یا علی (ع)! یا محول الاحوال!
حال ما در شب تنور گذشت
دستکم از غروب جمعه نداشت
صبح عیدی که بیظهور گذشت
زندگی بی امام، زندان است
تلخی شعرم از تعارف نیست
روزگار کجی که میبینم
جای خوبی برای یوسف نیست
بیتعارف! غرورمان زخمیست
بی امام آبرویمان رفته است
غافلیم از امام و جمعهی ما
روز تعطیلِ آخرِ هفته است!
بیش از این در مرام عاشقها
صبر، مطلوب نیست یا حیدر (ع)!
بهتر از هرکسی، تو میدانی
حالمان خوب نیست، یا حیدر (ع)!
کاش میشد چو موج در دریا
گوهری غرق در صدف باشیم
وقت تحویل سالهای جدید
کاش میشد که در نجف باشیم
حُرمتش واجب است در دو جهان
هر که در فکر احترام علی (ع) ست
از یمن تا به شام، معلوم است
هرچه دعواست پای نام علی (ع) ست
پای نام علی (ع) ست، دعواها
دامن زخم را ز کف ندهیم
اختیار مناره را هرگز
به اذانهای بیطرف ندهیم
در اذانهای بیطرف، ارثیست
که به اَشراف بیشرف برسد
کوری چشمِ تنگ این اَشراف
روزی شیعه از نجف برسد
یا علی (ع)! یا محول الاحوال!
رو به راه است حالمان با تو
پدر! ای تکیهگاه بیمنت
تخت باشد خیالمان با تو
زیر دِین توایم یا حیدر (ع)
عشق مدیون توست، مذهب هم
پدری کن شکستهبالان را
نان و خرما بیار امشب هم!
دم تیغ دو دم نبود اگر
مُردهای خاکخورده میماندیم
شهدا را اگر نمیدیدیم
بیتعارف، فِسرده میماندیم!
دست ما کوتَه است و ناله بلند
تو دعا کن زمانه برگردد
پدر! از حق بخواه، از زندان
یوسف ما به خانه برگردد
هر چه هستیم، خاک پای فلک
یا اگر بر سر مَلَک، تاجیم
پدری کن برای ما امروز
به دعای تو سخت محتاجیم
بغض تلخی که چارپاره شده
با تو سنگ صبور خواهد شد
بیتعارف، اگر تو جلوه کنی
سال، سال ظهور خواهد شد
شمع سرخوردهایم در طوفان
دست تو جان پناه ماست، علی (ع)!
شاعرت را به قتلگاه بکش!
نجف، آغاز کربلاست، علی (ع)
_خیال نبود. برابرم نشست. با من نانِ جو خورد. خواستم مبهوتش کنم! گفتم : من عالِم به علوم غریبهام! میخواهی برابرت جنّی ظاهر کنم؟!🙇لبخند زد و هیچ نگفت!🙂 برابرش جنّی ظاهر کردم. جن پشت به من ، رو به او ایستاد و برابرش زانو زد ! به او سلام کرد . می فهمی چه میگویم؟! آن جن که من ظاهر کردم، برابر او ایستاد و زانو زد و سلام کرد. من مات و مبهوت پرسیدم: تو کیستی که جنّیان بر تو سلام میکنند؟! گفت : من وصی آخرین پیامبر خدا هستم ! گفتم : باور نمیکنم تو وصی پیامبر خدا باشی! مرا به نام صدا زد. او نام پدرم را،و نام پدران پدرم را میدانست! از غذایی که خورده بودم خبر داد. از اخبار دیروز و دیروزها .گفتم: تو جادوگری! سحر میدانی! لبخند زد و گفت: من علی بن ابی طالب حجت خدا و ولی خدا هستم...
#کتاب_مخفی
#امام_علی_علیه_السلام
#موجوددرقفسه
✳️کتابخانه مسجدقبا
@ghobalib📚
🌹سلام به همه ی همراهای کتابخونه
✨شبتون نورانی✨
امیدوارم توی این شبا بهترین مقدرات براتون رقم خورده باشه و در رأسش خدا فرج امام غایب مون را نزدیک کنه🤲
نظرتون چیه با هم کتاب گوش بدیم؟
📚🎙
کتاب زیبای آروزی زنبورک از خانم کلر ژوبرت🧕 که از قضا داستانش مربوط به این شبهای ماه رمضان هم هست. 🌃
📌با صدای زهراسادات شریف النسبی
🦋شاید تا به حال به بُعد اجتماعی توبه دقت نکرده باشید.
🌵می دونستید بعضی گناهان اجتماعی ،در بعضی زمانهای خاص گناه بزرگتری حساب میشن؟
🌝به نظر شما ، روزه مهمتره یا تلاوت قرآن یا دعا یا استغفار؟
🌿چطور میشه که وقتی گناهی مرتکب شدیم، فوری متوجه بشیم؟
این کتاب که مجموعه ای از چند خطبه و سخنرانی رهبر انقلاب است ، شامل موضوعات بالا و مطالب جذاب و آموزنده ی دیگری هم هست.
