🔸️شعر حضرت زینب( س) 🌸اومده بود کربلا 🌱یه خواهر باوفا 🌸اسمش زینب کبری ست 🌱شجاعه و باخداست 🌸او بود خواهر حسین 🌱همدم و یار حسین 🌸یه خواهر مهربون 🌱برای همه همزبون 🌸که بچه‌‌‌‌ها می‌گفتن 🌱به این خانم عمه جون #مناسبت_مذهبی #حضرت_زینب_س خانم نوری @ghesehmazhbi

🌸زینب کبری اسمش 🍃دختر پاک زهراست 🌸عطر تنش بهشتی 🍃عشق خدای اعلاست 🌸رسول خدا خوشحال 🍃زهرای دوم آمد 🌸به زیر لب می‌خونه 🍃خوش آمدی خوش آمد 🌸چادر نمازُ زهرا 🍃کشیده روی زینب 🌸چادر نمازِ مادر 🍃گرفته بوی زینب 🌸اشک چشایِ زینب 🍃میریزه روی گونه 🌸زهرا میگه عزیزم 🍃مادر پیشت میمونه 🌸رفت بغل حسینش 🍃آروم می‌گیره زینب 💛خداجون؛ بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها ظهور امام زمان مهربونمون رو هر چه زودتر برسون #حضرت_زینب س @ghesehmazhbi

😊😊😊😊 به به چه روز خوبی گل و گلاب بیارید امام حسین چه شاده امام حسنم شاده چون خدای مهربون به اونا خواهر داده زیباتر از هر چیزی شبیه ماه و خورشید تو آسمون آبی ببین چه می‌درخشید زینب کبری اسمش دختر پاک زهراست عطر تنش بهشتی عشق خدای اعلاست بابا بزرگ اون هست پیامبر مهربون اسم باباشم هستش امام علی جونمون این دختر کوچولو خنده روی لباشه همه اونو دوست دارن بس که خانمو ماهه 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 #شعر #شناخت_معصومان #حضرت_زینب س @ghesehmazhbi

#حضرت_زینب س @ghesehmazhbi

تولد حضرت زینب س به شما نازنین های خدا مبارک😍💖 امروز برای ما روز خیلی بزرگ و ارزشمندیه💐🌿 پس جشن های ما در این روز، خیلی با شکوهه، این طور نیست ☘🌟💫 آخ جون🌸روز جشن و شادی🎉🔸🌺 اون هم جشن تولد دختر حضرت زهراس وعلی ع 👏👏 پس هر چقدر دلتون خواست امروز شادی کنید و نقل و شیرینی 🍭🍕🍰و شربت بخورید🍯نوش جانتون! بازم عیدتون مبارک🎊🎈 @ghesehmazhbi

📚#داستان روزی هشام بن حکم _شاگرد امام صادق(علیه السلام )به کلاس درس عمرو بن عبید در بصره رفت، جمعیت زیادی در مسجد نشسته و از او سؤال می کردند. هشام از میان جمعیت خود را به عمرو رسانید و پرسید: ای عمرو آیا چشم داری❓ عمرو گفت: پسر جان این چه پرسشی است ❓چرا چیزی که خودت میبینی را می پرسی❓ هشام گفت: پرسش من همین است آیا چشم داری و به چه کارت می آید❓ عمرو گفت: گرچه سوالت احمقانه است بله دارم و با آن رنگ ها وآدم ها را می بینم و تشخیص می دهم . هشام گفت: بینی داری و به چه کارت می آید ❓ گفت: بله و با آن بوها را استشمام می کنم . هشام دوباره پرسید: آیا دهان داری ❓با آن چه می کنی ❓ عمرو گفت: غذا می خورم و مزه ها را می چشم . هشام: گوش داری با آن چه می کنی ❓ عمرو گفت: صداها را می شنوم . گفت: آیا قلب داری❓با آن چه می کنی ❓ گفت: آنچه حواسم واعضایم درک می کنند بوسیله قلبم از همدیگر جدا می کنم و آنها را تشخیص میدهم . هشام گفت: مگر این اعضای حسی (گوش و چشم و بینی )تو را از قلبت بی نیاز نمی کندو چطور بی نیاز نمی کنند با اینکه همه صحیح و سالم اند❓ عمرو گفت: پسرجان وقتی در چیزی شک داشته و سرگردان شده باشند، در تشخیص و شناسایی آن به قلب مراجعه می کنند تا برایشان یقین حاصل شود و سرگردانی آنها ازبین رود . هشام گفت :پس قلب را خداوند برای برطرف کردن شک و دودلی از حواس قرارداده وباید قلب وجود داشته باشد وگرنه برای حواس اطمینان و یقین حاصل نمی شود. گفت: آری هشام ادامه داد:ای عمرو❗️خداوند حواس ترا بی امام رها نکرده و برای آنها امامی قرار داده تا چیزی که صحیح و درست است را آشکار کندوشک و تردید آنها را به یقین تبدیل کند پس چگونه این همه انسان را در شک و سرگردانی رها کرده باشد و برایشان امامی قرار نداده باشد تا آنها را از تردید خارج سازد پس همانطور که خدا دربدن انسان مرکزی برای هدایت گذاشته در زمین هم برای انسان ها امام و حجت وراهنما قرارداده . 😊بله بچه ها در زمان ما هم امام زمان (علیه السلام )امام و راهنمای ما هستند و تمام راههای سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت نزد ایشان است. ═❁๑☂๑🌸๑☂๑❁═ #داستان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/ghesehmazhbi

