راهکارهای زندگی موفق در جزء سیزدهم.
✨اگر شکرگزار باشید نعمت شما افزون میشود.
#جزء_سیزدهم.
🖌 @ghorun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅قطب راوندى در لب اللباب نقل می کند که مردگان در هر شب جمعه از ماه #رمضان مى آیند و هر یک از آنها به آواز گریان فریاد مى زند: اى فرزندان من. اى خویشان ! با خیرات خود به ما محبت کنید خدا شما را رحمت کند، ما را به خاطر بیاورید و ما را فراموشمان مکنید. بر غربت ما رحم کنید. ما در زندان تنگ و تاریک مانده ایم. به ما رحم کنید و دعا و صدقه از ما دریغ نکنید.
🎥 #سخنرانی
🖌 @ghorun
🌹🌿≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره شوری آیه۷ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
~~~~~~~~~~~~~~~
آیه۷) وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لارَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِى الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِى السَّعِیرِ
🌿.✨ .🌿.✨.🌿.✨.🌿
آیه۷) و این گونه قرآنى عربى[= فصیح و گویا] را بر تو وحى کردیم، تا امّ القرى [= مکّه]و مردم پیرامون آن را انذار کنى و آنها را از روزى که همه خلائق در آن روز جمع مى شوند و شک و تردید در آن نیست بترسانى; گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان!
~~~~~~~~~~~~~~~
تفسیر آیه۷) بار دیگر به مسأله وحى باز مى گردد، و اگر در آیات قبل، از اصل وحى سخن در میان بود، در اینجا سخن از هدف نهائى وحى است، مى فرماید: این گونه قرآنى عربى، فصیح و گویا، بر تو وحى کردیم تا امّ القرى (مکّه) و کسانى را که در اطراف آن هستند انذار کنى (وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها).
و آنها را از روزى که همه خلایق در آن روز جمع مى شوند، و شک و تردیدى در آن نیست بترسانى (وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لارَیْبَ فِیهِ).
از آن روز که مردم به دو گروه تقسیم مى شوند گروهى در بهشتند، و گروهى در آتش سوزان دوزخ (فَرِیقٌ فِى الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِى السَّعِیرِ).
تعبیر کَذلِکَ ممکن است اشاره به این معنى باشد; همان گونه که بر انبیاى پیشین، به زبان خودشان وحى فرستادیم بر تو نیز به زبان خودت قرآنى عربى وحى کردیم (بنابراین کَذلِکَ اشاره، به جمله وَ إِلَى الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِکَ مى باشد).
و نیز مى تواند اشاره، به جمله بعد باشد، یعنى وحى ما بر تو این گونه است: به صورت قرآنى عربى با هدف انذار.
درست است که، از ذیل آیه، یعنى جمله فَرِیقٌ فِى الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِى السَّعِیرِ استفاده مى شود که وظیفه پیامبر، هم انذار است و هم بشارت، ولى از آنجا که تأثیر انذار در نفوس، مخصوصاً در افراد نادان و لجوج عمیق تر است، در آیه، دو بار فقط روى انذار تکیه شده، با این تفاوت که، در مرحله اول سخن از انذارشوندگان است، و در مرحله دوم سخن از چیزى است که باید از آن بترسند یعنى دادگاه قیامت.
روزى که به خاطر اجتماع عموم انسان ها رسوائیش بسیار دردناک و شدید است.
در اینجا سؤالى مطرح است و آن این که: آیا از جمله لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها استفاده نمى شود که هدف از نزول قرآن، انذار مردم مکّه و اطراف آن است ؟ آیا این تعبیر با جهانى بودن اسلام، تضاد ندارد؟!
پاسخ این سؤال، با توجه به یک نکته روشن مى شود، و آن این که: کلمه امّ القرى که یکى از نام هاى مکّه است از دو واژه ترکیب یافته امّ که در اصل به معنى اساس و ابتداء و آغاز هر چیزى است، و مادر را هم به همین جهت امّ مى گویند که، اساس و اصل فرزندان است.
و قرى که جمع قَرْیه به معنى هرگونه آبادى و شهر است، اعم از شهرهاى بزرگ و کوچک یا روستاها، و شواهد زیادى نیز در قرآن بر این معنى وجود دارد .
