eitaa logo
سیمای قهستان
1.1هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
5.4هزار ویدیو
50 فایل
کانال تبیین گری و امید آفرینی ، سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی سرگرمی @ghohestan ارتباط با ما @Helpers_Khorasanii
مشاهده در ایتا
دانلود
23.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود سلام یا زهرا با ریتم سلام فرمانده با موضوع عفاف و حجاب👌😍 خیلی قشنگههه😍😍حتمااا سیمای شما، سیمای قهستان @ghohestan
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو با دقت ببینید و خوب فکر کنید. فکر کنم جواب قانع کننده ای به کسانی باشد که در گروه‌ها می‌گویند بحث سیاسی نکنید. اسلام بر خلاف مسیحیت، دین سیاسی است . 🔴فرمایش رهبری 🔻تاریخ شما را با مواضعتان قضاوت خواهد کرد نه نماز و روزه ای که خواندید. 🙏🙏لطفا در گروه های خود منتشر کنید. سیمای شما، سیمای قهستان https://eitaa.com/ghohestan
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
مانور مبارزه با زنگ زرشک در منطقه قهستان توسط جهاد کشاورزی شهرستان . سیمای شما، سیمای قهستان @ghohestan
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
🔴رهبر انقلاب: خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند اگر بدانند پشت کار آنها چه سیاستی است قطعاً این کار را نمی‌کنند. 🔹‌ دشمن با برنامه وارد شده ما هم باید با برنامه وارد شویم. 🔹‌ کارهای بی‌قاعده نباید انجام بگیرد. سیمای قهستان @ghohestan
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
🔹 حاج قاسم: به زودی فتنه‌هایی پیش روی خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما را خواهند داشت! آن‌ روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید. سیمای قهستان @ghohestan
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
🔴رهبر انقلاب: پشت صحنه‌ی اغتشاشات دستگاه‌های جاسوسی دشمنان بودند 🔹توطئه‌هایی از سوی دشمنان برای داخل کشور ما بوده، توطئه‌هایی هم خواهد بود، اغتشاشات پاییز گذشته. اینها مسئلۀ زن را بهانه کردند، هیاهو راه انداختند، پشت قضیّه هم دستگاه‌های جاسوسی دشمنان بودند، دولت‌های غربی، آن کشورهایی که خودشان در مسئله‌ی زن به شدت متهم‌اند؛ آن وقت این‌ها در قضیه‌ی زن، به جمهوری اسلامی که برترین شأن را برای زن قائل است ایراد می‌گیرند و خط و نشان می‌کشند و حرف میزنند. 🔹اینجا یک عده‌ای هم حالا در داخل به نظر اغلب فریب خوردند که به تبع دشمن خارجی و افراد خائن خارج‌نشین که آنها تحریک می‌کردند شعار آزادی زن را دادند. اینجا هم هوچی‌گری کردند به جای استدلال منطقی و حرف صحیح و متین که بشود گوش داد، بشود جواب داد، بشود حرف زد، هوچی‌گری کردند. 🔹مسئلۀ خانم‌ها که فقط پوشش نیست زن مسئله‌ی تحصیل دارد، مسئله‌ی اشتغال دارد، مسئلۀ ازدواج دارد، مسئلۀ فعالیت سیاسی دارد، مسئلۀ حضور در مسائل اجتماعی دارد، مسئلۀ حضور در مدیریت‌های بالای دولتی دارد، اینها همه مسائل زن است. در کدام از این‌ها در کشور آزادی وجود ندارد؟ جمهوری اسلامی در کدام یک از این موارد در کار زن‌ها دخالت کرده و جلوی آزادی‌شان را گرفته؟ 