از آیت الله العظمی وحید خراسانی توسط مرحوم آیت الله مصباح یزدی
لینک کانال قصص العلماء
@ghesasolama