eitaa logo
قرآن هدیه به امام زمان
31 دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
0 فایل
📖🕋📖 #قرائت_روزانه_قرآن کریم ⭐️قرار روزانه- هر روز، قرائت یک صفحه از قرآن کریم هدیه به #امام_زمان عج⭐️ ☘🌸🌸🌸🌸🌸☘ ✨صفحه ✨ أعوذُ باِللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
مشاهده در ایتا
دانلود
إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (80) وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (81): بى‏شك، نمى‏توانى دعوت خود را به گوش مردگان برسانى، ونمى‏توانى كران را آنگاه كه روى برمى‏گردانند و پشت مى‏كنند، فراخوانى (و حقیقت را به آنان بفهمانى). تو هدایت كننده كوران از گمراهیشان نیستى؛ تو فقط مى‏توانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه به آیات ما ایمان آورده‏اند و در برابر حقّ تسلیم هستند. مرگ و حیات در فرهنگ قرآن، هم به مرگ و حیات طبیعى و مادّى گفته مى‏شود و هم به مرگ و حیات معنوى. قرآن، كسانى را كه تحت تأثیر كلام حقّ قرار نمى‏گیرند، مرده مى‏داند «انّك لا تسمع الموتى» چنانكه مكرّر مى‏فرماید: شهدا را مرده ندانید، آنان زنده و شادمانند و به یكدیگر نوید مى‏دهند و از رزق الهى كامیابند. بنابراین، زنده‏هاى سنگدل و لجوج، مرده‏اند، و شهیدان كه از دنیا رفته‏اند، زنده‏اند. بهتر است مسئله را كمى باز و روشن كنیم: مراحل حیات‏ حیات، داراى مراحلى است: 1. حیات نباتى. قرآن مى‏فرماید: «یحیى الارض بعد موتها»(79) خداوند زمین را بعد از مرگ به وسیله‏ى باران زنده مى‏كند. 2. حیات حیوانى. قرآن مى‏فرماید: «یحییكم»(80) ما به شما حیات دادیم. 3. حیات روحى. «لینذر مَن‏كان حیّاً»(81) تا افراد زنده‏را هشدار دهى. یعنى كسانى كه عقل و فطرت سالم دارند ونیز مى‏فرماید: دعوت انبیا براى حیات شماست، «دعاكم‏لمایحییكم»(82) 4. حیات سیاسى واجتماعى. «ولكم فى القصاص حیاة»(83) اگر با اجراى حكم قصاص، عدالت برقرار كردید، جامعه زنده است (وگرنه جامعه‏ى مرده‏اى دارید). 5. حیات اخروى. «یالیتنى قدّمت لحیاتى»(84) اى كاش براى حیات و زندگى حقیقى در آخرت چیزى مى‏فرستادم و ذخیره‏اى مى‏اندوختم. پاسخ یك اشكال‏ در تفسیر نمونه(85) مى‏خوانیم: فرقه‏ى وهّابیون، آیه‏ى «انّك لاتسمع الموتى» را دستاویز تفكّر انحرافى خود قرار داده، مى‏گویند: پیامبر اكرم از دنیا رفته وهیچ سخنى را نمى‏شنود، بنابراین معنا ندارد كه ما پیامبر را زیارت كنیم وخطاب به او مطالبى را بیان كنیم. پاسخ فرقه‏ى مذكور این است كه آیه در مقام یك تشبیه اجمالى است؛ نظیر تشبیه قلب سنگدلان به سنگ در تأثیر ناپذیرى، «قلوبكم ... كالحجارة»(86) نه اینكه قلب آنان در همه چیز مثل سنگ است، زیرا قرآن، حیات برزخى را درباره‏ى شهدا پذیرفته ونسبت به آن، روایاتى از شیعه و سنّى نقل شده است: 1. محمّدبن عبدالوهّاب در كتاب الهدیة السنیه، ص 41، مى‏گوید: پیامبر بعد از وفاتش داراى حیات برزخى، برتر از حیات شهداست و سلام كسانى را كه به او سلام مى‏دهند مى‏شنود. 2. روایات فراوانى در كتب شیعه واهل‏سنّت، در این زمینه آمده است كه پیامبر و امامان‏علیهم السلام سخن كسانى را كه بر آنها از دور و نزدیك، سلام مى‏دهند مى‏شنوند و پاسخ مى‏دهند و حتّى اعمال مردم بر آنان عرضه مى‏شود.