✨اکنون ببینیم چرا مکّه را امّ القرى نامیده اند؟ (مادر و اصل همه آبادى ها).
روایات اسلامى تصریح مى کند که، همه زمین نخست زیر آب غرق بود و خشکى ها تدریجاً سر از آب بیرون آوردند (علم امروز نیز این معنى را پذیرفته است).
این روایات مى گوید: نخستین نقطه اى که از زیر آب سر برآورد کعبه بود، و سپس خشکى هاى زمین از کنار آن گسترش یافت که از آن به عنوان دحو الارض (گسترش زمین) یاد شده است.
با توجه به این تاریخچه روشن مى شود که مکّه اصل و اساس و آغاز همه آبادى هاى روى زمین است، بنابراین هر گاه گفته شود اُمُّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها تمام مردم روى زمین را شامل مى شود.
از این گذشته مى دانیم اسلام تدریجاً گسترش یافت:
پیامبر(صلى الله علیه وآله) نخست، مأمور بود بستگان نزدیک خود را انذار کند، چنان که در آیه ۲۱۴ سوره شعرا مى خوانیم: وَ أَنْذِرْ عَشِیْرَتِکَ الاَقْرَبِیْنَ ، تا هسته بندى اسلام محکم شود، و آماده گسترش گردد.
سپس در مرحله دوم، پیامبر(صلى الله علیه وآله) مأمور شد، ملت عرب را تبلیغ و انذار کند، چنان که در آیه ۳ سوره فصلت آمده: قُرْآناً عَرَبِیّاً لِقَوْم یَعْلَمُونَ: این قرآنى است عربى براى قومى که مى فهمند و درک مى کنند.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
🌹🌿≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
ادامه تفسیر:👇
و در آیه ۴۴ سوره زخرف نیز آمده است: وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ: این قرآن مایه تذکر تو و قوم تو است .
هنگامى که پایه هاى اسلام در میان این قوم، قوى و مستحکم شد پیامبر(صلى الله علیه وآله)مأموریت گسترده ترى یافت، و مأمور انذار جهانیان شد، چنان که در آیه اول سوره فرقان مى خوانیم: تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِیْنَ نَذِیْراً: جاوید و پر برکت است، خداوندى که قرآن را بر بنده اش نازل کرد، تا همه جهانیان را انذار کند (و آیات فراوان دیگر).
و به خاطر همین مأموریت بود، که پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامه به سران بزرگ جهان آن روز، در خارج از جزیره عربستان نوشت، و کسراها و قیصرها و نجاشى ها را به اسلام دعوت کرد.
و نیز بر اساس همین خط و برنامه بود، که پیروانش براى تبلیغ اسلام بعد از او، به همه جهان گام نهادند، و تعالیم اسلام را در دنیا منتشر ساختند.
در این که چرا روز قیامت یَوْمُ الْجَمْع نامیده شده، تفسیرهاى متعددى وجود دارد:
گاه گفته اند: به خاطر آن است که میان ارواح و اجساد جمع مى شود.
گاه گفته اند: از این نظر است که بین انسان و عملش جمع خواهد شد.
و یا از این نظر: که میان ظالم و مظلوم اجتماع حاصل مى شود.
ولى ظاهر این است که منظور، اجتماع همه خلایق در آن روز بزرگ است از اولین و آخرین، همان گونه که در آیه ۴۹ و ۵٠ سوره واقعه آمده است: قُلْ إِنَّ الاَوَّلِیْنَ وَ الْآخِرِیْنَ لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِیْقاتِ یَوْم مَعْلُوم: بگو اولین و آخرین همگى در موعد روز معینى، جمع مى شوند .
تفسیر نمونه)
👉 @ghorun
راهکارهای زندگی موفق در جزء چهاردهم.
🔺زیبا جلوه دادن زشتی ها از ابزار شیطان است.
#جزء_چهاردهم
👉 @ghorun
.✨.🔸.🌸.🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸.🌸.🔸.✨.
دوستان سوره نسا آیه۸۵ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
🔸• • • • • • • • • • • • • • 🔸
آیه۸۵) «مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا ۖ وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا»
• • • • • • • 🌸🌸🌸 • • • • • •
آیه۸۵) هر كس شفاعت پسنديده كند، براى وى از آن نصيبى خواهد بود و هر كس شفاعت ناپسنديدهاى كند، براى او از آن [نيز] سهمى خواهد بود. و خدا همواره به هر چيزى تواناست.
