درباره تولد نصرالله❗️ 00:00 مجلسی به‌نام او 00:55 طرّاحی خدا در ماجرای شهادت چیست؟ 01:41 منتظران یا معترضان؟! 03:27 مثل جدّش! 04:43 حرف کافرانه از دهان مؤمن!! 05:57 مرگی که مرگ نیست! 06:52 قصه مادری که برای شهید نشدن فرزندش نذر کرده بود! 08:09 برکات این شهید 08:46 فرهنگ شهادت‌طلبی 10:06 خاطره هوایی شدن رفقای شهدا و دلبری کردن شهیدان 12:00 کدام؟! صلحِ آتش‌افروزانه یا مقاومتِ ضدجنگ؟ 13:27 توهّم (تفکر) ابلیسی 14:45 سامری! تو دیگه کی بودی؟ 17:40 یک نشان دشمن‌شناسی 18:29 جان کلام 19:19 روضه رضوان #انا_علی_العهد #سید_حسن_نصرالله #نشرحداکثری 👈 سَری بزنید

⚠️ خیس خوردن یا شست‌وشو ؟! بعضى وقتها ابرى مى‌آيد، امّا نمى‌بارد. برق مى‌زند، امّا نمى‌بارد. فرصتها را مى‌دهند، امّا ما بهره نمى‌گيريم. رمضان‌ها آمده و رفته، اما جز خيس خوردن چرك‌ها چيزى برايمان باقى نمانده است. در همين شب‌هاى ماه رمضان، كه ما دور هم مى‌نشينيم و مى‌گوييم ماه رمضان جديد آمد. بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم، ولى مانند كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى ...ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقام تطهير نبوديم. رمضان‌ها آمده و رفته، امّا ما لَعْبِ به رمضان داشته‌ايم و جدّى نبوده‌ايم. ماه رمضان كه شهر طهور، شهر تمحيص، ماه طهارت، ماه شست‌وشو است، اما ماه شست‌وشوى ما نبوده است. 📚 علی صفایی حائری، اخبات، ص ۳۱ 👈 سَری بزنید

▫️حسینیه محل پر می‌شد از بچه‌های قد و نیم‌قد محله که عصرها جمع می‌شدند تا با حسن آقا سرود تمرین کنند تا شب جشن که می‌شد با یک حس و حال پر از ذوق کودکانه در مقابل جمعیت خیلی خیلیِ مردم؛ از بقال سر کوچه تا همسایه روبه‌روی خانه‌ی حیاط‌دارمان تا همکلاسی‌ها و همبازی‌های قایم‌باشکِ کوچه پس کوچه‌های دورتر و از همه مهم‌تر پیش چشمان پدر و مادر، همان سرود را اجرا کنند. ▪️هنوز شعرها را با همان ضرب‌آهنگ خاطرم هست؛ میلاد نور آمد... جشن و سرور آمد... دل مآاآاآ خجسته شد با ولادتت مولااآ... ▫️خیلی کوچک بودم و او خیلی بزرگ بود و جز آن چهره همیشه خندان و محاسن کم‌پشت یک جوان ۲۰ ساله و احوال‌پرسی‌های گرمش با بچه‌ها و جغله‌های محله، چیز دیگری یادم نمی‌آید و این یعنی خیلی... ▪️حسن آقای عامری‌فرد برای ما مربی سرود بود و برای گردان یاسینِ لشگر ۲۱ امام رضا علیه‌السلام، غواص بود و برای کربلایی‌ها به وقت کربلای ۴، شهید! ▫️محبوب من... شما که می‌خواستید بروید، پس چرا این همه خاطره در کوچه ما جا گذاشتید؟ ▪️راستی! محبوب کوچه شما کی بود؟ #ماه_رمضان #زندگی_با_ایه_ها 👈 سَری بزنید

یک از هفت❗️(آغاز) سلام عیدتون مبارک حاج‌آقا متوسل هستم از مسجد! می‌خوام خیلی کوتاه از جشن اون شب بگم؛ جشن ولادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام تو مسجد جامع شهابیه. بسم‌الله... #ماه_رمضان #زندگی_با_ایه_ها #میلاد_امام_حسن_مجتبی 👇ادامه دارد

