🔴چگونه به مردگان برای کم شدن فشار قبر کمک کنیم؟
✅پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
هيچ لحظهاى سختتر از شب اول دفن براى ميّت نيست، پس با صدقه دادن نسبت به مردگانتان مهربانى كنيد؛ و اگر نتوانستيد، دو ركعت نماز بخوانيد.
در اين صورت، خداوند در همان لحظه، هزار فرشته را به سوى قبر ميّت گسيل مىدارد كه هر كدام از آنان يك جامه و حلّه دارد، و تا روزى كه در صور قيامت دميده مىشود تنگى و فشار قبر او را به وسعت مبدّل مىكند، و به شماره هر چيز كه آفتاب بر آن مىتابد به نمازگزار كار نيك عطا شده، و مقامش چهل درجه بالا برده مىشود.
📚ادب حضور، ص ۱۶۷
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
همانا کسانى که اموال یتیمان را مى خورند،
آنها در شکم هاى خود، آتش فرو مى برند و بزودى در آتش سوزان مى سوزند.
( نساء، 10)
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
✅ داستان #معجزه حضرت علی علیه سلام
ثروتمند شدن #طلبه فقیر
این داستان رو فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده است که یک روز يكى از طلبههاى حوزه علمیه نجف از نظر معيشت در تنگنا شدید و دشوارى غير قابل تحملى بود که روزى از روى شكايت و فشار روحى زیاد كنار ضريح مطهر حضرت علی علیهالسلام رفت و به حضرت گفت : شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بیبديل را به چه سبب در حرم خود گذاشته ايد ، در حالی كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم ؟!
شب اميرالمؤمنين عليهالسلام را در خواب می بیند كه آن حضرت به او میفرمايد : اگر میخواهى در نجف مجاور من باشى ، اينجا همين نان و ماست و فيجيل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى میخواهى بايد به هندوستان در شهر حيدر آباد به خانه فلان كس مراجعه كنى. چون در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو : « به آسمان رود و كار آفتاب كند »
پس از اين خواب دوباره به حرم مطهر مشرف میشود و به حضرت عرضه میدارد : زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله میدهيد ؟!
بار ديگر حضرت را خواب میبيند كه میفرمايد : سخن همان است كه گفتم اگر در جوار ما با اين اوضاع میتوانى استقامت ورزى ؛ اقامت كن ، اگر نمیتوانى بايد به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى :
« به آسمان رود و كار آفتاب كند »
پس از بيدار شدن و شب را به صبح رساندن طلبه كتابها و لوازم مختصرى كه داشت را به فروش میرساند و اهل خير هم با او مساعدت میكنند تا خود را به هندوستان میرساند و در شهر حيدر آباد سراغ خانه آن راجه را میگيرد مردم از اينكه طلبهاى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد ، تعجب میكنند !!!وقتى به در خانه آن راجه میرسد در میزند چون در را باز میكنند میبيند شخصى از پلههاى عمارت در حال پایین آمدن است ، طلبه وقتى با او روبرو میشود میگويد : « به آسمان رود و كار آفتاب كند »
ناگهان راجه فوراً پيش خدمتهایش را صدا میزند و میگوید : اين طلبه را به داخل عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگیاش وى را به حمام ببريد و او را با لباسهاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد. سپس مراسمی به صورتى نيكو انجام میگيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى میشود .فردا که شد طلبه ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون اعيان و تجار و علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پر از زينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند .طلبه از شخصى كه كنار دستش بود با تعجب پرسيد : چه خبر است ؟! فردی که کنارش بود گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است ... طلبه پيش خودش گفت : عجب پس من وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش و شادی را آماده کرده اند .هنگامى كه مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد و همگان به احترامش از جاى برخاستند ، راجه نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست
سپس رو به اهل مجلس كرد و گفت : آقايان من نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ میشود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين طلبه كه تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم و همه میدانيد كه اولاد من منحصر به دو دختر است ، لذا يكى از آنها را هم كه هر یک از ديگری زيباتر است براى او عقد میبندم و شما اى عالمان دين هم اكنون صيغه عقد را پس از انتخابش جارى كنيد ...چون صيغه جارى شد طلبه كه در دريايى از شگفتى و حيرت فرو رفته بود از راجه پرسيد : شرح اين داستان چيست ؟!
راجه گفت : من چند سال قبل قصد كردم در مدح اميرالمؤمنين عليهالسلام شعرى بگويم که یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم ، به شعراى فارسى زبان در هندوستان مراجعه كردم ، مصراع های گفته شده آنها چندان مطلوب نبود و به شعراى ايران نیز مراجعه كردم ، مصراع های آنان هم چندان چنگى به دل نمیزد ؛ پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر اميرالمؤمنين علیهالسلام قرار نگرفته است
لذا نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد ، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او درآورم که پس از مدتی شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد . ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل است و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟!
