eitaa logo
قصه ها و سرگرمیهای کودکان
42.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
40 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD9c.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️خطرات انتشار عکس بچه‌ها! 🔹به‌هیچ‌وجه عکس بچه‌هاتون یا بچه‌هایی که می‌شناسین و دوست دارین رو تو صفحات عمومی منتشر نکنید 🔹صفحاتی که مسابقه با عکس بچه‌ها می‌ذاره رو دنبال نکنید... 🧸@gheseh_gheseh
. سلام دختراو پسرا ی گلم ❤ صبحتون بخیر باشه عزیزای من🌻😍 😘امروز برای بهترین بابای روی زمین نفری سه تا سورهتوحید و یه صلوات بخونین🌺🌸ـ امام زمان عزیز ما پدر دلسوز ما ازت میخوایم برای همه ی مامان و باباهای آسمونی دعا کنی🌹 دوستت دارم امام زمانم❤ 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده ای برای آموزش تفریق* با این ایده ی ساده می تونید مفهوم تفریق رو به بچه های کوچولو یاد بدید. 🧸@gheseh_gheseh
13.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴«ما برای خواندن این قصه عشق به خاک، رنج دوران برده ایم‌.» 🔸دو سال بعد از اتمام جنگ، در بیست و ششم مرداد سال ۱۳۶۹، طی تبادل اسرا، اولین گروه از اسرای ایرانی زندان های رژیم بعث عراق، به خاک ایران برگشتند 🎙موسیقی متن بوی پیراهن یوسف اثر ماندگار استاد مجید انتظامی 🧸@gheseh_gheseh
. 🌺نقاشی مرحله به مرحله اسب مینیاتوری😍😊 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 «امام حسن علیه السلام و مردم تهی دست» 🧸@gheseh_gheseh
1.gif
64.6K
کی بود کی بود ؟ یه قاشق و یه چنگال پارسال با جار و جنجال با هم عروسی کردند صد تا روبوسی کردند چنگال آقا داماد بود خوش حالی هاش زیاد بود یه روز تو آشپزخونه سر میز صبحونه دید خانومش رو دمکنی خوابیده شیش تا قاشق چایی خوری زاییده 🧸@gheseh_gheseh
📚 🌟عنوان:کبوترپرطلا🌟 ✍به قلم:سیده مرضیه مرعشی 🖨ناشر:نشررودآبی 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی:کودک 📜📓📜📓📜📓📜📓📜📓 📚🌟یک داستان کودکانه زیبا از سفر اربعین 👌🤩هم معنویت و هم کمی طنز باتصوبر رنگی متناسب با داستان🌟📚 خانواده 5 نفره آقای فرهمند با پای پیاده برای زیارت اربعین،راهی سفر کربلا شده اند. خواندن ماجراهای شاد و پرهیجان این سفر برای کودکان لذت بخش است. 📜📓📜📓📜📓📜📓📜📓 🌟بخشی از داستان🌟 معصومه و رضا،خوشحال و خندان بین عمودها مسابقه می گذاشتند...جواد ،برادر کوچولوی دوساله شان،از توی کالسکه برایشان دست می زد.... پسرک عرب،جلوی موکب که بالای با خط زیبایی نوشته شده بود 《موکب حضرت عباس علیه السلام 》 ایستاد.دستش را توی هوا تکان داد و با خوشحالی فریاد زد: پیدایشان کردم....پیدایشان کردم.🤗😁 بنطر شما او چه چیزی را پیدا کرده بود؟😳🤔 🧸@gheseh_gheseh