دو از هفت❗️ خب طبق عکس (که هیچ ربطی به اول مجلس ندارد) من ادب می‌کنم سکوت می‌کنم و به جناب مجری می‌دهم فرمان را. بله همین اول کار سرود جمهوری اسلامی پخش نمی‌شود! چرا؟ چون آقای X یادش رفته بود دانلود کند صوتش را و اصلا آقای Y یادش رفته بود که یادآوری کند این مطلب را و باز خدا به آقای Z خیر بدهد که با روحیه گفت خب اشکالی ندارد حاملان قرآن بیاورند قرآن را تا قاری خوش‌صدای‌مان آغاز کند تلاوت را #ماه_رمضان #زندگی_با_ایه_ها #میلاد_امام_حسن_مجتبی 👇ادامه دارد

سه از هفت❗️ ... و اینک حاج‌آقا با دعوت مجری بر یا در جایگاه قرار می‌گیرد؛ آن هم جایگاهی که ما بین پرده نصب شده‌ی بین آقایان و بانوان جاگذاری شده! بلافاصله صندلی را جابه‌جا می‌کند! پایه میکروفون را برمی‌دارد! از همه مهم‌تر عبایش را از روی دوش جدا و با صبر و حوصله آن را تا می‌کند! تقریباً همه ساکت و منتظرند! بخشی از سکوت مربوط به اعلام مجری مبنی بر اینکه بعد از حرف‌های حاج‌آقا از منبر، طرح پرسش و مسابقه اجرا خواهد شد! ناگهان تخته‌ای سفید آورده می‌شود و... تو گویی انقلابی در سخنرانی حاج‌آقا صورت گرفته باشد!! 😁 #ماه_رمضان #زندگی_با_ایه_ها #میلاد_امام_حسن_مجتبی 👇ادامه دارد

چهار از هفت❗️ راستی اون دو تا خادم نوجوون رو می‌بینید؟ جدیداً این حمایل‌ها و چوب‌پرهای خادمی، پای ثابت برنامه‌های مسجد شدن مثل برنامه هر روز تفسیر و جزءخوانی قرآن تو ماه مبارک رمضان! چقدر بچه‌ها هیجان دارن که زودتر نوبت‌شون بشه! این ابزار و مسئولیت هم به خودشون شخصیت میده و هم به اون محفل و مجلس #ماه_رمضان #زندگی_با_ایه_ها #میلاد_امام_حسن_مجتبی 👇ادامه دارد

پنج از هفت❗️ این هم لحظات گوش دادن به صحبت‌ها برای شکار جایزه‌ها! 😊🎁 #ماه_رمضان #زندگی_با_ایه_ها #میلاد_امام_حسن_مجتبی 👇ادامه دارد

شش از هفت❗️ از شور و حال سؤال و جواب‌ها و اهداء جایزه‌ها که بگذریم... از تقدیر ویژه و تقدیم هدیه به خادمین محترم مسجد (خصوصاً مش‌اکبر) و خانواده‌های عزیزشان که بگذریم... از مولودی‌خوانی آقای مداح و گروه سرود هم که بگذریم... از حضور باشکوه ۱۴ روزه‌اولی دختر و جشن تکلیف برایشان به همین زودی نباید گذشت؛ پس باید هم وقتی که جشن تمام بشود شام که بین همه مسجدی‌ها توزیع می‌شود، سفره جداگانه‌ای پهن کنیم تا چلوکباب‌های جشن را با هم بخورند! (تک‌سیخ بدون گوجه و نوشابه😂) همراه با خاطره جایزه و تقدیرنامه‌ای با امضاء امام جماعت مسجد و پنج دقیقه صحبت حاج‌آقا با ۱۴ مادرِ حالا مسئول‌تر! #ماه_رمضان #زندگی_با_ایه_ها #میلاد_امام_حسن_مجتبی 👇ادامه دارد