راجه گفت : من گفته بودم :
« به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند »
طلبه در حالی که بغض در گلو داشت گفت : مصراع دوم از من نيست بلكه لطف خود حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام است .
راجه سجده شكر كرد و خواند👇
« به ذره گر نظر لطف بوتراب كند
به آسمان رود و كار آفتاب كند »
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
#یک_داستان_یک_پند
✍️پادشاهی بر نقاش دربار دستور داد چهره او نقاشی کند تا بر بالای سر تختاش آن را نصب کند. نقاش چند بار تمثال شاه کشید ولی سلطان آن را پسند نکرد و امر کرد برخی خال و چروک از رخسارش بردارد و ابرو و پلک شاه ترمیم کند تا قدری زیباترش سازد. شاه آن اندازه بر نقاش خشم و ایراد گرفت تا این که نقاشی جمال سلطان تمام شد و سلطان آن را پسند کرد.
🌒روزی یکی از سفرای کشورهای همسایه به دربار سلطان تشرّف جست. به ناگاه چشماش به عکس شاه که بسیار زیباتر از او بود چون افتاد، سؤال کرد: آیا این عکس شماست یا پدر بزرگوارتان؟
🍁سلطان برخاست و گفت: کدام زیباتر است؟ یعنی عکس من یا خودم؟! و با این جمله به نوعی خواست در گفتن پاسخ سفیر تواضع کرده باشد.
‼️سفیر گفت: خودتان زیباتر از عکستان هستید. سلطان را خشم آمد و نقاش را احضار و چوب زد. گفت: مردک من گفتم تمثال مرا بکش، اما تو تصویری کشیدهای که من از آن زیباترم؟!!!
نقاش گفت: سلطان من! آن سفیر نظر خودش را گفته، باور کنید اگر بیش از این زیبایتان کنم، شباهتاش مطلق به شما از دست میدهد و دیگر کسی نمیداند شما هستید... پادشاه را سخن نقاش در گوش نرفت و نقاش تمثال را عوض و زیباتر از قبل کشید... طوری که اصلا شبیه شاه نشد.
🌐پسر سلطان که بسیار تیزتر از پدر بود این اتفاقات را شاهد بود. سلطان در جوانی بیمار شد و از دنیا رفت و تخت به فرزندش رسید. سلطان جدید ،نقاش را احضار کرد تا تمثال او تصویر کند. در ابتدا امر کرد تمثال من، از من زشتتر تصویر کن.
❓نقاش علت را سؤال کرد. شاه جوان گفت: من مانند پدرم فکر نمیکنم، مرا طوری تصویر کن که اگر کسی تصویر مرا دید خودم را نشان دهد و بگوید خودش از تصویرش بهتر است. برعکس پدرم که چنان مغرور بود که میخواست تصویرش از خودش بهتر باشد.
❇️این داستان برای آن ذکر کردم که بدانیم جلوت و ظاهر خود را که مردم میبینند اگر بهتر از درون و باطنمان بر آنان نشان دهیم زمان دیدن خودمان، دیگر دنبال خود ما نخواهند گشت و دنبال آن جلوتی خواهند بود که دیدهاند و ما نبودهایم؛ پس دیدن ما لطفی از ما بر آنان نخواهد داشت.
📌مثال، اگر کسی عالمی را ببیند که گرسنهای را طعام میدهد چنان متحیر نشده و جذب او نمیشود که قمارباز شهر را ببیند به گرسنهای نان میدهد. چون عکس قمارباز زشتتر از خود او در چشم مردم تصویر شده است. پس همیشه سعی کنیم جلوت و ظاهرمان چند گام عقب تر از خلوت و درون مان در بین مردم نمود پیدا کند. برای همین طبق حدیث اولیاء الله از شهره شدن در هراس هستند و چون شهره شدند از آن محل دور می شوند.
✨📖✨فلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَىٰ (32 - نجم)
⚡️پس خودستايی نكنيد چرا كه او پرهيزگاران را بهتر میشناسد.
داستانها و پندهای اخلاقی
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ارزش آبرو
✍حضرت اميرالمؤمنين امام علی علیه السلام مقدار "پنج بار شتر" خرما براى شخصى آبرومند که از كسى تقاضاى كمك نمى كرد فرستادند . یک نفر که در آن جا حضور داشت به امیرالمؤمنین گفت : "آن مرد كه تقاضاى كمك نكرد ، چرا براى او خرما فرستادید ؟ يك بار شتر هم براى او كافى بود!"