🔹این همه دختر محصّل، این همه دختر دانشجو، این همه زن دارای مشاغل بالای دولتی، این همه خانم‌های تشکیل دهندۀ اجتماعات بزرگ، این حضور فعال زن‌ها در اجتماعات مؤثر دوران مبارزات، قبل از پیروزی انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب در جنگ، در پشت جبهه، تا امروز در تظاهرات، در راهپیمایی‌ها، در بیست و دوم بهمن، در روز قدس حضور زن‌ها کجای دنیا این همه فعالیت، زن انجام می‌دهد؟ که بانوان ایرانی با افتخار و سربلندی دارند انجام می‌دهند. ✅کانال سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی سیمای قهستان @ghohestan
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
✍️ *توئیتی که ۲ میلیون بار دیده شده* "رابرت اف‌. کندی جونیور"، نوه جان اف.‌ کندی در توییتی که تا لحظه انتشار خبر بیش از دو میلیون بار دیده شد، از افول ایالات متحده سخن گفت. «نابودی نفوذ آمریکا بر و اتحادهای تازه این پادشاهی با چین و ایران نشانه‌های دردناک شکست راهبرد نومحافظه‌کاران برای حفظ هژمونی جهانی ایالات متحده با پروژه‌های تهاجمی است. چین، امپراتوری آمریکا را به طرزی ماهرانه با قدرت اقتصادی خود کنار زده است. در طول دهه گذشته کشور ما تریلیون‌ها دلار را صرف بمباران جاده‌ها، بنادر، پل‌ها و فرودگاه‌ها کرد. اما چین همین هزینه را صرف همان‌ها در کشورهای در حال توسعه کرده است. فروپاشی و پایان نهایی عمر کوتاه "قرن آمریکایی" نئوکان‌ها است. طرح‌ها نومحافظه‌کاران در عراق و اوکراین ۸.۱ تریلیون دلار هزینه داشته که قشر طبقه متوسط ما را نابود کرده، قدرت نظامی و اقتدار اخلاقی آمریکا را مضحکه کرده، چین و روسیه را در ائتلافی شکست‌ناپذیر قرار داده، استیلای به عنوان یک ارز جهانی را خاتمه داده، جان میلیون‌ها تن را گرفته و هیچ کاری برای پیشبرد دموکراسی، کسب دوستی یا نفوذ انجام نداده است.» به پایان سلام کنید .... _______________________________ به سیمای قهستان بپیوندید @ghohestan
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
مستند داستانی 《کف خیابون》70 و 71 👈 مواظب باشید که دچار خطا در محاسبات نشوید! ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« سیمای قهستان اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان»🍃🌞 @ ghohestan ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
🌷 70 به 233 گفتم پاشو و بذار یه نفسی بکشه... حال اون خیلی بد بود... معلوم بود که رکب بدی خورده... همینطور که لوله صدا خفه کن را داشتم میبستم، قدم قدم رفتم طرفش... اون که خیلی ترسیده بود، همینجوری که روی زمین افتاده بود خودشو به طرف دیوار پشت سرش میکشوند... بهش گفتم: «حیف که فرصت بازجوییت ندارم... اگر هم داشتم، لزومی نداره از من بترسی... من که ترس ندارم... یا حئاقل الان ترس ندارم... چون حتی اجازه نمیدادم یه قطره خون از دماغت بیاد... اصولا وقتی از یه نفر خیلی متنفر باشم و عقده اش رو تو دلم نگه داشته باشم، نمیزنمش... بلکه بازجویی سردش میکنم... اینا را که باید خوب بلد باشی... اما میخوام