🌸 چشمی ندیده در زمین, در هر زمان مانندشان
🌸 خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان
🌸 شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان
🌸 لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان...
💠سالروز پیوند مظهر احسان و جود با دردانه زیور عالم، یاس آل محمد (ص) مبارک باد🌼✨
🌺@Gilan_tanhamasir
💥خبر ویژه
❒⇤اهالی خوب همسفرانی ما رو به دوستان و آشنایان خودتون معرفی کنید و تشویقشون کنید در کانال فرم ها ثبت نام ، و فرم پر کنند (آقاییون بزرگوار لطفا شما پیش قدم بشید)
تعداد فرم های کانال که به 1500رسید خبر خوبی براتون داریم...😉
در نظر داشته باشید ثبت نام در حال حاضر با یک سوم هزینه، یعنی فقط ده هزار تومان صورت میگرد ☺️
⊱✿❤️❥⊱━ @ezdevaj_t_masiri ━⊱✿❤️❥⊱
﷽࿐࿐💝࿐•°o.O
جهت تسهیل امر ازدواج و معرفی جوانان به روش سنتی و با حفظ کرامت افراد ، مفتخریم خدمتگذار شما باشیم.
با ما در همسفران مسیر آرامش با مدیریت حاج آقا سید محمد باقر حسینی همراه باشید
تا چند روز آینده ثبت نام فرم ها با یک سوم هزینه ، فقط ده هزار تومان انجام میگیرد😊
💌کانال فرمها
https://eitaa.com/joinchat/528351277C7fc860bfc5
🔍کانال قوانین
http://eitaa.com/joinchat/2382757919C89b5c52963
👨🏻💻همکاران ثبت نام
❥ @A_beheshti
❥ @Inne_maiye_rabbii
♥️کانال اصلی
http://eitaa.com/joinchat/800325663C1035767576
•°o.O࿐࿐💝࿐•°o.O
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #ازدواج_حضرت_علی_حضرت_فاطمه
💐حکایت دو تا عاشق
💐حکایت دو تا دریا
🎤 #حامد_زمانی
👏 #نماهنگ
👌فوق زیبا
🌸🍃@Gilan_tanhamasir
🇮🇷🌸
🍀
✅ #عکس_نوشت
💢 موضوع: وصیت نامه شهداء
🍃🌻🍃
🌺 شهید سعید زقانی: اسلام زمانی در خطر است که جامعه ما دچار بی غیرتی و بی حجابی شود.
🔰 ۲۱ تیر؛ سالروز قیام خونین مسجد گوهرشاد و روز ملی عفاف و حجاب گرامی باد...
#روشنگری
#نجابت_ایرانی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌷@Gilan_tanhamasir
🍀
🇮🇷🌸
✅ پاداش خواندن سوره فجر در شب های دهه اول ماه ذی الحجّه
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
💥هرکس سوره فجر را در شب های دهه (اوّل ذی الحجّه) قرائت کند، خداوند او را می آمرزد و کسی که در ایّام دیگر بخواند، برای او در قیامت، نوری خواهد بود.
📚 مصباح کفعمی ص 450
#سوره_فجر
#ماه_ذی_الحجه
☔️@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 #عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت9 راحیل به ماشینش که نزدیک شدم نمی دانستم صندلی جلو
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت10
ــ خانم رحمانی...صدایش خش دار شده بود. چرا اینطور شده؟یک لحظه به چشم هایش نگاه کردم.
درسفیدی چشم هایش رگه های قرمز ایجادشده بودکه تلفیقی از عصبانیت و غیرت رانشان می داد.نگاهی به گوشی دستم انداخت.
–میشه بپرسم کی بود؟انگار صدای گوشی ام بلند بوده و صدای آقای معصومی را شنیده است. نمی خواستم جوابش را بدهم ولی حالش طوری بود که دلم برایش سوخت. بی معطلی گفتم:
– من پرستاره دخترشم.با چشم های متعجب پرسید: –کاری که گفتید این بود؟
ــ بله، البته ماجرا داره من براش کار نمی کنم،
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فقط الان عجله دارم باید برم.انگار خیالش راحت شد نفسش رو با صدا بیرون داد.–خودم می رسونمتون، و بعدسریع ماشین را روشن کرد و حرکت کرد.– من یه تاکسی دربست می گیرم می رم.ــ فکر کنید من تاکسی هستم دیگه، فقط بگید کجا برم.اخم هایش درهم بود و با سرعت می راند.به طورناگهانی روی ترمززد زد. هینی کشیدم وپرسیدم:– چی شد؟ــ مگه دارو نمی خواستید؟
اینجا داروخانه هست، الان بر می گردم.
اصلا اجازه نداد من حرفی بزنم پیاده شدو رفت. رفتنش را نگاه کردم، شلوار کتان کرم با بلوز هم رنگش چقدربرازنده اش بود.خوش تیپ و خوش هیکل بود.و من چقدر باید جلو دلم را می گرفتم تا نگاهش نکنم.به چند دقیقه نرسید برگشت.
نگاهش نکردم دیگر زیاده روی بود سرم راپایین انداختم و ازاین چشم چرانی خودم راسرزنش کردم. همین که پشت فرمان نشست دارو تب بُر را روی پایم گذاشت. دوباره تپش قلب گرفتم.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
زیر لبی گفتم:– چرا زحمت کشیدید خودم می رفتم. "چقدر دقیق به حرفهای من وآقای معصومی گوش کرده بود."اخمهایش کمی باز شد.
–اصلا زحمتی نبود.مسیر زیاد دور نبود.
وقتی رسید سر کوچه گفتم:– لطفا همین جا نگه دارید.ــ اجازه بدید برم داخل کوچه، مگه عجله ندارید؟ــ نه آقا آرش تاکسی که تو کوچه نمیاد.
لبخندی زدو گفت:–باشه پس کرایه ی تاکسی هم میشه یه قرار ملاقات تو یه کافی شاپ.
تا خواستم مخالفت کنم، دستش را به نشانه خداحافظی بلند کردو رفت.نمی دانستم باید چه کار کنم. دلیلی نداردبه کافی شاپ برویم.
تصمیم گرفتم دفعه ی بعد که دیدمش مخالفتم را اعلام کنم.
✍#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
✿○○••••••══
💐@Gilan_tanhamasir
═══••••••○○✿