وقتی شکارچی دید آهو به قولش عمل کرده و برگشته است، خیلی تعجّب کرد و گفت:آقا من این آهو را آزاد می کنم. اما فقط شما بگویید شما چه کسی هستید؟ آقای مهربان خودش را معرّفی کرد و گفت:من امام رضا (علیه السّلام) هستم.
شکارچی با شنیدن اسم امام رضا خیلی متاثر شد و اشک ریخت و سریع به طرف شهر حرکت کرد تا خبر آمدن امام را به مردم بدهد.
مامان آهو هم وقتی نام امام رضا را شنید ، خود را به پای امام رضا انداخت و از او بسیار تشکر کرد. امام رضا مامان آهو را نوازش کرد و فرمود:
پیش بچّه های کوچکت برو و مواظب خودتان باشید. من هم دعا می کنم، که هیچ وقت در دام هیچ شکارچی دیگری نیافتید. آهو که از دیدن امام خوبی ها بسیار خوشحال شده بود ، به نزد بچه هایش برگشت و داستان ضامن شدن امام را برای آنها تعریف کرد.
بله بچه های خوبم ، امام رضا (ع ) مانند همه امامان ما بسیار مهربان بودند و وقتی می خواستند غذا بخورند؛ به پرنده ها و حیوانات هم غذا می دادند. بچه های عزیزم شما نیز مانند امام رضا (ع) با حیوانات مهربان باشید و گاهی در صورت توان برای حیووانات غذا ببرید.
#داستان
#امام_رضا
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
قصه های مذهبی
#کاربرگ #امام_رضا_ع https://eitaa.com/ghesehmazhbi
کاربرگ امام رضا (ع)
#امام_رضا
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
👇👇👇
💠#داستانک میهمان امام رضا علیه السلام
🌹بچه های عزیز ، آیا می دانید امامان ما چه رفتاری با مهمان داشتند؟
⭐️با داستانی از امام رضا علیه السلام به جواب این سوال می رسید
#دهه_کرامت
#امام_رضا ع
#قصه
🌸کانال گل نرگس🌸
╭━═━⊰✨🍃✨⊱━═━╮
https://eitaa.com/ghesehmazhbi