eitaa logo
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
955 دنبال‌کننده
783 عکس
413 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از #ققنوس_آتشین🚩🏴
💢 ضمن عرض تبریک به‌مناسبت میلاد با سعادت پیامبر عظیم الشأن اسلام را خدمت تمامی مردم دلاور و قدرشناس ایران اسلامی و همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می‌نمائیم. نامگذاری هفته‌ی وحدت توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی (ره) نشان از عمق نگاه انقلاب اسلامی در گستره جهان اسلام بوده و هست و این بصیرت و آینده نگری در هیچ یک از رهبران انقلاب‌های گوناگون بشری در هیچ کجای جهان نبوده و نیست. هفته‌ی وحدت نشان از عزم راسخ انقلاب اسلامی در ترویج انقلاب اسلامی و تنها راه برون رفت از استعمار و استکبار زدگی است. همان‌طور که در هشت سال دفاع مقدس ید واحد امت اسلامی ایرانی از همه‌ی قومیت‌ها و مذاهب در برابر تمامی استکبار جهانی و اَبرقدرت‌ها از شرق تا غرب ایستادگی کردند و از این میدان امتحان پیروز و سربلند بیرون آمدند در دهه‌های گذشته علی رغم تلاش‌های آمریکا و اروپا مبنی بر آشوب در کشورهای مسلمان و ایجاد تفرق و شکاف بین مسلمانان این‌بار نیز "وحدت" موجب شکست آنان شد و تمامی هزینه‌های چند صد میلیارد دلاری‌شان به باد فنا رفت. البته این نکته‌ی بسیار مهم را همه‌ی مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی با عمق وجود فهمیده‌اند و بدان پای‌بند هستند. امروز آنچه که می‌تواند موجب پیروزی و قدرت انقلاب اسلامی در سرتاسر جهان هستی بشود، همین وحدت است. در کشور عزیزمان شاهد مشکلات فراوانی شدیم که ناشی از خودرایی و عدم توجه به توصیه‌های دلسوزان و خون دلخورده‌های انقلاب اسلامی بود. کسانی که با لجبازی تمام دل در گرو دشمنان قسم خورده‌ی ایران اسلامی بسته بودند که امیدواریم درس عبرتی برای مردم و مسئولان قرار گیرد. آنچه در حال حاضر باید مورد توجه و عمل قرار گیرد همین وحدت است. بیانیه اسلامی برای دولت‌ها و و مردم و مسئولین باید همواره‌ نقشه‌ی راه قرار گیرد. محور اصلی بیانیه گام دوم انقلاب به نقش جوانان در تمدن‌سازی نوین اسلامی اشاره می‌کند؛ مقام معظم رهبری می فرمایند : نسل جوان مومن، دانا و پرانگیزه باید محور پیشرفت جامعه اسلامی باشند امروز وقت آن رسیده تا جوان‌های تازه‌نفس وارد میدان شوند و با الهام از بیانات و بینات رهبری عظیم الشان (مدظله) مشکلات و مسائل کشور و مردم را حل و ایران اسلامی را به سوی تمدن نوین اسلامی و پیشرفت سوق دهند. تجربه مديريت جنگ توسط جوانان در دوران هشت سال دفاع مقدس موجب شده تا رهبر معظم انقلاب نگاهی مدبرانه به جوانان داشته باشند. رهبر معظم انقلاب بارها در سياست‌های ابلاغی و چشم اندازهای سياسی كشور اهميت فراوانی به نقش آفرینی فعال و موثر جوانان در همه عرصه‌های خدمتی داشته‌اند و اين اولين باری نيست كه ايشان اين مهم را مورد تاكيد قرار داده‌اند. اماّ یکی از آفت‌های دولت‌ها همواره شعارزدگی و عدم توجه به جوان‌گرایی است که امیدواریم توسط دولت مردان جوانگرایی را جدی گرفته و زمینه وبستر لازم جهت استفاده‌ از توانمندی جوانان‌ برومند و خلاق در همه‌ عرصه‌ها را هر چه بيشتر فراهم آورند. باید اعتماد به نفس در نسل جوان را تقویت کرد، انگیزه بسیار زیادی در نسل جوان برای خدمت‌گذاری وجود دارد به‌شرطی که‌ انگيزه استفاده‌ از ظرفیت آنان واعتماد و باورمندی به‌ آنان نيز، وجود داشته‌ باشد و پدر خوانده‌‌های سیاسی هم‌ آن را پذیرفته و باورکنند در پایان برای مردم عزیز کشورمان آرزوی زندگی سرشار از محبت و آرامش و آسایش، همراه با معنویت در نظام مقدس جمهوری اسلامی و تحت رهبری مدبرانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب، را از درگاه خداوند متعال ارزومندیم. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 طرحی برای جریانِ دانشجوییِ انقلابی [یکم]. از من دربارۀ و تکالیف کنونی آن پرسیدند. چون تجربۀ سال‌های اخیرم نشان می‌دهد که این جریان، برانگیخته و فعّال نخواهد شد و در دوران خواب‌آلودگی و انفعال به سر می‌برد، ترجیح دادم که به‌جای گفتگوی حضوری که زمان فراوانی را خواهد گرفت، چند سطری بنویسم. از همان برداشت نخستم آغاز کنم: دست‌کم یک دهه است که جریانِ دانشجوییِ انقلابی، دیگر پیشران و زنده و بانشاط نیست و حضور و حیاتش احساس نمی‌شود. در دهۀ هفتاد و نیمۀ نخست دهۀ هشتاد، این جریان توانست تا حد زیادی، گره‌گشا و کنشگر باشد اما به‌تدریج، در خواب زمستانی فرو رفت و به حاشیه رفت. این زمستان، همچنان ادامه یافته است. این نیز خود دلایلی دارد و از آن جمله، است. مبارزه و مقاومت و ایستادگی و مسئولیّت و کنشگری و خودآگاهی تاریخی، محتاج هویّت است و این هویّت است که آرمان‌ها را پیش می‌برد. غفلت از هویّت اسلامی و انقلابی و سرگرم‌شدن به فروعات و حواشی، جریانِ دانشجوییِ انقلابی را گرفتار توقف و ایستایی و رکود کرد. دیگر این‌که محافظه‌کاری و هراس و مصلحت‌اندیشی، به سکۀ رایج تبدیل شد و دهان‌ها را بست و فریادها را خاموش کرد. همه دچار تعارف و احتیاط و مداهنه شدیم و از عمل و اقدام و فاعلیّت بازماندیم. هنجارشدگیِ محافظه‌کاری، میدان را از دست ما ستاند و به دیگران واگذار کرد. [دوم]. این حکم و برداشت، خاص جریانِ دانشجوییِ انقلابی نیست، بلکه به‌‎طور کلی همۀ بخش‌های جریان دانشجویی، این‌چنین هستند. جریان لیبرال در دانشگاه‌ها نیز منفعل و بی‌قدرت و حاشیه‌نشین شده و صدای محکمی از آن شنیده نمی‌شود. اگر فصل انتخابات را کنار بنهیم، باید گفت شاخۀ لیبرالیِ جریان دانشجویی، در افسردگی و بی‌حالی به سر می‌برد. البته این وضع، اقتضای نظریِ آنهاست که فردگرا و خویش‌بسنده هستند، اما گذشته از این، به‌شدت دچار افول و شده‌اند. اگر در دهۀ هفتاد، وجه نظری داشتند و به مباحثات دانشگاهی علاقه نشان می‌دادند، اینک حتی از مقدّمات و ابتدائیاتِ مباحث نظری نیز آگاهی ندارند و گفتگو و دغدغه‌ و خواستۀ‌شان، معطوف به خودشان و لذّت‌شان و بدن‌شان است. مشارکت‌شان در جریان کثیف و خبیثِ نشان داد که هیچ سخن فاخر و مستقل و پیشبرنده‌ای ندارند و سقف مطالبات‌شان، کشف حجاب و غذاخوریِ مختلط است و زبان‌شان نیز به‌جای مفاهیم علوم انسانیِ تجدّدی، آغشته دشنام و فحاشی و رکیک‌گویی شده است. اینان، این‌چنین حقیر و بی‌مقدار شده‌اند و به قعر درۀ انحطاط اخلاقی و فکری سقوط کرده‌اند. صد رحمت به آن دوره‌ای که پادو و عملۀ احزاب اصلاح‌طلب بودند و به گروه فشارِ لیبرال‌های حزبی تبدیل شده بودند. [سوم]. اما جریان دانشجوییِ انقلابی، امکان تجدید حیات دارد و می‌تواند دوباره پرچم روشنگری و کنشگری را به دست بگیرد و آرمان فراموش‌شدۀ را یاری برساند. این امر، مقدور و میسّر است، اما وابسته به شروطی است که این جریان، تاکنون روی خوش به آنها نشان نداده است. مرحلۀ نخست، «خودسازی انقلابی» است؛ به این معنی که از لحاظ فکری و نظری، خود را تجهیز کند و بتواند با استدلال‌های قوی، وارد صحنۀ مواجهه شود. «بینش انقلابی»، وجه نظری دارد و این‌گونه نیست که انقلابی‌گری، متضمّن شعارها و ادعاهای میان‌تهی باشد، بلکه باید با قدرت تفکّر و خلاقیّت نظری به میدان و معرکه پا نهاد و آزاداندیشی را در فضای فسرده و خاموش کنونی، احیا کرد. انقلاب بدون «تفکّر»، راه به جایی نخواهد برد و جریان دانشجوییِ انقلابی در این باره، مسئولیت تاریخی دارد. باید به مطهری و مصباح بازگشت و از آنها آموخت. این دو، هیچ‌گاه کهنه و تکراری نخواهند شد و تاکنون، جایگزینی نیز نداشته‌اند. هیچ‌کس در قد و قامت آنها نیست و باید تأسف خورد که پس از مصباح، ما دچار فقدان پدر فکری شده‌ایم. از کسانی به‌عنوان جایگزین مصباح سخن می‌گویند ولی حقیقت این که هیچ‌یک، قابل‌مقایسه با او نیستند و بعضی نیز با اصالت‌های تفکّر انقلابی، فاصله دارند. باید همچنان به آثار مصباح مراجعه کرد و از او کمک طلبید. در لایۀ دیگر، آوینی و مددپور را دریابید. از کاروان زنده‌گان، به رحیم‌پور متصل شوید و از نوشته‌های کچویان، بهره‌ها ببرید. دربارۀ کچویان باید اضافه کنم که تفکّر او، نظیر و شبیه ندارد؛ از عمق دینی و اتقان فلسفی گرفته تا اصالت انقلابی. ما حق او را به جا نیاوردیم و از دریای نبوغ و خلوص و تعمّق او استفاده نکردیم. به‌هرحال، در این خلاء و نقصان، بیشتر محتاج خودسازی معرفتی هستیم. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─