این خطبه ها و سخنرانی ها در ماه مبارک رمضان ایراد شده اند.
#استغفاروتوبه
#امام_و_رهبری
#موجوددرقفسه
✳️کتابخانه مسجدقبا
@ghobalib📚
کتابخانه مسجد قبا
معرفی کتاب آروزی زنبورک
کتاب آروزی زنبورک در قفسه کتابخانه مسجد قبا موجود هست😊
ادامه ش را بخونید...
به نظر شما چه اتفاقی میفته؟
#موجوددرقفسه
#کودک
#نوجوان
#کتابخوانی
@ghobalib📚
🌄 رمضانِ بیفایده
✍🏻 عینصاد
❞ بعضى وقتها ابرى مىآيد، امّا نمىبارد. برق مىزند، امّا نمىبارد. فرصتها را مىدهند، امّا ما بهره نمىگيريم. رمضانها آمده و رفته، اما جز خيس خوردن چركها چيزى برايمان باقى نمانده است.
در همين شبهاى ماه رمضان، كه ما دور هم مىنشينيم و مىگوييم ماه رمضان جديد آمد. بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم، ولى مانند كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى.
وقتى بچه بوديم، نزديك عيد كه مىشد، ما را به حمام مىفرستادند. چند تا بچه بوديم، بدجنس و بازىگوش. گاهى سه ساعت در حمام مىمانديم...همديگر را مىزديم و پوست همديگر را مىكنديم... وقتى مىآمديم خانه، پشت گوشها و پاهامان همه كثيف مانده بود. مادر ما هم كه خيلى دقيق بود، پشت گوشها و آرنجهاى ما را نگاه مىكرد و مىپرسيد: اينها چيه؟! ما را تنبيه مىكرد و گريه مىكرديم.
ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقام تطهير نبوديم.رمضانها آمده و رفته، امّا ما لَعْبِ به رمضان داشتهايم و جدّى نبودهايم
📚 #اخبات | ص 30
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #سیر_و_سلوک
#عین_صاد |
با سلام خدمت دوستان عزیز
ان شاالله از دوشنبه آینده با کللللللی کتاب جدید و جذاب منتظر شما هستیم☺️
یک عدد انگشتر در کتابخانه پیدا شده. با دادن نشانی تحویل بگیرید💍
@Maranjan
سلام
صبح دل انگیز بهاری تون به خیر😍
چه بسیار شهدایی که مشتاقانه منتظر امروز بودند...
به یاد شهید تهرانی مقدم🚀
و تمام شهدایی که بزرگترین آرزوشون نابودی اسرائیل بود...
و امروز در تاریخ ثبت شد :
۲۶ فروردین ماه/ روز موشکباران اسرائیل✊
الحمدلله
الحمدلله
الحمدلله
اونایی که دیشب زودتر از ساعت ۱۲ خوابیدن و در جریان اتفاقات نیستند،
این چند ثانیه خلاصه است . ببینید😎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خلاصه عملیات دیشب سپاه در جواب غلط اسرائیل در حمله به سفارت ایران ، برای اونایی که خواب بودن😂
تازه این مرحله اولش بودها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سومین دورهی
مسابقهی کتابخوانی ترگل🌸
بیست دلیل عقلی و روانشناسی برای حجاب
نوشتهی عمـــــاد دولتآبادی
🔺جوایز این دوره از مسابقه؛
◽️۲ تا گوشی آیفون ۱۳ پرومکس
◽️۸ تا گوشی سامسونگ m34
◽️۱۴ تا ایرپاید
◽️۱۴ تا ساعت هوشمند
◽️و ۷۲ تا جایزهی نقدی یک میلیون تومنی
🔺دریافت کتاب و پوستر مسابقه👇
https://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
این پست رو در گروههای خودتون انتشار بدید تا دخترخانومای بیشتری از مسابقه اطلاع پیدا کنن👌
📔🕯داستان کتاب تن های هزار ساله از وقوع یک سیل ویرانگر در دوره فتحعلیشاه قاجار و بیرون آمدن قبرستانی قدیمی در شهر ری (قبرستان ابن بابویه کنونی) از زیر خاک شروع شده و با پیداشدن جنازهای حدوداً هزارساله اما سالم، به زندگی مرحوم شیخ صدوق در ابتدای قرن چهارم هجری باز میگردد. با پرداختن به زندگی ابن بابویه (پدر) و شیخ صدوق (پسر)، حوادث سالهای پایانی غیبت صغری و آغاز غیبت کبرای امام زمان (عج) مرور شده و کتاب اول (نیمی از داستان) با مرگ ابن بابویه پایان مییابد.
#تن_های_هزارساله
#رمان_داستان
#موجوددرقفسه
✳️کتابخانه مسجدقبا
@ghobalib📚
<
‹ رفتار بعضیامون با #امام_زمان،دقیقا مثل رفتارمون با کتاب های تو کتابخونه مون هست؛دوسش داریم،اما حس وحال ورق زدنش را نداریم و با اینکه داریمش، بهره ای ازش نداریم. ›> #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @ghobalib📚