گشت و گذار در غرفه‌های #کودک_و_نوجوان نمایشگاه کتاب تهران و معرفی ناشران خوب و برخی از کتاب‌های خوب این #بخش_دوم از یک ویدیوی سه قسمتی هست که می‌بینید. حتما هر سه بخش رو ببینید و اگر براتون مفید بود برای دیگران هم ارسال کنید. اگر مایل به تماشای فایل باکیفیت بودید، فردا لینکش رو توی کانال قرار میدیم. #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

گشت و گذار در غرفه‌های #کودک_و_نوجوان نمایشگاه کتاب تهران و معرفی ناشران خوب و برخی از کتاب‌های خوب این #بخش_سوم از یک ویدیوی سه قسمتی هست که می‌بینید. حتما هر سه بخش رو ببینید و اگر براتون مفید بود برای دیگران هم ارسال کنید. اگر مایل به تماشای فایل باکیفیت بودید، فردا لینکش رو توی کانال قرار میدیم. #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

ادامه مطلب👇👇

بنابراین شیطان با لبه های قیچی شراب و قمار آدم ها را از هم دور میکنه. و آدم ها مثل قطره های بارانند و قطرات باران اگر باهم باشند یک رود ، یک جوی ، یک جویباری به راه می اندازند و منشأ آبادی و تمدن میشوند. نه وقتی که از هم جدا باشند وقتی سرسبزی و خرمی به بار می آورند ، از بیابون برهوت باغ و بستان و گلستان میسازند که دوشادوش هم باشند، کنار هم باشند نه از هم فاصله داشته باشند. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره مائده/صفحه 123 https://eitaa.com/ghesehayemadarane

در ادامه ی آیه ی ۹۱ میگه : وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ کار دیگر این شیطان این است که رابطه ی شما رو با خدا قطع می کنه. مانع شما میشه از یاد خدا. و از نماز که نماد روشنی از یاد خداست فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ حالا بگید ببینم با این وصف و اوصاف. دست بردار هستید یا نه؟ تمومش میکنید یا نه؟ ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره مائده/صفحه 123 🌸🌸پایان صفحه ی 123🌸🌸 @https://eitaa.com/ghesehayemadarane

بچه های سالم (کتاب کودک و نوجوان) هوالمحبوب❣ 🌱 اینجا سالها است یه تیم تخصصی که عاشق تربیت آینده ایرانه، برای بچه‌ها بهترین کتابها رو انتخاب و معرفی میکنه 🚚 ارسال کتابها از قم به سراسر کشور 💝 🎈برای هر سوالی کنارتونم👇 @mosafer_1979 🧶 ما با اعتماد شما تا اینجای راه رو اومدیم... https://eitaa.com/bacheyesalem

روح امام عزیزمون شاد باشه🤲 https://eitaa.com/ghesehayemadarane الحمدلله که در تقدیر ما، هم‌عصر بودن با بت‌شکن زمان نوشته شده بود❤️

⚘ داستان هایی از زندگی امام سجاد (ع) ⚘ 🌿 مژده گل نام مجموعه ای چهارده جلدی است که برش های زیبایی از #زندگی_ائمه (ع) را برای کودکان ‌ به تصویر می کشد ❣ #محمود_پوروهاب نویسنده کهنه کار کودک و نوجوان در این مجموعه با قلم جذاب خود به دنبال قسمت های کمتر دیده شده سیره ۱۴ معصوم رفته است 🌱 جلد ششم این مجموعه با تکیه بر سیره فردی متواضعانه و عبودیت حضرت #زین_العابدین، شامل داستانهای بسیار قشنگ و آموزنده ای برای کودکان دلداده مکتب اهل بیت است . ❤ تصویرگری فانتزی #حامد_زاهد نیز بر جذابیت این اثر و دلنشین ساختن آن افزوده و باعث ارتباط بیشتر بچه ها با متن کتاب می شود 🌿⚘🌿⚘🌿⚘🌿⚘🌿⚘ 💳 قیمت : ۵۰.۰۰۰ تومان 🎁 با تخفیف: ۴۸.۰۰۰ تومان 📚 انتشارات : جمکران ✍🏻 نویسنده : محمود پور وهاب 🖼 تصویرگر : حامد زاهد ✅ مناسب برای سنین ۷ تا ۱۲ سال #کتاب_کودک #کتاب_نونهال 📸 تصاویر بیشتر از محتوی کتاب 👇 eitaa.com/muhtav/1650 🌿⚘🌿⚘🌿⚘🌿⚘🌿⚘ 🔖 آیدی مشاوره و سفارش👇🏻 @mosafer_1979 💡 با ما برای ترویج کتابهای سالم و ارزشی همراه باشید 👇🏻 @bacheyesalem

‌..مَن مِثلی؟ داستان قصه‌گوی کودکان دشت کربلا* غلام حضرت حسین (ع) بود که او را به زین‌العابدین بخشیده بود. ادیب بود و خوش‌سواد. عربی را خوب می‌دانست،‌ ترکی و فارسی را هم که زبان‌ خودش بود. این بود که امام، او را کاتب خودش قرار داده بود. قصه می‌دانست و بیان خوبی هم داشت. در مسیر مدینه تا کربلا برای کودکان اهل حرم قصه می‌گفت. بچه‌ها دوست‌ش داشتند. بچه‌ها قصه‌ها را دوست دارند؛ قصه‌گوها را هم. ظهر عاشورا که شد از امام اذن میدان خواست. امام گفت: اجازه‌ نمی‌دهم ولی اگر علی‌بن‌الحسین بگوید، حرفی نیست. اجازه‌ش را از زین‌العابدین (ع) گرفت. می‌گویند زین‌العابدین وقتی که اذن‌ش می‌داد می‌گریست. همه دوست‌ش داشتند. با امام خداحافظی کرد و راهی شد. زود اما برگشت. تعجب کرده‌ بودند. گفته بود: ‌یادم رفته بود از دوستان کوچک‌م خداحافظی کنم. رفته بود میان بچه‌های حرم. بچه‌ها می‌گریستند: قصه‌گویشان داشت می‌رفت و می‌دانستند برگشتی در کار نیست. *اسلم بن عمرو دیلمی،‌ تنها شهید ایرانی دشت کربلاست.* مردی از اهالی قزوین. قصه‌گو، خوش‌ذوق، ادیب، با معرفت، رزمنده و دل‌داده‌ حسین. برخی می‌گویند رجز معروف: «امیری حسین و نعم‌الامیر» از اوست که در میدان می‌خواند. وقتی به زمین افتاد امام با سرعت به سوی‌ش شتافت. وقتی به بالین‌ش رسید همان کاری را کرد که ساعتی بعد برای علی‌اکبرش انجام داد: دست به گردن‌ش انداخت، صورتش را بر صورتش گذاشت و گریست. اسلم که امام را در این حال دید گفت: «مَنْ مِثْلي وَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ واضِعٌ خَدَّهُ عَلى خَدِّي» كيست مثل من كه پسر پيغمبر صورت بر صورتم گذاشته؟ و جان سپرد. امام در بین شهیدان کربلا بر بالین هفت نفر حاضر شد: فرزندش علی اکبر،‌ برادرش عباس، پسر برادرش قاسم، مسلم‌بن‌عوسجه، حر، جون غلام ابوذر و اسلم. می‌گویند وقت وداع به بچه‌های حرم گفته بوده بود:‌ تا به حال برایتان از تاریخ پیشینیان گفته بودم. حالا می‌روم تا خودم تاریخی بشوم برای آیندگان. همینطور شد. نام اسلم در ماندگارترین صفحه تاریخ تا همیشه ثبت شد. [مطالعه بیشتر در مورد اسلم](https://www.google.com/search?q=کیست+مثل+من+اسلم+بن+عمرو&oq=کیست+مثل+من+اسلم+بن+عمرو&aqs=chrome..69i57j69i60.9534j0j7&client=ms-android-huawei&sourceid=chrome-mobile&ie=UTF-8#ip=1) _________________________________