بدونی که واقعا برات متاسفم... خبط بزرگی مرتکب شدی! همه زحمات دیگه خودت را بر باد دادی! تو میتونستی پاک بمونی و نور چشم تشکیلات باشی اما نخواستی!» با ناراحتی زیاد گفت: «میدونم... احساس بدبختی میکنم... مخصوصا اینکه نمیدونستم تو در جریان این پرونده هستی! اما تو هم فکر نکن خیلی راحت و بدون درد و مشکل از کنار این پرونده رد میشی!» داشت حرفای گنده تر از دهنش میزد... اما باید میزد... گفتم: «عالیه... فرضیه منو اثبات کردی... فهمیدم که آدم خودت نیستی... خب طبیعی هم هست که آدم خودت نباشی و از یکی دستور بگیری... اما حیف که وظیفه من این نیست که بخوام از زیر زبونت بکشم که کی پشت سرت وایساده و توی بدبخت را فرستاده جلو؟! ... یکی دیگه ازت بازجویی میکنه... یکی که فکر نکنم روش منو قبول داشته باشه و به روش خودش باهات رفتار میکنه... راستی چرا اینقدر دهنت خشک شده؟ (به 233 نگاه کردم و گفتم:) لطفا بهش اون لیوان آبو بده!» گفت: «نمیخوام... لازم نکرده!» گفتم: «این چه حرفیه؟ تو تشنه ای! باید آب بخوری!» گفت: «گفتم نمیخوام! تو که گفتی اهل زور و اجبار نیستی!» گفتم: «من کی گفتم اهل زور و اجبار نیستم... من گفتم اهل خون و خونریزی نیستم... حالا هم حرف بدی نمیزنم... میخوام که آبی که خودت برای اون بنده خدا آورده بودی یه کم بخوری که تشنگیت برطرف بشه!» بعدش به 233 نگاه کردم و بهش گفتم: «اون لیوانو بده من تا سیرابش کنم!» دیدم اون شخص داره سکته میکنه... فهمید که نقشه ای دارم... رفتم طرفش... گفتم باید بخوری! نه وخواهش میکنم و خیلی ممنون و حالا تشنم نیست و این حرفها هم نداریم! یا میخوری یا همین جا خلاصت میکنم... بگیر ... بگیر گفتم! زد زیر ظرف آبو و با داد و بیداد گفت: «نمیخوام دیوونه عوضی! تو روانی هستی!» گفتم: «وا... این چه حرفیه؟ من فقط گفتم آب بخور! خب نخور! به جهنم!» بعد رو کردم به 233 و گفتم: «حالا فهمیدی چرا دیشب وقتی داشتیم میومدیم اینجا، وسط خیابون با ماشین حمل متهم وایسادم و رفتم شام خریدم و اومدم؟! حالا فهمیدی چرا دیشب نذاشتم نه تو بخوابی و نه خودم و نه متهم؟ چون دیشب قرار بوده اون بدبختو بزنن! اما نتونستند! به روش مسمومیت! حتی به قیمت مسمومیت همه ما! این بابا هم اینو میدونسته که آب شب مونده دیشبو نخورد! حالا فهمیدید چرا نامه زدم و اعلام موقعیت کردم و...؟!» 233 دهنش باز مونده بود و چشماش گرد... گفت: «کاش نیروی کف خیابون و پیاده نبودم! احساس میکنم وقتمو تلف کردم که اینا را بلد نیستم! شما ماشالله حساب همه چیزو میکنید! جسارتا راستی چرا این اینقدر آدم ناشی و بیخودی هست که اومده و میخواد با چاقو در روز روشن و در لحظه ای که میدونه حداقل سه چهار نفر مواظبش هستند این کارو بکنه؟!» گفتم: «دقیقا نکتش همین جاست! یا خیلی احمق و بی فکره! که بعیده! یا پشتت گرمه و میدونه که از بیرون پوشش داده میشه! که این احتمال قوی تره! بخاطر همین تو برو پیش الناز و تحت هیچ شرایطی بیرون نیا... فقط النازو داشته باش! باید زنده بمونه! حتی به قیمت شهادت خودت! وقتی حاضرند تا اینجا بیان واسه کشتن الناز، معلوم میشه که خیلی هم آدم پیاده و شاسکولی نیست!» 