🔸• • • • • • • • • • • • • • 🔸
تفسیر آیه۸۵) نتیجه تشویق کار نیک یا بد
در آیه قبل قرآن مى گوید: هر کسى در درجه اول مسئول کار خویش است، نه مسئول کار دیگران، اما براى این که از این مطلب سوء استفاده نشود، در این آیه مى فرماید: درست است که هر کسى مسئول کارهاى خود مى باشد ولى هر انسانى که دیگرى را به کار نیک وادارد سهمى از آن خواهد داشت، و هر کسى دیگرى را به کار بدى دعوت کند بهره اى از آن خواهد داشت (مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها).
بنابراین، مسئولیت هر کس در برابر اعمال خویش به آن معنى نیست که از دعوت دیگران به سوى حق و مبارزه با فساد چشم بپوشد و روح اجتماعى اسلام را تبدیل به فردگرائى و بیگانگى از اجتماع کند، و در لاک خود فرو رود، بلکه موظف است به کار خوب تشویق و از کار بد منع نماید.
و در پایان آیه مى فرماید: خداوند توانا است و اعمال شما را حفظ و محاسبه کرده و در برابر حسنات و سیئات پاداش مناسب خواهد داد (وَ کانَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء مُقیتاً).
باید توجه داشت: مُقِیت در اصل، از ماده قُوْت به معنى غذائى است که جان انسان را حفظ مى کند، بنابراین مقیت که اسم فاعل از باب افعال است به معنى کسى است که قُوت دیگرى را مى پردازد و از آنجا که چنین کسى حافظ حیات او است، کلمه مقیت به معنى حافظ نیز به کار رفته.
و نیز شخصى که قُوت مى دهد، حتماً توانائى بر این کار دارد، به همین جهت این کلمه به معنى مقتدر نیز آمده و چنین کسى مسلماً حساب زیردستان خود را دارد، به همین دلیل، به معنى حسیب نیز آمده است و در آیه فوق، تمام این معانى ممکن است از کلمه مقیت اراده شود.
تفسیر نمونه)
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... .🖌
🍃🌸 @ghorun
.✨.🔸.🌸.🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸.🌸.🔸.✨.
🔅یک برنامه مهم اسلامى
آیه فوق یکى از برنامه ها و دستورات اصیل اسلام در مسائل اجتماع را اعلام مى دارد و تصریح مى کند: مردم در آثار و پیامدهاى اعمال یکدیگر از طریق شفاعت، تشویق و راهنمائى شریکند.
بنابراین، هر گاه سخن، یا عمل و یا حتى سکوت انسان سبب تشویق جمعیتى به کار نیک، یا بد شود، تشویق کننده سهم قابل توجهى از نتایج آن کار خواهد داشت بدون این که چیزى از سهم فاعل اصلى کاسته شود.
✨در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده:
مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوف أَوْ نَهى عَنْ مُنْکَر أَوْ دَلَّ عَلى خَیْر أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِیْکٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوء أَوْ دَلَّ عَلَیْهِ أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِیْکٌ:
هر کس به کار نیکى امر، یا نهى از منکرى کند و یا مردم را راهنمائى به عمل خیرى نماید، و یا به نحوى موجبات تشویق آنها را فراهم سازد، در آن عمل سهیم و شریک است، و همچنین هر کس دعوت به کار بد یا راهنمائى و تشویق به آن نماید، او نیز شریک است .
در این حدیث، سه مرحله براى دعوت اشخاص به کار خوب و بد ذکر شده، مرحله امر، مرحله دلالت و مرحله اشاره که به ترتیب مرحله قوى و متوسط و ضعیف است.
به این ترتیب، هر گونه دخالت در وادار کردن دیگرى به کار نیک و بد، سبب مى شود که به همان نسبت در محصول و برداشت آن سهیم باشد.
