eitaa logo
نویدشاهدگیلان
1.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
98 فایل
پایگاه اطلاع رسانی نویدشاهدگیلان تازه ترین اخبار و رویدادهای فرهنگی در حوزه ایثار و شهادت معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان ارتباط با ادمین: @Navid_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نویدشاهدگیلان
°•🦋•° مادر شهید: زمانی که نوید در سوریه بود، ماشین او پشت پنجره ما بود. یک روز شنیدم کــه به پنجره ما ضربه می‌زنند. بیدار شدم و نگاه کردم که چه کسی است. گفتند: ماشین پسر شما را دارند می‌برند دزد آمده است. ما بـــــیرون آمدیم و متوجه شدیم که فرد ماشین را تا میانه کوچه برده است، اما نتوانسته است ببرد. ما مــــاشین را سر جایش بازگرداندیم پـــــسرم هر روز ســـاعت ۱۰ صبح به من زنگ می‌زد. آن روز زمانی که زنگ زد، به او گفتم: نوید جان، امروز ماشینت را دزدیدند نوید خندید و گفت: مــاشین متعلق به من نبود بلکه برای خدا بود. مــــن دیدم خیلی راحت و خونـــسرد بود. گفتم: ماشین تو را نبردند. مهدی داشت ســـــــرکار می‌رفت که متوجه شد و آمد و به ما خبر داد.نوید گفت: مهدی را هم خدا فرستاد پسرم فرد خونسرد و بی‌خیالی بود. برای مال دنیا ارزش قائل نبود. می‌گفت: ما در این دنیا میهمانیم و زندگی ما در آن دنیا است💯 🕊 🌷 کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت استان گیلان 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•||• شـهـدا از خواب و خوراک افتادند تا دنیا خــــوابمان نـکند 😴❌ و این است مـــــعنای مردانگے... ای کــــــــــاش مــــــــردانــــــہ قـــــــــدرِ مــردانگے هایشان را بدانیم(:✌️ 🕊 🌷 کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت استان گیلان 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
~♡~ مادر شهید: چند بار وقـــتی تــصاویر جنایت‌های داعش را در تلویزیون پـخش می‌کردند، نوید رو به من می‌کرد و می‌گفت من هم دوست دارم بروم ســــوریه. مامان راضی باش. مـــن مـــی‌گفتم چطور دلم رضایت بدهد به رفتنت 💔 ؟ می‌گفت اگر ما نرویم پای اجنبی به کشور ما مـــــی‌رسد. به نامــوس ما رحــــم نمی‌کند.🥷 دوباره حــــرف اعـزام به سوریه را مطرح کرد و دوباره دنــبال رضــــایت گرفتن از من بود.🙏 من گفتم اگر رضایت نـــدهم چه ؟ گفتم نوید جان، ما از سهم خـــــودمان شهید دادیم، هم عمویت شهید است، هم دایی‌ات، خانواده ما دیـــگر طاقت از دست دادن یک جوان دیگر را ندارد.🥺😢 نــوید خــــندید و گـــــفت نـــــه مامان. این ســـهم مادرانتان است. آنها سهم خودشان را داده‌اند. گفتم خــب من هم خــــواهر شهیدم دیگر 🤗 گفـــت نه تو باید ســــــهم خــــودت را بدهی بالاخره آن‌ قدر اصـــــــرار کرد که مــــــن رضــــایت دادم✋🌸 ♥️ 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╰✤﷽✤╮ .•°`🕊شــــــهادت... هدیه ای از جانب خداوند است برای کسانی که لایق هستند👌 اللهم‌ارزقناتوفیق‌شهادت♥️ 🌱 . 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
16.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☆ . 💌 پدر شهید: پــولــش را نـگــه نــمی‌ داشــــت و یــا خـــرج کارهای خیر می‌کرد یا می‌رفت زیارت اهــل گـفـتن نــبود و ما هـــم خبر خــیلی از کارهای خیرش را بعد شهادتش فهمیدیم! می‌ رفــت وسایل قسـطی بر می‌ داشــت و می‌داد به خـانـواده‌ هــای نــیازمنــد، هــرماه قســط این وســایل را از روی حقوقــش کـم می‌کردند.💵 بچـه‌ هــای بی‌ بضاعـت را جــمع مـی‌کـرد و مـی‌بــرد پابـوس آقـا امام‌ رضا (ع)✨🕌 خــودش آنــجـا برایشــان آشــپزی مــی‌ کـرد، بــچـّـه‌ هـــا را مـی‌ بــرد حــــرم، بــرایــشـــان حــرف مــی‌زد، نصیحتــشان مــی‌کـــرد👌 اهـل گیردادن و تـذکرهای مستقیم نبـود. با بچه‌ هـای کـم‌ سـن‌ و سـال‌ تر از خـودش دوست می‌شد. از روی رفاقت نصیحتشان می‌کـرد 🌱 • 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
•{🌸}• و مـن‌ میدانـم‌ کــه ســـر انـجــام‌ دوسـت‌ داشـتـن و ارادت‌ بــه تــو عاقـبـت‌ به خیرم‌ میکنـد..(:😇 🌹 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
•••🦋••• 🟢 روی پـیراهن سیاهش خیلی حــــســـاس بــــود 🖤 نویـد من عاشق امـام حـسیـن بود از هـمـان بـچـگـی کـه می‌بـردمـش تــوی روضــه‌هـا و پـای دیـگ‌هـــای نذری،کمک حال مجلس بـود بــچـه که بـود دود کـردن اســفـنـد مجلس با او بود،بـزرگـتـر هـم کــه شــد،دیـــگـــر مــا مـــحــرم نــویــدی نمی‌دیدیم و وقف جلسات روضه بود.روی پیراهن سیاهـش خـیلی حـسـاس بـود میگفت:{این لباس حرمت دارد}نویدم حرمت نگه دار بـــود.هـــمـــیـــن بـــود کـــه بـــه آرزویش رسید،دلش می خواست شـبـیـه اربـابش شــهـیــد شـود🕊 🌹 • 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
•~﷽‌~• شهادت عشق‌ می خواهد 🫀 عـــشقی‌‌ کــه‌ تـمامــت‌ را بـــرای او به شـوق ‌ِعشــــق به معــبود آماده‌ کند ✨ 🌹 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
نویدشاهدگیلان
•~﷽‌~• شهادت عشق‌ می خواهد 🫀 عـــشقی‌‌ کــه‌ تـمامــت‌ را بـــرای او به شـوق ‌ِعشــــق به معــبود آ
•🦋• خاطرات دوران کودکی شهید: در یکی از محله‌های پر خاطره‌ی تهران، در خانواده‌ای مؤمـن و با اخلاص، پســـرکی بـه دنیا آمد 👶که از هــمان ابـتدا با عـشق به اهل‌بیت (ع) پرورش یافت🌱 نام او نوید بود. نوید در محــله‌ای به نـــام تهـــران‌پارس بزرگ شد. از کودکی، نور ایمان و عشـق به امام حسین (ع) در دلش شعله‌ور بود❤️ مادرش تعــریف می‌کند کــــه هر وقت مـاه محرم می‌رســید،🏴 نوید با شور و شوقی بی‌نظیر به مراســم عزاداری مـــی‌رفت و در این مـــجالس به عنوان یک سرباز کوچـک، به کمک دیگران می‌شتافت.💪 او هـــرگز نمی‌توانســت این اشتـــیاق را پنهان کــند و همــــیشه با لـــباس‌هــای ســـیاه و تکـــیه به دیوارهای خانه، در حـــال آماده‌ســازی خـود برای محرم بود. حتی وقتی که بازی می‌کرد، لباس‌های سیاه محرم را بر تن می‌کرد و با دوســــــتانش بازی‌های عاشـــــورایی بــرگــزار می‌کرد.🥺🥀 🕊 • 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: « زیارت را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید. حتما هر کجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.» 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com
⏱ساعت سه نیمه شبِ دوازدهم بهمن ۹۵، به فاصله کمتر از یک متر از آقا نوید آسمانی شد. 📜به گواهی خیلی از دوستانش، حال و هواش بعد از شهادت شهید سعید طور دیگه ای شد و حس جاموندن تمام وجودش رو بعد از شهادت سعید گرفته بود. 😢 حسرتی که خیلی اوقات در چشمانش می دیدم، بعد از شهادت شهید علیزاده، هرکاری از دستش برمیومد، برای رفیق آسمانیش انجام داد، به ویژه در پرکردن جای خالی سعید برای مادرش. 🔸یه روز که خیلی حالش منقلب بود و معلوم بود حسابی دلش هواییه، بهم گفت : "دیشب بعد نماز مغرب سعید اومد بهم سرزد، کنارم نشست و حال و احوالمو پرسید و خووب حسش کردم که کنارمه" حتی به مادر شهید زنگ زد و گفت که حاج خانوم دیشب آقاسعید پیش ما بود. ✍روایت همسر 🌷 کانال پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت 📣 eitaa.com/gilannavideshahed 🌐 gilan.navideshahed.com