یه مایع دستشویی خریدیم انقدر خوشبوئه هردفعه دستامو میشورم یه ذره میزنم به لباسم😊
دیروز بارون اومد زیر بارون بودم یه دفعه دیدم دارم کف میکنم😌😂😂😂
😂🥳🤣@gizmiz00🤣🥳😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای عروس برای خانواده
😂😂😂😂😂
😂🥳🤣@gizmiz00🤣🥳😂
پشهها تو گوگل سرچ میکنن: خاراندن کدام قسمت از بدن انسان زجرآور تر است؟
بعد میرن همونجا رو نیش میزنن😅😂
😂🥳🤣@gizmiz00🤣🥳😂
31.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وای خدا ببین چه خبره 😱
#حامد_تبریزی و داداشش رفتن تیمارستان🤣🤣
ببین اونجارم به آشوب کشیدن😂😂😂😂😂😂😂
ببین و بخند
😂🥳🤣@gizmiz00🤣🥳😂
گیزمیز ایتا
❤️فیلم سینمایی طنز🧡تقلید صدا👇👇 ✅ خنده دارترین و خاطره ساز ترین فیلم های طنز سینمای کشور را در گیزمی
👆👆
👆👆👆
👆👆👆👆
لطفا از مجموعه فیلم های #سینمایی_طنز و #تقلید_صدا های بی نظیر کانال هم دیدن کنید.ضرر نمی کنید
ببینید و لذت ببرید🤩👏👏🤩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻 #سلام_آقا
هر روز را با سلام بر تو آغاز میکنیم!
سلام بر تو... که صاحباختیار مایی!
السَّلامُ عَلَیْکَ یا مُذِلَّ الْکافِرینَ
الْمُتَکَبِّرینَ الظّالِمینَ
سلام بر شما ای خوارکننده
بی خدایان متکبر ستمگر
#امام_زمان
@gizmiz00
🌸💗جمعه تون شاد و زیبا
💫🌼امـروز برای
🌸💗تک تکون از خدا میخوام
💫🌼در کنار خانواده و
🌸💗عزیزانتان بهتـرین
💫🌼آدینه را سپری کنید
🌸💗لحظه هایی شیرین
💫🌼دنیایی آرام و
🌸💗یه زندگی صمیمی
💫🌼آرزوی من برای شماست
🌸💗جمعه تون زیبا و در پناه خدا
@gizmiz00
💠پیرزنی در خواب خدا رو دید و به او گفت...
🍃پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :
خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟
خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .
🍃پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.
رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.
سپس نشست و منتظر ماند.
🍃چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .
پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .
🍃پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد
پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.
نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.
🍃این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .
پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت
🍃نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .
این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد .
🍃پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.
شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .
🍃پیرزن با ناراحتی گفت:
خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟
🍃خدا جواب داد :
بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی
@gizmiz00
رفتم رستوران میزکناریم یه اقایی بود
غذا سفارش داد
غذاشو نصفه خورد یه سوسک گذاشت تو غذا
دادزد گارسون این چه وضعشه
گارسون اومد گفت اقا هرچی بخورین مهمون مایید
خواهش میکنم اروم باشین
غذاشو عوض کردن
گفتم داداش سوسک اضافه نداری
گفت شرمنده داداش یه مورچه دارم
اونم میخام باهاش چای بخورم😂😂😂😂
@gizmiz00