(87) 3. ما خود شاهد هزاران نمونه از توسلاتى هستیم كه عین سخن و درخواست افراد متوسّل، لباس عمل پوشیده است. 4. در صحیح بخارى مى‏خوانیم: رسول خداصلى الله علیه وآله با كفّار هلاك‏شده‏ى جنگ بدر گفتگو مى‏كرد و همین كه مورد سؤال عمر قرار گرفت، فرمود: «والّذى نفس محّمد بیده ما انتم باسمَع» به خدایى كه جانم در دست اوست، شما از آنان شنواتر نیستید.(88) 5. حضرت على‏علیه السلام در پایان جنگ جمل فرمود: لاشه‏ى كعب‏بن سور را بنشانند، سپس به او كه هلاك شده بود فرمود: واى بر تو كه علم و دانش، تو را سودى نبخشید و شیطان تو را گمراه كرد و به دوزخ فرستاد.(89) ----- 79) عنكبوت، 50. 80) جاثیه، 26. 81) یس، 70. 82) انفال، 24. 83) بقره، 179. 84) فجر، 24. 85) تفسیر نمونه، ج 15، ص 543. 86) بقره، 74. 87) كشف‏الارتیاب،ص‏109. 88) صحیح‏بخارى، ج‏5، ص‏97. 89) شرح نهج‏البلاغه ابن ابى‏الحدید، ج 1، ص 248. - كار كوردلان را به خداوند واگذار كن. «فتوكّل... انّك لا تسمع الموتى» - اگر شنونده سنگدل باشد، سخن حقّ از گوینده‏ى پاك و شایسته نیز در او اثرى ندارد. آرى، لامپ سوخته با اتّصال به هیچ برقى روشن نمى‏شود. «انّك على الحقّ المبین - انّك لا تسمع الموتى» بر سیه دل چه سود خواندن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ‏ - بى‏اثر بودن تبلیغ پیامبران، به خاطر ابهام در كار نیست، بلكه به خاطر كوردلى منكران است. «اِنّك على الحقّ المبین - انّك لا تسمع الموتى» - ایمان به منزله‏ى روح در كالبد است. كسانى كه با دیدن معجزه وشنیدن منطق، ایمان نمى‏آورند، لاشه‏اى بى‏روح و مرده هستند. «انّك لا تسمع الموتى» آرى حقّ شنوى و حقّ پذیرى، نشانه‏ى سلامت روح است. - اگر انسان به یقین برسد، اعراض مردم در او اثرى ندارد. «انك على الحق المبین - ولّوا مدبرین» - افراد كر مى‏توانند با اشاره چیزى بفهمند، ولى افراد شنوا كه به حقیقت پشت كرده واز اهل حق
ّ دور شده‏اند، اشارات را هم نمى‏فهمند. «ولّوا مدبرین» - بدتر از اعراض، تداوم اعراض است. «ولّوا مدبرین» تفسیر نور آقای محسن قرائتی
وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ (83) حَتَّى إِذَا جَاؤُوا قَالَ أَكَذَّبْتُم بِآيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْماً أَمَّاذَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (84): و (یاد كن) روزى كه از هر امّتى گروهى از كسانى كه آیات ما را انكار مى‏كنند محشور مى‏كنیم، پس آنان از پراكنده شدن منع مى‏شوند. چون گردآیند، (خداوند) مى‏فرماید: آیا آیات مرا دروغ انگاشتید و حال آن كه به آنها احاطه‏ى علمى نداشتید، آیا شما (در طول حیات جز تكذیب) چه مى‏كردید؟ با توجّه به اینكه در قیامت همه‏ى مردم محشور مى‏شوند، «و حشرناهم فلم نغادر منهم احداً»(91) و آیه‏ى مورد بحث (83 نمل) مى‏فرماید: از هر امّتى تنها گروهى را محشور مى‏كنیم، روشن مى‏شود كه این آیه مربوط به قیامت نیست، بلكه مربوط به رجعت است كه قبل از قیامت گروهى زنده مى‏شوند. در قرآن براى زنده شدن در دنیا، نمونه‏هایى آمده است، از جمله در سوره‏ى بقره مى‏خوانیم: خداوند به گروهى فرمان مردن داد، سپس آنان را زنده كرد؛ «فقال لهم اللّه موتوا ثمّ احیاهم»(92) یا در جاى دیگر مى‏فرماید: ما شما را بعد از مرگ در همین دنیا زنده كردیم؛ «بَعَثناكم مِن