eitaa logo
شعر، قصه، معرفی کتاب
3.7هزار دنبال‌کننده
221 عکس
39 ویدیو
9 فایل
قصه، شعر و معرفی کتاب حاصل تلاشی مادرانه بر اساس رویکرد کلیدی و مهم شخصیت محوری از مباحث استاد عباسی ولدی
مشاهده در ایتا
دانلود
دعوت مردی که راست می گفت (داستان مباهله برای بچه ها) نویسنده: ابراهیم حسن بیگی انتشارات: جمکران
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
1⃣ مهدکودک،‌ یتیمخانۀ دوران مدرن است. پای این یتیمخانه را به مراسم روضه باز نکنیم. بچه‌ها در عزاداری باید در میان بزرگ‌ترها باشند، اشک ریختن و آه کشیدن و بر سر و سینه زدنشان را ببینند. اینها در تربیت معجزه می‌کند. عاقل، خودش را از برکت اعجاز محروم نمی‌کند. 2⃣ بچه‌ها را به می‌فرستیم تا راحت عزاداری کنیم. اصالت رفاه حتی در روضه‌ها؟! بی‌شک بچه‌ها مایۀ جلب رحمت خدا هستند. آقا و خانم مداح! آقا و خانم سخنران! آقای پدر و خانم مادر! با راحت‌طلبی از رحمت‌طلبی غافل نشویم. ‼️ شاید نشر این مطلب از فرهنگ شدن یک اشتباه جلوگیری کند. 3⃣ می‌دانم دو ویراست قبلی سؤالات زیادی در ذهن‌ها تولید می‌کند. به والدین، مسئولین هیئات و منتقدان پیشنهاد می‌کنم قبل از هر نقد و مخالفتی حتماً این دو صوت را گوش کنند. صوت اول: https://eitaa.com/abbasivaladi/12401 صوت دوم: https://eitaa.com/abbasivaladi/12403 علیه السلام ✅ جدید حجت الاسلام عباسی ولدی نشانی صفحه: https://virasty.com/mohsen_abbasivaladi @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
1⃣ خیر،‌ یا آری، ⚠️ به شرطی که را قطع نکند. 2⃣ پدرها! نگه داشتن بچه‌ها در مجلس، وظیفۀ ذاتی مادران نیست.❌ 3⃣ مجلسی را انتخاب کنیم که از نظر زمان و مکان و محتوا، تناسب بیشتری با بچه‌ها داشته باشد. 4⃣ جمله عکس‌نوشته را با دقت بخوانید. علیه السلام ✅ جدید حجت الاسلام عباسی ولدی نشانی صفحه: https://virasty.com/mohsen_abbasivaladi 👈🏻 برای نصب ویراستی کلیک کنید @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
14020427 مهدکودک هیئت.mp3
12.11M
💥🎙💥🎙💥🎙💥 ♨️ پاسخ داغ و صریح استاد به نقدهای مخاطبان دربارۀ نظر ایشان در موضوع حضور بچه‌ها در مراسم عزاداری بزرگ‌ترها ۱۴۰۲/۴/۲۷ ••┈┈•༴༅ꙮ ꙮ༴༅•┈┈• ‼️ اگر دو فایل قبلی رو گوش ندادید ، حتماً در اولین فرصت گوش کنید. صوت اول: https://eitaa.com/abbasivaladi/12401 صوت دوم: https://eitaa.com/abbasivaladi/12403 ••┈┈•༴༅ꙮ ꙮ༴༅•┈┈• 📣 مسئولان هیئات، مداحان، منبری‌ها و والدین محترم! حتماً این فایل را گوش کنید! علیه‌السلام @abbasivaladi
🏴🏴🏴🏴
شعر کودکانه درباره ی شهادت حضرت مسلم و ورود کاروان به کربلا 🌿🌿🌿 (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 خداروشکر دوباره شد محرم هیئت میگیریم همه زیر پرچم لباس مشکی می پوشیم که آقا دست بکشه دوباره رو سر ما خونه حسینیه میشه از امشب ذکر حسین حسین داریم روی لب امشب، شب دومِ ماهه غمه هر چی براش گریه کنیم باز کمه اماممون همراه خانواده‌ش با کاروان پاک و صاف و ساده ش میان به خاک کربلا، میرسن با خوبیاشون به خدا میرسن یه کوچولوی شیش ماهه تو آغوش رقیه‌ی سه ساله رفته پهلوش علیِ اکبر هواشونو داره عموشونم شبا تا صب بیداره یه عالمه خانم با عمه زینب قرآن میخونن توی خیمه، هرشب شبا که ساکت میشه کلِ صحرا امام‌ حسین حرف میزنه با خدا چی میگه؟ میگه ای خدای دانا راهو نشون بده به ما آدما امام حسین خودش چراغ راهه ماه تموم تو شب‌های سیاهه مردم کوفه نامه‌ها نوشتن تو نامه از ظلم بدا نوشتن آقا، پسرعموشو راهی کرده تا ببینه تو سختیا کی مَرده؟ مسلمِ اسم پِیکِ خوبِ آقا که داشته دو تا پسر باخدا تنها گذاشتن کوفیا، مسلمو شهید کردن آدم بدا، مسلمو تشنه تو غربت به شهادت رسید بدقولیا کارو به اینجا کشید مردم کوفه قولا رو شکستن دل به طلا و پول و دنیا بستن شهید شدن مسلم و طفلان اون به بچه‌هاش حتی ندادن امون الهی که ما هم مثِ دوطفلان شهید بشیم برا امام زمان کاشکی برا اماممون شهید شیم ایشاالله پیش زهرا رو سفید شیم حضرت زهرا! تو که بهترینی! با خدای مهربون همنشینی! سینه‌زنی مو به تو هدیه میدم به مهربونیِ توئه امیدم پرچم زدم برا حسین، تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
Reza Narimani - Midooni.mp3
2.19M
😭😭😭😭😭 مگه من چندتا امام حسین دارم؟!
شعر کودکانه روز دوم محرم، ورود کاروان امام حسین به کربلا (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 باد اومد و تو گوش صحرا پیچید صحرا با چشم خیس و اشکی، خندید باد یه خبر آورده بود بچه‌ها با چشم تر آورده بود بچه‌ها یه کاروان غرق نور و رحمت با آدمای خیلی بامحبت دارن میان امشب به سمت صحرا این سرزمین اسمش چیه؟ کربلا چشمای خشکیده‌ی صحرا خیسه اشک برا امام حسین، نفیسه از یه طرف صحرا دلش شده شاد امام حسین داره به سمتش میاد بوی بهشت میپیچه تو وجودش میشه برا آقا، مُهر سجودش ولی ته دلش، پر از ماتمه رو قلب داغ و بی‌قرارش، غمه کربلا میدونه که این کاروان شهید میشن، اگه به اینجا بیان ولی چرا میان؟ برای خدا برای خوب کردن آدم بدا یه عالمه بچه باهاشون میاد که دوست دارن آقا رو خیلی زیاد میان خدا و دینو یاری کنن برا امام حسین یه کاری کنن یکی تو گهواره براش میخنده یکی میاد و اسبشو میبنده یه دختر کوچولو با روسری از باباجونش میکنه دلبری اربابمون میاد با خانواده خدا بهش دل بزرگی داده آورده توی صحرا بچه‌هاشو باید بدونه دنیا خوبیاشو صحرا داره براش دعا میکنه تیغ داره خدا خدا میکنه کاشکی بشن آدم بدا هدایت نور بهشون بتابه، بی نهایت ما هم شبیه صحرا غرق شوریم اگرچه دوریم از امام، صبوریم امام مهربون ما این شبا میاد و سر میزنه به هیئتا امام زمان! تو که نور زمینی! میشه ما رو جزو یارات ببینی؟ سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری 🌿🌿🌿🌿 @gheseshakhsiatemehvari
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
140204277 شب اول.mp3
19.28M
🏴صلّی اللّه عليک يا ابا عبداللّه الحسين 🔰 دههٔ اوّل ۱۴۰۲ 🎙حجت الاسلام 🎧 موضوع: ✨هیئت بیت المهدی اراک✨ 🍃 شب اول @abbasivaladi
شعر کودکانه دربارهٔ حضرت رقیه(س) (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 امشب تو هیئت شب ما بچه هاس آخه شب "رقیه"، عشق باباس یه دختر سه‌ساله‌ی نازنین حرف میزنه با بابا خیلی شیرین میگه بابایی من رو دوسم داری؟ من که میخندم، تو دلت غم داری؟ بابا حسینش میگه نه عزیزم فدای اون دخمل ریزه میزه‌م تو نور چشمای منی، دلبرم دختر بابایی و تاج سرم میاد یه شب که مهمون تو میشم غصه داری و درمون تو میشم یه شب میاد که تیغ توی پاهاته ولی نترس که عمه جون باهاته عمه میبوسه روی ماه تو رو صورت ناز و بی گناه تو رو اون روز آدم بدا که خیلی پستن اگه که دستای شما رو بستن غصه نخور دختر ناز بابا داره میبینه همتونو خدا آخرشب میام به دیدار تو میشم دوای قلب تبدار تو سر منو رو زانوهات می‌گیری تموم میشه دیگه غم اسیری اون شب بهت میگم عزیز جونم غصه نخور، خودم پیشت میمونم سوخته موهات؟ ببین! منم همینطور! یا دندونات؟ ببین! منم همینطور! خشکه لبات؟ ببین! منم همینطور! خیسه چشات؟ ببین! منم همینطور! بخواب عزیزم! حالا که بهتری بیا یه خلوت پدر دختری ملائکه منتظر تو هستن برات تو آسمونا، ریسه بستن شبیه مادرم، تنت کبوده برای پرکشیدن تو زوده *** ما بچه ها مثل رقیه خانوم اشک میریزیم برا امام مظلوم ولی کنار گریه، خیلی مَردیم! با دشمنای شیعه در نبردیم با دستای کوچیک، دعا میکنیم امام زمانو ما صدا میکنیم امام مهربون نور و رحمت! ما اومدیم به عشق تو، تو هیئت تو که مثل امیرالمومنینی میشه تو هیئت پیش من بشینی؟ سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری 🌿🌿🌿🌿 @gheseshakhsiatemehvari
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
14020428 شب دوم.mp3
19.05M
🏴صلّی اللّه عليک يا ابا عبداللّه الحسين 🔰 دههٔ اوّل ۱۴۰۲ 🎙حجت الاسلام 🎧 موضوع: ✨هیئت بیت المهدی اراک✨ 🍃 شب دوم @abbasivaladi
شعر کودکانه در باره حر آزاده (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 ما آدما گل باغ بهشتیم دور از بدی و از کارای زشتیم اگه یه کار اشتباهی کردیم باید به سمت خوبیا برگردیم خدای مهربون ما رو دوست داره برا همه راه نجات میذاره خدا برای ما گشوده آغوش که باز بیایم و حرفاشو بدیم گوش امام حسین که کشتی نجاته همون که هیئتاش پره نشاطه تو روز عاشورا به دشمنا گفت از لطف و مهربونی خدا گفت گفت که اگه کسی پشیمون شده از کارای بدش گریزون شده بیاد! خدا میبخشه زود و ساده بیاد! بهشت براش میشه آماده بدی‌هارو میبره و زود به جاش یه عالمه خوبی میشونه براش یهو یکی از میون دشمنا بیرون زد و اومد به سمت آقا سرش پایین بود و دلش با امام شجاع و آزاده بود و با مرام به آقا گفت میشه منو ببخشی؟ تویی که مثل خورشید میدرخشی! نور تو تابیده به قلب تارم به جز شرمندگی چیزی ندارم اون آدم شجاع قصه "حر" بود دلش از عشق پاک آقا پر بود امام حسین سریع و ساده، بخشید حر رفت و شد برا امامش شهید الهی که ما هم شبیه حر شیم از عشق بچه‌های زهرا، پر شیم حضرت زهرا مادر ما هم هست خونه‌ی ما خونه ی زهرا هم هست مادر مهربون ما بچه ها! مهرتو بخشیده به ماها، خدا اگه ما اشتباهی، کاری کردیم با حرفامون بدی رو یاری کردیم دستمونو بگیر یه کم محکم تر ما رو به سمت نور و خوبی ببر شما که سر میزنی هرشب به ما بکن برامون همین امشب دعا سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر کودکانه درباره عبدالله بن حسن😭 (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 خدا که ما رو کامل آفریده یه عالمه نعمت به ما بخشیده عقل و زبون و گوش و چشم زیبا مو و دهان و بینی و دست و پا کاش نعمتای اونو قدر بدونیم تو راه نورانی حق بمونیم حتی اگه کوچولوئیم، مفیدیم برای آینده ماها امیدیم شبیه عبدالله برای آقا میشیم برای حق و خوبی، فدا امام حسن داشت یه پسر کوچولو مهربون و خداشناس و خوش رو وقتی امام حسین دیگه تنها شد عبدلَُّله از عمه ی خود جدا شد دستشو محکم از تو دستاش کشید به سمت جمعیت تو میدون دوید سمت عمو دوید و فریاد کشید: از عموجونم همتون دور بشید خیالتون عموم نداره همراه؟ هست پسر امام حسن، عبدالله امام حسین زخمی روی زمین بود موقع یاری امام و دین بود یه نانجیب شمشیرشو برد بالا تا بزنه امام حسینو، اما... یه دست کوچیک و شجاع، سپر شد چشمای مهربون آقا، تر شد عبدالله از امام حسین کرد دفاع کوچیک بود اما مهربون و شجاع پیش خدا و بابا روسفید شد رو سینه‌ی امام حسین شهید شد امام مجتبی! امام کریم! فدای بچه‌هات الهی بشیم کریم اهل بیت که مهربونی برام مث امام علی میمونی بخشندگی رو یاد بده به ما هم دعا بکن برای ما، شما هم سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم برا حسین پرچم زدم تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر کودکانه درباره ی حضرت علی اصغر (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 خدا به ما دلای مهربون داد خوبی رو با حسین به ما نشون داد یکی که هم شجاعه هم آزاده هم با محبته هم با اراده امام حسین یه طفل کوچولو داشت محبت فراوونی به او داشت کودک آقا تشنه بود تو صحرا نی‌نی چقد آب میخوره بچه‌ها؟ امام بغل کردش و دادش تکون اومد به سمت دشمنا تو میدون گفت کی از این طفلکی داره کینه کسی لبای خشکشو میبینه؟ به چندتا قطره حتی سیراب میشه کم میشه داغی گلوش، خواب میشه اگه که رحم و مهربونی دارین برای این کوچولو آب بیارین ولی چه فایده، قلب اونا سنگ بود روح اونا سیاه و پست و تنگ بود لقمه‌های حروم توی دلاشون رحمی نذاشته بود دیگه براشون علی اصغر مث لاله، پرپر رفت به بهشت، تو آغوش پیامبر از این بی رحمی، قلب مولا گرفت ولی سرش رو زودی بالا گرفت دل اماما غرق مهر و نوره قلب اونا تو سختیا صبوره گفت خدای بزرگ که بهترینی من میدونم داری منو میبینی راضی میشم به هرچی خواستی برام فدای راه تو بشن بچه‌هام ما بچه‌ها، فدایی اصغریم تو سایه‌ی محبت مادریم حضرت زهرا مادر شیعه‌هاس چادر مشکیش رو سر شیعه‌هاس حضرت مادر! بهمون نظر کن از هیئت کوچیکمون گذر کن دستی بکش رو سر ما تو هیئت نگا بکن به ماها با محبت سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر کودکانه درباره ی حضرت علی اکبر (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 خدا برای اینکه جمع بمونیم گفته تو مسجدا نماز بخونیم نماز، جماعتش خوبه بچه‌ها اول ساعتش خوبه بچه‌ها تو مسجد محله، جمع میشیم تا با هم تشکر بکنیم از خدا یکی اذان میگه با صوت زیبا میگه همه بیاین برای دعا تو روز عاشورا علی اکبر با صدای بهشتی چون پیمبر موقع ظهر اذانو گفت تو میدون نماز خیلی مهم بوده براشون! اول وقت امام نمازشو خوند علی اکبر کنار باباش موند شبیه پیغمبره قد و بالاش صورت و قلب مهربون و صداش امام که دلتنگ پیامبر میشد با دیدن علی چشاش تر میشد راه میره اکبر تا که توی صحرا بوی پیامبر میپیچه همه جا علی اجازه خواست بره به میدون امام سریع اجازه داد به ایشون اگرچه تشنه، اما قهرمان بود عشق امام حسین و شیعیان بود رفت و چه زیبا با بدیها جنگید تا اینکه موقع شهادت رسید تشنه بود و با دستای پیامبر سیراب شد و شد به فدای پدر ما هم شبیه علی اکبریم عاشق راه و رسم پیغمبریم وقتی که اسم ایشونو شنیدیم یک صلوات به آقا هدیه میدیم پیامبر مهربون خدایی! میدونم عاشق ما بچه‌هایی! پیش خدا برای ما دعا کن اگه که گم شدیم مارو صدا کن به چشمامون اشک مث بارون بده به دست ما سینه‌زنا جون بده سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نرم‌افزارهای فرهنگی، جای مدیران و کارکنانی که دین و حیا را فدای روش‌های کثیف تبلیغاتی خودشان می‌کنند، نیست. ما به عنوان کسانی که نگران نوجوانان و جوانان پاک سیرت، و کتابخوانمان هستیم، مطالبه قاطع خود مبنی بر تصفیه کامل عناصر نامطلوب با ارزش های اسلامی رو اعلام می‌کنیم. این پویش رو حمایت کنید https://www.farsnews.ir/my/c/211476
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا