#داستانهای_ڪوتاه
روزی باز پادشاهی از قصر شاهانه فرار کرد و به خانه پیرزن فرتوتی که مشغول پختن نان بود روی آورد.
پیرزن که آن باز زیبا را دید فورا پاهای حیوان را بست، بال هایش را کوتاه کرد، ناخن هایش را برید و کاه را به عنوان غذا جلوی او گذاشت.
سپس شروع کرد به دلسوزی برای حیوان و گفت: ای حیوان بیچاره!
تو در دست مردم ناشایست گرفتار بودی که ناخن های تو را رها کردند که تا این اندازه دراز شده است؟
مهر جاهل را چنین دان ای رفیق
کژ رود جاهل همیشه در طریق
پادشاه تا آخر روز در جستجوی باز خویش می گشت...
تا گذارش به خانه محقر پیرزن افتاد و باز زیبا را در میان گرد و غبار و دود مشاهده کرد.
با دیدن این منظره شروع به ناله و گریستن کرد و گفت: این است سزای مثل تو حیوانی که از قصر پادشاهی به خانه محقر پیرزنی فرار کند.
هست دنیا جاهل و جاهل پرست
عاقل آن باشد که زین جاهل بِرَست
@gholch
نصیری پور:
✍ #دلنوشتــــــه
گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟
گفتم : تا منظورت چی باشه ...
😄😄
گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آره ...
گفت : در چی؟؟ گفتم :در خوندن نماز شب...
گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آره ...
گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت ...
گفت: جرزنی بود؟؟😉😉 گفتم: آرره ...
گفت: برا چی؟؟ گفتم: برا شرکت در عملیات ...
گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آره ...😊😊
گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ...
گفت: پنهان کاری بود ؟؟گفتم: آرره ...
گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ...
گفت: دعوا سر پست هم بود؟؟گفتم: آره پس چی ...
گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ...
گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آره ...
گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ...
😢😭
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آره که بودیم ...
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ...
😭😭
گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آره ...
گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ...
گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آره ...
گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه...
گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟😁😁 گفتم: آره چه جورم ...
گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ...
گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😂😂 گفتم: آره میزدیم ...
خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی خونین دوستان شهیدمون😢
سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ...
@gholch
زیر لب گفت:
شهدا شرمنده ام ...😢😢
🌺🍃🌺🍃
شخصی از خدا دو چیز خواست......
یک گل و یک پروانه......
اما چیزی که به دست آورد
یک کاکتوس و یک کرم بود......
غمگین شد.با خود اندیشید شاید خداوند من را
دوست ندارد و به من توجهی ندارد......
چند روز گذشت......
از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا روییده شد و
آن کرم تبدیل به پروانه ای شد......
اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید
به او اعتماد کنید.........
خارهای امروز گلهای فردایند.....
@gholch
آنها که به بیداری خدا
ایمان دارند
راحت تر می خوابند
شبتون آروم
خیالتون آسوده
خاطرتون جمع
و روزگارتون مهربان باد
شبتون زیبا 🌸
@gholch
#سلام_امام_زمانم
شكر خدا كه ما عاشقِ رنگ شماييم
سياهی لشكـــــری از هنــگ شماييم
پر از رنگورياييم،عاشقی بیسروپاييم
اما بخدا! سخت، دلتنگ شماييم ...😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
تعجیل در فرج سه #صلوات
@gholch
🍃🌹سجادهینمازشب، #امشب را با نام
🍃🌹 شهید روح الله کافی زاده🌹🍃
پهن میکنیم و #ثواب نماز امشب🌹🍃را به محضر مبارک ایشان تقدیم میکنیم..
🍃🌱
🌹🍃خدایا ماروهم جزو نمازشب خوان ها قرار بده🤲🤲
🌱🍃خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب...حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده
@gholch🌹
#استاد_فاطمی_نيا:
سحرها را از دست نـدهيد
ولو دو رکعت هـم اگـر می
توانيـد نمـــاز #نافله_شب
بخوانيد ...
در ايـــن زمانه هــم كـه بـه
بركت مـوبايل و تلويزيـون
و.. اكثر مـردم تا نيمه شب
مشغول و #سرگرم هستند
سحرها را ضايع نكنيم، اگر
نمازمستحبی همنخوانديم
حـداقل ده مــرتبه يا ارحم
الرّاحمين بگوييم!
اگر آن را هم انجـام ندادی
اقلاً روبه قبلهبنشين وبگو:
سبحان الله والحمدلله و لا
اله الّا الله و الله اكبــر. اگر
درچند #سحر با جانتاين
جملـــه را بگــويی ، عالمت
عوض می شود ...
.@gholch🌹
#سلام_امام_زمانم ❤️
عاقبت نور تو
پهنای جهان میگیرد
جسم بی جان زمین
از تو توان میگیرد
سالها قلب من
از دوریتان مرده ولی
خبری از تو بیاید
ضربان میگیرد
#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@gholch🌹