بَعد مَوتِكم»(93) و به حضرت عیسى‏علیه السلام مى‏فرماید: تو با اذن من مرده‏ها را زنده از قبرها خارج مى‏كنى؛ «اذ تخرج المَوتى‏ بِاِذنى»(94) و درباره‏ى یكى از اولیاى خدا مى‏فرماید: او را براى صد سال میراندیم و بعد از این مدّت او را زنده كردیم؛ «فاَماتَه اللّه مائة عام ثمّ بَعَثه»(95) همچنین در روایات بسیارى نیز وارد شده است كه قبل از قیامت، افرادى كه در ایمان یا كفر برجستگى دارند، به اراده‏ى خداوند زنده مى‏شوند و با حاكمیّت اهل حقّ، براى مدّتى زندگى مى‏كنند و سردمداران كفر، كیفر مى‏شوند. ----- 91) كهف، 47. 92) بقره، 243. 93) بقره، 56. 94) مائده، 110. 95) بقره، 259. تفسیر نور آقای محسن قرائتی
385 (1).mp3
1.27M
ترتیل صفحه 385 قرآن کریم با صدای استاد پرهیزگار
💠📖🕋📖💠 کریم ⭐️قرار روزانه- هر روز، قرائت یک صفحه از قرآن کریم هدیه به امام زمان عج⭐️ ☘🌸🌸🌸🌸🌸☘ ✨صفحه 385✨ أعوذُ باِللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ﴿۸۹﴾ كساني كه كار نيكي انجام دهند پاداشي بهتر از آن خواهند داشت و آنها از وحشت آن روز در امانند. (۸۹)   وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۹۰﴾ و آنها كه اعمال بدي انجام دهند به رو در آتش افكنده مي‏شوند آيا جزائي جز آنچه عمل مي‏كرديد خواهيد داشت. (۹۰)   إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۹۱﴾ (بگو) من مامورم پروردگار اين شهر (مقدس مكه) را عبادت كنم همان كسي كه اين شهر را حرمت بخشيده و همه چيز از آن اوست و من مامورم كه از مسلمين باشم. (۹۱)   وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ ﴿۹۲﴾ و اينكه قرآن را تلاوت كنم هر كس هدايت شود براي خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد (گناهش به گردن خود اوست) بگو من فقط از انذار كنندگانم. (۹۲)   وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۹۳﴾ بگو حمد و ستايش مخصوص ذات خداست به زودي آياتش را به شما نشان مي‏دهد تا آنرا بشناسيد و پروردگار تو از آنچه انجام مي‏دهيد غافل نيست. (۹۳) متن و ترجمه سوره قصص سوره 28 قرآن کریم جزء 20  تعداد آیات 88 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان   طسم ﴿۱﴾ طسم. (۱)   تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿۲﴾ اينها آيات كتاب مبين است. (۲)   نَتْلُو عَلَيْكَ مِنْ نَبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۳﴾ ما از داستان موسي و فرعون به حق بر تو مي‏خوانيم، براي گروهي كه ايمان بياورند. (۳)   إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿۴﴾ فرعون برتريجوئي در زمين كرد و اهل آنرا به گروههاي مختلفي تقسيم نمود، گروهي را به ضعف و ناتواني مي‏كشاند، پسران آنها را سرمي بريد و زنان آنها را (براي كنيزي) زنده نگه مي‏داشت، او مسلما از مفسدان بود. (۴)   وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴿۵﴾ اراده ما بر اين قرار گرفته است كه به مستضعفين نعمت بخشيم، و آنها را پيشوايان و وارثين روي زمين قرار دهيم! (۵)
وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93): وبگو: ستایش براى خداست. به زودى آیاتش را به شما نشان خواهد داد و آن را خواهید شناخت. وپروردگارت از آنچه انجام مى‏دهید غافل نیست. «الحمدللّه»، بهترین جمله براى ستایش الهى است كه هم بارها پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله به گفتن آن مأمور شده و هم در سوره‏ى حمد همه‏ى مسلمانان، هر روز باید آن را تكرار كنند. سعدى درباره‏ى غفلت انسان از عاقبت كارش مى‏گوید: كنون باید اى خفته بیدار بود چو مرگ اندر آید زخوابت چه سُود تو غافل در اندیشه‏ى سود و مال‏ كه سرمایه‏ى عمر شد پایمال‏ كنون كوش كاب از كمر در گذشت‏ نه وقتى كه سیلاب از سرگذشت‏ سكندر كه بر عالمى حكم داشت‏ در آن دم كه بگذشت عالم گذاشت‏ میسّر نبودش كز و عالمى‏ ستانند و مهلت دهندش دمى‏ - رسالت الهى، لطفى است كه باید براى آن شكر كرد. «انّما اُمرت... و قل الحمدللّه» - آنچه تاكنون از آیات الهى دیده‏اید، گوشه‏اى از آنهاست؛ آیات دیگرى نیز در آینده به شما نشان خواهد داد. «سیریكم آیاته» - مهلت‏هاى الهى را نشانه‏ى غفلت خداوند نگیرید. «و ما ربّك بغافل» - نظارت دائمى خداوند، از شئون ربوبیّت اوست. «وما ربّك بغافل» - انسان در برابر اعمال خویش مسئول است. «وما ربّك بغافل عمّاتعملون» - از كفر و شرك مخالفان نگران نباش. «و ما ربّك بغافل عمّاتعملون»
💠📖🕋📖💠 کریم ⭐️قرار روزانه- هر روز، قرائت یک صفحه از قرآن کریم هدیه به امام زمان عج⭐️ ☘🌸🌸🌸🌸🌸☘ ✨صفحه 386 ✨ أعوذُ باِللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم   وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ ﴿۶﴾ حكومتشان را پابرجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريان آنها آنچه را بيم داشتند از اين گروه نشان دهيم. (۶)   وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۷﴾ ما به مادر موسي الهام كرديم كه او را شير ده، و هنگامي كه بر او ترسيدي وي را در دريا (ي نيل) بيفكن، و نترس و غمگين مباش كه ما او را به تو باز مي‏گردانيم، و او را از رسولانش قرار مي‏دهيم. (۷)   فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ ﴿۸﴾ (هنگامي كه مادر از سوي كودك خود سخت در وحشت فرو رفت او را به فرمان خدا به دريا افكند) خاندان فرعون او را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد، مسلما فرعون و هامان و لشكريان آن دو خطاكار بودند. (۸)   وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۹﴾ همسر فرعون (هنگامي كه ديد آنها قصد كشتن كودك را دارند) گفت او را نكشيد، نور چشم من و شماست ؟ شايد براي ما مفيد باشد، يا او را پسر خود برگزينيم و آنها نمي‏فهميدند (كه دشمن اصلي خود را در آغوش خويش مي‏پرورانند!). (۹)   وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِنْ كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۰﴾ قلب مادر موسي از همه چيز (جز ياد فرزندش) تهي گشت، و اگر قلب او را به وسيله ايمان و اميد محكم نكرده بوديم نزديك بود مطلب را افشا كند. (۱۰)   وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۱﴾ مادر به خواهر او گفت وضع حال او را پيگيري كن، او نيز از دور ماجرا را مشاهده كرد، در حالي كه آنها بيخبر بودند. (۱۱)   وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ ﴿۱۲﴾ ما همه زنان شيرده را از قبل بر او تحريم كرديم (تا تنها به آغوش مادر برگردد) خواهرش (كه بيتابي ماموران را براي پيدا كردن دايه مشاهده كرد) گفت: آيا شما را به خانواده‏ اي راهنمائي كنم كه ميتوانند اين نوزاد را كفالت كنند و خيرخواه او هستند؟ (۱۲)   فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۳﴾ ما او را به مادرش بازگردانديم تا چشمش روشن شود، و غمگين نباشد، و بداند وعده الهي حق است ولي اكثر آنها نميدانند. (۱۳)