233 فورا رفت پیش الناز... همونجا هم مستقر شد... الناز را فرستاد توی کمد لباسی و خودش مسلح وایساد جلوی کمد... در را هم از پشت قفل کرد و آماده هرگونه حمله یا درگیری شد! منم بیسیم زدم و به مرکز گفتم که بیان داخل و ببرنش! در مدت زمانی که طول کشید بیان پایین و ببرنش واحد تحقیقات حفا، فکری به ذهنم رسید... رو کردم به اون بنده خدا و بهش گفتم: «چون تو لو رفتی، حتی اگر الان بچه های خودتون بیان داخل و بخوان مثلا از من تحویل بگیرنت و بروند، دیگه زندت نمیذارن! پس حداقل اگه دوس داری چند روز بیشتر زنده بمونی، بهم بگو که اینا که الان میان داخل، خودشون هستند یا نه؟!» خیلی ترسیده بود! فکر اینجاش نمیکرد! قبول کرد... ادامه دارد... :محمدرضا حدادپور جهرمی ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ghohestan »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
🌷71 حالا حرف بسیاره در این مورد... اینکه چطور پیش بینی کردیم و درست دراومد، از همون نکاتی است که نمیشه خیلی بازش کرد... فقط همینو بگم که بچه های اداره خیلی کارشون درسته... اینقدر که کل این نقشه را در طول کمتر از نیم ساعت هماهنگ کردیم و همه احتمالات را هم در نظر گرفتیم. بخاطر همین در محاسبه اشتباه نکردیم. یکی از بزرگترین کارهای دشمن اینه که تلاش میکنه شما دچار «خطای محاسباتی» بشید! وقتی تونست ضریب خطای محاسباتی شما را بالا ببره، شما راحت به دامش میفتید... جوری که خودت هم فکرش نمیکنی که داری توی زمین دشمن بازی میکنی! چند نفر اومدن... میدونستم که بچه های خودمون هستند و قبلا هماهنگی کرده بودیم... به اون بنده خدایی که 233 زده بودش نگاه کردم... آروم بهش گفتم اینا از بچه های شما هستند؟! اینا همون هایی هستند که تو را پوشش میدادند؟! اون بدبخت بیچاره احمق هم فکر کرد میتونه منو دور بزنه... گفت: «آره... اینا همونایی هستند که منو پوشش دادند و الان هم قراره منو ببرند! نذار من برم با اینا! اینا مثل من هستند! خطرناکند!» گفتم: «خیالت راحت! نمیذارم با اینا بری! بلکه کاری میکنم که که جوری ببرنت که تا دو سه روز نفهمی کی هستی!» به اون دو سه نفر مامور انتقال نگاه کردم و گفتم: «بچه ها! من میرم تو حیاط... منتظرتونم... این بابا هنوز داره به ما دروغ میگه و فکر میکنه میتونه دورمون بزنه! از شرمندگیش در بیایید! فقط طولش ندید!» رفتم بالا... موقع رفتن، چشمای ترسیده و وحشت زده اش را دیدم که داشت التماسم میکرد که تنهاش نذارم... اما دیگه دیر شده بود... نباید دوباره امتحانم میکرد... آزموده را آزمودن خطاست! رفتم تو حیاط نشستم... صدای جیغ و ناله اون عوضی را میشنیدم... بچه ها داشتن بهش جوری حال میدادن که دیگه هوس دروغگویی به مخیلش نیفته! رفتم یه لیوان آب خوردم... به 233 سر زدم... گفتم آماده باش که بریم... همون موقع هم دیدم بچه ها از پایین اومدن بالا... در حالی که اون بیهوش بود و دست و چشماش هم بسته بودند! وطن فروش خائنی که با عوامل شهادت شهید شاهرودی همکاری داشت! الحمدلله به خوبی کارمون پیش رفت... بدون شلیک حتی یک گلوله و بدون هیچ کشته و جنازه ای! موقع تحویل الناز شد... میخواستن اونو هم ببرن که بهش گفتم: «ببین خانم! هیچ چیز تو عالم بهتر از راستگویی نیست! ممکنه بقیه حوصله و دقتشون به اندازه من نباشه و با متهم اینجوری برخورد نکنند! پس پیشنهاد میکنم بخاطر اینکه آسیبی نبینی و خدایی نکرده مدت بازجویی و حبس و محکومیتت الکی طول نکشه، فقط راستشو بگو و خودتو خلاص کن! الان واست اثبات شد که اونا هیچ غلطی نمیتونند بکنند و رفقای من نمیذارن که کوچکترین آسیبی به تو برسه! پس فقط صداقت و راستگویی! ببین! تو الان از تیم ما جدا میشی. ازت بازجویی میکنند... حرف میزنی... حرف میزنند... مینوسی... میخونن... ولی اینا هیچکدومش جای خیانتی که به جنسیت خودت کردی را نمیگیره! جای خیانتی که به مملکتت کردی را نمیگره! برو توبه کن! تو از جنس زن، توی ذهن خیلی ها یه موجود فاحشه و پست و کالای جنسی ساختی! حتی از حرم حضرت معصومه هم شرم نکردی، طوری که برای فرار از تو ملت دست به دام حضرت معصومه میشد! برو توبه کن! خدا برای تو هم کریمه و توبه پذیر! تو هم میتونی زندگی خوبی داشته باشی و دست از فاحشگی برداری! سر بسته برات بگم که اون دو سه تا مردی که تو باهاشون میخوابیدی، جاسوس های گردن کلفتی هستند که سبب شدن جرم تو هم سنگین تر بشه! ینی جرم یکی که به یه آدم بدبخت معمولی زنا میده برای امرار معاشش، با جرم تویی که دانسته به جاسوس های انگلیسی زنا میدادی و سبب میشدی اونا به ریش تموم مردهای ایرانی بخندن که دارن ترتیب ناموسمون را در مملکت خودمون میدن، خیلی فرق میکنه! جرم تو خیلی سنگین تره و اصلا قابل مقایسه نیست! برو توبه کن! برو در این مدت حبس و محکومیتت، البته اگر به اعدام محکوم نشی، اما خلاصه تا وقتی زنده هستی، روی کارایی که کردی فکر کن! خدانگهدار... امیدوارم هیچوقت همدیگه را نبینیم... چون قطعا دیگه برخورد من اینجوری نخواهد بود! خدانگهدار...» بردنش... درحالی که تمام صورتش از اشک خیس شده بود و پشیمونی داشت از سر و روش میبارید... مثل کسانی که تازه میفهمند چه گندی زدن و چه خرابی به بار آوردن! بچه ها بیخیال شهادت شهید شاهرودی نبودند. دو سه تا سر نخی که ما بهشون داده بودیم را پیگیری کردن و به یه تیم هشت نفره رسیدن که سه نفرشون که نفوذی در بدنه خودمون بودند تا قبل از انتخابات 88 کشف و دستگیر شدند... دو نفرشون هم بعدا طی درگیری ها کشته شدن و بقیشون هم تا قبل از تموم شدن تابستون لو رفتند و الحمدلله پرونده شهادت شاهرودی حداقل تو مملکت خودمون به سرانجام رسید! ضمنا همه اون هشت نفر به MI6 متصل بودند اما اطلاع نداشتند! و اما پروژه قم ... عفت... انتخابات... ادامه دارد... :محمدرضا حدادپور
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
وزارت آموزش و پرورش، مدرسه نیست که معلم بخواهد وزارت بهداشت،مطب نیست که پزشک بخواهد وزارت ورزش،ورزشگاه نیست که ورزشکار بخواهد هر وزارتخانه ای احتیاج به یک "مدیر" یا یک سیاستمدار لایق انقلابی دارد که بدون توجه به باند های قدرت، تصمیمات درست را اتخاذ و اجرایی کند . سیمای قهستان اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان https://eitaa.com/ghohestan
۱۶ فروردین ۱۴۰۲