امام علی (ع) به او فرمودند:
"خداوند امثال تو را در جامعه ما زياد نكند ! من می بخشم و تو بخل مى ورزى !؟ اگر من آن چه را كه مورد حاجت او است ، پس از درخواست کردن بدهم ، چيزى به او نداده ام ؛ بلكه قيمت آبرویش را به او داده ام ؛ زيرا اگر صبر كنم تا از من درخواست كند، در حقيقت او را وادار كرده ام كه آبرويش را به من بدهد."
╔✯══๑ღ💠ღ๑══✭╗
╚✮══๑ღ💠ღ๑══✬╝
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ســلام
☕️صبح امروزتون
🌸 پراز شور زندگي
☕️امروز دراوج آسمان باش
🌸هر لحظه را
☕️با شكوه زندگي كن
🌸و عشق را
☕️درقلبت مهمان كن
🌸موفقیت و دعای خیر
☕️توشـه راهتان
🌸زندگیتان زیبا و قشنگ
#روز_چهل_و_هشتم
_جزء دوازده ، حزب چهار
_۱۰۰۰ صلوات
_آیة الکرسی ۳ مرتبه
_دعای فرج
_زیارت عاشورا
انشالله تعجیل در ظهور🙏
⚜ یاد مرگ دستور بزرگان هست
▪️ عرفای ما وقتی می خواهند به شاگردان شان دستورالعمل بدهد، یاد مرگ جزو دستورات شان است. آیت الله جمال گلپایگانی که مرجع تقلید بزرگی بود و همدرس آیت الله بروجردی بود و از عرفای بزرگ بود. او تا وقتی که در اصفهان شاگرد آخوند کاشی بود، به او توصیه کرده بود که شب جمعه ها حتما به قبرستان برو و در آنجا توقف کن و درنگ و تامل بکن. ایشان در نجف از شاگردان مرحوم قاضی بود و ایشان هم همین توصیه را داشته اند. آقای گلپایگانی خیلی به قبرستان وادی السلام می رفت و در زمینی که قبری نبود می نشست. بعد ها پس از مرگش همانجا محل قبر خودش شد.
▫️ایشان به بعضی از خواص خودشان نقل کرده بودند که من ارواحی از این قبرستان را در مکاشفاتی دیدم. در هوای گرم بعضی از ارواح با حالت زننده ای به سمت من می آمدند. من آنها را شناختم. آنها متکبرینی بودند که در دنیا هرچه از دنیا و آخرت به آنها می گفتیم مسخره می کردند. آنها به من التماس می کردند که در اینجا ما در سختی هستیم چون تو از فرزندان رسول خدا هستی برای ما دعا بکن. ایشان پرخاش می کردند و به آنها می گفتند که گم شوید تا وقتی در دنیا بودید گوش نمی کردید و حالا که دست تان از دنیا کوتاه شده التماس می کنید
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
⛔❌گناه عبورکردن ازجلوی نمازگزار⛔❌
عن أَبِي جُهَيْمٍ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی الله علیه وسلم : «لَوْ يَعْلَمُ الْمَارُّ بَيْنَ يَدَيِ الْمُصَلِّي مَاذَا عَلَيْهِ، لَكَانَ أَنْ يَقِفَ أَرْبَعِينَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَمُرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ». قَالَ الراوي: لا أَدْرِي أَقَالَ: أَرْبَعِينَ يَوْمًا أَوْ شَهْرًا أَوْ سَنَةً
📚(بخاري: 510)📚
👈🏻ترجمه: ابوجهيم رضی الله عنه روايت مي كند كه رسول اكرم صلی الله علیه وسلم فرمود:
«كسي كه از جلوي نمازگزار ميگذرد، اگر ميدانست كه اين كار چقدر گناه دارد ، تا چهل (سال) توقف مي نمود ولي از جلوي نماز گزار، عبور نمي كرد».
🎀💐🎀
راوي ميگويد: يادم نيست كه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: چهل روز، ماه يا سال
🔵متاسفانه عده ای از مردم با بی توجه و خیلی راحت از جلو نمازگزار ها عبور میکنند و اصلا به گناه سنگین آن فکر نکرده اند
🎀💐🎀
✅کسانی که تا حالا به گناه آن فکر نکرده اند امیدوارم این احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم باعث جلوگیری از این کارشون شود...
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
✅سرنوشت روح پس از مرگ
🌀روح پس از آن كه به وسیله فرشته مرگ قبض شد، در جهان دیگری به نام برزخ قرار میگیرد و ارتباط او با دنیا قطع میگردد؛ البته رابطه روح با افرادی كه در دنیا هستند، امری محال و غیر ممكن نیست، امّا چنین نیست كه روح هر فردی بتواند با هر كسی كه بخواهد رابطه برقرار كند، چنان كه انسان های زنده هم نمی توانند با ارواح مردگان تماس بگیرند.
💯آنچه مسلّم است این كه ارتباط با ارواح در عالم بیداری و خواب، برای برخی اتفاق افتاده كه به دو مورد اشاره می شود:
1⃣-پیامبر اكرم(ص) به سلمان فارسی فرمود: هنگامی كه مرگت نزدیک شود، مرده ای با تو سخن می گوید در مرضی كه سلمان(رض) در آن از دنیا رفت، دستور داد او را به قبرستان ببرند؛ با صدای بلند بر مردگان سلام كرد و گفت: من سلمان فارسی هستم، دوست دارم یكی از شما با من سخن بگوید؛ روح مرده ای پاسخ او را داده گفت: هر چه میخواهی بپرس سلمان پرسید:
آیا اهل بهشتی یا دوزخ، گفت: بهشتی هستم، هم چنین او درباره چگونگی مرگش و اوضاع و احوال پس از مرگ، پرسش هایی نمود و پاسخ شنید، سپس فرمود او را به منزل بردند، شهادتین بر زبان جاری كرد و جان به جان آفرین تسلیم نمود.
2⃣-در یكی از شهرهای ایران مرد مؤمن و پرهیزكاری از دنیا میرود، مدّتی پس از مرگ به خواب پسرش میآید و میگوید: پانصد تومان به فلان فرد بدهی دارم، قرض مرا پرداخت كنید تا مشكل من برطرف گردد، پسر به این گفته اعتنا نمی كند، پس از مدّتی دوباره پدرش را در خواب میبیند و پدر همان تقاضا را تكرار میكند. پسر میگوید: شما نشانه ای بدهید كه یقین كنم بدهكارید، میگوید: به یاد داری روزی انگشتر من گم شد، هر چه جست و جو كردیم پیدا نشد؛ همان روز بر اثر باران فراوان، دیوار اطاقک روی چاه منزل خراب شده بود و دو نفری آن را تعمیر كردیم، انگشتر در لا به لای گِل ها در فلان گوشة دیوار است، پسر تا از خواب بیدار شد، آن محل را با تیشه ای تراشید و انگشتر را یافت، سپس پانصد تومان را به طلبكار پرداخت نمود.
♦️بنابراین، رابطة روح مرده یا افراد دیگر، در مواردی امكان پذیر است، لكن چنین نیست كه در هر شرایطی این امر تحقق پیدا كند؛ البته از روایات استفاده می شود كه روح مرده در بعضی اوقات، به ویژه در شب و روزهایی كه انتظار مردگان برای احسان و نیكی به آنها بیش تر است، مانند شب های جمعه و قدر، به خانوادة خود سركشی كرده التماس می كند كه به یاد من باشید و به من كمک كنید؛ با سیر كردن گرسنه ای و یا پوشاندن برهنه ای، مرا یاری كنید، لیكن چنین نیست كه بستگان وی ندای او را بشنوند، و این هشداری است كه باید به یاد مردگان بود و با انجام كارهای نیک به نیّت آن ها، كمی از مشكلات آنها در جهان برزخ را كاهش داد.
👁🗨در مورد دیدار روح مرده از بستگان خود، روایات فراوان رسیده كه دو نمونه از آن ها در این جا بیان میشود:
1⃣-اسحاق بن عمّار میگوید: از موسی بن جعفر(ع)پرسیدم: آیا روح مؤمن كه مرده، به زیارت خانواده خود می آید، فرمود: آری، عرض كردم: در چه مدت و زمان، فرمود: به مقدار رتبه و فضیلتی كه مؤمن دارد، بعضی از آن ها هر روز به كسان خود سر می زنند، بعضی دو روز یک بار، برخی در سه روز یک مرتبه و كم ترین فرد مؤمن از نظر منزلت، در هر جمعه به بستگان و خانواده خود سركشی میكند، اسحاق میپرسد در چه ساعتی؟ حضرت فرمود: هنگام زوال خورشید، روح مؤمن وقتی میبیند بستگان او در طاعت وبندگی خدا مشغول هستند، مسرور و شادمان میشود.
2⃣-در روایت دیگر امام صادق(ع) میفرماید: هیچ فرد مؤمن و كافری نیست، مگر این كه هنگام زوال شمس، به خانه خود می آید، هنگامی كه خانواده و بستگان خود را مشغول به عمل صالح میبیند، مسرور میشود و حمد و ثنای الهی به جای می آورد، ولی كافر اگر خانواده خود را مشغول به كار خیر ببیند، باعث حسرت و حُزن او میشود، زیرا خود او به واسطه ترک اعمال خیر، گرفتار عذاب شده.
──═ 🧚♀ ═──
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8