386 (1).mp3
1.17M
ترتیل صفحه 386 قرآن کریم با صدای استاد پرهیزگار
وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ (7) فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوّاً وَحَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ (8): و ما به مادر موسى الهام كردیم كه او را شیر بده، پس هرگاه (از فرعونیان) براو بیمناك شدى، او را (در جعبه‏اى گذاشته و) به‏دریا بیفكن و (از این فرمان) مترس و (از دوریش) غمگین مباش، (زیرا) ما او را به تو بازمى‏گردانیم و او را از پیامبران قرار مى‏دهیم. پس (مادر موسى چنان كرد، چیزى نگذشت كه) فرعونیان، او را (دیده و از آب) برگرفتند تا سرانجام، دشمن و مایه اندوهشان گردد. همانا فرعون و هامان و سپاهیانشان خطاكار بودند. به فرعون گفته شده بود كه امسال كودكى به دنیا مى‏آید كه اگر بزرگ شود تو را سرنگون مى‏كند. او دستور داد تمام نوزادانى را كه به دنیا مى‏آیند بكشند؛ امّا همین كه موسى به دنیا آمد، خداوند به مادرش الهام كرد كه او را شیر دهد، آنگاه در صندوقى گذارده و به دریا اندازد. در این آیه نسبت به مادر حضرت موسى، دو امر، دو نهى و دو بشارت آمده است: دو امر: «اَرضعیه - اَلقیه»، دو نهى: «لاتخافى - لاتحزنى»، دو بشارت: «رادّوه - جاعلوه» كلمه «خوف»، در مورد احتمال خطر و كلمه «حُزن» در مورد نگرانى قطعى بكار مى‏رود.(25) مراد از دریا در این آیه، رود عظیم نیل در كشور مصر است كه به جهت بزرگى و عظمت، دریا خوانده شده و كاخ فرعون در ساحل آن بنا شده بود. وقتى خداوند بخواهد، دشمن انسان نیز مأمن و ملجأ او مى‏شود. «التقطه آل‏فرعون» (عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد.) گر نگهدار من آن است كه من مى‏دانم‏ شیشه را در بغل سنگ نگه مى‏دارد. ----- 25) تفسیر المیزان. - در اضطراب‏ها و بن‏بست‏ها، خداوند بهترین هادى و حامى مؤمنان است.«اوحینا» - زن نیز مى‏تواند مورد الهام الهى قرار گیرد. «اوحینا الى امّ موسى» - نزول امدادهاى غیبى با بهره‏گیرى از امكانات مادّى منافاتى ندارد. شیردادن و در صندوق گذاردن، منافاتى با توكّل ندارد. «ارضعیه» - در هیچ شرایطى نباید شیر مادر را از فرزند دریغ داشت. «ارضعیه» - در دستورهاى الهى اسرارى نهفته است كه شاید در نظر ابتدایى، معقول نیاید. «القیه فى الیم» - در راه اجراى فرامین الهى، نه از چیزى بترسیم و نه نسبت به مسئله‏اى نگران باشیم. «لاتخافى و لاتحزنى» (مادر موسى دو نگرانى داشت: یكى ترس از كشته شدن فرزند و دیگرى غم فراق او، كه خداوند هر دو را همان گونه كه در آیات بعد خواهیم خواند به نحو احسن جبران فرمود.) - آنچه در راه خداوند داده شود، به بهترین وجه باز مى‏گردد. «القیه - رادّوه، جاعلوه من المرسلین» (مادر موسى به فرمان خداوند فرزندش را رها كرد،خداوند هم او را برگرداند و هم به مقام نبوّت رساند.) - خداوند، اخبارى از غیب را در اختیار افرادى كه بخواهد قرار مى‏دهد. «جاعلوه