#کاردستی #کبوترانه مامان باباهای عزیز لطفا به بچه هاتون 🧒👧کمک کنید تا بتونن این کاردستی✂️ قشنگو بسازن... ولادت حضرت زینب(س) 🌱 @ghesehmazhbi

شعر ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار ... سلام به بانو زینب اُلگوی هر پرستار سلام به اُسوه ی صبر اُمیدِ شب های تار سلام به زِینَبی که تو کربلای غم بار بعد از امام حسین و برادرَش عَلمدار برای بچه ها بود سنگِ صبور و غمخوار ✨✨✨ با کاروانی از نور میونِ شهر و بازار میونِ بارونِ سنگ از پشتِ بام و دیوار تو کوچه های شام و میونِ ظلمِ بسیار زینب کنارشون بود با دیده ای گُهَر بار ✨✨✨ اون روز امامِ سجاد مریض بودند و بیمار پرستاری از ایشون تو اون مسیرِ دشوار با زینبِ صبور بود با زینبِ فداکار ✨✨✨ وقتی به شام رسیدن رفتن به سوی دربار به مجلسِ یزید و اون بنده های دینار زینب چو کوهی محکم با عزّت و اقتدار با خواندنِ خطبه ای علیه اون ستمکار حقیقت و نِشون داد به دُشمنای بدکار ✨✨✨ حالا تو این زَمونه ما بچه های بیدار زینب رو میشْناسیم به اُلگوی صبر و ایثار به یادِ بانو زینب به عشقِ اون وفادار روزِ تولدش رو میگیم روزِ پرستار شاعر : علیرضا قاسمی .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. #شعر_کودک_و_نوجوان #شعر_حضرت_زینب #شعر_روز_پرستار #شعر_کودکانه_روز_پرستار #شعر_کودکانه_حضرت_زینب https://eitaa.com/ghesehmazhbi

#کاربرگ #حضرت_زینب https://eitaa.com/ghesehmazhbi

#کاربرگ #پرستار #زینب @ghesehmazhbi

#کاربرگ #حضرت_زینب https://eitaa.com/ghesehmazhbi

#کاربرگ #داستان #حضرت_زینب س https://eitaa.com/ghesehmazhbi

🔸شعر داستان ﴿ سوره‌ی فیل ﴾ 🌸🌼🍃🌼🌸 🌸 یه حاکمِ ستمگر 🌱 بی‌رحم و ظالم و شر 🌸 فرمانده‌یِ یمن بود 🌱 شیطان و اَهرِمن بود 🌸 او داده بود تشکیل 🌱 آنجا سپاهی از فیل 🌸 این فردِ آتش افروز 🌱 آمد به مکه یک روز 🌸 میخواست کعبه را زود 🌱 سازد خراب و نابود 🌸 آنگه خدایِ دانا 🌱 با یک کلامِ زیبا 🌸 با لشکرِ پرستو 🌱 گفتا بیا ز هر سو 🌸 بود اسمشان اَبابیل 🌱 هر‌یک‌ حریفِ یک‌ فیل 🌸 با سنگ ریزه سِجّیل 🌱 چون‌ میزدند بر فیل 🌸 کاهِ جویده میشد 🌱 در خون تیپده میشد 🌸 پس لشکرِ ستمگر 🌱 نابود شد سراسر 🌸 با سنگ سرنگون شد 🌱 هم خوار و هم زبون شد 🌸 آن سال؛ عام فیل است 🌱 هم قصه‌اش طویل‌ است 🍃🔸🍃🔸🍃🔸 🌸🌱🌸🌱🌸🌱 🌸 این قصه‌یِ پر از پند 🌱 بر لب نشانده لبخند 🌸 این کعبه را خدا هست 🌱 او بهترین پنا هست 🌸 یا رب پناهمان ده 🌱 هادیِ راهمان ده 🌸 مهدی بقیةَ الله 🌱 یا رب بیاید از راه 🌸 اجرایِ عدل کارش 🌱 دنیا در انتظارش 🌸 ذکرش به لب بگوییم 🌱 در انتظارِ اوییم 🌸 یارب به حق یاسین 🌱مهدی بیاید آمین 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر :سلمان آتشی #داستان_اصحاب_فیل_ابرهه #قصه‌های_قرآنی https://eitaa.com/ghesehmazhbi