مطابق این منطق اسلامى، تنها عاملان گناه، گناهکار نیستند، بلکه تمام کسانى که با استفاده کردن از وسائل مختلف تبلیغاتى، و یا آماده ساختن زمینه ها، و حتى گفتن یک کلمه کوچک تشویق آمیز، عاملان گناه را به کار خود ترغیب کنند در آن سهیمند، همچنین کسانى که در مسیر خیرات و نیکى ها از چنین برنامه هائى استفاده مى نمایند از آن سهم دارند.
از پاره اى از روایات که در تفسیر آیه وارد شده است چنین بر مى آید که یکى از معانى شفاعت حسنه یا سیئه، دعاى نیک، یا بد در حق کسى کردن است که یک نوع شفاعت در پیشگاه خدا محسوب مى شود.
از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده:
مَنْ دَعا لاَِخِیهِ الْمُسْلِمِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ أُسْتُجِیْبَ لَهُ وَ قالَ لَهُ الْمَلَکُ فَلَکَ مِثْلاهُ فَذلِکَ النَّصِیْبُ:
کسى که براى برادر مسلمانش در پشت سر او دعا کند به اجابت مى رسد و فرشته پروردگار به او مى گوید: دو برابر آن براى تو نیز خواهد بود، و منظور از نصیب در آیه همین است .
و این تفسیر، با تفسیر سابق منافاتى ندارد، بلکه توسعه اى در معنى شفاعت است، یعنى هر مسلمانى هر نوع کمک به دیگرى کند، خواه از طریق دعوت و تشویق به نیکى، یا از راه دعا در پیشگاه خدا و یا به هر وسیله دیگرى باشد، در نتیجه آن سهیم خواهد بود.
این برنامه اسلامى، روح اجتماعى بودن و عدم توقف در مرحله فردیت را در مسلمانان زنده نگه مى دارد و این حقیقت را اثبات مى کند که:
انسان با توجه به دیگران و گام برداشتن در مسیر منافع آنان هرگز عقب نمى ماند و منافع فردى او به خطر نخواهد افتاد، بلکه در نتایج آنها سهیم خواهد بود.
تفسیر نمونه
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...🖌
🍃🌸 @ghorun
راهکارهای زندگی موفق در جز پانزدهم.
🔹در کارهایتان فقط از خدا کمک بخواهید.
#جزء_پانزدهم
🍃🌸 @ghorun
یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸 @ghorun
🔶〰〰🔶.〰〰•🔷•〰〰.🔶〰〰🔶
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره آل عمران آیه۷۹ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
〰〰〰〰〰〰〰〰🔸
آیه۷۹)مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ
〰〰〰〰〰〰〰〰🔹
آیه۷۹) برای هیچ بشری سزاوار نیست كه خداوند، كتاب آسمانی و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگوید: «غیر از خدا، مرا پرستش كنید!» بلكه (سزاوار مقام او، این است كه بگوید:) مردمی الهی باشید، آنگونه كه كتاب خدا را میآموختید و درس میخواندید! (و غیر از خدا را پرستش نكنید!)
〰〰〰〰〰〰〰〰🔸
شأن نزول:
درباره این دو آیه دو شأن نزول ذکر کرده اند:
🔘در شأن نزول نخست آمده: کسى نزد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) رسید و اظهار داشت ما به تو همانند دیگران سلام مى کنیم در حالى که به نظر ما چنین احترامى کافى نیست تقاضا داریم به ما اجازه دهى امتیازى برایت قائل شویم و تو را سجده کنیم!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: سجده براى غیر خدا جایز نیست، پیامبرِ خود را تنها به عنوان یک بشر احترام کنید ولى حق او را بشناسید و از او پیروى نمائید !
🔘دوم این که: یکى از یهودیان به نام ابو رافع به اتفاق سرپرست هیئت اعزامى نجران در مدینه روزى خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده، اظهار داشتند: آیا مایل هستى تو را پرستش کنیم و مقام الوهیت براى تو قائل شویم؟!
(شاید آنها مى پنداشتند: مخالفت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) با الوهیت مسیح به خاطر این است که خود او سهمى از این موضوع ندارد، بنابراین اگر او را به مقام الوهیت همچون مسیح بپذیرند، از مخالفت خود دست بر مى دارد و شاید هم این پیشنهاد توطئه اى براى بد نام کردن پیامبر(صلى الله علیه وآله) و منحرف ساختن افکار عمومى از او بود).
پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: مَعاذَ اللّهِ: پناه بر خدا که من اجازه دهم کسى جز پروردگار یگانه مورد پرستش قرار گیرد، خداوند هرگز مرا براى چنین امرى مبعوث نکرده است!
〰〰〰〰〰〰🔹
🔸 @ghorun
🔸〰〰🔸.〰〰•🔹•〰〰.🔸〰〰🔸
تفسیر آیه۷۹)
دعوت به پرستش غیر خدا ممکن نیست
این آیات، همچنان افکار باطل گروهى از اهل کتاب را نفى و اصلاح مى کند، مخصوصاً به مسیحیان گوشزد مى نماید: هرگز مسیح(علیه السلام) ادعاى الوهیت نکرد و آنچه درباره او در این زمینه گفته شده، همه نسبت هاى ناروائى است که بعداً به او داده اند.
و نیز به درخواست کسانى که مى خواستند این گونه ادعاها را درباره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) (به عللى که در شأن نزول آمد) تکرار کنند، صریحاً پاسخ مى گوید مى فرماید: براى هیچ بشرى سزاوار نیست (و چنین حقى وجود نداشته) که خداوند کتاب آسمانى و حکم و نبوت را به او دهد، سپس او به مردم بگوید: شما بندگان من باشید و غیر از خدا مرا پرستش کنید (ما کانَ لِبَشَر أَنْ یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنّاسِ کُونُوا عِباداً لّی مِنْ دُونِ اللّهِ).
نه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، و نه هیچ پیغمبر دیگرى، حق ندارد چنین سخنى را بگوید و این گونه نسبت ها که به انبیاء داده شده، همه ساخته و پرداخته افراد ناآگاه و دور از تعلیمات آنها است.
چگونه ممکن است این مقامات بزرگ را از سوى خدا پیدا کنند و در عین حال به سوى شرک دعوت نمایند؟.
سپس مى افزاید: بلکه (سزاوار مقام او این است که بگوید:) افرادى باشید الهى، آن گونه که کتاب الهى به شما تعلیم داده شده و درس خوانده اید و هرگز غیر خدا را پرستش نکنید (وَ لکِنْ کُونُوا رَبّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ).
آرى، فرستادگان الهى هیچ گاه از مرحله بندگى و عبودیت تجاوز نکردند و همیشه بیش از هر کسى در برابر خداوند خاضع بودند، بنابراین، امکان ندارد از جاده توحید خارج شوند و مردم را به شرک دعوت کنند.
رَبّانِیِّینَ جمع رَبّانِىّ به کسى گفته مى شود که: ارتباط او با ربّ (پروردگار) قوى باشد و از آنجا که واژه ربّ درباره کسى گفته مى شود که به اصلاح و تربیت دیگران پردازد، مفهوم این واژه در آیه بالا آن است که: هرگز سزاوار پیامبران نیست که مردم را به پرستش خویش دعوت کنند آنچه براى آنها سزاوار است این است که: مردم را در پرتو تعلیم آیات الهى و تدریس حقایق دینى، به صورت دانشمندان الهى و ربّانى در آورند، افرادى که جز خدا نپرستند و جز به سوى علم و دانش دعوت نکنند.
از جمله مزبور استفاده مى شود: هدف انبیاء تنها پرورش افراد نبوده، بلکه هدف تربیت معلمان، مربیان و رهبران مردم بوده است یعنى کسانى که بتوانند محیطى را با علم و ایمان خود روشن سازند.
✨در آیه فوق، نخست به مسأله تعلیم یاد دادن و سپس به مسأله تعلّم و درس خواندن اشاره شده، تفاوت این دو کلمه از این نظر است که تعلیم معنى وسیع و گسترده اى دارد که هر گونه یاد دادن از طریق گفتار و کردار نسبت به افراد با سواد و بى سواد را شامل مى شود، ولى درس خواندن به فراگیرى هائى گفته مى شود که از روى کتاب و دفترى باشد و به اصطلاح نسبت میان این دو عموم و خصوص مطلق است.
و به این ترتیب، هدف انبیاء پرورش عالمان ربانى و مصلحان اجتماعى و افراد دانشمند و آگاه و مدیر و مدبر بوده است.
تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰🔹
🔸 @ghorun