من المرسلین» - فرعون واسطه نجات موسى از دریا شد، وسرانجام به دست او در همان دریا غرق گردید. «التقطه آل فرعون لیكون لهم عدوّاً وحزنا» (آرى، خدا مى‏تواند نوزاد بى‏دست وپا را در دریا حفظ كند، ولى انسان صاحب دست وپا را غرق سازد) - خواست انسان در مقابل اراده‏ى الهى بى اثر است. «لیكون لهم عدوّاً و حزنا» فرعون گمان كرد كه هدیه‏اى براى او رسیده است؛ امّا خداوند اراده فرموده بود كه دشمنش را در دامان او بپروراند. - فرعون و وزیر و لشكریانش طرح دادند و عمل كردند، ولى تدبیر خداوند همه‏ى آنها را خنثى‏ كرد. «كانوا خاطئین» - طرّاح، مشاور، آمر ومباشر، همگى به نوعى در جرم شریكند. «كانوا خاطئین»
وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (9): و (چون) همسر فرعون (احساس كرد كه آنان قصد كشتن كودك را دارند خطاب به فرعون) گفت: او را نكشید (كه او) روشنى چشم من و توست. شاید به ما سودى برساند یا او را به فرزندى بگیریم، ولى آنها نمى‏فهمیدند (كه چه كسى را در آغوش خویش مى‏پرورانند). در زندگى حضرت موسى، چند زن، نقش محورى و اساسى داشته‏اند: مادر موسى، خواهر موسى، زن فرعون و همسر موسى، در این آیه نقش زن فرعون در جلوگیرى از قتل او بیان شده است. - زنان، در امور اجتماعى داراى نقشى مؤثّرند. «قالت امرأت فرعون» (زن فرعون، رأى فرعون را تغییر داد و شوكت، سلطنت وثروت فرعون هیچ یك مانع او نشد) - با طرح پیشنهادات صحیح و سریع، از القاى طرح‏هاى انحرافى جلوگیرى كنیم. قبل از آنكه فرعون تصمیم خود را ابراز كند، همسرش راه درست برخورد با مسئله را القا نمود. «قالت امرأت فرعون قُرّة عین لى و لك لاتقتلوه» - در بیان پیشنهادات از كلمات عاطفى ودلنشین استفاده كنیم. «قُرّة عین لى ولك» - دل‏هاى همه به دست خداست. او مى‏تواند سخت‏ترین دل‏ها همچون دل فرعون را نیز نرم سازد. «قُرّة عین لى و لك» - در برخورد با منكرات، ابتدا از راه عاطفه وارد شویم و سپس به امر و نهى بپردازیم. «قرة عین لى و لك لا تقتلوه» - از نهى از منكر زبانى، غفلت نورزیم كه بسیار كارساز است. «لا تقتلوه» (زن فرعون با گفتن «لاتقتلوه» از كشته شدن موسى جلوگیرى كرد، چنانكه یكى از برادران یوسف با گفتن «لاتقتلوا یوسف» از كشته شدن یوسف جلوگیرى كرد.) - طاغوت‏ها از ابتدایى‏ترین عواطف انسانى نیز بى‏بهره‏اند و نیاز به تذكّر دارند. «لا تقتلوه» - فوائد امر ونهى را بگوییم تا مردم آسان‏تر بپذیرند. «لاتقتلوه عسى‏ أن یَنفعنا» - در نظام طاغوتى، ملاك وضع یا لغو قوانین، هوس‏ها و منافع شخصى طاغوت‏هاست. (قانون قتلِ عام نوزادانِ پسر، بر اساس منافع شخصى فرعون وضع شد و باز بر پایه‏ى امید به منافع آینده در مورد نوزاد آب آورده (حضرت موسى) همین قانون لغو گردید.) «لا تقتلوه عسى‏ أن یَنفعنا» - برخى انسان‏ها در ظاهر بسیار بلند پروازند، ولى درباطن اسیر نیازهاى درونى خویش هستند. فرعون كه ادّعا مى‏كرد: «انَاربّكم‏الاعلى‏» سرانجام مى‏پذیرد كه ممكن است یك نوزاد آب آورده براى او سودمند واقع شود. «عسى‏ أن یَنفعنا» - فرعون از فرزند پسر محروم بود. لذا با پذیرش نوزاد از آب آورده، به حقارت و عجز خود بیشتر پى برد. «نتّخذه ولدا» - گاه ایجاد علاقه و محبّت میان افراد بر اساس یك خط غیبى است كه خود طرفین نیز از آن غافلند. «وهم لا یشعرون»